جبهه ي مشاركت ايران اسلامي، انتخابات رياست جمهوري، دولت خاتمي، جناح چپ مدرن، انتخابات مجلس شوراي اسلامي، ائتلاف جبهه ي دوم خرداد
نویسنده : محمد علی زندی
جبههی مشارکت ایران اسلامی، با حضور 110 تن از چهرههای فعال ستادهای انتخاباتی سیدمحمد خاتمی، با هدف حمایت از دولت وی در 14/9/77 با دبیرکلی سید محمدرضا خاتمی (برادر خاتمی) اعلام موجودیت کرد[1] و در تاریخ 1/12/77 از وزارت کشور مجور فعالیت رسمی را دریافت کرد[2] و سه شعار انتخاباتی خاتمی، آزادی در بیان، منطق در گفتار و قانون در عمل را سرلوحهی فعالیت خود قرار داد.[3]
اعضای شورای مرکزی این حزب عبارتند از:
سید محمدرضا خاتمی، مصطفی تاجزاده، جلال جلالیزاده، حمیدرضا جلاییپور، سعید حجاریان، محمود حجتی، سیدصفدر حسینی، ناصر خالقی، هادی خانیکی، کریم ازغندیپور، علیاصغر خدایاری، فاطمه راکعی، عبدالله رمضانزاده، محمدعلی سعدایی، داوود سلیمانی، سعید شریعتی، علی شکوریراد، احمد شیرزاد، سعید شیرکوند، محسن صفایی فراهانی،هادی قابل، حسین کاشفی، عباس کوشا، الهه کولایی، محمد کیانوشراد، محسن میردامادی، محمد نعیمیپور، سید شمسالدین وهابی، فخرالسادات محتشمیپور، اروجعلی محمدی.[4]
زمینههای شکلگیری جبههی مشارکت ایران اسلامی
هر چند سیدمحمد خاتمی ابتدا از طرف مجمع روحانیون مبارز بهعنوان کاندیدای هفتمین دورهی ریاستجمهوری[5] معرفی شد، اما بودند چهرههای جوانتر و روشنفکر از نیروهای جناح چپ که به بسیاری از اصول این جناح وفادار بودند، لیکن بهدلیل آراء و افکار نو و جدید خاتمی، قاطعانه از نامزدی او در ریاستجمهوری حمایت کردند. این نیروهای اکثرا تحصیلکرده که بر خلاف اعضای مجمع روحانیون مبارز اکثرا از غیر روحانیون تشکیل میشدند، ابتدا در مرکز مطالعات استراتژیک که ریاست آنرا موسوی خوئینیها بر عهده داشت، و یا روزنامهی سلام که مدیر مسئولش باز هم ایشان بود دور هم جمع شدند و سپس در ستاد انتخاباتی خاتمی مجتمع شدند. در ظاهر امر اجتماع این نیروها در زمان انتخابات یک حرکت مقطعی و خودجوش مینمود، اما بهتدریج به یک تشکل منسجم و کارآمد تبدیل شد و برخی از اعضای برجستهی آن وارد کابینهی خاتمی شدند و پس از آن این حرکت منجر به تشکیل جبههی مشارکت ایران اسلامی گردید.[6]
ویژگیهای جبههی مشارکت ایران اسلامی
1. تشکیلات فراگیر: سید محمدرضا خاتمی معتقد است: «هدف اصلی از تشکیل جبههی مشارکت ارائهی برنامهای بود که به نوعی همهی 20 میلیونی که به آقای خاتمی در دورهی اول انتخابات ریاستجمهوری وی رأی دادهاند، احساس کنند که میتوانند در این تشکیلات وارد شوند» بر این اساس حزب در مدت کوتاهی در سراسر کشور عضوگیری و به تشکیل دفتر اقدام کرد.[7]
2. موسسان و ترکیب آنها: از 110 تن از اشخاص حقیقی و حقوقی که اعلام موجودیت حزب را اعلام کردند، میتوان اقشار، اصناف، دانشگاهیان، بانوان، روحانیون، مسئولان کشوری، سیاسیون و روزنامهنگاران را در ترکیب حزب ملاحظه کرد و این به لحاظ شمولیت اشخاص و گروهها نسبت به سایر احزاب سابقه نداشت.[8]
3. گفتمان جدید: گفتمان جبههی مشارکت نسبت به سایر احزاب جدید، ابتکاری و بدیع بود. "ایران برای همهی ایرانیان"، برای نخستینبار در ادبیات سیاسی مورد استفاده قرار گرفت. دانستن حق مردم است، لوگوی روزنامهی صبح امروز به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی سعید حجاریان بود. تأکید مستمر بر قانون و قانونگرایی و تصریح بر اینکه همهی شهروندان در برابر قانون مساوی هستند هرچند امری مندرج در قانون اساسی و تازه نبود، اما به دلیل آنکه پرچمداری آنرا حزب مشارکت برداشته بود و تبلیغ میکرد، بسیار موثر افتاد.[9]
4. نماد مخالفت با وضع موجود: جبههی مشارکت خود را نماد مخالفت با وضع موجود معرفی میکرد و با نقد صریح و جدی گذشته (دوران سازندگی و دولت هاشمی رفسنجانی) خود را منجی آیندهی ایران معرفی میکرد. اعضای مشارکت حتی به نقد عملکرد گذشته چپ پرداختند و از نگرش دولتی کردن امور به شدت انتقاد کردند. اینان حتی بالا رفتن از دیوار سفارت امریکا در آبان 1358 توسط خود را زیر سؤال بردند و صریحا اعلام کردند ما دیروزی (1358) نیستیم و امروزی (1376) هستیم.[10]
5. حزب شخصیمحور: جبههی مشارکت از جایگاه و موقعیت رئیسجمهور و حمایتهای مادی و معنوی او حداکثر استفاده را میبرد. چون از بستگان نزدیک رئیسجمهور تشکیل میشدند (محمدرضا خاتمی و علی خاتمی....)[11]
اساسنامه
اساسنامهی جبههی مشارکت در 5 فصل، 37 ماده و 39 تبصره تنظیم شده است. ایجاد زمینهی مناسب برای مشارکت ملت ایران در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی که به دخالت مستقیم آنان در سرنوشت سیاسیشان منجر میگردد، بهمنظور حفظ دستاوردهای انقلاب عظیم اسلامی و تداوم آرمانهای حضرت امام خمینی(ره)، هدف جبههی مشارکت اعلام شده است. کنگره، شورای مرکزی، دبیرکل، هیأت داوری، دفتر سیاسی، هیأت اجرایی، هیأت سیاسی، کمیته، منطقه، حوزه، واحد، شعبه و شاخه از ارکان جبههی مشارکت هستند.[12]
مرامنامه
جبههی مشارکت تأکیدات ویژهای را در جای جای مرامنامهی خود دربارهی مشارکت مردم در امور دارد. امروز بقاء و تداوم شور انقلابی و تضمین انگیزهی مشارکتجویی مردم در گرو تأسیس و تقویت نهادهای مدنی، تعمیق بنیادهای نظری مشارکت اجتماعی و گسترش زمینههای علمی این مشارکت، قانونمند کردن رقابتهای سیاسی، عرضهی چهرهی جذاب و مقبول از نظام مبتنی بر اسلام ناب محمدی(ص) انتقال حافظهی تاریخ و تجارب سیاسی به نسل دوم انقلاب و سامان دادن نظام توزیع قدرت در بین مردم میباشد. از نظر جبههی مشارکت، مهمترین آفات انقلاب فرسایش انگیزههای مشارکتجویانهی مردم، برداشتهای سلیقهای از مفاهیم دینی و بهرهبرداری نابجا از سرمایههای مقدس است از دیدگاه حزب جلب و افزایش اعتماد عمومی، بزرگترین سرمایهی اجتماعی نظام محسوب میگردد. همچنین جبههی مشارکت رئوس دیدگاهها و مواضع خود را در مرامنامه در 12 بند آورده است:
1. دیانت و معنویت شرع پایهی فعالیتها است.
2.عدالتگستری و تبعیضزدایی.
3. فضیلت مجاهدت (تجلیل از ایثارگران).
4.حرمت انسان و حقوق و آزادیهای قانونی.
5. استقلال کشور و اقتدار ملت.
6. حاکمیت قانون و امنیت اجتماعی.
7. وحدت اسلامی و وفاق ملی.
8. سازندگی و توسعهی پایدار همهجانبه.
9.مشارکت و رقابت.
10. خردمندی و حکمت.
11. منزلت جهانی.
12. نظام مقتدر، خدمتگزار و پاسخگو.[13]
عملکرد و فعالیت جبههی مشارکت ایران اسلامی
جبههی مشارکت جزء ائتلاف جبههی دوم خرداد و از احزاب منتسب به جناح چپ مدرن میباشد.[14] انتخابات اولین دورهی شوراهای اسلامی شهر و روستا که خاتمی آنرا بزرگترین دستاورد دولت خود برشمرد، اولین میدانی بود که جبههی مشارکت توانست عملا در نقش مدیریت و رهبری جبههی دوم خرداد یا اصلاحات با موفقیت آنرا اداره کند و اکثریت قاطع شوراها را به دست گیرند. بهگونهای که در شورای اسلامی کلان شهر تهران، تنها یک نفر از فهرست رقیب سیاسی، آن هم بهعنوان عضو علیالبدل توانست وارد شورای شهر شود و همهی اعضای شورا از فهرست متعلق به جبههی اصلاحات با محوریت حزب مشارکت بود ولی در انتخابات دور دوم شورای شهر وضعیت برعکس شد و جبههی مشارکت، شکست سختی را متحمل شد.[15]
جبههی مشارکت در انتخابات مجلس ششم[16] با شعار ایران برای همهی ایرانیان، معنویت، عدالت، آزادی وارد صحنه شد و توانست آراء زیادی از مردم را کسب نموده و بین 140 تا 150 کرسی نمایندگان مجلس را بهدست آورد.[17] بیشک این پیروزی بزرگی برای جبههی دوم خرداد و جبههی مشارکت بود. بدینسان حزب توانست اعضای بلندپایه و کادر خود را در سراسر کشور وارد مجلس کند و اکثر مسئولیتهای قوهی مقننه (هیأت رئیسه، رؤسای کمیسیونها، نمایندگان مجلس در شوراها و مجامع و...) را از آن خود کند.[18] در دورهی هشتم انتخابات ریاستجمهوری جبههی مشارکت از سیدمحمد خاتمی حمایت نمود.[19] در مرحلهی اول انتخابات ریاستجمهوری دورهی نهم، جبههی مشارکت ایران اسلامی از دکتر مصطفی معین[20] و در مرحلهی دوم انتخابات از علیاکبر هاشمی رفسنجانی حمایت نمود.[21] در انتخابات ریاستجمهوری دورهی دهم از مهندس میرحسین موسوی حمایت نمود.
این حزب به سرعت توانست در بسیاری از شهرهای بزرگ و مراکز استانها تشکیلات سازمانیافته ایجاد نماید. بهطوری که میتوان این حزب را یک حزب فراگیر در سطح کشور دانست.[22] تا قبل از تعطیلی برخی از روزنامهها در اردیبهشت 79، روزنامهیی مشارکت ارگان رسمی این حزب بشمار میرفت.[23] همچنین روزنامههای دیگری چون صبح امروز، آفتاب امروز، بهار، جامعه، توس و... تا حدود زیادی دیدگاههای این حزب را منتشر میکردند که همگی متوقف شدند.[24] نوروز وبگاه خبررسانی و سایتwww. Mosharekat.ir پایگاه اطلاعرسانی جبههی مشارکت ایران اسلامی میباشد.
مواضع و دیدگاههای جبههی مشارکت ایران اسلامی
در آستانهی انتخابات مجلس ششم این حزب مواضع و دیدگاهها[25] و اهداف و طرحهای آینده خود را این چنین بیان میکند:
سیاسی:
1. طرح قانون وحدت نظام تضمینی کشور و حذف مراکز قانونگذار موازی با مجلس شورای اسلامی.
2. اصلاح قانون انتخابات در جهت تضمین حق انتخاب مردم.
3. طرح قانون تعریف جرم سیاسی و قانون نحوهی رسیدگی به جرایم سیاسی و نحوهی تعیین هیئت منصفهی دادگاههای رسیدگی به جرایم سیاسی.
4. اصلاح قانون احزاب در جهت تقویت روحیهی مشارکت جمعی ملت و ایجاد زمینهی لازم برای تأثیرگذاری احزاب در روند ادارهی امور کشور.
5. اصلاح آییننامهی ادارهی مجلس شورای اسلامی با هدف تقویت نظارت نمایندگان و مجلس بر روند ادارهی امور.[26]
فرهنگی:
1) اصلاح قانون مطبوعات در جهت حمایت از آزادی بیان و مطبوعات مستقل.
2) قانونی و کارآمد کردن نظامهای نظارتی در عرصهی فرهنگ به اتکای مشارکت فراگیر مردمی و غیر مردمی.
3) طراحی و تصویب قوانین مرتبط با محصولات فرهنگی، هنری، سینما و کتاب.
4) لغو ممیزیها و گزینشهای سلیقهای در عرصهی مطبوعاتی، فرهنگی، هنری، علمی.
5) حمایت همهجانبه از حقوق و منزلت نویسندگان، محققان، استادان، دانشگاهیان.
6) حمایت از گسترش سهم نقش فرهنگ و هنر در عرصهی زندگی اجتماعی.
7) حمایت از شکلگیری نهادها و انجمنهای غیر دولتی علمی، فرهنگی، هنری.
8) اصلاح نظام بهرهمندی عمومی از تولیدات و خدمات فرهنگی.
9) اصلاح نظام توزیع عادلانهی اطلاعات و حذف نابرابریها در دستیابی به اطلاعات.
10)اهتمام خاص به کمیت و کیفیت و فعالیتهای فرهنگی و هنری.
11) فراهم آوردن زمینههای ارتباط هرچه بیشتر میان آموزش، پژوهش و اشتغال.
12)منطقی کردن حمایت و مداخلهی دولت در فعالیتهای اقتصادی بخش فرهنگ.
13)تبیین حدود وظایف شورای عالی انقلاب فرهنگی بر مبنای رعایت اصول قانون اساسی.
14) تقویت اصل عدم انفکاک امر تعلیم از امر تربیت.
15)اصلاح نظام آموزشی به منظور افزایش تواناییها و بازدهی آموزش و پرورش.
16)فراهم آوردن زمینهی بیشتر مبادلات علمی و فرهنگی در سطح منطقه و جهان.
17) اصلاح ساختار اقتصادی فرهنگ و جلوگیری از پیدایش و رشد انحصارهای مالی در عرصهی فرهنگ.[27]
اقتصادی:
1. بازنگری در نظام بودجهریزی و برنامهریزی به منظور تقویت تشکلهای تخصصی و سایر نهادهای مدنی.
2. ایجاد زمینه برای رشد سرمایهگذاری و اشتغال، تأمین امنیت سرمایه و تضمین حقوق مالکیت حقوقی، تضمین مالکیت خصوصی، رسیدگی به دعاوی و دادرسی مربوط به حقوق مالکیت در فعالیتهای اقتصادی.
3. اصلاح قانون تجارت بهمنظور صیانت از حقوق سرمایهگذار و اصلاح ساختار شرکتی و ادغامها و توسعهی جغرافیایی، استفاده از مدیریت حرفهای بهجای مدیر مالکی.
4. رفع موانع سرمایهگذار، جلب سرمایهی خارجی، تعیین مرجع رسیدگی و احقاق حقوق سرمایهگذار خارجی.
5.اصلاح قانون مالیاتها در جهت حمایت از واحدهای تولیدی، و دریافت عادلانهی مالیات.
6. توسعه و تعمیق و افزایش کارایی ابزار سرمایه (بانک، بیمه، بورس)، کارآمد کردن سیاستهای پولی و مالی کشور با تأکید بر تفکیک بین وظایف آنها.
7. ایجاد زمینه بهسوی اقتصاد رقابتی و یکسانسازی شرایط کار و تولید برای بخش خصوصی و دولتی، رقابتی کردن فعالیتهای اقتصادی، شفاف نمودن تصمیمگیریهای عمومی و عملکرد اقتصادی شرکت و سازمانهای دولتی، رفع انحصارات با هدف ایجاد فرصتهای شغلی جدید، تحقق شایستهسالاری، سوق دادن دولت بهسوی تولید کالاهای عمومی و رهایی دولت از تصدیهای اقتصادی غیر ضروری.
8. پیگیری برای حضور فعال اقتصادی در عرصهی جهانی، توسعهی صادرات غیر نفتی، محدود نمودن آییننامهها برای ثبات در سیاستگذاری، تنظیم بازار داخلی و صادرات بهمنظور تحکیم حضور در بازار جهانی.
9. استمرار نظام جامع تأمین اجتماعی و هدفمند کردن یارانهها و توجه جدی به مسایل زیست محیطی و تحقق رشد و توسعهی پایدار اقتصادی.[28]
سرانجام جبههی مشارکت ایران اسلامی
برخی اعضاء و شورای مرکزی حزب مشارکت در پی پیامدهای اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری دورهی دهم (۱۳۸۸) و اعتراضات موجود و درگیریهایی که صورت گرفت توسط نیروهای امنیتی کشور دستگیر شدند. اسامی دستگیرشدگان جبههی مشارکت ایران اسلامی عبارتنداز: دکتر محسن میردامادی (دبیرکل جبههی مشارکت ایران اسلامی، نمایندهی مردم تهران و رئیس کمیسیون امنیت ملی دورهی ششم مجلس شورای اسلامی) دکتر عبدالله رمضانزاده (قائم مقام دبیرکل جبههی مشارکت ایران اسلامی، سخنگوی دولت دوم سیدمحمد خاتمی) مهندس آذر منصوری (معاون سیاسی دبیرکل جبههی مشارکت ایران اسلامی، منتخب مردم ورامین در شورای شهر اول این شهر) دکتر سیدمصطفی تاجزاده (عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت، عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، معاون سیاسی وزیر کشور در دولت خاتمی) مهندس محسن صفایی فراهانی (عضو شورای مرکزی و رئیس هیات اجرایی جبههی مشارکت ایران اسلامی، نمایندهی مردم تهران در دورهی ششم مجلس شورای اسلامی و رییس اسبق فدراسیون فوتبال) دکتر محسن امینزاده (عضو موسس جبههی مشارکت ایران اسلامی، معاون وزیر امورخارجه در دولت سیدمحمد خاتمی) مهندس شهابالدین طباطبایی (عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت ایران اسلامی، رئیس ستاد ۸۸ کل کشور) دکتر داوود سلیمانی (عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت ایران اسلامی، نمایندهی مردم تهران در دورهی ششم مجلس شورای اسلامی) علیرضا فلاحتی (مسئول شاخهی جوانان جبههی مشارکت مازندران) حسین نورانینژاد (رئیس کمیتهی اطلاعرسانی جبههی مشارکت ایران اسلامی) مهدی محمودیان (عضو کمیتهی اطلاعرسانی جبههی مشارکت ایران اسلامی) سعید نورمحمدی (عضو شاخهی جوانان جبههی مشارکت ایران اسلامی) مهندس ابراهیم شریفپور (عضو جبههی مشارکت ایران اسلامی) احمد میری (عضو شورای منطقهی مازندران) علیاکبر سروش (عضو شورای منطقهی مازندران) حجتالاسلام والمسلمین احمدرضا احمدپور (عضو شورای منطقهی قم) زینب بحرینی، علیرضا صفایی، صابر عباسیان، سعید آگنجی، محمدعلی تارخ، علی نیکویی، حسین نجفی، سیداحمد موسوی تاکامی، هادی وکیلزاده (اعضای حزب مشارکت منطقهی فارس). در پی این دستگیریها و محاکمات، تعدادی از اعضای اصلی این جبهه استعفا دادن و عملا فعالیت جبهه متوقف شد.