كلمات كليدي : تكنولوژي، جمعيت، افزايش جمعيت، وسايل جلوگيري، كاهش جمعيت و عامل تكنولوژي، افزايش جمعيت و عامل تكنولوژي
نویسنده : مصطفي همداني
تکنولوژی، دانش ابزار و در فارسی به فناوری ترجمه شده است. «فناوری عبارت است از کاربرد علوم در صنایع با استفاده از رویهها و مطالعات منظم و جهتدار.»[1] این کاربردها به شکلهای گوناگون مستقیم و غیرمستقیم توانسته است هم در کاهش جمعیت و هم در افزایش آن مؤثر باشد. تکنولوژی، به طور مستقیم باعث تولید وسایل جلوگیری از حاملگی و مهار باروریها شده است و نیز به طور غیرمستقیم سبب مرگومیرهای خاص ناشی از عوارض صنعتی شدن، چون تصادفات و امراض ناشی از آلودگی هوا و ... گردیده و در نتیجه، تکنولوژی توانسته سبب کاهش جمعیت شود. اما تکنولوژی با تأثیرات خود بر روی بهبود وضع سلامت و بهداشت عمومی و رفاه و تغذیه، بر تعداد جمعیت میافزاید.
تاریخچه ارتباط مسائل جمعیتی و عامل تکنولوژی
تاریخچه رشد جمعیت دنیا را میتوان بر اساس عامل تکنولوژی در سه مرحله اساسی مشخص کرد که با ورود از هر مرحله به مرحله دیگر تغییر و تحولی اساسی در روند رشد جمعیت رخ داده است. این مراحل عبارتاند از:
- مرحله قبل از پیدایش کشاورزی که معیشت انسانها مبتنیبر صید و شکار و خوشهچینی بوده است.
- مرحله بعد از پیدایش کشاروزی که آغاز آن به حدود 8000 سال قبل از میلاد مسیح(ع) برمیگردد.
- مرحله بعد از انقلاب صنعتی.
تردیدی نیست که با پیدایش کشاروزی، تحولی عظیم در شئونات مختلف زندگی بشر به وجود آمد که منجر به بهبود نسبی سطح معیشت گردید. یکی از نتایج این بهبود، افزایش حجم جمعیت و شتاب گرفتن رشد جمعیت در مقایسه با معیشت مبتنیبر صید و شکار و خوشهچینی بود. بعد از انقلاب صنعتی در اواخر قرن هجدهم میلادی، بر حجم دنیا به سرعت افزوده شد و روند رشد جمعیت ابتدا در قاره اروپا و سپس در سایر مناطق شتابی سریعتر از مرحله قبل از انقلاب صنعتی گرفت.[2]
ارتباط افزایش جمعیت و عامل تکنولوژی
حوزههای تأثیرگذاری تکنولوژی در افزایش جمعیت عبارتاند از:
1) پیشرفتهای مختلف در حوزه علوم و فنون پزشکی؛ افزایش سریع جمعیت در کشورهای کمتوسعه پدیده جدید است و از نیمه قرن بیستم به این سو، خود را نشان میدهد. علت اصلی این پدیده را باید در کاهش مرگومیر در این کشورها جستجو کرد. نسبت دادن افزایش جمعیت در این کشورها به افزایش زاد و ولد (در مقایسه با گذشته) اشتباه است؛ چرا که زاد و ولد در این کشورها بالا بوده است.[3]
پیشرفتهای پزشکی توانسته است به چهار طریق در افزایش جمعیت تأثیر داشته باشد:
الف) رشد شاخصهای بهداشت؛ بهبود بهداشت فردی و نظافت شخصی و تولید آب و غذای سالم و رشد شاخصهای بهداشت محیط، چون ساختن حمام و توالت بهداشتی، سیستم قابل قبول دفع زباله و فاضلاب از شیوع امراض مسری پیشگیری نموده و همین امور سبب افزایش طول عمر افراد شده است.
ب) کاهش مرگومیر در هنگام تولد یا در دوران طفولیت؛ که در گذشته شایع بود.[4]
ج) دگرگونی در شیوه آبستنی و فرزندزایی؛ تکنیکهای جدیدی برای آبستنی بدون آمیزش جنسی و درمان نازایی به وجود آمده است. این تحولات با معمول گردیدن تلقیح مصنوعی در دهه 1930 آغاز شد، و حدود سی سال بعد با کشف "داروهای باروری" دنبال گردید. این داروها بچهدار شدن را برای بعضی از زنان که پیش از آن نمیتوانستند آبستن شوند امکانپذیر ساخت. اما در عین حال این داروها اغلب باعث زایشهای چندقلویی شدهاند. پیشرفتهای مهمی در تکنیکهای بارورسازی خارج از بدن (In vitro fertilization) صورت گرفته است، از جمله اهدای تخمک یا جنین (از یک زن به زن دیگر) و نگهداری یاختههای جنسی و جنین در درجه حرارت پایین.[5] این پیشرفتها هریک به نوبه خود منجر به افزایش جمعیتی شده که در گذشته امکان چنین رشدی در جمعیت نبوده است.
د) ممکن شدن درمان بسیاری از امراض که در گذشته علاجناپذیر بود؛ این عامل به طور بیسابقهای موجب رشد جمعیت در جهان شده است.[6] بهعنوان مثال، «در اروپا ... مجموعهای از قحطیها و بیماریهای محدود اپیدمی در پی آن پدیدار شد که ارقام جمعیت را در سراسر نیمه اول سده چهاردهم در زیر بیشترین رقم در نوسان نگه داشت. پس از آن [با ورود طاعون] مجموع جمعیت [اروپا] که از 26 میلیون نفر در آغاز این فرایند به حدود 80 میلیون نفر در اوج آن افزایش یافته بود به 60 میلیون نفر کاهش یافت.»[7]
2) انقلاب ارتباطی؛ با وقوع انقلاب صنعتی، به برکت این انقلاب، وسایل ارتباطی و حمل و نقل، اجتماعات جدا افتاده را به سرعت به هم میپیوندد. از اینرو قحطی تا حدود زیادی مهار میشود.[8]
ارتباط کاهش جمعیت و عامل تکنولوژی
حوزههای تأثیرگذاری تکنولوژی در کاهش جمعیت عبارتاند از:
1) ابداع وسایل جلوگیری و سقط جنین؛ رشد تکنولوژی، از عوامل اساسی است که در کنار سیاستهای جمعیتی و نوسازی فرهنگی- اجتماعی میتواند جمعیت را کنترل کند. وسایل جلوگیری و روشهای نوین سقط جنین از مهمترین کمکهای تکنولوژی به کاهش جمعیت است. البته تعبیر دقیقتر کنترل و منع رشد جمعیت است؛ زیرا تکنولوژی بیشتر در کنترل مرگومیر و رشد جمعیت موثر بوده اما در کاهش آن، تأثیر اساسی با انقلاب فرهنگی و اشاعه هنجارهای فرهنگی نو است.[9]
2) شهرنشینی؛ پیشرفت تکنولوژی سبب تقلیل کارهای یدی در روستاها و مهاجرت به شهرها برای کار در کارخانجات و در نتیجه رشد شهرنشینی شده است. «مهاجرت گسترده روستاییان به شهرها نیز باعث کاهش رشد جمعیت شده است؛ زیرا در اقتصاد شهری، برعکس اقتصاد روستایی، فرزند متعدد در خانواده یک سرمایه محسوب نمیشود، بلکه باعث مشکلات و ضعف اقتصادی برای خانواده میگردد. همچنین، گرایش روزافزون بسیاری از جوامع مدرن به کنترل موالید و علاقه فزاینده زنان به اشتغال به کار نیز باعث کاهش رشد جمعیت شده است.»[10]
مقایسه نقش عامل تکنولوژی در تغییرات جمعیتی کشورهای توسعهیافته با جهان سوم
پدیده جدید در کشورهای جهان سوم، کاهش مرگومیر کودکان و افزایش متوسط طول عمر بزرگسالان است. این پدیده به طور عمده نتیجه گسترش نسبی بهداشت عمومی و افزایش امکان استفاده از برخی دستاوردهای علم پزشکی (از جمله کاهش قابل ملاحظه بیماریهای مسری مهلک) در این کشورهاست. پس تقارن ناگهانی و گاه ناخواسته یک روند قدیمی بومی (میزان بالای زاد و ولد) با یک روند جدید (کاهش مرگومیر)، پدیدهای به نام "افزایش سریع جمعیت" را در این کشورها به وجود آورده است. در حالیکه در کشورهای پیشرفته صنعتی غرب، این تقارن به صورت تدریجی و تعادل یافتهتری رخ داده است. به این صورت که در کشورهای پیشرفته صنعتی غرب، میزان زاد و ولد تا ربع آخر قرن نوزدهم، در سطح نسبتاً بالایی باقی مانده بود، در حالیکه میزان مرگومیر از ربع اول قرن نوزدهم -به علت بهبود وضع بهداشت- کاهش پیدا کرده؛ ولی از اواخر قرن نوزدهم، میزان ولادت نیز در این کشورها رو به کاهش گذاشته است. اوج افزایش جمعیت در این کشورها را میتوان از نیمه دوم قرن نوزدهم تا ربع اول قرن بیستم دانست. ذکر این نکته ضروری است که حتی در آن دوره نیز هیچگاه میزان افزایش جمعیت از 2/2 درصد بالاتر نرفت.[11]
روند مذکور در کشورهای غرب در آن حد نمانده بلکه تقریباً به شکل معکوس پیشروی کرده است و باعث شده است تا جمعیتشناسان از پدیدهای به نام "سالخوردگی" و بلکه "انفجار عمودی جمعیت سالخورده" مواجه شوند که این پدیده رو به گسترش نیز تشخیص داده شده است.[12] برعکس این وضعیت در برخی کشورهای در حال توسعه چون ایران وجود دارد که با پدیدهای به نام "جوانی جمعیت" مواجه است.
جمعبندی بین نقش دوگانه عامل تکنولوژی در کاهش و افزایش جمعیت
طبق نظریه انتقالی جمعیت، کشورهای صنعتی همگی سه دوره جمعیتی را پشتسر گذاشتهاند:
«در دوره اول تقریباً تعادلی بین میزان موالید و میزان مرگومیر وجود داشته، یعنی نرخ موالید و مرگومیر در سطح بالایی بود و یک رشد متعادلی وجود داشته است. بهعبارتی نرخ بالای مرگومیر و موالید یکدیگر را خنثی مینمودند. این دوره تا نیمه اول قرن نوزدهم وجود داشته ولی با تحقق انقلاب علمی و صنعتی و پیدایش روشهای پیشرفته پزشکی و بهداشتی نرخ مرگومیر شروع به کاهش نموده ولی نرخ زاد و ولد همچنان به رشد ثابت و بالای خود ادامه داده است.
در دوره دوم، وضعیت جمعیت از حالت طبیعی خارج میشود و شاهد رشد و افزونی جمعیت در این ممالک میشویم. آنچنان که در شکل نشان داده شده در دوره دوم بهخصوص در دهه آخر قرن نوزدهم شکاف و فاصله بین نرخ مرگومیر و نرخ موالید افزایش قابل ملاحظهای -به دلیل ثابت بودن نرخ موالید و کاهش روزافزون نرخ مرگومیر- پیدا میکند. بنابراین مرحله دوم بیانگر مرحلهای انتقالی از رشد متعادل یا کند جمعیت به رشد روزافزون جمعیت است.
در دوره سوم، به دلایل متعددی چون مطرح شدن سیاستهای جمعیتی از جمله تنظیم خانواده و نوسازی فرهنگی اجتماعی، میزان موالید کاهش پیدا میکند. بهعبارتی نرخ نزولی موالید با نرخ پایین مرگومیر و موالید در مواردی حتی به صفر میرسد و مجدداً جمعیت برخوردار از یک حالت متعادل و در مواردی حالتی ثابت و نزولی میشود.»[13] در دوره سوم هم این تکنولوژیها هستند که به شکل مستقیم (چون تولید وسایل جلوگیری) و غیرمستقیم (چون اطلاعرسانی به کمک وسایل نوین ارتباطاتی) سبب کاهش جمعیت میشوند.
تاثیر افزایش جمعیت بر رشد تکنولوژی!
شاید این عنوان مایه تعجب باشد؛ زیرا جمعیتشناسان همواره تکنولوژی را عامل افزایش جمعیت دانستهاند و رابطه این دو متغیر را یکسویه انگاشتهاند، پس چگونه میشود رشد جمعیت نیز سبب رشد تکنولوژی شود؟!
در تبیین این پدیده گفته شده است: «رشد و کاهش شدید حجم جمعیت، عامل مهمی در ایجاد دگرگونی اجتماعی است. افزایش سریع جمعیت ممکن است موجب نوآوری در فنون سازنده شود، در حالیکه کاهش سریع جمعیت ممکن است دگرگونیهای چشمگیری را در سازمان اجتماعی به وجود آورد تا جامعه بتواند در برابر دشمنان از خود دفاع کنند. [بهعنوان] مثال: انگیزههای کنترل جمعیت در ابتدا، در هند به وجود آمد؛ زیرا جمعیت این کشور به سرعت افزایش مییافت و بر اثر آن، نهتنها فضای زیست را محدود میکرد، بلکه تولید مواد غذایی کفاف جمعیت اضافی را نمیداد و با برنامههای مربوط به تأمین نیازهای کشور همگام نبود. در نتیجه این بحران، در روشهای کنترل جمعیت و فناوری تولید مواد غذایی نوآوریهایی در هند به وجود آمد.»[14] بنابراین، میتوان گفت که تأثیر مذکور، یک تأثیر غیرمستقیم است.