كلمات كليدي : امتياز قوام سادچيكف، جنگ جهاني دوم، كنفرانس تهران، روسيه، قوام السطلنه، بحران آذربايجان، استالين، شفق، ترومن، علوم سياسي
نویسنده : محمد علی زندی
با پایان یافتن جنگ جهانی دوم، بهسرعت زمینههای اختلاف میان دول متفق پدید آمد. یکی از موارد اختلافات، مسئلهی نفت ایران بود. شوروی، برای تحت فشار قرار دادن ایران جهت اعطای امتیاز نفت شمال، از خروج نیروهای خود از ایران خودداری میکرد.[1] درحالیکه سران دول متفق در کنفرانس تهران[2] در سال1942 توافق کرده بودند ظرف6 ماه پس از پایان جنگ، تمامی نیروهای خود را از کشورمان خارج کنند. امریکا و انگلیس به این توافق عمل کردند اما روسها همچنان نیروهای خود را در ایران نگه داشتند. در این حال فرقه دموکرات به رهبری احمد پیشهوری در آذربایجان، آشکارا علیه حکومت ایران سر به شورش برداشت.[3] روسها نیز از حرکت نیروهای دولتی ایران به سمت آذربایجان جهت سرکوبی شورش جلوگیری کردند.[4]
در ژانویهی1946 حکیمی نخستوزیر به حسن تقیزاده سفیر ایران در لندن و نمایندهی ایران در سازمان ملل متحد دستور داد تا شکایت ایران از شوروی را تسلیم شورای امنیت نماید.[5] ولی دولت شوروی اعلام داشت که رسیدگی به موضوع در صلاحیت شورای امنیت نیست بلکه باید از طریق مذاکرات دو جانبه بین ایران و شوروی حل گردد.[6] دوباره تقیزاده شکایت ایران را مطرح نمود و اقدام دولت شوروی را نقض آشکار پیمان سهگانهی1942 و اعلامیهی تهران خواند.[7] بالاخره با کشمکشهایی که صورت گرفت در 30ژانویهی1946 شورای امنیت قطعنامهای را تصویب کرد که به موجب آن از طرفین دعوی خواسته شده بود که مذاکرات مربوط را هر چه زودتر شروع نموده و نتیجه آنرا به اطلاع شورای امنیت برسانند.[8] 10روز قبل از صدور قطعنامه شورای امنیت، حکیمی از مقام خود استعفا کرد و در 6بهمن1324 قوامالسلطنه با 51 رای موافق در مقابل 50 رأی مخالف نمایندگان مجلس شورای ملی به نخستوزیری برگزیده شد.[9]
مذاکرات قوامالسلطنه
قوامالسلطنه بلافاصله پس از دریافت فرمان نخستوزیری پیامهایی به روسای دول متفق فرستاد و طی آن سیاست خارجی خود را براساس موازنه و دوستی و احترام متقابل اعلام نمود.[10] و در ضمن یادآور شد وعدههایی که سه دولت بزرگ در زمان جنگ در مورد حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران داده بودند عملی شود. نظر به اینکه باز هم مقامات شوروی جواب صریحی ندادند.[11]
قوامالسلطنه، 11روز پس از انتخاب به مقام نخستوزیری، ضمن تلگرافی به جوزف استالین نخستوزیر شوروی، ابراز تمایل کرد که شخصا به مسکو مسافرت کند و برای حل مسائل فیمابین، بهطور مستقیم با سران شوروی مذاکره به عمل آورد.[12]
شورویها درخواست نخستوزیر را به گرمی پذیرفتند. قوامالسلطنه در روز 18فوریه1946(29بهمن1324) در رأس یک هیئتی به مسکو رفت.[13] وی طی 19روز اقامت در مسکو 2بار با استالین و 4بار با مولوتوف وزیر امورخارجه شوروی ملاقات و مذاکره کرد. ولی در این ملاقاتها راجع به هیچ یک از مسائل نفت، تخلیه ارتش شوروی و فرقه دموکرات آذربایجان بین نمایندگان ایران و شوروی توافق حاصل نشد.[14]
استالین پیشنهادات سنگینی به قوام ارائه داد که از جمله هماهنگ ساختن سیاست خارجی ایران با شوروی، شناسایی رسمی حکومت خودمختار آذربایجان و اعطای امتیاز نفت شمال به دولت شوروی بود.[15]
اما قوام زیر بار این شرایط غیرقابلقبول نرفت و پس از چند روز تصمیم خود را دایر بر مراجعت به تهران به اطلاع استالین رسانید.[16]در آخرین شبی که قوام در مسکو بود استالین رویهی دوستانهتری در پیش گرفت و حاضر شد در صورتی که دولت ایران با اعطای امتیاز نفت شمال موافقت کند شرایط خود را تعدیل نماید. قوام بهجای اعطای امتیاز نفت با تأسیس یک شرکت مختلط ایران و شوروی برای بهرهبرداری از نفت شمال موافقت کرد و قرار شد مذاکره برای امضای موافقتنامه بین دو کشور با سفیری که شوروی به ایران خواهد فرستاد دنبال شود. به خواهش استالین، قوام قول داد نسبت به دموکراتهای آذربایجان رویه مسالمتآمیزی اتخاذ نماید و شکایت ایران را از شورای امنیت پس بگیرد.[17]
اولیتماتوم امریکا
شورویها علیرغم موافقت قوامالسلطنه در تشکیل شرکت مختلط نفت ایران و شوروی حاضر به تخلیهی خاک ایران نبودند، و بهطور صریح اعلام میکردند که چون از انقلاب اکتبر به بعد مناسبات ایران و شوروی بر پایه دوستی استوار نیست، بنابراین نگرانی خاطر از ایران فعلا مانع تخلیهی کامل نیروهای ارتش سرخ از ایران میباشد و همواره تأکید میکردند برطبق قوانین قرارداد1921 بین ایران و شوروی، به دولت شوروی حق میدهد هرگاه خطری از ناحیه ایران متوجه شوروی بشود نیروهای خود را وارد ایران نماید.[18]
تاریخ 2مارس1946(12اسفند1324) که برای تخلیه قوای بیگانه از ایران پیشبینی شده بود فرا رسید، نیروهای انگلیسی و امریکایی قبل از این تاریخ یعنی در 15فوریه1946 خاک ایران را تخلیه کرده بودند ولی شورویها فقط به تخلیه مشهد و شاهرود و سمنان اکتفا کرده و بهجای آنکه قوای خود را به روسیه ببرند آنرا به 3ستون و به ترتیب به سوی تهران، مرز عراق و سرحد ترکیه فرستادند. در ظرف چند روز صدها تانک و واحدهای کمکی و نیروی پیاده از شوروی به ایران سرازیر شد که موجب وحشت عمومی گردید. در عین حال چند لشکر شوروی در طول مرز اروپایی ترکیه متمرکز شد و شورویها دست به تبلیغات گستردهای زدند تا موجبات وحشت و ارعاب ایرانیها و ترکها را فراهم سازند.[19]
در مقابل این وضع بحرانی پرزیدنت ترومن پیامی که بیشباهت به اولتیماتوم نبود در 21مارس1946 به استالین فرستاد. رئیسجمهوری آمریکا پس از یادآوری مفاد پیمان سهجانبه متذکر شده بود که علت اصلی اعزام ارتش متفقین به ایران این بوده که مهمات و لوازم جنگی به روسیه فرستاده شود و قسمت عمدهی سلاحهای ارتش مزبور از امریکا فرستاده شد تا روسها بتوانند در مقابل آلمانها مقاومت نموده آنها را شکست دهند. پس از پایان جنگ ارتشهای انگلستان و امریکا خاک ایران را بر طبق تعهدی که کرده بودند تخلیه کردند و اکنون امریکا انتظار دارد شورویها هم در عرض یک هفته شروع به تخلیهی ایران نماید و تا شش هفتهی دیگر، کلیهی قوای خود را از ایران خارج سازد و الا به ارتش امریکا دستور خواهد داد که به ایران مراجعت نماید.[20] با تهدید امریکا و موافقت شفاهی قوام در مورد نفت شمال مذاکرات جدید بین ایران و شوروی آغاز شد.
موافقتنامه قوام- سادچیکف
در این هنگام سفیر جدید شوروی به نام ایوان سادچیکف وارد تهران شد و بلافاصله پس از تقدیم استوارنامه خود به شاهنشاه مذاکراتی را با قوام شروع کرد که در 4آوریل1946(15فروردین1325) ابلاغیه مشترکی به امضای قوام و سادچیکف در تهران منتشر گردید که نتیجهی مذاکره و موافقتنامه قوام با سادچیکف به شمار میرفت؛[21] که به شرح زیر بود:
1- قسمتهایی از ارتش سرخ از تاریخ 24مارس1946 یعنی یکشنبه 4فروردین1325 در ظرف یک ماهونیم تمام خاک ایران را تخلیه مینماید.
2- قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی و شرایط آن از تاریخ 24مارس تا انقضاء هفتماه برای تصویب به مجلس پانزدهم پیشنهاد خواهد شد.
3- راجع به آذربایجان چون امر داخلی است ترتیب مسالمتآمیزی برای اجرای اصلاحات بر طبق قوانین موجوده و با روح خیرخواهی نسبت به اهالی آذربایجان بین دولت و اهالی آذربایجان داده خواهد شد.»[22]
طرح قرارداد ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی که در بند دوم ابلاغیه مشترک به آن اشاره شده بود در همان روز 15فروردین از طرف قوام و سادچیکف تنظیم و هر یک ضمن نامهای طرح مزبور را به دیگری ابلاغ کردند. بدین شرح:
1- در مدت 25سال اول عملیات شرکت، 49درصد اسهام به ایران و 51درصد اسهام به دولت شوروی، و در مدت 25سال دوم 50درصد اسهام به ایران و 50درصد اسهام به شوروی متعلق خواهد بود.
2- منافعی که به شرکت عاید میگردد به تناسب مقدار اسهام هر یک از طرفین تقسیم خواهد شد.
3- حدود اراضی اولی که برای تجسسات اختصاص داده میشود همان است که در نقشهای که جنابعالی ضمن مذاکرات در روز 24مارس به اینجانب واگذار فرمودید با استثنای قسمت خاک آذربایجان غربی که در باختر، خطی که از نقطه تقاطع حدود اتحاد شوروی و ترکیه و ایران آغاز و بعد از سواحل شرقی دریاچه رضائیه گذشته تا شهر میاندوآب میرسد واقع است.
4- سرمایه طرف ایران عبارت خواهد بود از اراضی نفتخیز مذکور در مادهی3 که پس از عملیات فنی اداری چاههای نفت و محصول آن قابل استفاده شرکت خواهد گردید و سرمایه طرف شوروی عبارت خواهد بود از هر قبیل مخارج و آلات و ادوات و حقوق متخصصین و کارگران که برای استخراج نفت و تصفیه آن مورد احتیاج خواهد بود.
5- مدت عملیات شرکت 50سال خواهد بود.
6- پس از انقضای مدت عملیات شرکت، دولت ایران حق خواهد داشت اسهام شرکت متعلق به طرف شوروی را خریداری نماید و یا مدت عملیات شرکت را تمدید کند.
7- حفاظت اراضی مورد تجسس و چاههای نفت و کلیه تأسیسات شرکت منحصرا بوسیله قوای تأمینیه ایران خواهد بود.»[23]
پس از امضای این موافقتنامه نیروهای 30هزار نفری شوروی بتدریج شروع به تخلیه خاک ایران نمودند.[24] در مقابل این اقدام قوام به علاء دستور داد شکایت ایران را از شورای امنیت پس بگیرد.[25] و بعد مظفر فیروز معاون سیاسی خود را به تبریز اعزام نمود[26] و وی در 14ژوئن1946 موافقتنامهای در 10ماده با پیشهوری امضاء کرد.[27]
رد موافقتنامه قوام- سادچیکف در مجلس شورای ملی
انتخابات دورهی پانزدهم مجلس در تیرماه1326 به پایان رسید و در 25تیر افتتاح و شروع بهکار کرد. پس از طرح موافقتنامه در مجلس و بحث درباره آن، نمایندگان از تصویب آن خودداری کرده و رئیس کمیسیون خارجی مجلس، دکتر رضازاده شفق ماده واحدهای را برای کان لم یکن کردن آن تقدیم مجلس نمود[28] بدین شرح:«ماده واحده الف: نظر به اینکه آقای نخستوزیر با حسن نیت در نتیجه استنباط از مفاد مادهی دوم قانون 11آذرماه1323 اقدام به مذاکره و تنظیم موافقتنامه مورخ 15فروردین1325 در باب ایجاد شرکت مختلط نفت ایران و شوروی نمودهاند و نظر به اینکه مجلس شورای ملی ایران استنباط مزبور را منطبق با مدلول و مفهوم واقعی قانون سابقالذکر تشخیص نمیدهد مذاکرات و موافقتنامه فوق را بلا اثر و کان لم یکن میداند.
ب. دولت باید موجبات تفحص فنی و علمی را به منظور اکتشاف معادن نفت فراهم آورد و در ظرف مدت پنجسال نقشههای کامل فنی و علمی و مناطق نفتخیز کشور را ترسیم و تهیه نماید تا مجلس شورای ملی با استحضار و اطلاع کامل از وجود نفت به مقدار کافی بتواند ترتیب بهرهبرداری بازرگانی از این ثروت ملی را بوسیله تصویب قوانین لازم تعیین کند.
ج. واگذاری هر گونه امتیاز استخراج نفت کشور و مشتقات آن به خارجیها و ایجاد هر نوع شرکت برای این منظور که خارجیها از آن بوجهی از وجوه سهیم باشند مطلقا ممنوع است.
د. در صورتی که بعد از تفحصات فنی مذکور در بند ب وجود نفت به مقدار قابل استفاده و بازرگانی در نواحی شمال ایران مسلم گردد دولت مجاز است در باب فروش محصولات آن به اتحاد جماهیر شوروی با آن دولت وارد مذاکره شود و نتیجه را به اطلاع مجلس شورای ملی برساند.
هـ. دولت موکلف است در کلیهی مواردی که حق ملت ایران نسبت به منافع ثروت کشور اعم از منابع زیرزمینی و غیر آن مورد تضییع واقع شده است بخصوص راجع به نفت جنوب به منظور استیفای حقوق ملی مذاکرات و اقدامات لازمه را بهعمل آورد و مجلس شورای ملی را از نتیجه این امر مطلع سازد.»[29]
این مادهی واحده با 102رأی موافق و 2رأی مخالف در 29مهر1326 به تصویب مجلس رسید و به این ترتیب موافقتنامه نفت ایران و شوروی کان لم یکن اعلام گردید.[30]