دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

لذت‌گرائی وسود‌گرائی در اخلاق

No image
لذت‌گرائی وسود‌گرائی در اخلاق

كلمات كليدي : لذت‌گرائی، سود‌گرائی، اصالت سود، آریستیپوس، اصالت لذت، اپیکور

اگر چه مذهب اصالت سود از حیث عنوان ومؤسس با لذت‌گرایی فرق می‌کند، اما واقعیت این دو را می‌توان یک چیز دانست؛ زیرا وقتی گفته شود منظور از سود ونفع چیست؟ در جواب سخنی جز سخن لذت‌گرایان بیان نمی‌گردد. بنابراین، مذهب اصالت سود را باید تفسیر دیگری از مذهب اصالت لذت به حساب آورد.

آریستیپوس[2] را اولین فیلسوفی دانسته‌اند که لذت شخصی را به عنوان مرجع و منشأ ارزش تلقی کرده است. وی که معاصر افلاطون بوداعتقاد دارد لذت برای انسان خیر است وتنها لذت است که آدمی را به ادامه حیات وادار می‌سازد،اگر کام‌جویی ولذت‌بری، از انسان گرفته شود انگیزه خود را برای ادامه حیات از دست خواهد داد.

از نظر آریستیپوس هیچ فرقی بین حیوانات وانسان وجود نداشته هر دو در جستجوی لذت می‌باشند وهر کاری که انجام می‌دهند ویا به هر انتخابی که دست می‌زنند بر اساس لذتی است که از آن می‌برند.[3] لازم به ذکر است منظور آریستیپوس از لذت همان لذات جسمانی ومادی است ودلیل آن هم بسیار روشن است. او آدمی را شبیه حیوانات ودر حد آنها می‌داند، بنابراین بهره‌مندی از لذات معنوی واخلاقی برای او بی‌معنا می‌نماید.

استدلالی که آریستیپوس برای اصالت لذت ارائه می‌دهد جهل انسان نسبت به آینده وسرنوشت خویش است، آینده مبهم، غیرمسلم و تاریک است، بنابراین باید به هر لذت آنی و زودگذر چنگ زده وبدون توجه و دغدغه خاطر نسبت به اتفاقاتی که ممکن است در آینده رخ دهد، در زمان حال از آن بهره برد؛ چه معلوم نیست فردا همین لذت‌های زودگذر قابل دسترسی باشند.[4]

اپیکور که از طرفداران مکتب لذت‌گرایی بود همانند آریستیپوس خیر آدمی را در لذت جستجو می‌کرد، ولی معتقد بود لذات آنی چه بسا منشا آلام وبلایای زیادی می‌گردند، لذا توصیه کرد باید از لذائذی که الم زیادی در پی دارند اجتناب ؛ و برخی از آلام را خیر تلقی کرد؛ زیرا گاهی الم به عنوان مقدمه‌ای است که برای به دست آوردن لذت‌های ارزشمند لازم است انسان آنها را تحمل نماید.[5] اپیکور لذت‌های معنوی را نیز مدنظر داشت وحتی آنها را بر لذت‌های مادی ترجیح می‌داد. چرا که به اعتقاد وی ادراک خوشی‌ها ولذت‌های روحانی آسانتر از ادراک لذت‌های جسمانی است و بهره‌مندی از لذت‌های معنوی در همه وقت وهمه جا ممکن است.[6]

همان‌طور که گفته شد سودگرایی در ذات وحقیقت خود تفاوتی با لذت‌گرایی ندارد. سودگرایان نیز جستجوی لذت وپرهیز از الم را اصل اساسی اخلاق دانسته خیر آدمی را در همان لذت وپرهیز از الم می‌بینند.در عین حال بین این دو تفاوتی وجود دارد. از نظر سودگرایان تلقی‌های فردگرایانه دوران جدید، مصالح اجتماعی را به خطر انداخته وموجبات از دست رفتن سعادت بشری را فراهم کرده است. به همین دلیل کسانی هم چون جرمی بنتام[7] ( 1748ـ1832) وجان استوارت میل[8] (1806ـ1873) خیر را به عنوان بیشترین لذت برای بیشترین افراد مطرح کردند تا تزاحم لذائذ افراد، جامعه را متزلزل نکند.[9]

بنتام را تکمیل‌کننده و مجدد مذهب اصالت لذت نامیده‌اند. جان استوارت میل نیز که از شاگردان بنتام بوده است پیرو ومبلغ همین مکتب است. این دو گرچه لذت را اصل اساسی اخلاق می‌دانند، اما بر خلاف اپیکور که رغبتی به اجتماع نداشته و لذت فردی را اساس اخلاق می‌دانست، نفع و سود عمومی را ترجیح می‌دهند. از نظر بنتام بستگی و ارتباط بسیار شدیدی بین افراد انسان حکم‌فرماست؛ لذا سعادت هر یک از افراد، مربوط به سعادت همگانی است. او می‌گوید: «نفع به معنای واقعی، عبارت است از تأمین سعادت برای دیگران؛ زیرا عالی‌ترین طریق برای خوش‌بختی هر کس، عبارت است از تأمین بهترین وبزرگ‌ترین خوش‌بختی‌ها برای بیشترین افراد».[10] علی‌رغم تفاوت‌های آشکار می‌توان چند اصل را به عنوان اصولی که همه مکاتب لذت‌گرا و سودگرا قبول دارند مطرح کرد:

سعادت همان لذت یا خوشایندی است. همة لذت‌گرایان بر این عقیده‌اند که سعادت چیزی جز لذت وبرخورداری هر چه بیشتر از لذت نیست.

همة لذت‌ها ذاتاً خوبند یا هر چیزی که به خودی خود، خوشایند است، به خودی خود نیز خوب است. البته ممکن است از نظر یک لذت‌گرا برخی از لذات به خاطر تبعات منفی و آلامی که در پی دارند از نظر اخلاقی بد یا نادرست باشند.

تنها لذت‌ها ذاتاً خوبند و هیچ چیز دیگری جز لذت دارای ارزش ذاتی نیست. به عبارت دیگر هر چیزی که ذاتاً‌ خوب است در اصل ذاتاً لذت‌بخش است. باز ممکن است یک لذت‌گرا برخی چیزهای دیگر، حتی دردها را به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به لذت، ارزشمند تلقی نماید. اما روشن است که ارزش این گونه امور عرضی وابزاری خواهد بود.

و بالاخره آنکه لذت و خوشایندی ملاک و معیار خوبی ذاتی است.[11]

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS