دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

بحران اجتماعی (Social Crisis)

No image
بحران اجتماعی (Social Crisis)

كلمات كليدي : بحران اجتماعي، بحران اقتصادي، بحران سياسي

اصطلاح بحران(Crisis) که از یک واژه طبی یونانی گرفته شده، به شرایط، اوضاع و یا دوران خطرناک و فاقد اطمینانی اطلاق می‌شود که با آن تعادل ناپدید می‌شود و از ظهور اجتناب‌ناپذیر شرایط و اوضاعی جدید خبر می‌دهد.

بحران اجتماعی عبارت است از به مخاطره افتادن و به هم خوردن تبادل عمومی و زندگی اجتماعی، بر اثر اختلالات یا مقتضیات پدید آمده در جزء یا اجزایی از جامعه؛ که یا بر اثر عدم سازگاری سازمان‌های اجتماعی با یکدیگر و یا به خاطر ناتوانی مؤسّسات اجتماعی در تحقّق اهداف ساخت‌ها و نهادهای اجتماعی به وجود می‌آید.

بحران اجتماعی سطوحی دارد و شامل آشفتگی اجتماعی، بی‌سازمانی اجتماعی و انقلاب اجتماعی می‌شود. تغییر در ساختارها باعث گسسته شدن رفتار و روابط متقابل می‌گردد و در نتیجه فرایند جامعه‌پذیری مختل و غیر مؤثّر شده در نتیجه بحران اجتماعی ظاهر می‌شود. همچنین در صورتی که سازگاری سازمان‌های جامعه کاهش یابد جامعه دستخوش بحران و آشفتگی اجتماعی می‌شود. ولی اگر سازگاری سازمان‌های جامعه به شدّت رو به زوال رود، در این صورت نظم اجتماعی جای خود را به بی‌نظمی می‌دهد و بی‌سازمانی رخ می‌دهد. اگر بحران در سطح مؤسّسات به انهدام ساختار نهادها منجر شود، انقلاب‌های اجتماعی اجتناب‌ناپذیر خواهد بود.

بحران اجتماعی گاهی اوقات فقط جزئی از جامعه را فرا می‌گیرد و با مسائل اجتماعی خاصی مرتبط می‌شود(مانند نابسامانی ناشی از کمی دستمزدها)، که در این صورت بحران اجتماعی، جزئی خوانده می‌شود؛ در این صورت کنترل و هدایت آن توسط نیروی اجتماعی غالب آسان خواهد بود. امّا گاهی اوقات بحران اجتماعی عمومی است، که در این صورت بر مجموع ساخت‌ها و نهادهای یک جامعه، به جهت تأخیر و عدم تطابق آنان با انتظارات موجود در باب پیشروی یک جامعه جدید و مترقّی، اثر می‌گذارد؛ در نتیجه چنان نابسامانی عمومی و عدم تعادلی فراگیر، در جامعه بروز می‌کند، که گسست نظم موجود و پیدایی دگرگونی‌های اجتماعی بنیادی(انقلابی)، را قابل پیش‌بینی می‌سازد.

بحران اجتماعی عمومی ناشی از آن است که جامعه توانایی سازمان‌یابی و حفظ نظم اجتماعی را نداشته و از نیروی درونی جهت حل مسایل مرتبط با تطور و توسعه‌اش برخوردار نیست؛ به عبارت دیگر خود ساخت، بحران‌زده است و مسایل اجتماعی که مطرح می‌شوند، چنان گسترده‌اند که نظم اجتماعی موجود را به مخاطره می‌افکنند. اگر یک نیروی اجتماعی غالب و موافق دگرگونی‌ها وجود داشته باشد و از طرفی اصلاحات اجتماعی ضروری و لازم به موقع صورت بگیرند، چنین بحران‌های اجتماعی گسترده و عمومی را نیز می‌توان کنترل و هدایت نمود.

بحران‌های اقتصادی و سیاسی انواعی از بحران‌های اجتماعی هستند که بر اساس اهمیت و آثاری که بر مجموع جامعه می‌گذارند به عمومی و جزئی تقسیم شده‌اند.

مثالی برای تبیین بروز وضعیت بحرانی و گسترش آن

انسان‌ها یک سری نیازهای فیزیولوژیک مانند نیاز به غذا، مسکن، پوشاک و ... و یک سری نیازهای ایدئولوژیک مانند نیازهای مربوط به افکار، عقاید، ارزش‌ها و به طور کلی نیازهای روحی و روانی دارند. اگر ارضای عملی هر یک از نیازها، ارضای واقعی و توقعات مربوط به نیازها، ارضای متوقع نامیده شود، می‌توان با نمودار زیر چگونگی بروز بحران را نشان داد:

فاصله بحرانی -------------------- نیازهای متوقّع

اوضاع واقعی نیازها--------------------نیازها

-------------------------------- زمان

هر چه فاصله شدیدتر باشد، بحران شدیدتر خواهد بود.

 

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS