كلمات كليدي : مولانا، ارتباطات، ارتباطات بين الملل، گتو دولت، امّت، مدل وحدت گرا رهايي بخش، مطالعات انتقادي
نویسنده : داود بشير زاده
سیّدحمید مولانا یکی از اندیشمندان عرصه ارتباطات در امور بینالملل است؛ که به داشتن نظرات انتقادی نیز معروف است. نظریات وی در توسعه و ارتباطات، او را در ردیف کسانی قرار داده که به ارتباطات توسعهبخش اعتقاد دارند. اکثریت مطالعات او پیرامون کشورهای جهان سوم و برای توسعه آنهاست. نظریه وحدتگرا رهاییبخش او مبیّن همین موضوع است.
زندگینامه[1]
سیّدحمید مولانا در 6 اسفند 1315 در یک خانواده مذهبی، علمی و روحانی در تبریز بزرگترین شهر آذریزبان ایران متولد شد. پدر بزرگ او آیتالله سیدمحمد مولانا از علما و مجتهدین تبریز در زمان مشروطه بود.
او در سن 19 سالگی، پس از سردبیری روزنامه دانشآموزی "دانش آموز"، سردبیر نشریه کیهان فرهنگی شد. یکسال بعد، مسئولیت صفحه اقتصادی روزنامه کیهان را بهعهده گرفت. وی در سال 1337 در سن 22 سالگی برای ادامه تحصیل عازم امریکا شد.
مولانا لیسانس و فوق لیسانس خود را در رشته اقتصاد و سیاست در دانشگاه "نورث وسترن" شیکاگو به اتمام رساند و پس از اخذ مدارک فوق، بورسیه تحصیلی رشته جدیدالتأسیسی را کسب کرد؛ که بعدها رشتههای قبلی را در انضمام رشته جدید، یعنی "روابط بینالمللی و ارتباطات جسمانی" پیاده کرد و مثمر آثاری چند از خود شد. او اولین دانشجوی ایرانی و در واقع اولین دانشجوی خارجی در امریکا بود، که موفق به اخذ دکترای رشتهی فوق گردید. موضوع پایاننامه دکتری وی، پیرامون "تاریخ و سیر ارتباطات اجتماعی در ایران" بود.
مولانا طبق گفته خودش پس از پایان دکترا در حدود سالهای 1963-1962 (1342-1341) به چند موضوع مهم پی برد:
1. علم و هنر "ارتباطات و اطلاعات"، خیلی وسیعتر از آن است که تصوّر میشود و در واقع، این علم پایه همه نظامها و سیستمهای بشری و جهانی است.
2. این پدیده باید از طریق مطالعات و تحقیقات میانرشتهای با ابعاد مختلف و همهجانبه و احاطه بر علوم اجتماعی و فلسفی و طبیعی مطالعه شود.
3. علوم روابط بینالمللی، باید با "ارتباطات و اطلاعات" تلفیق شود.
4. در برنامه این رشته، باید تحوّل اساسی بهوجود آید.
سیّدحمید مولانا مشاور چندین سازمان بینالمللی از جمله سازمان ملل و یونسکو و بهمدت چندین سال رئیس انجمن بینالمللی پژوهش در علوم ارتباطات بوده است. مولانا، هم اکنون مشاور امور بینالملل دکتر محمود احمدینژاد رئیس جمهور اسلامی ایران است.
آثار و تألیفات
از ایشان بیش از 30 کتاب و صدها مقاله و نوشتار به زبانهای مختلف نوشته و ترجمه شده است. بیشتر آثار ایشان به زبان انگلیسی است؛ که بعضی از آثارش نیز توسط اساتیدی چون یونس شکرخواه به فارسی ترجمه شدهاند.[2] برخی آثار ایشان به شرح زیر است:
1. گذر از نوگرایی؛ این کتاب نقد سرمایهداری، نوگرایی، مکتب نوسازی، مکتب سوسیالیستی و بهطور کلی نظامهای غربی و پیشرفته است؛ که در طول تاریخ، کشورهای ضعیف را به استثمار کشیده و آنها را تحقیر و ناکارآمد کردهاند. از نظر مولانا غرب، حتی علم را نیز به استثمار درآورده و آنطور تعریف کردهاند که بهنفع غرب و برای تحقیر کشورهای دیگر باشد. او میگوید: «بهعنوان نمونه، این مفهوم توسعه بهخوبی از گوتیرز روحانی اهل پرو که یک فعّال اجتماعی نیز هست، ترسیم شده است: اصطلاح "توسعه" حاوی یک بار معنایی تحقیرآمیز است ... و بهتدریج میرود تا جای خود را به اصطلاح "رهایی" واگذار کند.»[3] مولانا آینده جهان را در الگوی وحدتگرا-رهاییبخش بهسمت توجه به کشورهای در حال رشد ارزیابی کرده است.
2. ارتباطات جهانی در حال گذار؛ مولانا در این کتاب، ارتباطات جهانی را در حال گذار و تغییر از شیوههای موجود به شیوههای دیگر میداند. بهنظر او مفهوم دولت از مدل قبلی خود در حال متحول شدن و حرکت بهسوی یک شیوه گتو-دولت(Ghetto-State) است؛ که نه استقلال و نه حاکمیت تعریفشده فعلی را نخواهند داشت. وی، در این کتاب به مفهوم امّت در اسلام، تبلیغ، حکومت اسلامی و جایگاه ولی فقیه در مکتب شیعه صحبت میکند و آنرا بهترین مدل ارتباطی در گذشته، حال و آینده معرفی میکند.[4]
3. سیر ارتباطات اجتماعی در ایران؛ این کتاب پایاننامه دکتری ارتباطات بینالملل مولاناست، که پیرامون ایران و با تأکید بر ارتباطات سنّتی، از جمله، بازار، مسجد، قهوهخانه و … نگاشته شده است. این اثر، اوّلین کتابی است که از ایشان به زبان فارسی در ایران چاپ و در سال 1358 توسط دانشکده ارتباطات اجتماعی ایران منتشر شده است.
از آثار دیگر ایشان میتوان به "ظهور و سقوط مدرن"، "امریکا و فاجعه جهانی"، "جامعه مدنی" و … اشاره کرد. از وی مقالات، سخنرانیهای علمی در دانشگاههای معتبر دنیا، مطالعات موردی و … نیز به ثبت رسیده است.
فعالیتهای علمی– فرهنگی
1. پایهگذاری برنامه مطالعات عالیه ارتباطات جهانی؛ در سال 1968 که تا قبل از بازنشستگی و مراجعت به ایران، ریاست آنرا بهعهده داشت، با پایهگذاری این برنامه، شالوده اصلی رشته ارتباطات، ابتدا در امریکا و سپس در نقاط دیگر دنیا ریخته شد و درجات فوق لیسانس و دکترا به دانشجویان اعطا شد.
2. ریاست انجمن بینالمللی پژوهش در علوم ارتباطات و رسانهها؛ از سال 1994 تا 1998، مولانا خودش بهمدت 32 سال عضو این انجمن بود؛ که بهعنوان اولین رئیس آسیایی، جهان سوّمی، مسلمان و ایرانی این انجمن، محسوب میشود.
3. جوایز متعدد علمی؛ از جوایز متعدد ایشان میتوان به جایزه ممتاز تحقیق جهانی "کنگره جهانی انجمن ارتباطات بینالملل" برلین در سال 1976 (1356) و لوح افتخار استادی ممتاز دانشگاه امریکن در سال 1992، اشاره کرد. قسمتی از متن لوح مذکور اینگونه است:
«حمید مولانا! رهبری اندیشمندانه شما در رشته ارتباطات بینالمللی در سراسر جهان شناختهشده و مورد احترام است .... شما در دوازده کشور، سمت استادی، سخنوری و دانشمندی مهمان را بهعهده داشته و در سمت مشاورت با مؤسسات "یونسکو" و "سازمان ملل متحد" کار کردهاید. مسائل مهمی که اکنون در رأس محیط تغییردهنده سریع جهانی است، موضوعاتی است که شما سالها در دانشکده خدمات بینالمللی و "برنامه مطالعات ارتباطات بینالمللی"، آنها را مطرح نموده و از آنها صحبت کردهاید. ... تألیفات شما وسیع و بسیار پردامنه است. ... ما اکنون با اهداء این جایزه افتخاری، جهت دانشمندیِ ممتاز، تحقیق و سایر خدمات حرفهای از شما تجلیل میکنیم.»[5]
دانشگاه مذکور چند سال، ایشان را بهخاطر فعالیتهای علمیاش بهعنوان دانشمند سال معرفی کرده است.[6]
آراء و اندیشههای مولانا
1. الگوی وحدتگرا رهاییبخش؛ ناصر باهنر در برداشت از این الگو، که مولانا ارائه کرده، مینویسد: «توجه او به موضوع فرهنگ و نقش مهم سنّت در جوامع در حال توسعه، نظریهی مدرنیته، بهویژه نظریههای کلاسیک آنرا به نقد کشیده و دیدگاه متفاوت او به فرهنگ و رسانههای جمعی و ارتباطات سنّتی، افقهای نوینی را در موضوع مورد بحث، بهویژه بر اندیشمندان و سیاستگذاران جوامع در حال توسعه باز کرده است. نظریه او در مجموعه نگرشهای ساختارگرا قرار دارد و ارائهدهنده الگوی وحدتگرا–رهاییبخش است.»[7]
«وحدتگرایی در فلسفه، به مکتبی اطلاق میشود، که تلاش میکند، پیچیدگیهای مادّی و ذهنی هستی را مظاهر تجلّی یک حقیقت بنیادی نشان دهد و بهوحدت حیات و پیوستگی متقابل همه اشیا اشاره میکند. این مکتب که به یگانگی معتقد است، در برابر تکثّرگرایی قرار دارد. رهاییبخش در اینجا به مفهوم آزادشده از الزامات و اسارت شخصی است، نوعی از رهاییبخشی که در درون فرد تحقق مییابد.»[8]
مولانا در مدل خود که مدل همگرا نیز خوانده میشود، ارتباطات سنّتی را مهمترین ابزار جهان سوم در ارتباطات خود معرفی میکند؛ وی میگوید: «این کانالها [کانالهای سنّتی ارتباطات] که از آنها به ارتباطات شفاهی تعبیر میشود، شامل طیف متنوعی است؛ که در برخی از این کشورها کارکردهای مشابهی با وسایل ارتباط جمعی پیدا کرده و در رسانههای سنتی با مدرن، همگراییهایی بهوجود آمده است. کارکردهای آموزشی و تحرّک سیاسی مساجد دایر، از آن جمله است.»[9]
مولانا در مدل همگرا، با تکیه بر مفاهیم حکومت و ارتباطات در اسلام، فرایند تبلیغ را بهعنوان شاخص ارتباطات اجتماعی در اسلام، محور قرار میدهد: وی اصول تعیینکننده مرزهای اخلاقی تبلیغ در اسلام را چهار چیز میداند:
1. «توحید
2. امر به معروف
3. و نهی از منکر
4. امّت یا جامعه
ارتباط بین فرهنگی و بینالمللی (در اینجا تأکید بر ملّیت است نه دولت–ملت) عناصر ضروری امّت اسلامی است.»[10]
باهنر، این بحث مولانا را اینگونه خلاصه میکند: «او تبلیغ را نظریه ارتباطات و اخلاق در اسلام میداند؛ که برای شناخت آن باید به چهار اصل مهم پایه در اسلام اشاره داشت. "توحید" بهعنوان یک نظریه وحدتگرای اطلاعاتی و ارتباطاتی، "امر به معروف و نهی از منکر" بهعنوان نظریه مسئولیت، راهنمایی و عمل، "امّت"، بهعنوان مفهوم جامعه جهانی و "تقوی" بهعنوان نشانگر سیستم اخلاقی تبلیغ در اسلام.[11]
2. گتو-دولت؛[12] مولانا آینده جهان را متفاوتتر از امروز و دیروز میبیند. به اعتقاد او، «کشورهای مختلف بهمعنای واقعی استقلال و حاکمیت نخواهند داشت. او میگوید: با زیر سؤال رفتن مطلق بودن ملیّت و ناتوانی دولت–ملتها در تدارک امنیّت و خدمات مورد تقاضای شهروندان، نوعی حس بیپشتوانگی (Allchorlessness) اشاعه مییابد. هویّت فرهنگی، مدعیات قومی و طایفهگرایی مدرن، نشانههای پدیدههایی هستند که در جستجوی تفکر سیاسی محلیاند.»
«در حقیقت، دوره پس از جنگ سرد، بعد جدیدی را به آرایش سیستمهای سیاسی در روابط بینالملل افزوده است؛ که من آن را گتو-دولت(Ghetto-states) نامیدهام. گتو-دولتها از حاکمیت، حقوق قانونی و نمایندگی بینالمللی خاصّ دولتهای قانونی برخوردار نیستند. بوسنی و هرزوگوین و سومالیا نمونههایی از این دولتها هستند.»
«این مجموعه سرزمینی و ملی جداشده و تجزیهشده، اکنون به جزایر تک افتاده یا به اصطلاح "پناهگاههای امن"(safe havens) در درون دریای دولتها تبدیل شدهاند.»
وی در ادامه پیشگوییهای خود، در رابطه با آینده ارتباطات جهانی میگوید: «با تغییراتی که بهوقوع میپیوندد، بسیاری از به اصطلاح دولت-ملتها، تنها نقش رسیدگی به موضوعات محلّی و شخصی را برعهده خواهند داشت و تصمیمگیریهای کلان اقتصادی و ارتباطی را به سازمانهای منطقهای، فراملّی و بینالمللی واگذار خواهند کرد.»
«در عین حال که دولتها بهطور کلی حقوق حاکمیتشان را از دست میدهند (اغلب درست در همان نقطهای که برای نفع خود استقلال بهدست آوردهاند)، برخی دولتها، تواناییشان را برای تجاوز به حاکمیت دیگران، خواسته یا ناخواسته حفظ خواهند کرد.»
3. آراء انتقادی؛ مولانا را باید در زمره اندیشمندان انتقادی بهحساب آورد. او نظام سرمایهداری را بزرگترین مشکل انسانها و بشریت قلمداد کرده و از تعریف علم گرفته تا تبلیغات بازرگانی جهانی منتسب به غرب را به نقد میکشد. او پیوند بین ارتباطات و سرمایهداری را اینگونه توصیف میکند: «روششناسی در ادبیات و ساختار نهادی رشته پژوهش ارتباطات جمعی را میتوان دنبالهرو رشد سرمایهداری و رسانههای جمعی دانست. با محقّقانی همچون پل لازارسفلد از دفتر تحقیقات اجتماعی کلیسا، هدلی کانزیل از مؤسسه تحقیقات اجتماعی بینالمللی پرینتسون و ایئل موسولاپول از مؤسسه تکنولوژی ماساچوست، روند سرمایهگذاری دولت در طی این دوران، بهنفع برخی برنامهها، تأثیر نیرومندی داشته است. این امر، قویّا در گزینش کسانی که سخن معتبری در این زمینه دارند، را تحت تأثیر قرار میداد؛ کسانی که بهعنوان رهبر شناخته میشدند و اینکه کدامیک از الگوهای علمی رقیب، در خصوص ارتباطات باید موضوع سرمایهگذاری، تحقیق و تشویق باشد. این کار، پژوهش ارتباطات را بهسمت مطالعات خبری و تبلیغات نظامی سوق میداد. بهعلاوه، فرصت را برای بحث آزاد، تنگ میکرد و راه را برای آنچه که ممکن است میان پژوهشگران و مؤسساتی که ارتباطات جمعی را بهعنوان ابزار مدیریت اجتماعی و بهمثابه سلاحی در اختلافات اجتماعی قلمداد میکند، هموار میساخت.»[13]
مولانا درباره تبلیغات بازرگانی و نقد آن، طی یک مقاله میگوید: «توسعه روزافزون صنعت تبلیغات بازرگانی، باعث شده است تا این امر به یکی از پدیدههای بسیار مهم جوامع امروزی تبدیل شود و در حوزهها و رشتههای علمی مختلف مورد بحث و بررسی قرار گیرد. هرچند بازار جهانی این صنعت، در طول نیمقرن گذشته افت و خیزهای بسیاری داشته، اما همواره نقش پررنگ ایالات متحده و در مرحلهی بعد، سایر کشورهای صنعتی بزرگ، در آن مشهود بوده است. توجه به این مسئله و نیز سازوکارهای حاکم بر این بازار و گسترش بیحد و حصر آن بهویژه از طریق قالبهای جدیدی چون اینترنت، چالشهای بسیاری را در نظامهای ارزشی و فرهنگی کشورهای مختلف، بهخصوص کشورهای در حال توسعه بهوجود آورده است. تبلیغات بازرگانی، امروزه بهعنوان تهدیدی برای "فضای عمومی" در این کشورها محسوب میشود. مطالعهی انتقادی وضعیت ایران نشان میدهد، که نظام تبلیغات بازرگانی در وضعیت نه چندان مناسبی قرار دارد و جای خالی قوانین و سیاستهای کنترلی و بازدارنده در این زمینه کاملاً مشهود است.»[14]
با اینهمه، مولانا آینده پیشرفت تکنولوژی را در نهایت، بهنفع کشورهای در حال توسعه و جهان سومی میداند. او اعتقاد دارد، نتیجه این پیشرفت، توجّه به کشورهای در حال رشد را افزایش خواهد داد و این توجه، شکل ارتباطات جهانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. هنسون و نارولا مینویسند: «توجه به ملل در حال توسعه، بعد از جنگ جهانی دوم در میان دانشگاهیان از شدت بیشتری برخوردار شد؛ چون همانگونه که مولانا(1986) گفته است، روشهای جدید تحقیق، شکل گرفته و توجه به این کشورها، بهدلیل رهایی از سلطه قدرتهای استعماری و همچنیین تأثیر تکنولوژی در کاستن فاصله میان کشورها، افزایش یافته است.»[15]