24 آبان 1393, 13:54
فاشیسم، فاشس، موسولینی، حزب فاشیست، ایتالیا، نازیسم، فالانژیسم، قدرت، حکومت فردی، حاکمیت دولت، ناسیونالیسم
کلمه ایتالیایی فاشیسمو از فاشس در زبان لاتین گرفته شده است و آن نام تبری بود که برگرد دسته آن میلههایی در راستای دسته میبستند و در پیش فرمانروایان رومی به عنوان نماد قدرت میبردند . موسولینی این علامت را به عنوان نماد حزب فاشیست ایتالیا برگزید.
فاشیسم نام نهضت یا حرکتی است که نخستین بار به وسیله موسولینی دیکتاتور ایتالیا در سالهای1922 تا 1943 در آن کشور به وجود آمد و جریانهای مشابهی مانند نازیسم در آلمان و فالانژیسم در اسپانیا به دنبال آن در همین خط سیر فکری به وجود آمدند. موسولینی هم که در سالهای آشوب و هرج و مرج و فقر و بدبختی ایتالیا در سالهای بعد از جنگ جهانی اول نهضت فاشیستی خود را به راه انداخت از همین محیط آماده و نیاز مردم به امنیت و آرامش استفاده کرد و با شعار « قدرت _ اطاعت _ عدالت » زمام امور ایتالیا را درسال 1922 بهدست گرفت. حزب فاشیست ایتالیا پس از به دست گرفتن حکومت کلیه احزاب و گروههای سیاسی دیگر را منحل کرد و با تشکیل گروههای شبه نظامی که به پیراهن سیاهان معروف بودند هر جریان مخالفی را با اعمال فشار و روشهای خشونتآمیز درهم شکست.
فاشیسم ، بیش از اینکه یک فلسفه یا ایدئولوژی سیاسی باشد. یک روش حکومت است که بر سه اصل حکومت فردی، قدرت و حاکمیت دولت و ناسیونالیسم افراطی استوار است . در حکومتهای فاشیستی، فردی که در رأس حکومت قرار میگیرد مافوق قانون و واجب الاطاعه است، چنانچه هیتلر و موسولینی و فرانکو هرسه در دوران فرمانروائی خود از چنین موقعیتی برخوردار بودند .
در حکومتهای فاشیستی سازمان دولت با تکیه بر قدرت نظامی و گروههای فشار سیاسی و وسائل تبلیغاتی که در اختیار دولت است آزادیهای فردی را محدود میسازد و هرگونه حرکت مخالفی را سرکوب میکند. در زمینه اقتصادی فاشیسم حد وسط بین سرمایه داری و کمونیسم به شمار میآید، یعنی در عین حال که مانند کمونیسم مالکیت وسائل تولید را در انحصار دولت درنمیآورد، مانند رژیمهای سرمایهداری هم آزادی بیحد و حصر و بیبند و بار به صاحبان سرمایه و وسائل تولید نمیدهد، بلکه فعالیتهای اقتصادی را تحت کنترل خود در میآورد و آنها را در جهت سیاستهای دولت، یا آنطور که حکومتهای فاشیستی ادعا میکنند در جهت منافع ملی و مصالح جامعه هدایت مینماید.
یکی از وجوه مشخص دیگر حکومتهای فاشیستی ناسیونالیسم افراطی است که در پارهای موارد مانند حکومت هیتلر به فلسفه برتری نژادی و ادعای حق حکومت و فرمانروایی نژاد برتر بر جهان منجر میشود.
ناسیونالیسم افراطی و فلسفه برتری نژادی، که گاه به صورت تعصب مذهبی و دعوت برتری یک مذهب یا عقیدۀ سیاسی بر مذاهب و عقاید دیگر هم نمایان میشود معمولاً با توسعه طلبی و تلاش برای تسلط بر کشورها و سرزمینهای دیگر هم همراه است و بیشتر در این مرحله با مقاومت و بالاخره شکست مواجه میشود.
دربارۀ فلسفه فاشیسم بهتر است به نوشتههای خود موسولینی بنیانگذار نخستین حکومت فاشیستی جهان مراجعه کنیم ، موسولینی در مقالهای زیر عنوان « دکترین فاشیسم» که در اوج قدرت خود در سال 1932 نوشته و در دائرة المعارف ایتالیا چاپ شده است اصول عقاید خود را بیان کرده، بطور کلی بیناید نظری فاشیسم براین است که ملت کلی است واحد که دولت مظهر ارداۀ مطلق آنست و هر نوع شکاف در قدرت مطلق دولت نشانه پاشیدگی پیکر ملی و پیشرفت آنست.
فاشیسم تقسیم ملت به طبقات و کشاکش طبقهای را انکار میکند و تضاد اصلی را میان ملتها بر سر گسترش حوزه اقتدار و تسلط خود میشناسد و از این جهت مبلغ سیاست خارجی تجاوزگراست.
فاشیسم آیین جداگرای نژادی ، قهرمان پرستی ، سرآمد باوری، تبلیغ روح جنگجویی و ارتش سالاری است. فاشیسم دشمن صلح خواهی و دموکراسی است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان