عهدنامه، منشور، كنوانسیون، میثاق، پیمان، موافقتنامه، پروتكل، اعلامیه، سند، معاهده
توافق کشورها تحت هر عنوانی که در سند معاهده ذکر میشود، اعتبار معاهده را دارد. عناوینی که در معاهدات استفاده میشود عبارتند از:
1) عهدنامه (Treaty):
این واژه عبارت از توافقی است که بهصورت کتبی میان دولتها منعقد شده و مشمول حقوق بینالملل باشد. اغلب توافقات مهم سیاسی، نظامی و اقتصادی بین کشورها تحت عنوان عهدنامه تنظیم میشود؛
2) منشور (Charter):
این واژه به عنوان سند تأسیس یک سازمان بینالمللی، حاوی اصول، اهداف، حدود اختیارات، تشکیلات و نحوۀ فعالیت آن سازمان است، مانند منشور آتلانتیک 1941 برای تأمین امنیت بینالمللی؛
3) کنوانسیون (Convention):
این واژه معمولاً برای اسناد مهم همه جانبه که دربردارندۀ قواعد بنیادین بینالمللیاند، بهکار میرود؛ مانند کنوانسیونهای 1958 ژنو راجع به حقوق دریاها؛
4) پیمان (Pact):
این واژه برای اسنادی است که معمولاً کشورها در زمینه حفظ صلح و همکاریهای نظامی و دفاعی منعقد میسازند، مثل پیمان صلح پاریس 1928 موسوم به پیمان بریانکلوگ؛
5) موافقتنامه (Agreement):
این واژه معمولاً برای اسناد دو جانبه کشورها که توسط قوه مجریه در زمینههای مختلف اقتصادی، تجاری، فرهنگی، علمی و ... منعقد میشوند، اطلاق میشود؛ به اینگونه اسناد، موافقتنامههای ساده یا اجرایی نیز گفته میشود؛
6) پروتکل (Protocol):
این واژه در چهار معنی بهکار میرود:
أ) به سندی که به یک معاهده ضمیمه میشود، پروتکل گفته میشود که این سند ضمیمه، غالباً برای تکمیل، تفسیر و یا اصلاح یک معاهده بهکار برده میشود که در هنگام تدوین و یا بعداً ضمیمه معاهدات اصلی میشود؛ مثل پروتکلهای انضمامی عهدنامه 1975 الجزایر در مورد مرزهای ایران و عراق. به همین خاطر اطلاق پروتکل به موافقتنامههای مستقل، خلاف عرف نامگذاری اسناد بینالمللی است؛
ب) در مواردی منظور از پروتکل، صورتجلسه کنفرانسی است که نمایندگان کشورها موافقت خود را با آن اعلام میکنند مثل پروتکل 1925 ژنو راجع به منع کاربرد سلاحهای شیمیایی؛
ج) گاهی به سند امضای یک معاهده: (پروتکل امضاء) گفته میشود؛
د) گاهی به سند مبادله یک معاهده (پروتکل مبادله) گفته میشود.
7) اعلامیه (Statement):
به سندی اطلاق میشود که معمولاً اصول حقوقی یک یا چند ناحیه کشور در آن منعکس است مثل اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948؛
8) سند (Act):
واژهای است که برای بیان قواعد حقوقی در رابطه با یک کنوانسیون بهکار میرود؛ مانند سند نهایی سومین کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها که در واقع جزء لاینفک کنوانسیون 1982 حقوق دریاهاست؛
9) سند نهایی (Final ACT):
یک بیانیه رسمی یا خلاصۀ مذاکرات کنگره یا مجلسی است که در آن معاهداتی که مورد مذاکره قرار گرفته، نام برده شده یا به اختصار توضیح داده شده است. البته امضاء این سند به منزله قبول تعهداتی که در آن آمده نیست، بلکه باید هر معاهدهای بهطور جداگانه امضاء شود؛ مانند: سند نهایی کنفرانس صلح 1899 لاهه؛
10) سند عمومی (General ACT):
بر عکس سند نهایی، این واژه بر اسنادی اطلاق میشود که خود نیز یک معاهدۀ جداگانه محسوب میشود؛ مانند: سند عمومی کنفرانس 1928 ژوئن راجع به حل مسالمتآمیز اختلافات بینالمللی؛
11) صلحنامه یا مصالحهنامه (Compromise): این واژه به اسنادی اطلاق میشود که به منظور ارجاع اختلافات به مراجع قضائی و داوری منعقد میشود، مثل مصالحهنامه 1976 فرانسه و انگلستان در مورد ارجاع تحدید حدود فلات قاره دریای «ایرآوز» به دیوان داوری؛
12) اساسنامه (Status):
این واژه عموماً برای معرفی سند تأسیس سازمانهای بینالمللی به کار میرود؛ مثل اساسنامه یونسکو؛
13) قرار موقت (Modus Vivendi):
به اسنادی که برای مدت زمان کوتاهی و به طور موقت ایجاد تعهد میکند، اطلاق میشود؛
14) طرح یا برنامه (Plan or Programme):
همکاری کشورها در زمینۀ توسعۀ اقتصادی یا محیط زیست و ... غالباً در چهارچوب سندی که طرح یا برنامه نامیده میشود، صورت میگیرد؛
15) یادداشت تفاهم (Memorandum of understanding):
این نوع سند بیانگر توافق مقامات اجرایی دو کشور در زمینههای مختلف اقتصادی، سیاسی، فنی، علمی و ... است. البته گاهی یادداشت تفاهم حاوی تعهدات نمیباشد و فقط متضمن توافق برای ادامه مذاکرات یا انجام مذاکرات در آینده میباشد.