كلمات كليدي : خانواده، خانواده هسته اي، خانواده گسترده، خانوار، اعضا خانوار، سكونت خانوار، بعد خانوار
نویسنده : مريم اميني يخداني
واژه Family، از لغت یونانی (Famulus, Familia) بهمعنی مستخدم و برده گرفته شده است. از لحاظ تاریخی Family بهنوعی اتحاد خانگی اطلاق میشود که افراد و برده را باهم، شامل بوده است. در برخی فرهنگها این مفهوم شامل اموال خانه نیز بود، به این ترتیب در یک اتحاد خانگی بهجای پیوند خونی اعضا خانواده، تعداد افراد دخیل در امر تولید مهم بود. در زبان فارسی نیز خانواده بهمعنای خاندان، دودمان، اهل و عیال و خانه و اسباب خانه، خویشان، دولت و ثروت، مخصوصاً ثروت موروثی قابل حمل است.[1]
واژه Family در لغت بهمعنی گروهی است شامل یکی از والدین یا هر دو آنها و فرزندان (به همراه اعضای دیگر خانواده).[2] در اصطلاح تعاریف متعددی از این واژه ارائه شده است، برگس و لاک (E.W.Burgess, H.J.Locke) در اثرشان "خانواده" (1953) مینویسند: «خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی، همخونی و یا پذیرش (بهعنوان فرزند) با یکدیگر بهعنوان شوهر، زن، مادر، پدر، برادر و خواهر در ارتباط متقابلند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی میکنند.»
مکآیور (Robert Morrison MacIver: 1882-1970) مینویسد: «خانواده گروهی است دارای روابط چنان پایا و مشخص که به تولید مثل و تربیت فرزندان منجر گردد.»
لویی (Robert Harry Lowie: 1883-1957) مینویسد: «خانواده پیوندی است که با نهاد ازدواج، یعنی صورتی از روابط جنسی که مورد تصویب جامعه قرار گرفته است، مرتبط است.»[3]
اما در جمعیتشناسی، خانواده، نوع خاصی از خانوار است که حداقل از دو نفر تشکیل شده و اساس شکلگیری آن ازدواج است.[4]
انواع خانواده
انواع خانواده عبارتاند از:
- زن و شوهر بدون فرزند
- زن و شوهر با فرزندان ازدواج نکرده
- پدر و مادر با فرزندان ازدواج کرده و نکرده بدون نوه
- پدر و مادر با فرزندان ازدواج کرده و نکرده دارای نوه
- خانواده با ملحقات، یعنی از انواع فوق بهعلاوه یک یا چند نفر از اقوام، دوستان و یا خدمه.
- خانواده ازهمگسسته که پدر یا مادر بهدلیل فوت، طلاق و یا مهاجرت در خانواده حضور ندارند.
- نوع اول و دوم بهنام خانواده هستهای معروف است و نوع سوم و چهارم خانواده گسترده هستند.[5]
خانواده هستهای؛ خانوادهایی است، کوچک، متشکل از زن و شوهر و احتمالاً فرزند یا فرزندانی چند. بسیاری خانواده زن و شوهری را با خانواده هستهای مترادف میدانند، درحالیکه بهزعم بعضی خانواده، زن و شوهر فاقد فرزند بهحساب میآید.
مشخصات اصلی خانواده هستهای بدین قرارند:
الف) محدودیت ابعاد خانواده از نظر اسلاف؛ خانواده معمولاً جدا از والدین یا اقوام زوجین حیات میگذراند.
ب) محدودیت خانواده از نظر تعداد فرزندان؛ خانواده به حسب معمول با تعداد اندکی از کودکان تشکیل میشود؛ چنانکه در مواردی جایگزین نسل (بهجهت کمی زاد و ولد) دچار اشکال میگردد.
ج) افقی بودن هرم قدرت؛ در خانواده هستهای بهطور معمول، تصمیمات اساسی خانه از طریق گفتگو و تبادلنظر اتخاذ میشود. بعضی چون پارسونز بر این عقیدهاند که چنین خانوادهای بسیار عقلانی است؛ زیرا همواره عقل و منطق بر آن حاکم است و در اتخاذ تصمیمات اساسی هریک از ساکنان خانه که دارای منطق قویتری است، حق تصمیمگیری مییابد.
د) نومکانی؛ خانواده هستهای بهحسب معمول در محلی جدا از والدین یا اقوام زوجین تشکیل میشود و همین امر در افقی شدن هرم قدرت موثر است.[6]
خانواده گسترده؛ خانوادهای است که در درون آن چند نسل با یکدیگر زندگی میکنند. گسترش خانواده میتواند بهطور عمودی با ورود عروس به خانه مرد و یا بهطور افقی با افزوده شدن اقربا صورت بندد. چنین خانوادهای فاقد قدرت تحرک جغرافیایی است. بدین معنی که در صورت از بین رفتن تعادل بین عرضه و تقاضای نیروی انسانی در محل و پیدایی بیکاری اصطکاکی، خانواده گسترده، امکان تحرک سریع نخواهد داشت و در نتیجه جامعه را بهنوعی بیکاری غیرواقعی مبتلا میسازد.[7]
در جوامع سنتی و عشایری اکثر خانوادهها بهصورت گسترده هستند، ولی در جوامع روستایی جدید و شهرها اکثراً خانوادهها، ترکیب هستهای دارند.
در مناطقی که میزان باروری کاهش یافته و تعداد فرزندان محدود شده است خانوادههای هستهای با بعد کم هستند و در مناطق با میزانهای باروری بالا وسعت و بعد خانوادههای هستهای زیاد است.[8]
خانوار Household
واژه Household در لغت بهمعنی همه کسانی است که باهم در یک مکان جغرافیایی زندگی میکنند.[9]
در حالیکه در معیار بینالمللی، خانوار شامل افرادی است که در امرار معاش و خوراک اصلی روزانه شریک و سهیم باشند. جمعیتشناسان و صاحبنظران علوم اجتماعی در تعریف خانوار میگویند: «خانوار یک واحد آماری است با ویژگیهای اجتماعی و اقتصادی معینی، مرکب از افرادی که در یک کانون زندگی میکنند (وحدت زندگی)، زیر یک سقف میخوابند (وحدت محل سکونت)، همخرج هستند (وحدت بودجه) و دور یک میز یا سفره غذا میخورند (همسفرگی).»
کاربرد اصطلاحات آتش، اجاق و کانون که هنوز هم در بعضی موارد استعمال میشوند، یادآور مفهوم خانوار است.[10]
خانوارها دارای شماری از افراد هستند که به این شمار بُعد میگویند. این بعد از یک نفر شروع میشود و تا ده نفر و بیشتر نیز ممکن است برسد.[11]
شاخصهای اندازهگیری بعد خانوار
شاخصهای مهمی که در اندازهگیری بعد خانوار بهکار میروند، عبارتاند از:
- میانگین بعد خانوار؛ این شاخص از تقسیم جمعیت کل یک جامعه در زمان معین بر تعداد کل خانوارها بهدست میآید.
- میانه؛ شاخصی است که نصف خانوارهای جامعه بیشتر و نصف دیگر کمتر از آن هستند.
- نما یا مد؛ شاخصی است که رایجترین بعد خانوار را در یک جامعه نشان می دهد.[12]
تغییرات بعد
تعداد متوسط افراد در خانوار متاثر از چند عامل است:
عامل اول باروری است که در صورت افزایش آن، طبیعتاً بعد خانوار، همراه با این افزایش تعداد فرزندان، زیاد میشود.
عامل دوم پیشرفتهای بهداشتی و درمانی است که به میزان بقا و زنده ماندن افراد در خانوار میافزاید و طبعاً بعد خانوار را ترقی میدهد.
عامل سوم که کاهشدهنده بعد خانوار میباشد میزان و آهنگ خروج فرزندان از خانوار و خانواده در نتیجه ازدواج یا اشتغال یا مهاجرت آنان است که در این مورد، فرزندان با کسب استقلال مالی یا ازدواج، در اکثریت قریب به اتفاق خانوادهها والدین خود را ترک کرده و خود خانواده و خانوار جدیدی را پایهریزی میکنند. گفتنی است که استحکام زندگی زناشویی و نتیجتاً کاهش طلاق باعث میشود که احتمال بازگشت به خانه والدین کاهش یابد و بعد خانوار در نتیجه این جدایی و بازگشت بالا نرود. البته بعد اخیر تاثیر بسیار کمی نسبت به عوامل دیگر در تغییر بعد خانوار دارد.
عامل دیگری که در بالا ماندن بعد خانوار موثر است تطویل سالهای تحصیل فرزندان است که آنان را (در صورت عدم اجبار به ترک خانواده برای دستیابی به موسسات آموزشی و بهخصوص آموزش عالی) در خانوار برای چند سالی بیشتر نگه میدارد.[13]
انواع خانوار
خانوار را از نظر نحوه زندگی و ارتباط اعضای آن بر چند گونه تقسیم میکنند:
1- خانوار معمولی؛ عبارت است از یک یا چند نفر که همخرج هستند و تغذیه و اقامتگاه مشترک دارند.
2- خانوار دستهجمعی یا مجازی؛ خانواری است که در آن افراد زیاد بهدلیل داشتن هدف یا علایق مشترک مانند تحصیل، بیماری و مانند اینها به صورت جمعی در موسساتی همچون خوابگاه دانشجویی، آزمایشگاه، سربازخانه و غیره زندگی میکنند.
3- خانوار مهمانوار؛ خانواری است متشکل از افرادی که در مقابل پرداخت وجه معینی در منزل سکونت دارند و غذا را با اعضای خانوار صاحب منزل صرف میکنند و با آنها هیچگونه بستگی ندارند.
4- خانوار اجارهنشین اتاق مجهز؛ خانواری است مرکب از افرادی که در خانهای مستاجرند و در مقابل پرداخت اجارهبها، غذا را با اعضای خانواده موجر صرف میکنند.
البته لازم به تذکر است که منظور از خانوار در جمعیتشناسی همان خانوار معمولی است و بحث اساسی در این رشته به خانوار معمولی ربط دارد.[14]
انواع خانوار معمولی
خانوار معمولی را با توجه به ملاکهای مختلف طبقهبندی میکنند:
الف) از نظر تعداد و ترکیب اعضا:
- خانوار ساده؛ خانواری است که از یک خانواده زیستی (زن و شوهر و فرزندان آنها) تشکیل میشود و افراد دیگری در آن زندگی نمیکنند.
- خانوار ترکیبی؛ خانواری است که از دو یا چند خانواده زیستی و یا از یک خانواده زیستی و تعدادی از بستگان دیگر ترکیب مییابد.[15]
ب) از نظر نوع سکونت:
- خانوار ساکن؛خانوار معمولی ساکن، خانواری است که در اقامتگاه ثابت سکونت دارد.
- خانوار غیرساکن؛خانوار معمولی غیرساکن به خانواری اطلاق میشود که اقامتگاه ثابتی برای سکونت ندارد. این خانوار خود به سه شکل زیر مشاهده می شود:
- خانوار کوچرو؛ این خانوار از نقطهای به نقطه دیگر، با قصد مراجعت به مبدأ، حرکت میکند. کوچ معمولاً با شرکت همه اعضای خانوار و همراه با اثاثیه و بار و بنه منزل صورت میگیرد. اگر خانوار کوچرو وابستگی ایلی داشته باشد، خانوار عشایری است و در غیر این صورت خانوار غیرعشایری تلقی میشود.
- خانوار کولی؛ این خانوار در محل ثابتی زندگی نمیکند و محل سکونت خود را در بسیاری از ماههای سال تغییر میدهد.
- خانوار بیسرپناه؛ این خانوار محل زندگی مشخصی ندارد و شبها در پارکها، خرابهها، زیرپلهها و جاهایی از این قبیل بیتوته میکند. این خانوارها اکثراً یکنفره هستند ولی در کشورهایی نظیر ممالک آسیای جنوبی و امریکای لاتین بهصورت خانوارهای معمولی چندنفره نیز دیده میشوند.[16]
تفاوت خانواده و خانوار
این دو واژه با اختلاف کمی مفهوم تقریباً واحدی را بیان میکنند. کلمه خانواده بیشتر در مباحث جامعهشناسی و کلمه خانوار، که مفهومی اعم از خانواده است، اغلب در موضوعات اقتصادی، جمعیتشناسی و آماری بهکار میرود. افراد تشکیلدهنده خانوار لزوماً بستگی خویشاوندی باهم ندارند و یک همبستگی اقتصادی و یککاسه بودن بودجهای و زیر یک سقف زیستن به آنها عنوان خانوار میدهد و بدین ترتیب خانوار از یک یا چند نفر که زیر یک سقف زندگی کرده و بودجه واحد دارند تشکیل میگردد؛ اما خانواده مبتنیبر ازدواج و خویشاوندی است از قبیل یک زوج، پدر و مادر و فرزندان، پدر و مادر و فرزندان و نوهها یا ترکیبات دیگری از والدین و سایر اقوام و خویشاوندان.[17]
این دو مفهوم گرچه به هم بسیار نزدیک هستند، با یک محاسبه و تصحیح کوچک میتوانیم به مفهوم خانواده نزدیکتر شده و ابعاد تقریبی آن را بهدست آوریم. برای نیل به ابعاد خانواده، نظر به اینکه این مفهوم دستکم مبتنیبر دو نفر (زوج و زوجه) است، پس اگر تعداد جمعیت خانوارهای یکنفری را از رقم جمعیت و نیز از رقم کل خانوارها کم کنیم، پس از این تصحیح با تقسیم جمعیت به رقم کل خانوارها به بعد خانوار میرسیم. بنابراین واضح است که بعد خانواده به مقدار کمی از بعد خانوار بیشتر است.[18]