دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس (1716- 1646) Gottfried Wilhelm Leibniz

No image
گوتفرید ویلهلم لایب نیتس (1716- 1646) Gottfried Wilhelm Leibniz

كلمات كليدي : لايب نيتس، اصالت عقل، اصالت تجربه، معرفت تجربي، موناد

نویسنده : سعيده شاه مير

گوتفرید ویلهلم لایب نیتس[1]، در سال 1646 در لایپزیک به دنیا آمد. پدرش استاد فلسفه اخلاق در دانشگاه لایپتسیک بود. او که اهل تحقیق در رشته‌های مختلف بود، در دانشگاه پدر به تحصیل در رشته فلسفه پرداخت و سپس رشته حقوق را در دانشگاه ینا[2] دنبال کرد. قسمت اعظم دوران پختگیِ فکریِ خود را در دربارهای مختلف گذراند؛ ابتدا در ماینز[3] و سپس در هانور[4]. در خلال این دوران، مأموریتهای سیاسی متعددی به او محول شد و این امر به او این امکان داد تا با شمار کثیری از شخصیت های سیاسی و علمی آشنا شود. لایب نیتس بی‌وقفه و به نحو خستگی ناپذیر در راه اصلاح قوانین، وحدت مذهبی پروتستان و پیشرفت علم و تکنولوژی تلاش کرد. او مکاتبات گسترده‌ای با متفکران برجسته زمان خود داشت و به مدد عضویت درانجمن سلطنتی انگلستان، و آکادمی علوم فرانسه و پروس، اندیشه همکاری علمی در میان دانشمندان را به نحو موثری ترویج و تشویق کرد. با وجود چنین روحیه ای، مضحک است که سالهای آخر زندگی او در منازعات تند و ناگواری با پیروان نیوتن بر سر حقِ تقدم ابداع حساب جامعه و فاضله (حساب دیفرانسیل و انتگرال) سپری گشت.

· از آثار او می‌توان به «تحقیقات نوین درباره فاهمه انسانی»[5]، که در واقع انتقادی به نظریه لاک در باب شناسایی به شمار می‌آید، اشاره کرد. تنها اثر عظیم دیگر او «پژوهش هایی در عدل الهی»[6] است. فلسفه لایب نیتس، آنچه گاهی «فلسفه عام» او نامیده می‌شود، در هیچ کتابی به طور منظم تبیین نشده است،

فلسفه لایب نیتس پیوند رأی افلاطون و دکارت مبتنی بر اصالت عقل با رأی لاک مبتنی بر اصالت تجربه است. مطابق رأی او متعلقات حواس تقسیم پذیرند: آنها مجموعه ای مرکب از جواهر بسیطِ فاقد اجزاء هستند؛ این جواهر بسیط موناد[7] نام دارند و هر موجودی (نفسانی یا جسمانی) از آنها ساخته شده است. او بر این باور است که محسوسات و مدرَکات نفس، به این معنی از خارج (عالم واقعِ تجربی) به دست می آیند که چون هر مونادی[8] مدرکات موناد دیگر را دربردارد، می توان گفت مونادهای دیگر را ادراک می کند و چون مدرَکات در مونادها بالقوه وجود دارد، بیان دکارت درباره معلومات فطری درست است. اما این ادراک در هر موناد بالقوه است و بدین سان با آنکه قول دکارت مبنی بر فطری بودن پاره ای مدرَکات و معلومات درست است، اما این ادراک و شناسایی بالقوه است نه بالفعل. در واقع ذهن انسان مانند قطعه سنگی است که در آن از ازل خطوطی کشیده شده باشد و تجربه مانند سنگتراشی است که با تیشه بر آن خطوط بزند تا مجسمه فلان شی بخصوص ظاهر شود.[9]

او میان «ادراک حسی» یا آگاهی بسیط و «ادراک قوی» یا فهمِ واقعیِ آنچه ادراک شده، فرق می نهد. شناسایی ما درباره حوادث عبارت است از شناسایی «حقایق ممکن» یا حقایقی که مربوط به امور واقع است. او نیز مانند تجربی مذهبان معتقد است که این گونه شناسایی ناشی از مشاهده است، با این حال بر این باور است که هر امر واقع یا واقعه ای که رخ می دهد، باید دلیلِ کافی داشته باشد که چرا چنین رخ می دهد و بجای آن چیز دیگری واقع نمی شود؛ دلایلی که ما معمولاً در کشف آنها به جز در برخی موارد ناتوانیم. در مقابل، «ارواح» ادراک قوی دارند و می توانند خود را بشناسند و درباره ادراکات خود با روابط منطقی بیندیشند و حقایق ازلی را تعریف کنند؛ این حقایق عبارتند از اصول منطق، ریاضیات، وجود خدا. به اعتقاد او ما می توانیم این حقایق را بطور شهودی یا از طریق برهان، بوسیله اصول هوهویت و امتناع تناقض بشناسیم.[10]

لایب نیتس، درباره آنچه در علم می توان بدان دست یافت، اظهار نظر خوش بینانه تری کرد. او سهم قابل توجهی در پیشرفت ریاضیات و فیزیک داشت، و با اطمینان هر چه تمام تر از یافته های علمی خود، آراء متافیزیکی استنتاج کرد. در حقیقت او نوعی داد و ستد دو جانبه بین نظریه های علمی و متافیزیکی برقرار کرد. یک مورد قابل ذکر در این زمینه عبارت است رابطه بین «اصل پیوستگی»[11]در طبیعت، و «اصل اتصالِ سلسله وجود» در هستی شناسی[12]. قانون پیوستگی بیان می دارد که هیچ جهش و انفصالی در طبیعت نیست. لایب نیتس از این اصل در جهت تأییدِ پیوستگی سلسله وجود و ملأ در خلقت و عدم طفره در آن دفاع کرد؛ که مطابق آن از عالیترین نمونه آفرینش، انسان، تا کوچکترین حیوانات ذره بینی، تفاوت ها و اختلاف ها به تدریج ظاهر می شود.[13] از سوی دیگر او در جهت تصحیح و نقادی قواعد دکارت در مورد پدیده «برخورد» از این اصل استفاده کرد. بنا بر قول دکارت اگر دو جسم با اندازه و سرعت مساوی، سر به سر با یکدیگر برخورد کنند، سرعت آنها بعد از برخورد همانند قبل است، اما جهت آنها معکوس خواهد بود. اما اگر یکی از دو جسم بزرگتر از دیگری باشد، در آن صورت هر دوی آنها بعد از برخورد در امتداد حرکت جسم بزرگتر به حرکت خود ادامه خواهند داد. لایب نیتس این قاعده را بدین صورت نقض کرد که قول به اینکه ازدیاد مقدار بی نهایت کوچکی از ماده سبب بروز ناپیوستگی و گسستگی در رفتار اجسام خواهد شد، نامعقول است. پیرامون رابطه میان اصول اکستره موم[14] در فیزیک و اصل کمال[15] در فلسفه تعامل مشابهی به چشم می خورد. او استدلال کرد که چون طبیعت در عمل همواره ساده ترین و یا مستقیم ترین راه را از میان مجموعه‌ای از راهها بر می‌گزیند، بنابراین مسیر یک پرتو نورانی از یک محیط به محیط دیگر از قانون اِسنل[16] پیروی می‌کند. لایب نیتس قانون اسنل را با استفاده از حساب دیفرانسیل استنتاج کرد. خود او این حساب را در مورد شرایطی که در آن «سختیِ مسیرِ» یک پرتو حداقل است، تکمیل کرده بود؛ و موفقیت خود را در این کار عظیم، شاهد صدقی گرفت بر این اصل متافیزیکی که «خدا عالم را آنگونه در قبضه قدرت خویش نگاه می‌دارد که حداکثر «سادگی» و «کمال» متحقق شود؛ او برای تحققِ بهترین امر عمل می‌کند».[17]

شاهد دیگر بر نظر لایب نیتس در مورد وابستگی تام و تمام فیزیک و متافیزیک عبارت است از رابطه بین اصل بقای نیروی زنده (m )[18] و اصل فعالیت مونادی[19]. در واقع او درصدد بود تا عالم را به طریقی تفسیر کند که جهان بینی مکانیستی- که توجه خود را صرفاً بروی علیت مادی و فاعلی متمرکز ساخته است- بوسیله ملاحضات غایی نیز مورد تأیید قرار گیرد. اصول اکستره موم، اصول بقا، و اصل پیوستگی برای پیوند دادن و یکی کردن دیدگاههای مکانیستی و غایت انگارانه کاملاً مناسب بود. برای مثال مترادف غایت انگارانه اصول اکستره موم عبارت از این است که فرآیندها طبیعی به طرق معینی رخ می دهند، بدان جهت که کمیتهای معینی، به حداقل یا حداکثر ارزش برسند.

اما او تشخیص داد تصویری از یک قلمرو متافیزیکی در «ماورای» پدیدارها، در صورتی مطلوب است که روابط مستحکمی میان این دو قلمرو برقرار باشد؛ و مستحکمترین رابطه ممکن عبارت است از ارتباط قیاسی میان اصول متافیزیکی که آنها را ضروری بشمار می آورد و قوانین تجربی. لایب نیتس برای نشان دادن این پیوند میان دو قلمرو، از تمثیلی مبتنی بر «نظریه سلسله نامتناهی» در ریاضیات سود جست. تمثیل بدین قرار است که درست به همان شکل که، یک سلسله نامتناهی به جمله های خاص آن سلسله مربوط هستند، اصول متافیزیکی نیز به همان نحو به قوانین فیزیکی مرتبط و وابسته‌اند.[20]

در نهایت او اذعان داشت که در سطح پدیدارها، دانشمندان صرفاً می‌توانند به احتمال، یا «احتمال قوی»[21] دست یابند، اما او بر قطعیت اصول متافیزیکی خویش، در برابر ماهیت امکانی معرفت تجربی تأکید می ورزید. در واقع به نظر می‌رسد که او صرفاً گهگاهی برای تعمیم های تجربی مدعی چیزی بیش از صرفِ احتمال بود.[22]

مقاله

نویسنده سعيده شاه مير

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
Powered by TayaCMS