عهدنامه تركمنچاي، ايران، روس، عهدنامه گلستان، آصف الدوله، عهدنامه تيلسيت.
نویسنده : یونس خداپرست
عهدنامه ترکمنچای قرارداد صلحی بود که میان ایران با نمایندگی میرزا ابوالحسن خان شیرازی و آصف الدوله، و روسیه تزاری با نمایندگی ایوان پاسکوویچ، در 21 فوریه 1828م و با وساطت انگلیس منعقد شد.[1]
اگر چه دوره جنگ های اول میان ایران و روسیه تزاری با انعقاد عهدنامه گلستان و واگذاری بخشهایی از خاک ایران به روسیه پایان یافت اما برخی بندهای این عهدنامه ابهام داشت؛ از جمله این که تعیین خط مرزی در عهدنامه گلستان (هر کشوری تا هر جا که تصرف کرده بماند) مبهم بود؛ از این رو نماینده ایران ابوالحسن شیرازی برای حل بحران مرزی و حل اختلافات راجع به گنجه، شیروان و طالش به روسیه رفت اما جواب دربار روسیه به شرح ذیل است: «بلاد متصرفی به قهر و غلبه نبوده بلکه حکام هر محل با کمال رغبت حکومت روسیه را پذیرفتند....»[2]
بلاخره مذاکرات سیاسی و ارتباطات دیپلماتیک بر سر گوگچای که از لحاظ سوق الجیشی و تسلط بر ایروان، برای ایران حائز اهمیت بود ادامه پیدا کرد ولی، نماینده روس این منطقه را حق کشور خود میدانست. البته هدف اصلی روسیه تزاری از چنین ارتباطات سیاسی که توسط سفرای دو طرف انجام میگرفت این بود که ایران نتواند خود را برای جنگ تجهیز قوا کند، که در این زمینه هم موفق شد.
بعد از دوره اول جنگ که منجر به تحمیل عهدنامه گلستان شد، با آغاز دوره دوم جنگهای ایران و روس شکست جبران ناپذیری بر ارتش ایران و عباس میرزا در گنجه وارد شد و سپاه روس به فرماندهی پاسکوویچ فاتح میدان شدند. «هر چند قبل از این عملیات در جنگهای 1242-1241 با فتوای برخی علما از جمله کاشف الغطاء، احساسات دینی ایرانیان تهییج شد و سپاه ایران مقاومت رشیدانهای در مقابل روسیه انجام داد؛ در نتیجه میرمولف (به خاطر عدم کامیابی در جنگ) بر کنار و پاسکوویچ به فرماندهی سپاه قفقازیه منصوب گردید.»[3] در نهایت ولیعهد ایران - عباس میرزا - بهترین افواج خود را در سردارآباد [نقطه با اهمیت ارس] تمرکز داد ولی بدلیل نرسیدن آذوقه و جیره، روحیه سپاه تزلزل شد و عاقبت سردارآباد به تصرف روس درآمد و قوای ایران از ساحل چپ رود ارس به طرف آذربایجان رانده شد.[4] سپاه روس به پیشروی خود به طرف تبریز و پایتخت ادامه دادند. مک دونالد - سفیر انگلیس در تهران - از ترس پیشروی روس، بیشتر از فتحعلی شاه به هراس افتاد و شاه را مجبور به قبول شرایط صلح کرد.
سرانجام روابط خدعه آمیز و به ظاهر مسالمت آمیز سیاسی روسها باعث شد ایران نتواند خود را تجهیز کند و به دفاع در مقابل روس بپردازد و ولیعهد خسته از عدم حمایتهای مالی، جنگ در مقابل روس را زود پایان داد و عهدنامه ننگین دیگری به نام عهدنامه ترکمنچای در سال پنجم شعبان 1243 ق / دهم فوریه 1828 به ایران تحمیل شد.
مفاد عهدنامه
با عدم آگاهی فتحعلی شاه از روابط دیپلماتیک فرانسه با روسیه به خصوص در مورد عهدنامه تیلسیت (عهدنامه صلحی که میان فرانسه و روسیه در اواخر 1808 م امضا شد و امیدهای ایران در جهت حمایت فرانسه [نیروی سوم] را به یأس تبدیل کرد و عملاً به قطع روابط دو کشور در سال 1809 م انجامید) و فشار نماینده انگلیس به شاه برای انعقاد پیمان صلح ( به دلیل ترس از پیشروی روس و به خطر انداختن منافع انگلیس در ایران و هندوستان) ، زمینه ساز انعقاد عهدنامه ترکمنچای گردید و موجب از دست رفتن قسمت های دیگری از حافظه تاریخی ایران گردید.
مفاد عهدنامه ترکمنچای عبارت بود از: استرداد اسرای ایران، پرداخت غرامت جنگ به دولت روسیه، اجازه عبور و مرور کشتیهای تجاری روس در دریای مازندران، حق قضاوت کنسولی به روسیه، تخلیه تالش توسط سپاه ایران و واگذاری ایروان و نخجوان به ملکیت مطلقه روس، تأیید ولیعهدی عباس میرزا و به رسمیت شناختن سلطنت ایران در صورتی که ولیعهد به این مقام برسد. مطابق ذیل این عهدنامه، در صورت ارتکاب جرم توسط اتباع روس در ایران، دادگاههای ایران حق کوچکترین دخالتی را نداشتند (کاپیتولاسیون).[5] از دیگر مفاد این عهدنامه تحمیل عهدنامه تجاری بر ایران بود که طبق فصل اول آن «اتباع روس در همه جای ایران میتوانند تجارت کنند و در صورت وفات، اموال منتقله و غیرمنتقله آنها، بدون هیچ مانعی از احکام ولایات متعلق به دولت روس است».[6]