كلمات كليدي : شمعون، پطرس، حواري، صخره، كليساي كاتوليك
نویسنده : محمد ضياء توحيدي
حضرت مسیح، پس از دوران کوتاه رسالت خود که تقریبا سه سال طول کشید مصلوب گردید. پس از حضرت عیسی، حواریون آن حضرت بودند که وظیفه داشتند پیام مسیح را به جهانیان برسانند. یکی از مهمترین حواریون مسیح، جناب پطرس است.
نام اصلی وی در زبان عبری، شمعون و در زبان یونانی سیمون[1] بود. بعدها نام وی توسط حضرت مسیح به کیفا (به معنی صخره) تغییر یافت. ادبیات رایج آن زمان که ادبیات یونانی بود معادل یونانی پطرس[2] را برای وی انتخاب نمود که به همین نام شهرت یافت.
شمعون ماهیگیر
چنانکه از عهد جدید بر میآید، وی فردی روستایی از اهالی بیت صیدا در نزدیکی سواحل شمالی دریاچهی جلیل و کفرناحوم بوده است.[3] نام پدر وی یونا بوده و پیشهاش ماهیگیری بوده است. پطرس نیز همراه برادر خود، همین شغل را داشتهاند. چنانکه از عهد جدید بر میآید وی به زبانهای آرامی و یونانی تسلط داشته است. [4]
پطرس حواری
انجیل یوحنا داستان نخستین برخورد وی با مسیح را به تصویر کشیده است. برادرش اندریاس پس از آشنایی با حضرت عیسی، پطرس را همراه خود به دیدن مسیح آورد. مسیح در این دیدار وی را کیفا نامید.[5] پطرس پس از این دیدار برای مدتی به شغل ماهیگیری ادامه داد اما زمانی که مسیح را برای دومین بار زیارت نمود، حضرت مسیح از وی خواست که کار خود را رها نموده و از پی او روانه گردد. پطرس به همراه برادرش کار خود را رها کرده و جزء اولین حواریون حضرت مسیح گردیدند. [6]
به زودی پطرس، مقامی والا را در میان حواریون یافت. حضرت مسیح او را برای دومین بار صخره نامید و اظهار داشت که کلیسای خود را بر این صخره بنا میکند.همچنین حضرت مسیح، کلیدهای ملکوت آسمان را به وی سپرد و به او اختیار تامی در رهبری کلیسای مسیحی عطا فرمود:
«و من نیز تو را میگویم که تویی پطرس و بر این صخره کلیسای خود را بنا میکنم و ابواب جهنم بر آن استیلا نخواهد یافت؛ و کلیدهای ملکوت آسمان را به تو میسپارم؛ و آنچه بر زمین ببندی در آسمان بسته گردد و آنچه در زمین گشایی در آسمان گشاده شود».[7]
حضرت مسیح پس از زنده شدن خویش، بر پطرس ظاهر شده و بار دیگر مسئولیت رهبری کلیسا را به وی گوشزد فرمود.[8]پس از حضرت عیسی نیز پطرس همواره به عنوان رهبر و سخنگوی جامعهی مسیحی و بزرگ حواریون تلقی میشد.[9] او پس از حضرت مسیح به همراه همسر خویش به مناطق مختلف رفته و پیام مسیح را به مردم میرساند.[10] وی در طول زندگی خویش معجزات زیادی را انجام داد[11] و افراد زیادی به دست وی به مسیحیت گرویدند.[12]
پولس به خاطر فعالیتهای خود به زندان افکنده شد اما چنانکه در کتاب اعمال رسولان آمده است، فرشته ی خداوند به کمک وی آمده و وی را نجات بخشید.[13]
شهادت پطرس
در مورد تاریخ وفات یا شهادت پطرس، اطلاع دقیقی در دست نیست. برخی اظهار داشتهاند که پطرس در سال 64 میلادی و در دوران جفای نرون وفات نموده است. برخی نیز سالهای 66 یا 68میلادی را پذیرفتهاند. [14]دیدگاه مشهورتر آن است که پطرس در سال 68 میلادی به صلیب کشیده شده است.[15] ترتولیان (200 .م) نیز در نوشتجات خویش به شهادت پطرس اشاره نموده است.[16]اوریجن میگوید که وی برای آنکه شبیه مسیح مصلوب نشود و به خاطر احترام به مسیح، از سربازان رومی خواست تا وی را سرازیر مصلوب نمایند.[17]
وی پس از شهادت بر بالای تپهای در منطقهی واتیکان امروزی به خاک سپرده شد. [18] کاتولیکهای رومی، روز 29 ژانویه را به عنوان روز بزرگداشت پطرس ، پاس میدارند.[19]
چهره پردازی منفی از پطرس
یکی از نکات شگفت آور در مورد پطرس، چهره پردازی نامطلوبی از وی در انجیلها است.آنگونه که از انجیلها بر می آید وی یکی از کسانی بود که توسط مسیح انتخاب شد تا با او در باغ جتسیمانی باشد اما به دستور مسیح بی اعتنایی نموده و در آنجا به خواب رفت.[20] او (به همراه سایر شاگردان)، هنگام دستگیری مسیح، او را رها کرده و فرار نمود.[21]
آنگاه که یهودیان در حال محاکمهی مسیح بودند او نیز به صورت ناشناس در آنجا حضور یافت اما پس از آنکه از وی پرسیدند که آیا از شاگردان عیسی هستی؟ شروع به لعن نموده و سه بار مسیح را انکار کرد.[22]همچنین در انجیل متی آمده است که مسیح او را نهیب زده و شیطان خواند.[23]
تصویر پردازی منفی از پطرس، در تقابلی آشکار با منابع اسلامی قرار دارد و حتی در مواردی با بخشهای دیگر انجیلها نیز در تضاد است.شاید بتوان ریشه ی این تصویر پردازی منفی را در مخالفت پولس با جناب پطرس ارزیابی نمود.پطرس جایگاهی برجسته را در میان حواریون داشت و پولس پس از گرویدن به مسیحیت، به مخالفت با پطرس و حتی متهم نمودن وی پرداخت چنانکه این نکته در خود عهد جدید نیز آمده است. [24]
بنابراین بعید نیست که انجیلها که از نظر تاریخی، پس از رسالات پولس و سالها پس از شهادت پطرس نگاشته شده اند، این داستانها را تحت تأثیر تفکرات و نوشتههای پولس و پیروان وی ذکر نموده باشند.
نوشتجات پطرس
بیتردید پطرس بزرگترین حواری مسیح بوده است اما بسی مایهی تعجب است که در عهد جدید تنها دو رساله به وی منسوب است. این در حالی است که سیزده رساله از مجموعه کتابهای عهد جدید به پولس نسبت داده می شود.با این حال امروزه محققان انتساب همین دو رساله را نیز مردود میشمارند.[25] این تردیدها در مورد رسالهی دوم، بسیار جدی تر است. برخی دانشمندان این کتاب را جعلیترین کتاب عهد جدید شمردهاند و تاریخ نگارش آن را اواسط قرن دوم میلادی میدانند.[26]
صرف نظر از این دو رساله، کتابهای دیگری نیز به وی منسوب است که کلیسا، آنها را در عهد جدید قرار نداده و آنها را به رسمیت نمیشناسد. این کتابها عبارتند از انجیل پطرس، اعمال پطرس[27] و سه کتاب مکاشفه.[28] در میان این کتابها، یکی از کتابهای مکاشفه دارای اهمیت الهیاتی خاصی است. اهمیت این کتاب از آن روست که در آن کشته شدن مسیح توسط یهودیان انکار شده است.[29]
نزاع الهیاتی در مورد جایگاه پطرس
قرنهاست که جایگاه و مقام پطرس، به محل اصلی نزاع میان کاتولیکها و سایر مذاهب مسیحیت تبدیل شده است.کلیسای کاتولیک رومی، با استناد به متی 16: 19 پاپ را که جانشین پطرس تلقی میگردد، به عنوان نمایندهی مسیح معرفی میکند.
این مسأله، هرگز خوشایند کلیسای ارتدوکس و همچنین نهضت پروتستان نبوده است.همین مسأله سبب شده است که آنان به بازنگری در مورد شخصیت پطرس بپردازند.
مخالفین کلیسای کاتولیک، به شدت منکر برتری خاص پطرس بر سایر رسولان گردیدهاند. این نکته که چرا جمله معروف مسیح به پطرس را نه مرقس و نه لوقا نقل نکردهاند سبب تردیدهایی شده است[30] و حتی برخی با قاطعیت آن را مجعول شمردهاند.[31]
متأسفانه این نزاعها سبب شده است که مخالفین کلیسای کاتولیک در کتابهای خود به بررسی نقاط ضعف پطرس پرداخته و وی را شخصی عاجز از درک حقایق و ترسو معرفی نمایند و از این راه، مشروعیت کلیسای کاتولیک را زیر سوال قرار دهند.[32]
به هر روی، کلیسای کاتولیک با استناد به سخنان مسیح، پطرس را بزرگترین حواری و نمایندهی مسیح میداند. کاتولیکها از او به عنوان نخستین اسقف و به عبارتی نخستین پاپ تاریخ مسیحیت یاد میکنند.[33]
مطلب مرتبط :
پطرس در منابع اسلامی