24 آبان 1393, 14:4
كلمات كليدي : روش محدود كردن، روش لفافه، پرسش هدايت كننده، پرسش به تاخير افتاده، پرسش برون فكني، روان شناسي باليني
نویسنده : منيره دانايي
برای طرح پرسش از مصاحبهشونده، روشهای گوناگونی وجود دارد. نوع پرسشی که مطرح میشود باید با موضوع بحث ارتباط داشته باشد. در اینجا چند روش برای طرح پرسش بیان میشود که تقریبا همه این روشها را میتوان در زمان معینی بهکار برد. اما روانشناس باید بتواند به درستی قضاوت کند که هر یک از این روشها را در چه موقعیتی میتواند بهکار برد.[1]
در این روش، روانشناس پرسشی را نزدیک به آنچه که قصد پرسش آن را داشته است، مطرح میکند. سپس بهتدریج سعی میکند به پرسش مورد نظر بپردازد. در این روش، هدف این است که از کلیات به جزئیات مطلب دست یابد. از این طریق روانشناس میتواند از موضوعی معمولی به مطلب خصوصی و محرمانهای برسد که مطرح کردن ناگهانی و یکدفعه آن ممکن است شخص را مضطرب سازد و از دادن جواب صحیح خودداری کند.
این روش همانگونه که از نامش معلوم است، برای آن است که مقصود روانشناس از نظر مصاحبهشونده پنهان بماند. در این شیوه از مصاحبهشونده چندین سؤال پرسیده میشود که پرسش مورد نظر روانشناس یکی از آنها است. این پرسشها به نحوی مرتب شده است که اهمیت همه آنها از نظر مصاحبهشونده یکسان به نظر میآید و مصاحبهشونده نمیتواند بفهمد که کدام پرسش بیشتر مورد توجه روانشناس است. از همینرو تمام پرسشها برای او معمولی جلوه میکند و بدون اضطراب و دلهره میتواند به درستی به آنها پاسخ دهد.[2]
گاهی روانشناس به جای طرح پرسش به طور مستقیم، سعی میکند از مصاحبهشونده مطلبی بپرسد که او را در جواب دادن به آن راهنمایی کند. مثلا برای پیبردن به اینکه آیا مصاحبهشونده مشروبات الکلی مصرف میکند یا نه، میتواند بپرسد که دوست دارند در مهمانیها چه نوع مشروبی بنوشند؟ یا اینکه شما معمولا چقدر مشروب میخورید؟ با این نوع سؤالها روانشناس نشان میدهد که نوشیدن مشروبات الکلی را مجاز میداند و با تظاهر به این مطلب، مصاحبهشونده حتی میتواند حقیقت را بیان کند. البته این پرسشها باید با دقت و احتیاط پرسیده شود و احتیاج به قضاوت صحیح روانشناس دارد.
گاه در جریان مصاحبه در ذهن روانشناس سؤالهایی مطرح میشود که میل دارد از مصاحبهشونده بپرسد؛ اما متوجه میشود که مصاحبهشونده درباره مطلب مورد نظر توضیحات کافی را نمیدهد و یا از بیان توضیحات بیشتر خودداری میکند. در این صورت، روانشناس پرسشهای خود را برای موقعیت مناسبتری به تاخیر میاندازد. مثلا زمانی که مصاحبهشونده درباره خانوادهاش صحبت میکند روانشناس میپرسد: شما قبلا گفته بودید که چون در مدرسه مشکل داشتید ترک تحصیل کردید، پدر و مادر شما در این مورد چه نظری داشتند؟ با این سؤال روانشناس میتواند توضیحات بیشتری از مصاحبهشونده بخواهد. اگر مصاحبهشونده، جزئیات مشکل خود را بیان نکرد روانشناس میتواند به طور مستقیم از او توضیح بخواهد.[3]
گاهی مصاحبهشونده درباره رفتارهای خود و اطرافیانش نظراتی بیان میکند، ولی روانشناس میخواهد به روشنی نظر مصاحبهشونده را درباره شخصیت خود و افراد جامعه بداند. مثلا روانشناس میخواهد بداند که نظر او در مورد مسائلی نظیر وظایف زن و مرد، جاهطلبی، ثروت، پیشرفت و امثال آن چیست؟ سادهترین نوع پرسش برونفکنی در این موارد آن است که از شخص بخواهیم تا بعضی از افراد مانند رئیس خوب و دوست خوب را توصیف کند. سپس از او بپرسیم چه خصوصیاتی را در آنها میپسندد و مورد قبول اوست. پرسش دیگری که میتوان از شخص پرسید آن است که از او بخواهیم نقاط مثبت و منفی خود را بدون رودربایستی و خجالت بیان کند. این نوع سؤالات معمولا فرد را دچار تعارض و کشمکش میکند. برخی ممکن است قسمت اول سؤال را پاسخ ندهند و برخی نیز بخش دوم را بیجواب میگذارند. عدهای هم ممکن است به روانشناس اعتراض کنند که شناخت این نقاط مثبت و منفی شخصیت آنها وظیفه شماست. در مجموع پاسخهای آنها به این سؤال مکمل پاسخهای قبلی آنها درباره بستگان، دوستان و سایر افراد خواهد بود.[4]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان