كلمات كليدي : كتاب، چاپ، خط، رسانه هاي نوشتاري، ارتباط كتبي، ارتباط شفاهي، روزنامه
نویسنده : ميثم اميد علي , مصطفي همداني
واژه "Book" در لغت بهمعنای کتاب، دفتر، نامه، مجلد، کتابچه و دفترچه آمده[1] و اصطلاحا عبارت از مجموعه معلومات و اطلاعاتی است که با حجمهای مختلف در یک و یا چند جلد خطی و یا چاپی، در یک نسخه یا بیشتر انتشار مییابد.[2]
طبق تعریف یونسکو، کتاب معمولاً از 48 صفحه بیشتر و به طور مستقل صحافی شده است. به کمتر از این مقدار جزوه یا رساله میگویند.[3] این تعریف بیشتر مناسب کتابهای چاپی و دستنویس است و بر اساس شکل فیزیکی کتابهای سنتی ارائه شده است که وابسته به فنآوریهای مورد استفاده در گذشته میباشد، از اینرو جامعیت و مانعیت لازم را ندارد.[4] تعریف دیگری توسط ابرامی ارائه شده است: کتاب، یک رسانه گروهی است که در آن، مطالبی ضبط شده و قابل انتقال باشد و بازیابی مطالب آن از نظر زمان و مکان محدود نباشد.[5] این تعریف از پارهای جهات کاملتر از تعریف قبلی است. زیرا در آن محدودیت فیزیکی مانند چاپی یا دستنویس، الکترونیکی یا غیرالکترونیکی برای کتاب وجود ندارد و وابسته به فنآوری خاصی نیست و شامل بسیاری از کتابهای الکترونیکی نیز میشود.[6]
سیر تاریخی تکنولوژی تولید کتاب
تاریخ کتاب با تاریخ خط، کاغذ و چاپ درهم تنیده است؛ پیدایش و تکامل انتشار کتاب تا به امروز شامل سه دوره عمده زیر میباشد:
1. دوره پیش از چاپ (دستنویس)؛ اگر کتاب را مجموعهای از مطالب نوشته شده و به هم پیوسته که از زمانهای سابق در میان بشر متمدن متداول بوده بدانیم، شاید بتوان گفت که تاریخ پیدایش کتاب با خط و ترقّی و تکامل دانش و افکار مترقّیانه عالم بشری همزمان بوده،[7] و به طور کلی این دوره با عملکردهای زیر همراه بوده است:
الف) نوشتن بر روی الواح گلین، سربی و زرین و سیمین در تمدن سومر و ایلام و آشور؛[8] سومریان نخستین قومی بودند که از خط در زمینههای مختلف تمدن خود سود بردند.[9] شاید با کمی مسامحه بتوان لوحههای گلی که در بابل و آشور بهدست آمده را قدیمیترین نوع کتاب دانست.[10] ایرانیان باستان نیز بر کتیبههای سنگی و لوحههای گلین مینوشتند. تا اینکه در عصر ساسانیان استفاده از اوراق کاغذ، تقریبا بهشکل امروزی، آغاز شد.[11]
ب) نوشتن بر روی برگ درختات تاری و کاذی و صحافی آن با سوراخ کردن و نخ نمودن در هند؛
ج) نوشتن بر روی کاغذ از جنس چوب توت در ژاپن؛
د) نوشتن بر روی کاغذهایی از جنس مغز درخت توتا، نارون، پنبه و خیزران در چین. این کاغذها در سال 123 ه.ق که صالحبنزیاد در تاشکند تعدادی اسیر چینی میگیرد که کاغذسازی بلد بودند به دنیای اسلام وارد شد؛
ه) استفاده از گیاه پاپیروس و بُردی در مصر، که در متون قدیمی و نیز قرآن کریم قرطاس خوانده شده است؛[12] اولین کاغذ مرسوم پاپیروس بود، قریب 23 قرن در تمام ممالک متمدن -به استثنای چین- کتابها را روی پاپیروس مینوشتند. یونانیان، طومارهای پاپیروس را از مصریان اقتباس و رومیان شیوه و ماده نوشتن را از یونانیان اخذ و بعدها نیز خود از ماده دیگری استفاده کردند.[13]
و) استفاده از پوست.[14]
