24 آبان 1393, 14:6
كلمات كليدي : عقل بالفعل، عقل نظري، عقل بالملكة، اسكندر افريدوسي، بديهات اولي
نویسنده : حسن رضايي
عقل بالفعل، مرتبه تعقل نظریات و معلومات اکتسابی است.[1] این مرتبه از عقل نظری، مرتبهای است که به واسطه آن، انسان به سعادت میرسد تا زنده بالفعل شمرده شود؛ زندهای که برای تعقل، احتیاجی به استعمال بدن مادی و جسمانیاش ندارد و از این جهت از جمله اشیاء عقلی میشود که از مواد، قوه، ملکات و اعلام خالی میشود و انسان فقط در طریق افعال ارادی و حرکات نفسانی میتواند به این مرتبه برسد. به واسطه این عقل. و به صورت ارادی، حد وسط قیاسها را کسب میکند و قیاس و تعریف را به کار میگیرد و به واسطه تایید حق تعالی و اراده او، نور عقلی بر او میبارد و در نتیجه، کمالاتی نظری و مقولات ثانیه را بدون هیچ اکتسابی و تأملی به دست میآورد.[2]
حکمای اسکندریه معتقدند، انسان به واسطه زیاد شدن تجربیاتش در کودکی و ورود محسوسات زیادی به ذهنش و درک بدیهیات اولیه تصوری و تصدیقی، ذهن او تدریجاً به رشدش ادامه میدهد.
این مرحله از شش سالگی به بعد است و به مرحلهای میرسد که ذهن، قدرت استدلال پیدا میکند و آن وقتی است که بتوان برای بچه، سادهترین مسائل را با برهان ثابت نمود. قدر مسلم این است که از 9 سالگی به بعد، چنین قدرتی برای انسان حاصل میشود. در مرحلهای که سادهترین برهانهایی مثلاً ریاضی را کسی برای انسان حل میکند و ذهن او متوجه این استدلال میشود و میتواند با راهنمایی او، استدلال کند. این قدرت، مسلماً از اول برای یک کودک به صورت بالفعل نیست بلکه او «بالقوه» چنین قدرتی را دارد و پس از آن به مرحله «بالملکه» میرسد، یعنی بدیهات اولیه برایش حاصل میشود. بعد به مرحلهای میرسد که ذهنش توان استدلال کردن را مییابد. این مرحله نیز تکامل مییابد و رشد میکند و هر چه معلوماتش بیشتر میشود، مجهولات بیشتری را حل میکند.[3]
در وجه تسمیه این عقل، دو احتمال دارد؛ یا نفس به حسب این مرتبه از عقل میتواند هر چقدر از معقولات اکتسابی را که میخواهد بدون هیچ دردسر و رنجی مشاهده و بررسی نماید؛ زیرا معقولات را پیدر پی مطالعه نموده است و پی در پی به آنها رجوع داشته است[4] و یا چون قبل از این عقل، عقل بالملکه قرار دارد که قوهای برای این مرتبه بالفعل میباشد و این عقل، فعلیت آن قوه است.[5]
حکمای اسکندریه و خصوصاً اسکندر افریدوسی، معتقدند که عقل نظری بر سه قسم میباشد عقل هیولانی، عقل بالملکه، عقل بالفعل؛ عقل بالفعل از مرحله هیولانی و بالملکه عبور نموده و کمال یافته و علاوه بر حصول اولیات و نظریات نیز برای آن حاصل شده است. هر چند الان او حاضر نیست و فقط هرگاه بخواهد به تجرد التفات حاضر میشود.[6]
خصوصیت مرحله عقل بالفعل این است که معقولات تا وقتی که آنها را شخص به کار میگیرد و آنها را میآموزد یا میآموزاند یا در مورد آنها در حال فکر کردن است، در ذهنش حاضر است ولی در حالی که به کار دیگری مشغول است. آن مسأله برای او مورد غفلت قرار میگیرد.[7]
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان