روزه در همه ادیان الهی وجود دارد
تفاوت روزه در ادیان از جهت تعداد روزها و چگونگی روزههاست. هرچند در ادیان مختلف جزئیات و کیفیت روزه تفاوت دارد اما اصل حکم روزه وجود دارد و هدف آن به طور کلی تهذیب نفس و ایجاد طهارت و پاکی معنوی و رفع رنج و بلاست.
ابناثیر میگوید: «یکی از نکاتی که خدای سبحان براساس حدیث قدسی «روزه از آن من است و من برای آن پاداش می دهم» فرموده این است که در هیچ ملتی از ملل مشرک و بتپرست، برای بتها روزه نمیگرفتند؛ اگرچه برای بتها نماز میخواندند، قربانی میکردند و مراسم دیگری داشتند. از این رو، روزه تنها برای خداست و هیچ مشرک و بتپرستی، برای تقرب به بت روزه نگرفته است، چون روزه یک فرمان الهی است.
خدای متعال روزه را به خود استناد داده و شخصا جزای روزه را به عهده گرفته است. در این نوشتار چگونگی روزه در ادیان و آئینهای معروف جهان به اجمال آمده است.
آیین یهود
در آئین یهود روزه جزئی از مجموعه اعمالی است که یک یهودی برای ذلیل ساختن تن و رنجور ساختن آن انجام میدهد. قوم یهود غالباً در مواقعی که میخواستند اظهار عجز و تواضع در حضور خدا کنند روزه میداشتند تا گناهان خود را اعتراف کرده و به واسطه روزه و توبه رضای حضرت اقدس الهی را تحصیل کنند.
مخصوصاً در مواقع مصیبت عام روزه غیرمرسوم قرار میدادند و در این صورت اطفال شیرخوار و گاهی حیوانات را نیز از چرا منع میکردند. در کتابهای عهد قدیم از روزه داشتن انفرادی، همچون روزه داشتن داوود، الیاس، دانیال و دیگران سخن رفته که بیانگر یک عبادت دینی کاملاً متداول برای نیل به هدف مورد نظر درمیان یهودیان بوده است.
برای نمونه چند عبارت از کتاب عهد قدیم در اینجا آمده است: «... پس داوود برای (سلامت) طفل از خدا استدعا کرد و داوود روزه گرفت و داخل شده تمامیشب را بر روی زمین خوابید». (دوم سموئیل باب 12/16/15(در تورات برای اولین بار دستور تعنیت (روزه) برای روز کیپور (بخشش گناهان) در دهم ماه تیشرین ذکر شده، ولی روزههای دیگر تاریخ یهود با یادبود اتفاقاتی که در مسیر خرابی بت بیتالمقدس روی داد، مناسبت پیدا میکنند.
کتاب عهد قدیم تأکید دارد که روزه هدف نیست، بلکه وسیلهای است که از طریق آن انسان قادر است از گناهانی که مرتکب شده است اظهار ندامت و توبه کند و قلب خود را برای خداوند متواضع گرداند و با تغییر در رفتار و عمل خود توبه حقیقی از گناهان را متجلی سازد. کتاب مقدس یهودیان بر این مطلب تأکید دارد که روزه داشتن بدون توبهای صمیمی و حقیقی بیارزش و بیمحتواست و صرف توجه به ظواهر روزه کارساز نیست.
البته این امر (فلسفه روزه صرفاً اجتناب از برخی نیازهای طبیعی و پرداختن به اموری دیگر چون دعا و... نیست و روزه واقعی و حقیقی بدون ایجاد اثری مثبت در قلب و روح مومنان نیست) منحصر به آیین یهود نیست و در دیگر ادیان نیز مورد توجه قرار گرفته است.
قوم یهود در موارد مختلفی مبادرت به روزه گرفتن میکردند که از جمله آنها موارد زیر است:
1 - بر سرلطف آوردن خداوند به منظور پیشگیری و پایان بخشیدن به یک مصیبت الهی.
2- هنگامیکه یک تهدید یا حمله از سوی دشمنان و یا مصیبت طبیعی متوجه میشد به روزه عمومیتوجه میکردند.
3- روزه داشتن به منظور کسب آمادگی برای قبول امری خطیر یا ملاقات با ارواح مردگان.
مسیحیت
روزه در تقویم کلیسا هم ثبت شده و جزو آداب فقهی به شمار میرود. درانجیل آمده که «آنگاه عیسی به قوت روح به پایان برده شد تا ابلیس او را امتحان کند، پس چهل شبانه روز روزه داشته و نهایتاً گرسنه شد.»
در اناجیل به وجوب روزه تصریح شده و روزهدار را ستوده و او را از ریا برحذر داشته است. سنت یهودی تا زمان حضرت عیسی(ع) در صورتهای مختلفش یعنی پرهیز از خوراک، پرهیز از سخن و... رایج بوده و پس از او هم میان حواریان و کسانی که مبلغ پیامش در مناطق مختلف جهان شدند رواج داشته است. به طوری که روزهداری از خصوصیات حواریون و رسولان پیام عیسی بوده است.
این امر نشانگر آن است که حضرت عیسی خود به روزه عملاً و قولاً توجه داشته و شاگردانش نیز پس از وی به امر روزه توجه داشتهاند. حضرت عیسی بیشک پیش از آغاز رسالتش، همچون یک یهودی، ایام روزهداری در دین یهود مثل روزه یوم کیپور را مراعات میکرده و به نظر برخی او تنها اصول را بیان کرده و وضع قوانین را به عهده کلیسا نهاده است.
نکتهای که در این دین حائز اهمیت است، این است که اولاً در مسیحیت دو واژه روزه و پرهیز وجود دارد که بین این دو تفاوتی وجود دارد به این نحو که در ایامی که باید پرهیز را رعایت کرد، تنها از مصرف گوشت پرهیز میکنند ولی در ایام رعایت روزه همراه با پرهیز از گوشت غذای مصرفی و دفعات وعده غذا هم محدود میشود، ثانیا یکی از روزهای مهم در مسیحیت روز عید پاک است که به مناسبت قیام عیسی از قبر گرامی داشته میشود. هفته پیش از این روز «هفته مقدس» گفته میشود که در تعیین بسیاری از روزهها هم نقش مهمیدارد.
برخی میگویند که روزه و دعا وسایلی برای مقابله با وساوس شیطانی است و روزه حقیقی آن است که هیچ بدی مرتکب نشوی و با قلبی خالص خود را وقف خدمت به خداوند کنی. مسیحیان معتقدند که روزه ظاهری نیست بلکه باطنی و معنوی است و هدف اصلی آن این است که با فروتنی به خدا تقرب جویند و هدایتهای او را بطلبند.
همچنین در کتاب «اشعیاء نبی»، فصل 58، آیات 6-9 در این باره چنین آمده که «مگر روزهای که من میپسندم این نیست که بندهای شرارت را بگشائید و گرههای یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید؟ مگر این نیست که نان خود را بین گرسنگان تقسیم کنی و فقیران رانده شده را به خانه آوری و چون برهنه را بپوشانی و... آنگاه دعا خواهی کرد و خداوند توبه را اجابت خواهد فرمود و استغاثه خواهی کرد و او خواهد گفت که اینک حاضر هستم.»
روزه مسیحی به منظور صواب و ریاضت یا به دست آوردن دل خدا و نجات از گناه به جا آورده نمیشود؛ زیرا آنان معتقدند با ریخته شدن خون مسیح بر صلیب و مرگ و دفن و قیام او از مردگان نجات از گناه و طریق راه یافتن انسان به حضور خدا مهیا گردیده است.
برخی از دلایل روزه گرفتن مسیحیان به شرح زیر است: 1- اینکه دل در حضور خدا نرم و فروتن شود. 2 - مسیحیان به صدا و هدایت حضور خدا حساس باشند.3 - نفس سرکش ضعیف و سرکوب باشد. 4 - پرستش و دعای مسیحی قویتر و موثرتر باشد.
صائبین یا مندائیان
صائبین یا مندائیان (پیروان حضرت یحیی(ع)) در روزهای ویژهای از سال که آنها را مبطل مینامند از خوردن گوشت، ماهی، تخم مرغ خودداری میکنند از جمله این روزها 26 و 27 و28 و29 و30 ماه «سمبلتا»، روزهای ششم و هفتم ماه «دولا» و روز دوم ماه «هطیا» است.
آنها روزه واقعی را روزهدار بودن اعضا و جوارح آدمی میدانند که در کتاب «کنزاربا» یا صحف آدم مقدسترین کتاب «مندائیها» آمده است: «ای مومنان برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست، بلکه دیدگانتان را از نگاه های هیز و شیطانی و گوشهایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود میزنند برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالائید و...»