دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

پلاگیوسPelagius

No image
پلاگیوسPelagius

كلمات كليدي : پلاگيوس، آزادي اراده، آگوستين، كليسا، بدعت

نویسنده : محمد صادق احمدي

در تاریخ همیشه رسم بر آن بوده تا از کسانی سخن به میان آید که در آن تاثیر گذار بوده‌اند؛ چه پیروز و موفق و چه ناموفق. مثلا اگر دو فرد در نبردی سرنوشت ساز شرکت کرده‌اند سرگذشت هر دو نقل می‌شود. اما اگر کسی بخواهد فقط مطابق با عقیده خود تاریخ را بنگارد مسلما بخشی از حقایق مکتوم خواهد ماند.

در بررسی تاریخ تکوین مسیحیت نیز اگر پژوهنده‌ای بخواهد به تحقیق از کسانی بپردازد که در دوئل‌های کلیسایی بازنده شده‌اند کمتر اثری از آنان به دست می‌آورد مگر اینکه در معرفی مفصل رقیبان پیروز از ایشان نامی آورده شود.

گواه روشن این جریان را می‌توان در بررسی شخصیت آباء دید که مثلا افرادی چون آریوس را اصلا جزء آباء محسوب نکرده‌اند و باید از داستان نیقیه یا سرگذشت آتاناسیوس به جریاناتی حول سرگذشت او دست یافت.

شاهد دیگر بر این مدعا پلاگیوس است که این مقاله به شخصیت، آراء و اندیشه‌های او پرداخته است.

راهب مجهول تاریخ

در مورد ابتدای زندگی پلاگیوس اطلاعی در دست نیست و تنها این نکته معلوم است که او راهبی بریتانیایی بوده که از بریتانیا به روم آمده است.

کونگ که زمانی مشاور پاپ بوده و به خوبی معنای طرد از کلیسا را می‌داند در این زمینه می‌گوید: «پلاگیوس راهبی عامی، زاهد و بسیار محترم و معلم اخلاقی فارغ التحصیل از انگلستان بود که در خلال سال های 400 تا 411 به رُم آمده و در میان مردم بسیار فعال بود. او با شور و حرارت به مانویت و شرک که هنوز دامن گستر بود و نیز به مسیحیت رسمی و لاقید در جامعه مرفه رومی حمله می‌کرد.»[1] پلاگیوس که از اریگن و عقل گرایی او الهام گرفته بود هنگامی که وارد روم شد از سستی و پایین بودن سطح معنویت در آنجا نگران شد. زیرا مشاهده کرد که برای جبران این ضعف چنین بهانه آورده می‌شود که شرارت بخش جدا نشدنی حالت انسان است.

بنابراین پلاگیوس بر آن شد تا این نقیصه را برطرف کند و بحث آزادی اراده را مطرح کرد. مخالفان پلاگیوس او را مورد هجوم قرار دادند و شورایی در اورشلیم موضوع را به پاپ ارجاع داد. در این بین شورایی در «لیده» پلاگیوس را کاملا تبرئه کرد. اما او در سال بعد (416) در شورای کارتاژ محکوم شد و پاپ اینوسنت اول این محکومیت را تایید کرد. اما پاپ بعدی، زاسیموس، محکومیت را رد کرد و پلاگیوس را راست کیش و بی‌گناه اعلام کرد.

دخالت امپراطور

مخالفان پلاگیوس وقتی نتوانستند به مقابله علمی با او بپردازند از امپراطور یاری جستند و به او گفتند که در روم و فلسطین بی‌نظمی بوجود آمده است. امپراطور هم مشاهده کرد که با مقبولیت آموزه پلاگیوس مردم برای اعمال خود ارزش قائل می‌شوند و این برای بقای حکومت که انزوای جامعه را می‌خواست مضر بود.

بنابراین امپراطور پلاگیوس را بدعت گذار اعلام کرد و مشمول مجازات قرار داد. پلاگیوس که در طی این حوادث بیش از هر چیز مایل بود راست کیشی خود را حفظ کند فلسطین را ترک کرد و سرانجام در انزوا و در حالتی که مورد توجه نبود از دنیا رفت.[2] [3]

اراده انسان: مجبور یا آزاد؟

مهم‌ترین دغدغه و حاصل تلاش‌های پلاگیوس این نکته بود که انسان محکوم به شقاوت نیست. شعاری که او برای تاکید بر اراده آزاد انسان برای انتخاب به کار می‌برد، این بود که «من باید، پس من می‌توانم». فیض الهی به همه برای نجات کمک می‌کند اما انسان باید با تلاش، خود را شایسته آن گرداند. پلاگیوس تاکید می‌کرد که اگر اراده کاملا آزاد نباشد هیچ گناهی در کار نیست.

او معتقد بود که سرشت انسانی ذاتاً گناه آلود نیست. گناه آدم، تنها به خودش آسیب رساند نه به همه نسل انسانی. آدم نمونه‌ای از گناه را عرضه کرد که به تقلید منجر شد؛ نه عیبی که به وسیله همه به ارث برده شود. بنابراین هر کودکی با توانایی انتخاب راه صواب متولد می‌شود. انسان اگر درست انتخاب کند می‌تواند بدون گناه زندگی کند و این امر حتی قبل از ظهور مسیح هم بود.[4]

بنابراین مطابق باور پلاگیوس، یک مسیحی صرفا با تکیه بر تعالیم الهی و تقلید از الگوی مسیح می‌تواند زندگی عاری از گناه داشته باشد اما آگوستین به شدت با این نظریه‌ها مخالف بود. او در حدود بیست سال، با سیاست‌های کلیسایی و غیر کلیسایی با پلاگیانیست‌ها مبارزه کرد. وی براین باور بود که همه انسان‌ها در آدم گناه کردند و در نتیجه این امر، همه (ازجمله کودکان) گناه کار بوده، تمایل به گناه دارند... انسان سقوط کرده و در این وضعیت غم انگیز قرار دارد که به شکل اجتناب ناپذیری گناه کند؛ اما به هر حال او آزادانه یا با اراده خود گناه می‌کند؛ بدین معنی که او دارای این مسئولیت و آزادی است که آنچه را می‌خواهد اراده کند اما او آزاد نیست تا آنچه را باید بخواهد اراده کند.[5]

اما پلاگیوس در جواب آموزه های آگوستینی اعتراض کرده و می‌گوید:

ما بر ضد خدا اعتراض می‌کنیم و می‌گوییم: «این فرمان‌ها بسیار سخت هستند! ما نمی‌توانیم آنها را رعایت کنیم! ما فقط انسان هستیم و طبیعت ضعیف انسانی ما مانع از این است!» این چه دیوانگی کوری است! چه تکبر آشکاری! ما با گفتن این سخن، خدای دانای مطلق را به جهل مرکب متهم می‌کنیم. ما او را در مورد آفرینش و دستورهایش نادان می‌پنداریم... خدا ما را ببخشاید! در همین زمان، ما بی‌عدالتی را به عادل و گناه ظالمانه را به قدوس نسبت می‌دهیم. ما با شکایت از این که خدا به محال فرمان داده و با تصور این که خدا مردم را برای کاری که از توان آنان بیرون است محکوم می‌کند مرتکب امور بالا می‌شویم. این کفرگویی است! این مستلزم آن است که خدا محکومیت ما را می‌خواهد نه نجات ما را... خدا به هیچ غیر ممکنی دستور نداده است؛ زیرا خدا عادل است و کسی را به سبب آنچه نمی‌تواند رعایت کند محکوم نمی‌کند؛ زیرا خدا قدوس است. [6]

اختلافات بین آگوستین و پلاگیوس

در واقع اختلاف بین آگوستین و پلاگیوس در چهار مرحله بود:

الف) آگوستین اراده انسان را به سبب گناه مخدوش می‌دانست ولی پلاگیوس می‌گفت انسان با اراده خود می‌تواند خود را از گناه پاک کند.

ب) آگوستین گناه را موروثی دانسته و انسان را فاقد صلاحیت برای جبران می‌دید اما پلاگیوس معتقد بود که گناه پدر ربطی به فرزند ندارد.

ج) آگوستین فیض خدا را فقط شامل حال خواصی که خدا انتخاب کرده می‌دانست. در حالی‌که پلاگیوس فیض خدا را عام و شامل حال تمام مومنان می‌دانست.

د) در مورد نجات آگوستین به نوعی جبرگرایی معتقد بود فقط خدا را موثر می‌دانست و برای تلاش و کوشش خود شخص هیچ اعتباری قائل نبود اما پلاگیوس می‌گفت علاوه بر رحمت خدا، اعمال صالح نیز در صلاحیت فرد برای نجات ضروری هستند.

سرانجام آموزه‌های پلاگیوس

اما امروزه باید گفت که هر قدر هم که آگوستین در راه تثبیت آموزه‌هایش تلاش کرده باشد اکثر مسیحیان بیشتر نیمه پلاگیوسی هستند تا آگوستینی.[7]

حتی الهی دانان بسیاری (مثل باخ) در عالم مسیحیت با الهیات آگوستینی که مبتنی بر تجربه شخصی می‌باشد مخالفت کردند. باخ تاکید می‌کند: «تجربه بشری چیزی نیست مگر تجربه کردن خودمان، نه خدا. ما تجربه‌های خودمان را فرا می‌افکنیم و نتیجه را خدا می‌نامیم در حالی‌که باید دریابیم که آنها تنها تجربیات همان ماهیت بشری ما هستند.» [8]

مقاله

نویسنده محمد صادق احمدي
جایگاه در درختواره ادیان ابراهیمی - مسیحیت

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

پناهنده Refugee

پناهنده Refugee

اصطلاح «پناهنده»، «پناهندگان» و «پناهندگی» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر بسیار متداول بوده و به کرات مورد استفاده قرار گرفته است.
الزام آور Binding

الزام آور Binding

اصطلاح «الزام‌آور» از جمله اصطلاحاتی است که در نظام حقوق بشر در ترکیب‌‌‌‌های مختلفی از جمله «معاهده الزام‌آور»
اعلامیه استقلال Declaration of Independence

اعلامیه استقلال Declaration of Independence

از جمله مهمترین تحولات مربوط به دوران اواخر عصر روشنگری، وقوع حوادث سیاسی و انقلاب‌های حقوق بشری و جنبش‌های آزادی خواهانه‌ای است که دست آوردهای حقوق و آزادی‌های فردی مهمی از آنها ناشی شده است.
No image

پروتکل Protocol

واژه «پروتکل» از جمله واژگانی است که در نام‌گذاری برخی از مهمترین اسناد حقوق بشری متعلق به نظام‌های بین المللی و منطقه‌ای حقوق بشری نیز به  کار گرفته شده است.
پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

پروتکل اختیاری مربوط به میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی

بی‌تردید میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (1966)

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS