كلمات كليدي : فلج مغزي، پلژي ها، اسپليتك، انقباض همزمان، آتتوئيد، آتاكليك، كودكان استثنايي
نویسنده : سمانه محمدي قراسويي
یکی از کوچکترین و ناهمگونترین طبقات کودکان استثنایی را، کودکان با معلولیتها و بیماریهای جسمانی تشکیل میدهند. برخی از این معلولیتها و بیماریهای جسمی بسیار واضح و برخی دیگر پنهان میباشند. یکی از انواع معلولیتهای جسمی، فلج مغزی است. فلج مغزی، عبارتست از ناتوانی در کنترل حرکات و وضع اندامی بدن بر اثر آسیب مغزی که این آسیب بهطور معمول در حین فرایند تولد و یا مدت کوتاهی پس از آن رخ میدهد. محل آسیبدیده، نوع فلج مغزی را مشخص میکند.[1]
فلج مغزی، به معنای معمولی کلمه یک بیماری به حساب نمیآید. فلج مغزی واگیردار نیست، پیشرفت نمیکند(البته در صورتی که معالجات درست نباشد، ممکن است عوارضی به وجود آید) و درمانی نیز ندارد. با وجود اینکه اغلب تصور میشود که این مشکل حرکتی، بر اثر آسیبهای مغزی زمان تولد ناشی میشود؛ اما در واقع مکانیسم آن خیلی پیچیدهتر میباشد. به منظور استفاده عملی میتوان فلج مغزی را سندرومی دانست که دارای این علایم است: نابهنجاریهای حرکتی، نابهنجاریهای روانی، تشنج و اختلالهای رفتاری ناشی از آسیب مغزی. یک فرد ممکن است تنها یکی از نقایص آسیب مغزی مثل نقص حرکتی را از خود بروز دهد، در حالی که دیگری ممکن است دارای ترکیبی از این علایم باشد. در تعریف فلج مغزی میتوان چنین گفت: حالتی است که با خصوصیاتی نظیر فلج، ضعف، عدم هماهنگی و نابهنجاریهای حرکتی همراه است. این علایم به علت صدمات وارده بر مغز کودک قبل از اینکه به رشد کافی برسد به وجود میآیند. این علایم ممکن است آنقدر خفیف باشد که تشخیصشان با اشکال صورت میگیرد، یا آنقدر عمیق باشند که فرد بهطور کامل زمینگیر شود.[2]
میتوان گفت فلج مغزی، یک اصطلاح کلی است که شامل گروهی از ضایعات مرضی میشود که کنترل حرکتی فرد را مختل میکند. اختلال حرکتی ناشی از این ضایعه در سالهای اولیه زندگی کودک ظاهر میشود. این بیماری به دلیل نقصان تکامل یا آسیب به مناطق حرکتی مغز به وجود میآید که در نتیجه، این مناطق قادر به کنترل و وضعیت بدنی(پوسچر) فرد نمیباشند.
سببشناسی فلج مغزی
هر چیزی که بتواند در جریان رشد به مغز آسیب برساند، میتواند منجر به فلج مغزی شود.
الف. عوامل قبل از تولد: عواملی که در دوره بارداری بر جنین اثر میگذارند(اما نه فقط محدود به این عوامل) عبارتند از: عفونتهای مادر، بیماریهای مزمن، ضربههای جسمی، تغذیه نامناسب مادر، تغذیه نامناسب از جفت به جنین، در معرض مواد سمی یا اشعه ایکس قرار گرفتن مادر و نارسایی در رسیدن اکسیژن به جنین.
ب. عوامل مربوط به حین تولد: عوامل حین تولد به مواردی مربوط میشود که ممکن است جریان اکسیژن به نوزاد را کاهش دهد. از عوامل مربوط به حین تولد(اما نه فقط محدود به این عوامل) میتوان زایمان زودرس، زایمان سخت و طولانی، ضعف جنین، دشواریهای تنفس در هنگام تولد و بیهوشی طولانی را نام برد.
پ. عوامل بعد از تولد: این عوامل در خلال ماهها و سالهای نخستین زندگی کودک رخ میدهد که شامل ضربههای مغزی ناشی از تصادف اتومبیل، زمین افتادن، بیماری، عفونت و مواد سمی است. مننژیت(التهاب غشای نخاع) و انسفالیت(التهاب غشای مغز) نمونههایی از عوامل پس از تولد هستند که ممکن است به فلج مغزی منجر شوند.[3]
با وجود اینکه فلج مغزی در کودکان در هر سطح اجتماعی که باشند بروز میکند، اما در بین مادرانی که از وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایینتری برخوردارند، موارد آن اغلب بیشتر است. کودکان خانوادههای فقیر به علت عواملی نظیر سوء تغذیه مادر، مراقبتهای ناکافی قبل و بعد از تولد کودک و خطرات محیطی در دوران کودکی، در معرض خطر مغزی بیشتری قرار دارند.
تقسیمبندی فلج مغزی
عوارض فلج مغزی را به چند روش میتوان طبقهبندی کرد. در بیشتر مواقع طبقهبندی براساس تعداد اندامهای درگیر و یا براساس اختلال حرکتی و نوع مشکلات ناشی از آسیب مغزی انجام میشود. در اینجا به شرح این دو نوع تقسیمبندی میپردازیم:
الف. تقسیمبندی فلج مغزی براساس تعداد اندامهای درگیر
· کوادی پلژی: هر چهار اندام کودک، درگیر است.
· دای پلژی: هر چهار اندام کودک درگیر است اما درگیری پاها(اندامهای تحتانی) شدیدتر از دستهاست.
· همی پلژی: یک طرف بدن درگیر است. معمولا دست بیشتر از پا درگیر است.
· تری پلژی: سه اندام کودک درگیر است معمولا دو دست و یک پا.
· منو پلژی: فقط یک عضو کودک درگیر است معمولا یک دست.
ب. تقسیمبندی براساس اختلال حرکتی
· اسپاتیک: عضلات کودک اسپاتیک بسیار سفت میباشد و در مقابل کشش، مقاومت میکنند. این عضلات هنگامی که بهکار گرفته میشوند بیش از اندازه فعال شده و حرکات زمختی را ایجاد میکنند. در حالت طبیعی عضلات به صورت جفت کار میکنند، برای مثال وقتی یک گروه منقبض میشود گروه مخالف شل میشوند تا امکان حرکت آزادانه را در راستای مورد نظر فراهم سازند. اما در عضلات اسپاتیک هر گروه عضلانی بهطور همزمان منقبض میشوند و حرکت را متوقف میسازند، که به این حالت "انقباض همزمان" گفته میشود. سفتی عضلانی ممکن است در حالت خفیف فقط تعداد محدودی حرکت را مختل نماید و یا اینکه در حالت شدید تمام حرکات بدن را دچار مشکل سازد. مقدار سفتی با گذشت زمان تغییر میکند. معمولا آسیب به قشر مغز باعث بروز سفتی عضلانی میشود.
· آتتوئید: عبارتست از اشکال در کنترل و هماهنگی حرکات. کودکان مبتلا به فلج مغزی نوع آتتوئید، حرکات پیچشی، غیرارادی و مداوم دارند. این افراد معمولا مشکلات گفتاری نیز دارند. این ضایعه در اثر آسیب بر هستههای قاعدهای مغز به وجود میآید.
· آتاکسیک: فلج مغزی آتاکسیک، نادرترین نوع فلج مغزی است. افراد مبتلا دچار یک آشفتگی و نقص در حس تعادل و حس عمقی میباشند. توان عضلانی این افراد پایین است. عضلات آنها شل است و به حالت تلو تلو خوردن راه میروند و اندامهای فوقانی آنها در حالت راه رفتن بیثبات میباشد.
تحقیقات مختلف نشان داده است، در صورتی که به مشکلات نورولوژیک(عصبی) افراد با مشکلات جسمی بهطور صحیح و بهموقع توجه شود،
بسیاری از آنها میتوانند به یک زندگی تقریبا طبیعی دست یابند و از آن لذت ببرند.
اثرات فلج مغزی بر کودک
الف. رشد حرکتی در کودک فلج مغزی
همانگونه که تغییرات زیادی در طی رشد حرکتی کودک طبیعی، اتفاق میافتد، در مورد کودک غیرطبیعی نیز این تغییرات وجود دارد. رشد حرکتی طبیعی به معنای آشکار شدن تدریجی تواناییهای پنهان کودک است. حرکات نسبتا ساده و اولیه نوزاد تغییر مییابد و روزبهروز پیچیدهتر میشود. حرکات اکتسابی قبل، مرحلهبهمرحله تغییر و تکامل مییابد تا با الگوهای حرکتی و مهارتهای ظریفتر و انتخابیتر متناسب شود. این مراحل تا سالهای زیادی ادامه مییابد. بیشترین و سریعترین تغییرات در 18 ماه اولیه دوران کودکی اتفاق میافتد و تا سه سالگی کامل و کاملتر میشوند و در حدود پنج سالگی کودک آماده رفتن به مدرسه است و تقریبا آمادگی یادگیری نوشتن را دارد. از این سن به بعد، رشد آهستهتر میشود و تغییرات موثر و سریعی اتفاق نمیافتد، البته هماهنگی حرکات بیشتر شده و کودک پیشرفت خواهد کرد. کودک مبتلا به فلج مغزی نیز، رشد حرکتی دارد ولی بهطور آهسهتر و رشد او نه تنها عقبمانده است، بلکه وضعیت غیرطبیعی دارد. در کودکانی که شدیدا مبتلا هستند و یا به عبارت دیگر تمام بدنشان درگیر است، تغییرات رشد حرکتی اتفاق میافتد ولی بسیار اندک و در مدت زیاد یا حتی ممکن است رشد در همان مراحل بسیار اولیه متوقف گردد. در حالی که تغییرات مربوط به رشد در الگوی حرکتی طبیعی تا حدود پنج سالگی بسیار شاخص و سریع است، در کودک فلج مغزی خیلی آهسته است ولی ممکن است این تغییرات تا سن بلوغ و حتی در بزرگسالی نیز ادامه پیدا کند. این مساله بهخصوص در کودکان آتتوئید و آتاکیک دیده میشود و حتی بعضی از کودکان آتتوئید تا سن 14 یا 15 سالگی راه رفتن را یاد نمیگیرند.[4]
ب. رشد هوشی
آزمایش تواناییهای ذهنی کودکان مبتلا به فلج مغزی، با آزمونهای هوشی کودکان عادی بسیار دشوار است. زیرا معمولا کودکان فلج مغزی دارای اختلالات زبانی، گفتاری و حرکتی هستند؛ لذا احتمال بسیار دارد که قدرت کلامی ضعیف و حرکات عضلانی غیرقابل کنترل یا تشنجآمیز کودکان فلج مغزی را به حساب عقبماندگی ذهنی آنها گذاشته شود. بنابراین لازم است ابتدا به آنان آموزشهای مناسب و طولانی داده شود و سپس میزان پیشرفت آنان را به عنوان یک معیار در تعیین بهره هوشی لحاظ نمایند. برخی از افراد مبتلا به فلج مغزی از نظر هوشی متوسط و یا بالاتر از متوسط میباشند تعدادی هم از نظر هوشی سرآمد هستند. اما حد متوسط هوش مبتلایان به فلج مغزی به روشنی پائینتر از افراد معمولی است.[5]
عوارض جنبی فلج مغزی
تحقیقاتی که در چند دهه اخیر انجام گرفته، نشان دادهاند که فلج مغزی یک اختلال رشدی است. به عبارت دیگر حالتی است که اختلالات چندی را با خود به همراه دارد و تنها یک اختلال حرکتی به حساب نمیآید. زیرا وقتی مغز آسیب ببیند، قسمتهای زیادی نظیر تواناییهای حسی، عملیات شناختی و واکنشهای عاطفی نیز معمولا آسیب میبیند. این نقیصه ممکن است با خصوصیاتی نظیر جاری شدن بزاق از دهان و بدشکلی چهره نیز همراه باشد.
نقص بینایی: بسیاری از کودکان علاوه بر فلج مغزی با نقایص بینایی نیز روبرو هستند. آنها ممکن است به لوچی چشم(عدم توانایی در خیره شدن با یک یا دو چشم)، نیستاگموس(نوسان مداوم کره چشمها) و یا سایر نقایص چشمی دچار باشند.
نقایص شنوایی: برخی از کودکان مبتلا به فلج مغزی، از ناشنوایی رنج میبرند و یا فقط میتوانند اصوات و طنینهای مشخصی را تشخیص دهند که نیمه معلولیت به شمار میآید.
یکی از نکاتی که غالبا بدان توجه نمیشود این است که برای بسیاری از کودکان مبتلا به فلج مغزی، گوش دادن کاری مشکل است. یکی از دلایل آن فقدان توانایی در تمرکز حواس است که حتی در قدرت تکلم آنان نیز تاثیرگذار است.[6]