دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

سبک خراسانی

No image
سبک خراسانی

كلمات كليدي : سبك ادبي، سبك خراساني، خراسان، بيان موجز، تعابير كهن، اسْتيل، سبك تركساني.

نویسنده : رقیه ابراهیمی

سبک از سبیکه به معنای گداختن چیزی پس از ریختن، ریخته کردن زر وسیم می‌باشد؛(دهخدا: 1339: ص 248) ولی ادبای قرن اخیر سبک را مجازاً به معنای «طرز خاصی از نظم یا نثر استعمال کرده‌اند و تقریباً آن را در برابر «اسْتیل Style» اروپائیان نهاده‌اند. اسْتیل Style در زبانهای اروپایی از لغت استیلوس یونانی مأخوذ است به معنی ستون، و در عرف ادب و اصطلاح، روش نگارشی است که ممتاز و مخصوص خواص باشد.

سبک در اصطلاح ادبیات عبادت است از روش خاص ادراک و بیان افکار به وسیلۀ ترکیب کلمات و انتخاب الفاظ و طرز تعبیر. (بهار: 1349: ص: ج مقدمه)

از جمله سبک های ادبی، سبک خراسانی است که از اواسط سدۀ سوم تا پایان سدۀ پنجم هجری در شعر فارسی و در سیستان و خراسان بزرگ رواج داشته است. این سبک ابتدا به سبک ترکسانی شهرت داشت اما پس از چندی اصطلاح سبک خراسانی جایگزین آن شد.

برخی ادیبان، سبک شاعران دورۀ سامانی را که کهنه‌تر و ساده‌تر است ترکسانی می‌خوانند و به سبک دورۀ غزنوی و اوایل سلجوقی که پخته‌تر است سبک خراسانی می‌گویند. از معروفترین شاعران این دوره می‌توان به رودکی، فردوسی، عنصری، فرخی سیستانی و ناصر خسرو اشاره کرد. (انوشه: 1376: ص 792)

سبک خراسانی به سه دوره تقسیم می‌شود:

الف) دورۀ طاهریان و صفاریان:

مهم‌ترین مختصات این دوره عبارت است از:

1. کمی واژه‌های عربی؛

2. کار برد الف اطلاق؛(انوشه: 1376: ص 793)

مرغی است خدنگ ای عجب دیدی

مرغی که شکار او همه جانا

(فیروز مشیری)

3. آوردن ضمیر (ش) فاعلی برای سوم شخص مفرد؛(محجوب: 1345: ص 48)

گرفتش فش ویال اسب سیاه

زخون لعل شد خاک آوردگاه

(فردوسی)

4. مطابقت فعل با فاعل غیر ذی روح؛(همان: ص 265)

اگر باشند بر گردون مه و خورشید گاه او

نباشد جایگاه او سزای پایگاه او

(قطران)

5. کار برد واژه‌های نزدیک به زبان پهلوی مثل: «ابا»، «ایدون»، «ایدر»؛ (همان: ص 35)

ابا برق و با جستن صاعقه

ابا غلغل رعد در کوهسار

(رودکی)

ورایدون که پیش تو گویم دروغ

دورغ اندر آرد سر من به یوغ

(ابو شکور)

6. وجود اشکالات عروضی در شعر؛

ور به بلور اندرون ببینی گویی

گوهر سر سخت به کحف موسی عمران

(رودکی)

7. قالب مثنوی رواج ندارد و قالب بیشتر شعرها قطعه است؛

در شعرها صنایع ادبی به کار نرفته است و بیشتر گفتار عادی می‌نماید و به عبارت دیگر بر شعرهای بازماندۀ این دوره منطق نثری حاکم است که موزون شده باشد.

8. مضمون شعرها مدح و پند و عشق است. (انوشه: 1376: ص 793)

ب) دورۀ سامانیان:

در این دوره بر اثر علاقه و توجه دربار سامانی به شعر و فرهنگ، شعر فارسی توسعه و رواج یافت.

شاهان شاعران را تشویق و تکریم می‌کردند و گاهی به آنها صله‌های گران می‌دادند؛ به همین دلیل شعر این دوره، با دربار پیوستگی تنگاتنگ داشت.

از شاعران معرف دورۀ سامانی می‌توان به رودکی، شهید بلخی، فردوسی و کسائی اشاره کرد.

برخی از ویژگی‌های شعر این دوره چنین است:

1. کار برد واژگان مهجور فارسی و نزدیک به زبان پهلوی؛ مثل: خروج به معنی «یاوه»؛(محجوب: 1345: ص 37)

کسی کو به دانش برد روزگار

نه او یاخه دارند نه آموزگار

(بوشکور)

2. موضوعات شعر این دوره مدح و وصف وحکمت وعشق است؛

3. شعر این دوره از اصطلاحات علمی خالی است و شعر موجز است؛

4. شاعران با اشیاء و طبیعت برخورد مستقیم دارند و تشبیهات اغلب محسوس به محسوس است؛

5. بیان شعرها ساده است و تعبیرها کهنه؛

6. رواج قالب شعری مثنوی است. (انوشه: 1376: 793)

7. آوردن ترکیب‌های غریب؛ مثل: باز کردن به معنای جدا کردن؛(محجوب: 1345: ص 51)

تا باز کردم از دل زنگار آز وطمع

زی هر دری که روی نهم در فراز نیست

(ابوطاهر خسروانی)

پ) دورۀ غزنوی و اوایل سلجوقی:

با روی کار آمدن غزنویان، نخستین شاهان غزنوی به دلایل سیاسی و اقتصادی ابتدا مجال چندانی برای توجه به شعر و ادب نداشتند اما، از پادشاهی محمود، در پی لشکرکشی‌های وی به هندوستان، به شیوه خلفای بغداد دربار با عظمت و پرشکوهی بر هم زدند و برای تبلیغ و نام‌آوری به جلب و تشویق شاعران و دانشمندان پرداختند.

عنصری، فرخی سیستانی، منوچهری و ناصر خسرو از شاعران معروف این دوره‌اند.

برخی از ویژگی‌های شعر این دوره عبارت است از:

1. کلام فخیم و استوار و تا اندازه‌ای پخته می‌شود؛

2. در سنجش با دورۀ سامانی واژگان عربی بیشتر شده و از میزان واژه‌های مهجور فارسی کاسته می‌شود؛

3. قصیده‌ها اغلب با تعزل آغاز می‌شوند و معشوق ترک در تصویر‌ها و مضمون‌ها پیدا می‌شود؛

4. تشبیهات بر عکس دورۀ سامانی، کوتاه و موجز می‌گردد و از تشبیهات دورۀ سامانی و شعر عرب تاثیر می‌گرفتند؛

5. کار برد استعاره در سنجش با دوره قبل زیاد می‌شود و اشاره به معارف اسلامی رو به افزایش می‌نهد. (انوشه: 1376: ص 793)

مختصات سبک شعر خراسانی را درسه مقوله می‌توان مورد بررسی قرار داد:

الف- مختصات زبانی: زبان فارسی در این دوره زبان مادری گویندگان است؛ یعنی گویندگان این دوره بر خلاف دوره‌های بعد زبان فارسی را از روی آثار ادبی پیش از خود نمی‌آموختند؛ از این‌رو زبان ایشان طبیعی و ساده و روان است و در آن تعقید و ابهام نیست. شعر این دوره مشتمل بر مجموعه‌ای از لغات است که بسامد آن در دوره‌های بعد کم می‌شود و یا یکسره از بین می‌رود. برخی از لغات پر استعمال این سبک از نظر فکری هم جالبند. یکی از آنها واژه «آز» به معنای طمع و فزون‌خواهی است که غالباً جاندار انگاشته شده است.

ب) مختصات فکری: شعر این دوره شعری شاد و پرنشاط است و روحیه تساهل و خوش‌باشی را تبلیغ می‌کند و از محیط‌های اشرافی و گردش و تفریح سخن می‌گوید. شعری واقع‌گراست و اوضاع دربارها را منعکس می‌کند.

شاعران در این دوره با معارف پیش از اسلام آشنا هستند و از این رو تلمیح به اسم قهرمانان و شاهانی چون نوشیروان به چشم می‌خورد. در اشعار شاعران، معشوق مقام والایی ندارد و حتی گاهی مقام او پست است و از این‌رو همیشه صحبت از وصال است نه فراق. روح حماسی بر شعر حاکم است و فضای شعر، تعلیم و اندرز است. صحبت از اختیار و اراده انسان است و جبرگرایی هنوز بر شعر سایه نیفکنده است.

جنبه‌های عقلانی و تعادل بر جنبه‌های احساسی و اغراق چیره است، مثلاً مدح و هجو متعادل است و غلو به صورت دوره‌های بعد دیده نمی‌شود. اشاره به معارف اسلامی و حدیث و قرآن در آن کم است و آنچه هست عمیق نیست. اشعار این دوره از پند و اندرز خالی نیست ولی این پندها بیشتر جنبۀ علمی و ساده دارند.

ج) مختصات ادبی: قالب شعری مسلّط، قصیده است. قصاید کامل با تشبیت و مدح و شریطه و دعای تایید از زمان رودکی مرسوم است. غزل به معنای مصطلح خیلی کم است اما رباعی و مثنوی رایج است. استفاده از بدیع و بیان به صورت طبیعی و معتدل است. «ترجمان‌البلاغه» نخستین کتاب فارسی در صناعات ادبی در قرن پنجم تالیف شده که نمونه‌ای کامل از این امر است. صنایع بدیعی در این دوره بیشتر لفظی است از قبیل موازنه و اشتقاق و ردالصدر الی العجز و لف‌و‌نشر و انواع سجع و تجنیس و از صنایع معنوی شاعران بیشتر به موارد ساده‌ای چون تضاد و مراعات النظیر توجه دارند و توجه هنری به انواع ایهام مطرح نیست. بی پیرایگی، یعنی خالی بودن از صنایع بدیعی همراه با سادگی لغات و روانی ترکیب‌ها مهم‌ترین مشخصه شعری این دوره است به طوری که می‌توان به سبک شعر خراسانی سبک ساده گفت. (شمسیا: 1375: ص 66 – 64)

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS