دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

تقدم و تاخر بالحق

No image
تقدم و تاخر بالحق

كلمات كليدي : تقدم و تاخر، تاخر بالحق، تقدم بالحق، ملاصدرا، تقدم به عليت، وجود معلول، وجود علت

نویسنده : حسن رضايي

تقدم در لغت به معنای پیشی و در زبان انگلیسی معادل Anteriority و در اصطلاح فلسفی عبارتست از موجودیت چیزی قبل از چیز دیگری بطوری که شیء دوم فقط پس از ایجاد شیء اول ایجاد شود. [1] بنابر مشهور قدما، تقدم بر پنج نوع بوده است. به این بیان که متقدم یا با موجود متأخر قابلیت اجتماع را دارد یا نه. قسم دوم تقدم بالزمان است و در قسم اول یا متاخر محتاج به متقدم هست یا نیست. اگر محتاج به متقدم باشد دو صورت دارد یا این احتیاج به نحو تمام است یا ناقص. اگر احتیاج تام باشد یعنی متقدم علت تامه متأخر باشد تقدم بالعلیت است و اگر احتیاج ناقص باشد و متقدم علت ناقصه متأخر باشد تقدم بالطبع است مانند تقدم واحد بر اثنین و در صورتیکه متأخر محتاج به متقدم نباشد دو صورت دارد یا تقدم و تأخر به صورت ترتب است؛ مثلا شى‌ء به مبدأ محدود نزدیکتر از غیرش باشد تقدم بالوضع است؛ مانند تقدم جنس بر فصل و صف اول بر صف دوم و اگر بر حسب ترتیب و قرب و بعد نباشد تقدم بالشرف است.[2] پس از این پنج قسم، متکلمان تقدم ذاتی (تقدم بین اجزای زمان) را اضافه کردند و میرداماد نیز تقدم دهری را اضافه نموده است.[3] اضافه بر اقسام پنج‌گانه مشهور و ذاتی و دهری، دو قسم دیگر وجود دارد که در کتب حکما اثرى از این دو قسم تقدم و تأخر مشهود نیست و شاید علت این امر دقت و لطافت این اقسام باشد که باعث شده در کتابهای آنها وارد نشده باشد.

نظر ملاصدرا

ملاصدرا در مورد این نوع از تقدم می‌گوید: این تقدم از امورى است که ادراک آن بسیار دشوار است و تنها عارفان بالله و راسخون در علم، حقیقت آنرا درمی‌یابند و آن هم به خاطر اختصاصاتی است که به آنها افاضه شده است. [4] این دو قسم که ملاصدرا به اقسام تقدم و تاخر اضافه نمود عبارتند از تقدم و تأخر بالحق و تقدم و تأخر بالحقیقه.[5]

این تقدم در اصطلاح فلسفی عبارتست از اینکه وجود هر علت موجبه مقدم بر معلول است بنحو تقدم بالحق که همان تقدم وجود علت بر وجود معلول است[6] نه تقدم ذات علت بر ذات معلول که تقدم به علیت است.[7] تفاوت این دو قسم در این است که در تقدم و تاخر علّی، برای معلول ذاتی مستقل از علت اعتبار می‌شود، البته ذاتی که قائم به علت می‌باشد. فلاسفه پیشین گمان می‌کردند که علت و معلول هر کدام وجودی جداگانه دارند و فقط فرقشان در آن است که وجود علت، بنفسه است و وجود معلول بغیره. بنابراین، تقدم و تاخر علّی را میان ذات علت و ذات معلول تصویر نموده و می‌گفتند که علت در وجوب وجود خود بر معلول تقدم دارد و معلول در وجوب وجود خود از علت متاخر است. اما با ظهور ملاصدرا و پیدایش مکتب تالّه و بر اساس اصول حکمت متعالیه، معلول وجودی سوای علت ندارد و هر چه هست عین ربط به علت است. وجود معلول در علت است و از شئون و مراتب علت محسوب می‌گردد. بنابراین تقدم علت بر معلول، تقدم یک وجود مستقل بر وجود دیگر نیست، بلکه نوع دیگری از تقدم است که تقدم به حق نامیده می‌شود.

ملاصدرا در این زمینه می‌گوید: وجود هر علت موجبه، بر وجود معلول ذاتی خود، به این نحو از تقدم، مقدم است. زیرا فلاسفه معتقدند که علت فاعلی چیزی است که در شیئی غیر از خود فاعل تاثیر می‌گذارد. پس تقدم به علیت عبارتست از تقدم ذات فاعل بر ذات معلول. اما تقدم خود وجود علت بر وجود معلول را، بدین خاطر که هیچ رابطه تاثیر و تاثّر و فاعلیت و مفعولیت در میان آنها نیست نمی‌توان تقدم علّی دانست بلکه حکم آن دو، حکم شیء واحدی است که دارای شئون و اطوار گوناگون است و از یک شأن به شأن دیگر تطور می‌یابد.[8]

بر اساس نگرش صدرا، حق تعالی به اعتبار تجلى وى در اسماى خویش و هم به اعتبار تنزل وى در مراتب شؤون وجودیه خود (که عبارتند از وجودات ممکنات) هم متصف به تقدم و هم متصف به تأخر است و اتصاف او به تقدم و تأخر به نفس ذات او است نه به واسطه امرى زاید بر ذات. (زیرا فقط اوست که در نخستین مراتب کثرت در اسما و صفات خویش از قبیل عالم و قادر و مرید تجلى مى‌کند و وجود در مقام ذات تقدم بر وجود و ظهور و تجلى در مقام اسما و صفات دارد و نیز اوست که در سایر مراتب وجود از عقول تا به اجرام و عناصر که همگى شؤون وجودیه او هستند تنزل مى‌کند و وجودش در اصل مرتبه ذات تقدم بر شؤون وجودیه او دارد. پس او است که در حقیقت به نفس ذات خویش هم متقدم است و هم متأخر). پس هیچ متقدمى، متقدم و هیچ متأخرى متأخر نمى‌شود مگر به حق لازم و قضاى حتمى. (یعنى به نفس وجودى که حق حقیقى است و تحقق هر وجودى در هر مرتبه‌اى و تجلى وى در هر منزل و مقامى و تشأن او به هر شأن و نام و نشانى امرى لازم و ضرورى و غیر قابل تغییر و تبدیل است و لایق و شایسته او است).‌ [9]

ممکن است که ایراد شود چطور ملاصدرا که این تقدم را بیان و معرفی نموده است و می‌گوید در میان وجود علت و معلول هیچ‌گونه تأثیر و تأثری نیست، در حالی که طبق اصالت وجود و خصوصا بر اساس نظر خود مصنف، چیزی که جعل و خلق می شود، وجود است. پس چطور چنین چیزی که قرار است همانی باشد که در عالم خارج و عینی تاثیر می گذارد، هیچ گونه تاثیری نمی‌تواند بگذرد و هیچ رابطه‌ای با وجود معلولش ندارد. دو جواب از این ایراد داده شده است:

1. وجود به اعتبار اصل اولیه و خلقت اولیه‌اش که بر سنخ واحدی است و تکه تکه نشده است، نمی‌تواند بر چیزی تاثیر بگذارد.

2. وجود اگرچه چیزی است که مجعول بالذات است و همان است که در جهان عینی جعل می‌شود ولی تا ماهیت نباشد نمی‌تواند در چیزی تأثیر داشته باشد. به عبارت دیگر بروز مجعولیت او و توانایی تأثیر گذار بودن او در جهان خارج پس از این است که دارای ماهیت باشد.[10]

ملاک تقدم و تاخر بالحق

یک صفت در هر قسم از اقسام تقدم و تاخر نیاز است که باید متقدم و متاخر با اختلاف در آن شرکت داشته باشند به طوری که هر چه متاخر داشته باشد باید متقدم هم داشته باشد نه بر عکس. این صفت را ملاک می‌نامیم که در هر یک از اقسام تقدم و تاخرمتفاوت است.[11] در تقدم و تاخر بالحق این ملاک عبارتست از شان الهی[12] و یا اشتراک آن دو وجود در وجود، خواه این وجود مستقل باشد یا رابط. بدین صورت که تقدم وجود علت همراه با استقلال اوست و تاخر وجود معلول به این است که رابط است و عین ربط و نیاز به علتش است.[13]

مقاله

نویسنده حسن رضايي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS