كلمات كليدي : آيت الله هاشمي رفسنجاني، امام خميني، فعاليت سياسي، انقلاب اسلامي، علوم سياسي
نویسنده : سيد ابوالحسن توفيقيان
اکبر هاشمی رفسنجانی فرزند علی در سال 1313 ش در روستای نوق بهرمان از توابع رفسنجان متولد شد. ایشان در پنج سالگی بهمکتب رفت و تا چهارده سالگی ضمن کشاورزی تحصیل مینمود. در سال 1327 برای تحصیل علوم دینی به قم عزیمت کرد. وی در مدت هفت سال دروس سطح را بهپایان رساند و پس از آن دورهی خارج فقه و اصول را آغاز، و نهایتا به درجه اجتهاد در علوم دینی رسید. [1]
ایشان در زمان تحصیل در حوزه علمیه قم از محضر اساتید برجستهی متعدد؛ همچون آیات عظام بروجردی، امامخمینی، داماد، گلپایگانی، شریعتمداری، حایری یزدی، مرعشی نجفی، علامه طباطبائی، زاهدی و منتظری بهره جست.[2]
آیتالله رفسنجانی در حوزه تالیف و نگارش کتاب، از خود آثاری بهجای گذاشت. برخی از این آثار مربوط به دوران قبل از انقلاب و برخی دیگر به دوران بعد از انقلاب است. «امیرکبیر قهرمان مبارزه با استعمار»[3]، «تفسیر راهنما»،[4] «فرهنگ قرآن (کلید راهیابی به موضوعات و مفاهیم قرآنی)»، «مجموعه خاطرات روزانه هاشمی، دوران مبارزه،»[5] «سرگذشت فلسطین»،[6] «کارنامه و خاطرات سالهای 1357 و 1358: انقلاب و پیروزی»،[7] «کارنامه و خاطرات سال 1359: انقلاب در بحران»[8] و «جهان در عصر بعثت»[9] از جمله آثاری هستند که ایشان از خود بهجای گذاشت. ایشان همچنین از سوی دانشگاه تهران دکترای افتخاری علومسیاسی را اخذ نمود.
فعالیتهای سیاسی
قبل از انقلاب:
آیتالله رفسنجانی بیش از آنکه بهعنوان یک شخصیت علمی شناخته شده باشد، بهعنوان یک چهره سیاسی مطرح است و اینهم بهخاطر فعالیتهای فراوان سیاسی ایشان در دوران قبل از بعد از انقلاب است. با مراجعه به اسناد معتبر تاریخی میتوان همواره از ایشان در مناسبتهای مختلف سیاسی نام و نشانی پیدا کرد.
1. حمایت از نهضت امامخمینی:
آیتالله رفسنجانی در دوران پیش از انقلاب و در طول نهضت امامخمینی به صورت یک عضو فعال و همیشه در صحنه حضور داشته است. نمونه بارز حمایت ایشان از امامخمینی، حرکتی بود که ایشان بههمراه دیگر علما در اعتراض به زندانی شدن امام انجام دادند. اینان که بعدا در ادبیات سیاسی بهعنوان «مهاجرین» شناخته شدند، بهسمت تهران حرکت کردند و با اجتماع در جلوی شهربانی اعلام داشتند یا امام را بدون قید و شرط آزاد کنند و یا اینکه ما را همانند ایشان به زندان بفرستند.[10]
حضور فعال ایشان در تمامی صحنهها مایه قوت قلب مردم خصوصا در شهر قم شده بود. بههمین سبب شاه و ماموران ساواک بهمنظور فروکش کردن آتش انقلاب در قم، چاره را در آن دانستند که افراد موثر را دستگیر و روانه زندان کند. از اینروی ایشان را بههمراه آقای ربانیشیرازی، بدون در دست داشتن هرگونه سند و مدرکی، دستگیر کردند و به زندان بردند.[11]
از دیگر موارد زندان رفتن ایشان میتوان به دوران پس از ترور منصور در اواخر سال 1343 و همچنین سال 1346 اشاره کرد. در مجموع ایشان مدت 4 سال و 5 ماه را در زندانهای رژیم پهلوی بهسر برد.[12]
ایشان همچنین پس از حمله رژیم پهلوی به مدرسه فیضیه و قبل از ماجرای پانزده خرداد توسط رژیم دستگیر شد و بهعنوان اولین طلبهی سرباز به پادگان باغ شاه اعزام شد.[13] همین امر باعث شد تا امامخمینی بلافاصله پیکی به سربازخانه روانه سازد و طی پیامی به ایشان و دیگر روحانیون، آنان را به استقامت بیشتر در راه نهضت و عمل بر اساس رسالت سنگینی که بهعهده دارند، توصیه کند.[14]
2. نامههای سرگشاده:
آیتالله هاشمی رفسنجانی همواره در نامههای سرگشاده به دولتمردان وقت، اعتراضات و نظرات خود را در موارد مختلف بیان میکرد و در این راه از همراهی دیگر علما نیز بهره میجست.
بهعنوان مثال میتوان به نامه سرگشاده ایشان به هویدا در خصوص اوضاع بد سیاسی کشور، تفتیش عقاید و بدرفتاری با علماء،[15] و همچنین درخواست بازگرداندن امام خمینی به ایران،[16] اشاره کرد.
3. همکاری با گروههای ضد رژیم:
ایشان با گروههایی که وجهه اسلامی داشته و مخالف رژیم بودند، نیز همکاریهای زیادی داشتند که نمونه بارز آن همکاریشان با گروه محمدبخارایی بود. رژیم که به این همکاری پیبرده بود، کوشش کرد تا مدرک و سندی در این زمینه بدست بیاورد و حتی با شکنجه دادن آقای هاشمی تا سرحد مرگ خواست از ایشان اعترافی بگیرد، ولی موفق نشد.[17]
4. روحانیت مبارز:
از جمله فعالیتهای سیاسی ایشان در دوران پهلوی، حرکت سامانمند در راه نهضت بود. یکی از این حرکتها که دارای آثار بسیار مثبت بود تشکیل شبکهای از روحانیون و وفادار به اندیشههای امام بود به نام «روحانیت مبارز». این تشکل که در اواسط سال 1356 تشکل شد از اعضایی همچون شهیدبهشتی، استادمطهری، دکتر مفتح، دکتر باهنر، آیتالله هاشمی رفسنجانی، آیتالله مهدویکنی، آیتالله خسروشاهی، عبدالمجید ایروانی، حجهالاسلام ناطق نوری، معادیخواه، شجونی، مهدی کروبی، هادی غفاری و... نیز حضور داشتند. برنامهریزی راهپیماییها، سخنرانی در مساجد، تهیه شعارها و در مجموع ساماندهی نهضت در آن زمان عمدتا توسط تشکل روحانیت مبارز صورت میگرفت. [18]
5. شورای انقلاب:
فعالیتهای سیاسی آیتالله رفسنجانی در دوران نهضت باعث شده بود تا امامخمینی وی را بهعنوان یکی از افراد مورد اعتماد خود قرار دهد و از ایشان به عنوان یکی از اعضای شورای انقلاب در کنار بزرگان دیگری همچون شهیدبهشتی، شهیدمطهری، شهید باهنر و آیتالله خامنهای استفاده کند.[19]
بعد از انقلاب:
آیت ا... هاشمی رفسنجانی در دوران پیروزی انقلاب اسلامی از اعضای مؤثر و برجسته شورای انقلاب بوده و سپس فعالیتهای خود را در عرصههای گوناگون پیگیری کردهاند، از جمله:
-
از اعضای حزب جمهوری؛
-
سرپرست وزارت کشور؛
-
ریاست مجلس شورای اسلامی؛
-
امام جمعه موقت تهران؛
-
جانشین فرماندهی کل قو؛ا
-
نیابت ریاست مجلس خبرگان؛
-
ریاستجمهوری؛
-
ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی؛
-
ریاست شورای عالی امنیت ملی؛
-
ریاست مجلس خبرگان؛
-
ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام.
انقلاب اسلامی ایران در راه پیروزی و همچنین بعد از پیروزی، برای تثبیت خود هزینههای فراوان مالی، جانی و انسانی داده است که جنگ تحمیلی، بمبگذاریها، ایجاد ناامنی در نقاط مختلف کشور، تحریمهای سیاسی و اقتصادی و... نمونههایی از آن هستند. آیتالله هاشمی رفسنجانی از جمله افرادی است که مورد نیت شوم دشمنان قرار گرفت و در خانه خود توسط گروهک فرقان ترور شد که البته از این ترور جان سالم به در بردند.[20] امامخمینی نیز در پیامی که بههمین مناسبت صادر کرده بودند، فرمودند: « هاشمی عزیز: مرحوم مدرس که به دستور رضاخان ترور شد، از بیمارستان پیام داد: به رضاخان بگویید من زنده هستم. مدرس حالا هم زنده است. مردان تاریخ تا آخر زنده هستند، بدخواهان باید بدانند هاشمی زنده است چون نهضت زنده است.»[21]
ایشان در دوران بعد از انقلاب، همواره در صحنه سیاست و در پستهای کلیدی متعددی حضور داشتهاند و همین امر باعث شده تا از ایشان بهعنوان یکی از مردان طراح، سیاستگذار و موثر در سیاستهای نظام یاد شود. عضویت در حزب جمهوری اسلامی، ریاست دو دوره از مجلس شورای اسلامی، سرپرستی وزارت کشور[22]، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع[23]، جانشینی فرماندهی کلقوا[24]، ریاستجمهوری، ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی، امامجمعه موقت تهران، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ریاست مجلس خبرگان رهبری پستهایی هستند که ایشان در دوران انقلاب بهعهده داشتند. حال ذیلا به توضیحاتی پیرامون برخی از این مسئولیتها پرداخته خواهد شد.
1. حزب جمهوری اسلامی:
از جمله کارهای مهمی که در بدو پیروزی انقلاب اسلامی توسط آیتالله هاشمی رفسنجانی[25] بههمراه دیگر نیروهای پیرو امام و اسلام فقاهتی صورت گرفت، ساماندهی سیاسی طرفداران خود و همچنین نشر آراء و افکار سیاسی خود در قالب حزبی بود که به حزب جمهوریاسلامی شهرت یافت. [26] اینان با توجه به تجربه مشروطه بر این باور بودند که موفقیت روحانیت و نیروهای مذهبی در گرو ساماندهی ایجاد تشکیلاتی قدرتمند است[27] و بدین جهت یک هفته بعد از پیروزی انقلاب در 29 بهمن 1357 موجودیت حزب جمهوریاسلامی را اعلام کردند.[28] این حزب از خود آثار فراوانی بهجای گذاشت که نمونهای از آن را میتوان، پیروزی در انتخابات دو دوره اول مجلس شورای اسلامی توسط نمایندگان معرفی شده از سوی حزب، تدوین قانون اساسی و... دانست.[29] تشتت و اختلاف آراء کم کم به دورن این حزب آمد و آنان را به دوگروه به اصطلاح چپ و راست تقسیم کرد و این اختلافات کم کم رو به اوج گرفتن بود. به همین جهت در خرداد 1366 آیتالله هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای در نامهای به امام، با اظهار نگرانی از این که بقای حزب جمهوریاسلامی به تشدید اختلافها بینجامد، خواستار موافقت ایشان با توقف فعالیتهای حزب شدند و امام نیز با این درخواست موافقت کردند.[30] پس از انحلال حزب و انشقاق آن به دوطیف مهم راست سنتی و چپ سنتی[31] که «جامعه روحانیت مبارز» و «مجمع روحانیون» نمایندههای آنان بودند، ایشان در طیف راست سنتی و جامعه روحانیت مبارز تعریف میشد.[32]
2. مجلس شورای اسلامی:
آیتالله هاشمی رفسنجانی با برگزاری اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی به مجلس راه یافتند و با آغاز کار مجلس در 7 خرداد 1359 بهعنوان اولین رئیس مجلس انتخاب شدند.[33] ایشان همچنین در انتخابات دوره دوم نیز ضمن پذیرفته شدن بهعنوان نماینده مجلس، همانند دوره اول بهعنوان رئیس مجلس انتخاب شدند که البته در تاریخ 24 اسفند 1368 زمانیکه به ریاستجمهوری انتخاب شدند، از نمایندگی مجلس، استعفا داده و جای خود را به مهدی کروبی دادند.[34] ایشان در دوران مجلسی بودنشان با حوادث و وقایع متعددی مواجه شدند که مسئله جنگ، منافقین و ترورهای آنان، بنیصدر [35]و... نمونههایی از این وقایع میباشند.[36]
3. ریاستجمهوری:
هاشمی رفسنجانی در سال 1368 با حمایت جامعه روحانیتمبارز و گروههای راستگرا بهعنوان چهارمین رئیسجمهور جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. در حقیقت ایشان زمانی به ریاستجمهوری رسید که جنگ از خود آثاری همچون اقتصادی ورشکسته، بیکاری و تورمی بالا و کم نظیر برجای گذاشته بود و کشور نیز نیاز به بازسازی اساسی داشت.[37] لذا ایشان سیاستهای خود را به سمت بازسازی کشور و امور زیربنایی سوق دادند. به همین جهت از دوره ریاستجمهوری ایشان در ادبیات سیاسی بهعنوان «دوران سازندگی» یاد میکنند. از مشخصات کلیدی این دوران، مبتنی بودن بر خصوصیسازی، کوچک کردن و کاهش انحصار دولت در اقتصاد،[38] ارتباط با نظام اقتصاد جهانی، گسترش صادرات و واردات، گسترش سرمایهداری صنعتی با اتکا به سرمایه و تکنولوژی خارجی و همکاری با نهادهای اقتصادی بینالمللی[39] میباشد.
با پیروزی گفتمان راست سنتی بر چپ سنتی، کمکم اختلاف در درون راست سنتی اتفاق افتاد و موجب شد برخی از راستگرایان به سیاستهای دولت هاشمی انتقاد کنند و سیاست برخی از مدیران ایشان را زمینهساز تهاجم فرهنگی دشمن قلمداد کنند.[40] نمود این اختلافات را میتوان در انتخابات ریاستجمهوری سال 1372 مشاهده کرد که برخی از راستگرایان[41] به رقابت با ایشان پرداخته بودند. پس از شکاف بوجود آمده در میان طیف راست سنتی، هاشمیرفسنجانی کمکم از آن طیف فاصله گرفته[42] و در جریانی قرار گرفت که بعدها از آنان با عنوان راستگرایان مدرن یا کارگزاران[43] یاد میکردند.[44]
ایشان دو سال پس از دوران ریاستجمهوری بهعنوان نماینده مردم تهران در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد که پس از باطل اعلام شدن تعدادی از صندوقها توسط شورای نگهبان توانست بهمجلس راه یابد. ولی قبل از مراسم تحلیف بهعنوان نماینده از این پست استعفا داد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال 1384 در انتخابات ریاستجمهوری به عنوان نفر اول به مرحله دوم رسید[45] و در دور دوم از انتخابات که در سوم تیر همان سال بود نتوانست از ایشان سبقت بگیرد و جایگاه خود را بهعنوان نفر اول به آقای محمود احمدینژاد داد.
4. مجمع تشخیص مصلحت نظام و مجلس خبرگان رهبری:
ایشان پس از دوران ریاستجمهوری از سوی مقام معظم رهبری[46] بهعنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام[47] برگزیده شد و در آنجا به ایفای نقش پرداختند.[48] همچنین وی از سال 1385 از سوی مردم تهران بهعنوان نماینده مجلس خبرگان برگزیده شد و در شهریور 1386 و پس از ارتحال آیتالله مشکینی در رقابتی که با آیتالله جنتی برای ریاست مجلس داشتند توانست از میان 75 رای ریخته شده 41 رای بهخود اختصاص دهد و بهعنوان رئیس مجلس خبرگان برگزیده شود. ایشان همچنین در رایگیری دیگری که در اسفند 1387 صورت گرفت، توانست با کسب 51 رای در مقابل 26 رای (با افزایش ده رای نسبت به قبل و اختلاف حدود دو برابر نسبت به رقیب خود یعنی محمد یزدی) برای دومین بار بهعنوان رئیس مجلس انتخاب شود.
پس ازاین دوره، ایشان اعلام کرد؛ در صورت حضور آیتالله مهدوی کنی در انتخابات ریاست مجلس خبرگان، به حمایت از ایشان خواهد پرداخت. آیتالله مهدوی کنی نیز با حضور در انتخابات ریاست مجلس خبرگان رهبری در 17 اسفند 1389 ریاست مجلس خبرگان رهبری را به عهده گرفت.
جمعبندی:
آیتالله هاشمی رفسنجانی از جمله شخصیتهای تاثیرگذار در تاریخ سیاسی اجتماعی ایران هستند که نام خود را تقریبا در تمامی حرکتهای سیاسی قبل و بعد از انقلاب ثبت کردند. ایشان در دروان قبل از نهضت از یاران و شاگردان با وفای امام بوده و در دوران بعد از انقلاب با قرار گرفتن در پستهای کلیدی متعددی نام خود را بهعنوان یکی از شخصیتهای طراز اول ایران اسلامی به ثبت رسانیده است.