24 آبان 1393, 13:55
كلمات كليدي : اخلاق دینی، اخلاق سکولار، حسن و قبح عقلی، وحی، ثبات
اخلاق دینی گرایشی است در اخلاق مربوط به چگونگی صفات، رفتارها و هنجارهای حاکم بر آنها، مبتنی بر دیدگاه دینی، که دین و گزارههای دینی را اصلیترین مرجع برای تنظیم اصول و قواعد رفتاری و اخلاقی دانسته و سعادت دنیوی و اخروی را غایت مطلوب آدمی میداند. از دیدگاه این مکتب آنچه برای انسان ارزش نهایی و حقیقی دارد رسیدن به قرب الهی است که در سایه زندگی معنوی و اخلاقی به دست میآید. بر اساس این دیدگاه رفاه دنیوی انسان مورد غفلت نیست، اما اصالت هم ندارد. بر این اساس اگر امر دایر بر فدا کردن رفاه دنیوی در برابر به دست آوردن سعادت اخروی باشد اخلاق دینی توصیه به فدا کردن رفاه دنیوی مینماید.
از آنجا که در اخلاق دینی مرجع اصلی و مورد اعتماد برای تشخیص گزارههای صحیح اخلاقی دین میباشد، وحی و روایات نقل شده از معصومین جایگاه ویژهای دارند. در اخلاق دینی به مساله عقل و توانایی آن در شناختن ارزشهای اصلی اخلاق اهمیت داده میشود، تا جایی که بخش عمدهای از ادیان الهی مساله حسن و قبح را عقلی میدانند، اما از آنجا که تشخیص همه گزارههای اخلاقی و به خصوص تشخیص احکام موضوعات جدید و نیز تکلیف انسان در بیشتر موارد از عهده تواناییهای عقل بیرون است رجوع به دین و گزارههای دینی جایگاه خاصی در اخلاق دینی دارد.
در میان متدینین گاهی اختلافاتی در مساله دینی بودن اخلاق وجود داشته است که مساله نظریه امر الهی یکی از مهمترین آنها است. در میان مسلمانان اشاعره مشهور به پذیرش چنین دیدگاهی هستند. به اعتقاد ایشان این امر و نهی الهی است که موجب خوب یا بد شدن یک چیز میگردد؛ به نحوی که اگر امر و نهی خداوند تغییر کند حسن و قبح آنها نیز تغییر میکند.[1] اما همان گونه که گفته شد دیدگاه صحیح در این مساله همان حسن و قبح عقلی است .
برای شناخت بیشتر اخلاق دینی و تفاوت آن با اخلاق سکولار میتوان ویژگیهای چندی را برشمرد.
مهمترین ویژگی اخلاق دینی این است که در آن، نه تنها در مسائل جزئی از دین کمک گرفته میشود؛ بلکه بدون اعتقادات صحیح دینی، نمیتوان اخلاق صحیحی پایهگذاری کرد. ویژگی دوم اخلاق دینی آن است که در اخلاقِ دینی علاوه بر توجّه به سعادت دنیوی، آخرت نیز در نظر گرفته شده و اصالت به آن داده میشود. خصوصیت سوم اخلاق دینی آن است که هدف اخلاق را حفظ و تقویت فضایل پیشین و به وجود آوردن فضایلی جدید در انسان میداند، به گونهای که آنها را به موجوداتی برتر و متعالی مبدل سازد.[2] علاوه بر آن در اخلاقِ دینی برای حفظ و اشاعه عفّت عمومی، محدودیتهای ویژهای برای آزادیهای انسان وضع شده و عمل بر خلاف آنها، غیراخلاقی تلقّی میشود.[3] یکی دیگر از ویژگیهای مهم اخلاق دینی مساله نیت است، اگر فعلی برای رضای خدا صورت پذیرد ارزشمند، و در غیر آن صورت فاقد ارزش اخلاقی تلقی میگردد. یکی از نکات جالب توجّه در بررسی تطبیقی اخلاقِ دینی در ادیان مختلف، تشابه آنها در تعلیمات و دستورالعملهای اساسی اخلاق است. تقبیح قتل، جرح، اغفال، شکستنِ قسم شرعی و مانند آن؛ و از طرف دیگر، تحسینِ احسان به نیازمندان، نیکی به همسایه، گشادهدستی، صبر و مانند آن، مواردی است که در ادیان الهی کاملاً مشترک است.[4] بر خلاف اخلاق سکولار، در اخلاق دینی اصول و قواعد اخلاقی از ثبات و اطلاق برخوردارند. البته در احکام فرعی و جزئی تا حدودی نسبیت و کثرت حاکم است، اما این کثرت ربطی به غیرواقعگرایی ندارد و اتفاقاً به دلیل واقعگرایی اخلاق دینی، چنین کثرتی حاکم میشود. به عنوان مثال راستگویی در برخی مواقع درست و در برخی مواقع نادرست محسوب میگردد. کثرت در اینگونه موارد به خاطر تفاوت قیود و شرایطی است که باعث تغییر موضوع شده و ناگزیر حکم را تغییر میدهد. ویژگی دیگر اخلاق دینی مقدس بودن آموزههای آن است. اساسا میتوان گفت اخلاق دینی بدون معنویت و تقدس معنا ندارد. به همین دلیل مفهوم عشق نیز فقط در اخلاق دینی معنا پیدا کرده، ایثار و از جانگذشتگی در راه اهداف مقدس تنها در چنین اخلاقی مطرح میشوند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان