تألیفات
جلال الدین دوانى در بیشتر علوم عصر خویش به ویژه فلسفه، کلام، ریاضى و تألیفاتى
دارد که در زمان حیات وى در حوزه هاى علمى به عنوان کتب درسى مورد توجه بود
مدرّس تبریزى در ریحانة الادب، 29 عنوان اثر براى وى شمرده است در دائرة المعارف دهخدا 26 عنوان، دائرة المعارف مطبوعات 24 اثر و الذریعه 10 عنوان ذکر شده است آقاى على دوانى در «شرح احوال جلال الدین دوانى»، 63 اثر را همراه با توضیحات لازم براى وى برمى شمارد7 اثر در تفسیر،23 اثر در حکمت و فلسفه، 8 اثر در فقه و اصول، همین تعداد در منطق، 7 اثر در ادبیات، 6 اثر در ریاضیات و هیئت و هندسه و 4 اثر متفرقه در این مجال به شرح مختصر بعضى از رسائل و آثار او بسنده مى کنیم
1 رساله در دیوان مظالم: در لار براى نظام الدین ملک علاء الملک فرمانرواى آنجا به فارسى نگاشت و به نمونه هایى از رفتار خلفا استناد کرد
2 نورالهدایة فى الامامة: شامل مطالب مهمى در اصول عقاید که بحث نبوت و امامت آن، ویژگى و اهمیت خاصى دارد زیرا سند مهمى است که دلالت بر شیعه شدن مؤلف دارد این رساله 18 صفحه دارد و در پایان کتاب «شرح زندگانى جلال الدین دوانى» تألیف على دوانىدر سال 1334 شمسى چاپ شده است
3 رساله عرض لشکر: مؤلف «فى بضع سنین» سوره روم را با سال 872ق یعنى سال سلطنت اوزون حسن مطابقت داده است
4 رساله در عدالت: به نام سلطان یعقوب بهادر خان بایندرى (مرگ896ق) نگاشته شده و شامل یک مقدمه در خلافت انسان و دو مقاله در قواى دوگانه انسان و انواع عدالت، و یک خاتمه در تجسم اعمال و اخلاق مى باشد
5 رساله در عدالت(نگارش دوم رساله اوّل): براى سلطان محمود بهادر خان، پادشاه گُجرات(917-863) نوشته شده است و حاوى یک مقدمه در کمال انسان و شش مقاله، شامل: 1) در قوّه عاقله و عامله انسان2) در عدالت شخصى و منزلى، آنچنان که ارسطو گفته است3) در عدالت میان بنده و خدا و مشارکت با بنى نوع انسان4) در عدالت سلطان5) محبت6) تفضیل و یک خاتمه در تمثل اعمال است
6 رساله در عدالت (نگارش سوم رساله اوّل): به نام یعقوب بهادر در یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه نوشته شده است
7 رساله در عدالت (رساله دوم، نگارش واحد): یک مقدمه در غایت خلقت انسان، یک مقصد در قواى انسان و اجناس فضائل و شرح و نسبتشان با عدالت، یک فصل در انواع فضائل، یک خاتمه در کمال عدالت به ویژه عدالت سلطان دارد این رساله با حمد خداى سبحان و ستایش از جناب سلطان و ذکر سبب و انگیزه نوشتن رساله آغاز شده است و با تشویق سلطان به رعایت عدالت، پایان مى پذیرد به طور کلى محتواى این رساله در چگونگى صفاتى است که عدالت و عدالت پرورى را در انسان مى پروراند
8 اخلاق جلالى یا لوامع الاشراق فى مکارم الاخلاق: به کتاب «فى علم اخلاق» نیز مرسوم است، این کتاب به ازون حسن بیک آق قویونلو(871 - 882ق) اهدا گشته و براى فرزندش سلطان خلیل نوشته شده و تدوین آن از سال 872 تا 882ق به طول انجامیده است[31] مؤلف در این رساله عبارات مهمى از اخلاق ناصرى را عیناً نقل و قسمتهایى از آن را خلاصه و برخى را حذف کرده است و در عین حال، حکایات و اشارات و نکته هایى را به آن افزوده است از نظر «ویکنس»، رساله دوانى «اوّلین رساله اخلاقى مهم اسلامى بود که نظر غرب را جلب کرد» و در کنار اخلاق محسنى نوشته ملا حسین واعظ کاشفىتا پایان حاکمیت انگلستان در شبه جزیره هند، جزء کتابهاى درسى بود بیشتر محققان غربى از طریق این کتاب با اخلاق ناصرى آشنا شدند و آن را ارزیابى کردند محقق دوانى همان تقسیمات سه گانه خواجه نصیر را حفظ کرد، ولى به جاى «مقالات» عنوان «لوامع» را انتخاب نمود که نشانگر فرق دو دیدگاه مشائى خواجه و اشراقى دوانى است
اخلاق جلالى که یکى از زیباترین متون قرن نهم ادبیات فارسى است، چنین شروع مى شود
« و چون مقاصد این کتاب قواعد حکمت عملى است و آن عبارتست از علم به احوال نفس ناطقه انسانى، از این رو که افعال محموده و مذمومه به ارادت از او صادر تواند شد تا بسبب علم از رذائل متخلى و بفضائل متحلى شود و به کمالى که متوجه آنست برسد لامحاله مقاصد که مسمى به لوامع الاشراق فى مکارم الاخلاق است در اقسام ثامنه منحصر باشد و چون دأب تدوین مقتضى تقدیم مقدمه است مشتمل بر بعضى امور متعلقه بفن که موجب بصیرت طالب و اعانت او در تحصیل مطالب باشد ترتیب آن بر مطلعى در بیان امور مذکوره و سه لامع در مقاصد ثلاثه رفت و از فصول و مقاطع تعبیر به لمعات و نظائر آن مناسبت نمود»
رئوس مطالب کتاب اخلاق جلالى:
1 دعاى دولت خاقانى صاحب زمانى، 2 تمهید سبب تألیف و ذکر القاب همایون، 3 مطلع، 4 تنویر، 5 تبصره، 6 کشف غطاء،
لوامع الاشراق:
لامع اوّل در تهذیب اخلاق و در ده لمعه است لمعه اوّل تا لمعه چهارم: در حصر مکارم اخلاق، لمعه ششم در بیان شرف عدالت، لمعه هفتم در اقسام عدالت، لمعه هشتم در ترتیب اکتساب فضائل، لمعه نهم در حفظ صحت نفس، لمعه دهم در معالجات امراض نفسانى (علاج حیرت، جهل بسیط، جهل مرکب، بد دلى، خوف، افراط شهوت، حزن و حسد)
لامع دوم در تدبیر منزل و در وى شش لمعه است: لمعه اوّل در سبب احتیاج به منزل، لمعه دوم در سیاست اقوات و اموال، لمعه سوم در سیاست اهل، لمعه چهارم در سیاست اولاد، آداب سخن گفتن، آداب حرکت و سکون، آداب طعام خوردن، لمعه پنجم در رعایت حقوق پدران و ماران، لمعه ششم در سیاست خدم
لامع سوم در تدبیر مدن و رسوم پادشاهى و در هفت لمعه است لمعه اوّل در احتیاج انسان به تمدن، لمعه دوم در فضیلت محبت، لمعه سوم در اقسام مدینه، لمعه چهارم در سیاست ملک و آداب ملوک، لمعه پنجم در آداب خدمت، لمعه ششم در فضیلت صداقت، لمعه هفتم در آداب معاشرت)
منبع:فرهیختگان تمدن شیعه