در این دورهها، از ساخت غلطکهایی از جنس چوب و حک حروف بر روی آن و چرخاندن بر روی الواح گلین (در زمان ایران باستان) و یا آغشته کردن به مرکب و غلطانیدن بر روی کاغذ (در زمان چینیان) جهت تکثیر استفاده میشده است. [15]
2. دوره بعد از چاپ (تولید مکانیکی)؛ راجع به تاریخ کتاب پس از اختراع چاپ، باید از اروپای در حال تحول پس از قرون وسطی شروع کرد. در اروپا تا حدود سده پانزدهم دسترسی به کتاب بسیار دشوار و نسخههای خطی بسیار گرانقیمت بود. در صومعههای مسیحی و دیگر مراکز آموزشی که باید کتابخانه میداشتند و به کتاب مراجعه میکردند، کتابها را در گنجههای مخصوص و دربسته نگاه میداشتند. قیمت کتاب به قدری گران بود که یک جلد کتاب مقدس خطی یا کتاب ادعیه را، که مورد احتیاج مسیحیان بود، با یک ملک معاوضه میکردند. طبقه متوسط تا حدود سده پانزدهم به سطحی نرسیده بود که بتواند مالک کتاب باشد، اما سه واقعه فرهنگی، در اروپا روی داد[16] که سبب تسهیل انتشار کتاب شده و آن را از نظر اقتصادی برای افرادی که میخواستند کتاب داشته باشند، مناسب و نسبتاً آسان کردند و کتاب به یکی از اقلام مصرف جمعی تبدیل شد.[17] این سه پیشرفت عبارت بود از:
أ. نوشته شدن بعضی کتابها به زبانهای ملی و بومی بر اثر وقوع جنبشهای سیاسی، فکری و مذهبی؛
ب. فراوان شدن، و در نتیجه ارزان شدن کاغذ و پایین آمدن قیمت کتاب؛
ت. اختراع چاپ و عرضه انواع کتابهای چاپی به جامعه.[18]
لازم به ذکر است که اولین کتابهایی که چاپ شدند کتابهای مذهبی بودند. اغلب بر این عقیدهاند که اولین کتابی که با وسائل مکانیکی چاپ شد، انجیلی بود که در حدود سال 1454، توسط گوتنبرگ با چاپ سربی منتشر شد، و به انجیل گوتنبرگ شهرت گرفت.[19]
در سال 1798 نیز روش چاپ سنگی توسط الویز سیفلندر ابتکار شد و لیتوگرافی نام گرفت، که پس از چاپ سربی وارد ایران نیز شد.[20]
3. تولید دیجیتال کتاب؛ از اواخر دهه 1970 به بعد، فناوریهای نشر موجود در کهکشان دیجیتال، بر "فرهنگ کتاب" سنتی تأثیر گذاشتهاند. نهتنها تولید رایانهای از حروفچینی سنتی در نظر کتابهای کاغذی پیشافتاده است، بلکه اکنون نوشتن کتاب به صورت مستقیم در رایانه و انتشار آن در فضای سایبر نیز به شکل کتابهای الکترونیک بیش از پیش معمول شده است.[21]
گسترش فناوری واژهپرداز به رشد انتشار به اصطلاح رومیزی (Desktop Publishing) منجر شد. امروزه تقریباً هر کسی میتواند بر روی رایانه خود کتاب، خبرنامه یا مجله درست کند و نشریه خود را با سرعت نور به هر جایی ارسال کند. در واقع طرفداران اولیه رایانههای کاری، احتمال نایل آمدن به دنیای بدون کاغذ (Paperless World) را پیشبینی میکردند. شگفت این که آسانی کپی کردن، پرینت گرفتن و انتقال و ارسال چاپی که بهوسیله فناوری دیجیتال مهیا شده است، منجر به تقاضای بیشتر برای کاغذ شده است نه تقاضای کمتر.[22]
تاریخچه کتاب در ایران
نخستین کتاب چاپی در ایران، کتابی است بهزبان ارمنی که 183 سال پس از اختراع چاپ گوتنبرگ، در 1051 ه.ق./1641م در جلفای اصفهان و به کوشش کشیشان ارمنی چاپ شد.[23] حدود صد و هشتاد سال پس از آن، در سال 1227 ه.ق./ 1812م. اولین ماشین چاپ به همت ولیعهد عباس میرزا، در میانه جنگهای ادواری او با روسیه وارد شهر تبریز شد.[24] رساله جهادیه، کتاب فتحنامه (نوشته قائممقام فراهانی درباره جنگهای ایران و روس) و رساله آبلهکوبی نخستین کتابهای فارسی است که بهنظر صاحبنظران در چاپخانه تبریز و با حروفی سربی چاپ و منتشر شده است.[25]
اگر فتحنامه را نخستین کتاب فارسی چاپ شده در ایران بدانیم، حکایت از آن دارد که ورود رسمی ما به کهکشان گوتنبرگ، تنها بهمنظور پروپاگاندا و تبلیغ سیاسی؛ آن هم از نوع بزرگسازیهای دروغین بوده است.[26]
در تهران نیز نخستین چاپخانه در 1239ه.ق/1823م دایر شد که حروف سربی در آن بهکار برده میشده است. کتاب "محرق القلوب" از آثار آن است و نخستین کتاب چاپ سنگی تهران "تاریخ معجم" است که در 1259 چاپ شده است.[27]
کتاب بهعنوان وسیله ارتباطی
خط و چاپ، ایجاد دو شیوه و دو نظام دگرگونساز در انباشت، انتقال و بازیافت اطلاعات است.[28] اختراع خط، نوع جدیدی از ارتباط را که ارتباط غیرمستقیم نامیده میشود، بهوجود آورد و سنّت شفاهی به سنّت کتبی تغییر یافت و با اختراع چاپ، سنت کتبی تقویت و بر دامنه، ابعاد، سرعت و امکانات آن افزوده شد. بهعبارت دیگر، خط بین فرستنده و مخاطب، واسطه انتقال پیام گردید و مبادله افکار را از ارتباط مستقیم، بینیاز ساخت و به هر فرد، اجازه داد با فرد یا افراد دیگر وارد گفتگو شود.[29] درنتیجه کتاب، بهعنوان سادهترین و کارآمدترین رسانه ارتباطی و اطلاعاتی میان جهان دانش و معرفت و عالم بشریت پدیدار شد[30] و با رشد و پیشرفت فرهنگ و تمدن، کتاب به بهترین رسانه برای مجموعههای کامل و جامعه اطلاعات در هر حوزهای تبدیل شده و ابزار مؤثر انتقال فکر، فرهنگ و دانش شد.[31]
مزایای ارتباطات کتبی
بشر پیش از اختراع خط نیاز ارتباطیاش را با ارتباط شفاهی و تکیه بر حافظه برآورده میساخت که محدویتهای خاص خود را داشت. ولی با محقق شدن ارتباط کتبی، کاستیها و محدودیتهای ارتباطات شفاهی جبران شد؛ برخی از آن محدودیتها عبارتاند از:
- بدون تماس حضوری ممکن نیست؛
- نیازمند زمانی است که متناسب انتقال باشد؛
- محدودیت مکانی دارد؛
- بسیاری چیزها، مانند شکل، تصویر، نقشه، طرح و هر آنچه جنبه بصری و تصویری دارد، از این طریق قابل انتقال نیست؛
- میزان و حجم انتقال از این راه بسیار محدود است.
در حالیکه انتقال کتبی:
- به زمان محدود نیست؛
- به مکان مقیّد نیست؛
- محدودیت حجم و میزان ندارد؛
- محدودیت یادگیری ندارد؛
- محدودیت انتقال آن، بهمراتب کمتر از انتقال شفاهی است.
کتاب و روزنامه[32]
کتاب با روزنامه، بهعنوان اولین رقیب و رسانهای که از دیگر رسانههای گروهی به کتاب نزدیکتر است، تفاوتهایی دارد:
1- کتاب، معمولا محصول یک نویسنده واحد است و یک نظام هماهنگ ذوقی یا فکری و تجربی را تشکیل میدهد. در حالیکه روزنامه یک اثر جمعی و موزاییک مانند است؛ که با همکاری چندین نفر و از گردآوری تصادفی موضوعها و مطالب گوناگون خبری و تفریحی پدید میآید.
2- نویسنده کتاب، معمولا درباره یک موضوع واحد، با اندیشه و نقشه ثابت، مدتها کار مداومی را دنبال میکند. در صورتیکه تهیهکنندگان روزنامه، موضوعهای مختلف را در مدت کوتاهی باهم ترکیب مینمایند و در صفحات و ستونهای متنوّع به خوانندگان عرضه کنند.
3- کتاب یک محصول مصرفی فردی غیر دورهای است؛ در صورتی هم که در یک مجموعه دورهای منتشر شود، با دورهای بودن مطبوعات که به نیازهای فوری خوانندگان برای کسب اخبار جاری پاسخ میدهد، متفاوت است.
4- نظم دورهای و کم فاصله، سرعت چاپ و انتشار، توجه خاص به وقایع جاری روزانه، نفوذ عمیق در گروههای ناهمگون اجتماعی و کثرت و تنوع مطالب، از مهمترین خصوصیات مطبوعات در برابر کتاب محسوب میشوند.
البته علیرغم تمام تفاوتها، شباهت عمدهای بین آن دو است که هر دوی آنها را در دسته ارتباطات نوشتاری میگنجاند و آن شباهت طرز استفاده انسانها از آنهاست؛ هر دوی آنها رسانههایی نوشتاری هستند که فقط از طریق حس بینایی قابل دریافت هستند.
کتاب الکترونیک (رقابت کتاب و رسانههای دیجیتال)
هرچند در سالهای اخیر رقبای سرسختی برای کتاب رواج یافتهاند، اما به نظر نمیرسد به زودی علیرغم تغییر شکل فراوان آن از چوبی و عاجی تا کاغذی و اخیراً الکترونیکی، صحنه را خالی کند.[33]
سیدیرامها و کتابهای الکترونیک میتوانند به اندازه صدها کتاب کاغذی اطلاعات ذخیره کنند. برای ذخیره کردن فرمتهای دیجیتال جدید، کتابخانههای سایبر رشد چشمگیری داشتهاند و ممکن است سرانجام جانشین کتابخانههای سنتی شوند. از آنجا که هرکس میتواند کتابهای جدید را مستقیماً از اینترنت دانلود کند، خرید کتاب نیز فوقالعاده ساده و راحت شده است. به این دلیل، بسیاری از نظریهپردازان فرهنگ، پیشبینی میکنند کتابهای الکترونیک بهتدریج جای کتابهای کاغذی سنتی را خواهد گرفت. اما در حال حاضر، کتاب کاغذی هنوز هم بسیار پرطرفدار است.[34]
. امتیازات کتاب الکترونیک؛[35] از مهمترین دلایل رونق کتابهای الکترونیکی میتوان به موراد زیر اشاره کرد:
- هزینه پایین و سرعت توزیع؛ کاهش هزینه و سرعت توزیع برای انتشاراتی که به صورت االکترونیکی و از طریق اینترنت صورت میپذیرد بسیار قابل توجه است.
- قابلیتهای راهبری توسط کاربر یا استفادهکننده؛ به گونهای که میتواند در زمان دلخواه و با استفاده از قابلیتهای ویژه نرمافزاری از اطلاعات آن استفاده کند.
- قابلیت وسیع جستوجوی اطلاعات از طریق نرمافزارهای کاربردی؛
- هزینه پایین ویرایش اطلاعات و سرعت روزآمدسازی؛ برخلاف کتابهای الکترونیکی، ویرایش کتابهای کاغذی و انتشار مجدد آنها، به خصوص منابع مرجع، بسیار وقتگیر و پرهزینه میباشد و معمولاً در فواصل زمانی زیاد صورت میپذیرد. در حالی که ویرایش، روزآمدسازی و دسترسی به کتابهای الکترونیکی در مقایسه با نمونههای چاپی مسئلهای اساسی نیست.
. قدرت مالتیمدیا در خدمت کتاب؛ از سال 1990 با تولید دیسکهای فشرده (CD) به بعد، تدریجاً تولید و عرضه کتب، مجلات، بانکهای اطلاعاتی، دائرةالمعارفها، مجموعههای هنری بر روی دیسکهای فشرده رواج یافته و بخشی از فعالیتهای ناشرین بزرگ را تشکیل میدهد.[36]
با پیشرفت فنآوری، بسیاری از کتابها به خصوص کتابهای مرجع و کتابهای آموزشی چندرسانهای به صورت الکترونیکی (از طریق دیسک لرزان، دیسک فشرده، دیسکهای ویدئویی چندمنظوره و اینترنت) نیز روانه بازار شدهاند که به آنها کتابهای الکترونیکی نیز میگویند. منابع اطلاعاتی چندرسانهای نیز از رهاوردهای فناوری جدید است، که در آنها به طور همزمان از بیش از دو رسانه مانند صوت، تصویر، متن، گرافیک و فیلم متحرک استفاده میگردد. خواننده به هنگام مطالعه یک متن میتواند از تصاویر یا صدای مرتبط با آن نیز استفاده کند. چنین توانایی در سیستمهای چندرسانهای، جذابیتهای خاصی به استفاده از این قبیلاً منابع داده است و به دلیل استقبال فوقالعاده افراد در استفاده از این منابع، ناشران نیز گرایش زیادی در تولید آنها دارند و بهخصوص کتابهای آموزشی، درسی و کمکدرسی زیادی روانه بازار نمودهاند.[37]
. قدرت اَبرمتنیت (Hypertextuality) در خدمت کتاب؛[38] کتابهای الکترونیک و سیدیرامها به خوانندگان امکان میدهند متنها و تصویرهای مختلف را به متن اصلی پیوند دهند. مثلاً یک دایرةالمعارف به شکل سیدیرام به کاربر امکان میدهد که تنها با کلیک کردن بر روی آیکنی در صفحه، از موضوعی به موضوع دیگر در متن برود. مثلاً اگر خواندهای میخواهد معنای یک کلمه را در کتابی سنتی بیابد، باید به شکل فیزیکی، به منبع، دیگری (مثلاً یک فرهنگ لغت) مراجعه کند. اَبرمتنیت این کار را بسیار عملیتر و کاراتر کرده است.
رسانه کتاب، در اختیار جریان امپریالیستی یکسویه اطلاعات[39]
شمار نسخههای کتاب تولید شده در جهان در سال 1983، حدود 10 میلیارد تخمین زده شده است. بین 1983 و 1994 انتشار کتاب در سراسر جهان 40 درصد افزایش یافت. بزرگترین تولیدکنندگان از حیث تعداد عنوان عبارتاند از: اتحاد شوری سابق، ایالات متحده، آلمان، انگلستان، جمهوری خلق چین، هند، فرانسه، اسپانیا، هلند و ایتالیا. کشورهای اسکاندیناوی نیز، برحسب نسبت جمعیت آنها به تولید کتاب، تعداد قابل ملاحظهای کتاب تولید کردهاند. و ایالات متحده همواره در میان سه منتشرکننده رده بالای عنوان کتاب در جهان بوده است.
در بررسی اعداد و ارقام اساسی موجود، بیدرنگ آشکار میشود که بیشتر کتابهای جهان را تنها کشورهای اندکی منتشر میکنند. کشورهای اروپایی به تنهایی پاسخگوی نزدیک به 50 درصد تولید کل جهاناند. گرچه کشورهای صنعتی شده تنها 35.6 درصد جمیعت جهان را دربر دارند، پاسخگوی 83.1 درصد از کل عناوین کتابها هستند. کشورهای کمتر صنعتیشده، با 64.4 درصد جمیعت جهان تنها پاسخگوی 16.9 درصد کل عناوین کتابها هستند. و حال آنکه در اوایل دهه 1970، آفریقا که تنها 1.7 درصد عناوین کتابهای جهان را تولید کرد، تنها پاسخگوی 0.15 درصد تعداد نسخههای چاپ شده در همان سال بود. در همین دوره زمانی، آسیا 16 درصد عناوین جهان و تنها 2.5 تعداد نسخههای جهان را تولید کرد.
آمار تولید کتاب نشان میدهد که نزدیک به 65 درصد مردم جهان دچار کمبود شدید کتاباند. امروزه در بسیاری از بخشهای جهان درخواستهای زیادی برای کتابهای علمی، فنی و آموزشی وجود دارد. کشورهای کمتر صنعتیشده همواره مقادیر روزافزونی از کتاب از کشورهای پیشرفته صنعتی وارد میکنند، در حالی که جریان کتاب از جهان در حال توسعه به پیشرفته در حد اندکی باقی مانده است. ماهیت تجارت کتاب بین این دو منطقه اساساً یک جریان عظیم یکسویه است.