16 تیر 1397, 0:0
ساده زیستی، قناعت، کم هزینه و پرکار بودن در نظام اسلامی ارزشی والا محسوب میشود و پیشوایان معصوم(ع) کسانی را که ساده زیست، قانع، کم هزینه و پرکار بودند، به بزرگی یاد کرده و ستوده اند. وقتی امیرالمومنین(ع) به عیادت «صعصعه بن صوحان» رفت، به او فرمود: «همانا تو تا آنجا که دانسته ام یاوری نیکو و کم هزینهای»(تاریخ یعقوبی، ج2، ص204). همچنین هنگامی که «زید بن صوحان» ـ یکی از اصحاب رسول خدا (ص) و یاران باوفای علی(ع) ـ در میدان پیکار «جمل» به شهادت رسید، چون علی (ع) بالای سر او نشست، همین ارزش والا(ساده زیستی) را در او یادآور شد و فرمود: «خداوند تو را رحمت کند ای زید که به راستی کم هزینه و پر کار بودی»(الاختصاص، ص79). بدین ترتیب امیرمومنان(ع) از میان همه کمالات، کم هزینه و پرکار بودن آنان را مطرح میسازد تا جایگاه ارزشی آن مشخص گردد. مطابق فرمایش حضرت علی(ع)، هر چه میل به دنیا افزوده شود، تجمل و تشریفات افزون میشود و شهوات سیری ناپذیر آدمی بدین امور دامن میزند: «من کثرت شهوته ثقلت مونته؛ هر که شهوتش افزون شود، خرجش افزون گردد»(غررالحکم، ج2، ص187). پیام آوران الهی که دل به دنیا نبسته و از شهوات رسته بودند، در همه وجوه زندگی پایبند سادگی بودند. امیرالمومنین علی(ع) پیامبر را نمونه ای تمام عیار و کافی معرفی میکند و پیش از آنکه ساده زیستی آن حضرت را توصیف کند، ریشه و اساس و باطن ساده زیستش یعنی زهد و پشت کردن به دنیا و دل نبستن به آن را بیان میکند، زیرا ساده زیستی بدون زهد تظاهری بیش نیست. ساده زیستی آن گاه راستین و حقیقی است که برخاسته از روحی زاهد و پشت کرده به دنیا باشد و گرنه خسران دنیا و آخرت است. حضرت علی (ع) درباره ساده زیستی پیامبر (ص) میفرماید: «او که ـ درود خدا بر وی و خاندانش باد ـ روی زمین غذا میخورد و همچون بندگان مینشست و به دست خود پای افزار خویش را پینه میزد و جامه خود را وصله میکرد و بر چهارپای بیپالان سوار میشد و دیگری را بر ترک خود سوار میکرد، پردهای بر در خانه او آویخته بود که نقش و نگار داشت، به یکی از زنان خود گفت: این پرده را از نظرم پنهان کن که هر گاه بدان مینگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد میآورم. آن حضرت با تمام قلب خویش از دنیا روی گرداند و یاد آن را در وجود خود میراند و دوست داشت که زینت دنیا از او نهان ماند تا زیوری از آن برندارد. دنیا را پایدار نمیدانست و در آن امید ماندن نداشت. پس آن را از وجود خود بیرون کرد و دل از آن برداشت و دیده از آن برگرفت. آری چنین است کسی که چیزی را دشمن دارد، خوش ندارد بدان بنگرد یا نام آن نزد وی بر زبان رود»(نهج البلاغه، خطبه 160). دربارة بیتوجهی به دنیا و ساده زیستی آن حضرت، نقل شده است که «بستر خواب حضرت، حصیر زبری بود که هرگاه بر روی آن استراحت میکردند، آثار تار و پود درشت و خشن حصیر در صورت مبارک آن حضرت نمایان میشد. به آن حضرت عرض شد: چرا قیصر و کسری باید در چنان آسایشی باشند و شما بر روی چنین حصیر زبری بخوابید تا آنکه تار و پودش در رخسارتان اثر گذارد؟ پیامبر(ص) فرمودند: آیا نمی
پسندید که دنیای زودگذر برای آنان باشد و سرای جاویدان آخرت برای ما»(بحارالانوار، ج16، ص276). شکی نیست که من از آنان برترم و نزد خداوند گرامیتر، لکن مرا با تعلقات دنیوی کاری نیست، زیرا زندگی ما در دنیا به مسافری میماند که لحظاتی در سایه درختی میآرمد و آن گاه که سایه زایل شد آن مسافر برخاسته، به سوی مقصد خود رهسپار میشود(همان، ص282). این وارستگی و بی رغبتی به مظاهر دنیا، نشان توجه تام رسول اکرم(ص) به معارف قرآنی و از جمله آیاتی است که آن حضرت را به ساده زیستی ترغیب میکند، مانند آیه زیر:«و لاتمدن عینیک إلی ما متعنا به ازواجاً منهم زهره الحیوه الدنیا لنفتنهم فیه(طه/131)» یعنی ای پیامبر چشمانت به سوی متمکنان گشوده نشود، زیرا زرق و برق دنیا در حد شکوفه (زهره) است و برای کسی میوه نخواهد شد. حضرت علی (ع) در خطبه ای رسول خدا (ص) را چنین توصیف مینماید: «دنیا به رسول گرامی (ص) پیشنهاد شد، او از پذیرش آن امتناع ورزید و دانست که خداوند سبحان چیزی (دنیا) را دشمن داشته او هم آن را دشمن داشت و خداوند چیزی را خوار دانسته، او هم آن را خوار دانست و خداوند چیزی را کوچک شمرده، او هم آن را کوچک شمرد»(نهج البلاغه، خطبه 160). با ساده زیستن، صراط مستقیم حق، به آسانی طی خواهد شد، از این رو رسول اکرم (ص) فرمودند: «نجی المخفون؛ سبکباران بهتر به مقصد میرسند و اهل نجاتند»(بحارالانوار، ج74، ص55).
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان