حماس، حركت مقاومت اسلامي، جنبش حماس، اخوان¬المسلمين، روابط بين¬الملل.
نویسنده : نرجس عبدیایی
بعد از اشغال کشور فلسطین توسط صهیونستها و تشکیل کشور جعلی اسرائیل، جنبشها و حرکتهای متعددی در فلسطین برای مقابله با این اقدام و سیاستهای توسعهطلبانۀ اسرائیل ایجاد شد؛ که از جمله آنها جنبش یا حرکت مقاومت اسلامی میباشد که مخفف آن "حماس" است. جنبش حماس از اخوانالمسلمین فلسطین [شاخهای از جمعیت اخوانالمسلیمن مصر در 1928م به رهبری حسنالبنا است] که به منظور توجه به مسائل فلسطین تأسیس شد منشعب شده ولی در تاریخ دقیق پیدایش آن تفاوت نظر است، آنچه مشخص است، این است که حماس اولین بیانیه رسمی خود را در 14/12/1987م منشر کرد که عدهای همین تاریخ را، تاریخ ولادت حماس دانستهاند.[1]
حماس در بیانیهای، خود را به عنوان یکی از جناحهای اخوانالمسلمین فلسطین [این شاخه از اخوان المسلمین اولین بار درحیفا 1936م و سپس در غزه بوسیلۀ عایشِ عمیره تأسیس شد و بعدها در یافا و قدس شعبی ایجاد کرد] معرفی نموده است.[2]
از ابراهیم الیازوری [یکی از رهبران حماس] نقل شده که در تاریخ 14/12/1987م " 6 تن از رهبران برجستۀ جماعت اخوانالمسلمین در نوار غزه، دکتر عبدالعزیز رنتیسی، دکتر ابراهیم الیازوری، شیخصلاح شحاده، مهندس عیسی النشار، محمد شمعد و عبدالفتاح دخان در منزل شیخاحمد یاسین ، برای بررسی حادثۀ برخورد یک خودرو اسرائیلی و چند خودرو فلسطینی و کشته شدن تعداد زیادی از کارگران فلسطینی تشکیل شد که در نهایت به برپایی یک قیام و تشکیل حماس انجامید."[3]
زمینههای پیدایش حماس
همانطور که ذکر شد، حماس شاخهای از اخوانالمسلمین بود و از نظر اخوانالمسلمین، تأسیس حکومت اسلامی بر جهاد مسلحانه برای آزادی فلسطین تقدم داشت و لذا تا زمان تشکیل حکومت، کار فرهنگی، فکری و کادرسازی اولویت داشت.[4] اما شیخ احمد یاسین [از مؤسسین و رهبران حماس] بخصوص در سالهای بعد از 1967، از اینگونه عملکردها ناخرسند بود، علاوه بر انگیزه درونی شیخ، انتقاد گروههای ملی از اسلامگرایان که آنها را متهم به معامله با اسرائیل میکردند، شیخاحمد یاسین را هر چه بیشتر به مبارزه و جهاد ترغیب میکرد.[5]حمله به نیروهای فلسطینی، سرکوب و پراکنده ساختن آنان در کشورهای عربی توسط اسرائیل در سال 1982م و فجایع صبرا و شتیلا از دیگر زمینههای آغاز فعالیتهای حماس بود.
در سال 1984م شیخاحمد یاسین و همکارانش به اتهام انبار کردن اسلحه و طرح عملیات نظامی علیه اسرائیل به 13سال زندان محکوم شدند و در پاسخ به اعتراض وکیل مدافع به این حکم، که حداکثر مجازات برای کسانی که اسلحه داشته و استفاده نکردهاند 5 سال میباشد، قاضی دادگاه اسرائیلی گفت: "این گروه یک گروه خصم چریکی نیست بلکه گروهی اصولگرای اسلامی هستند و میتوانند اسرائیل را نابود کنند و ملت اسلامی به سبک(خمینی) بوجود آورند و چه بسا این احکام برای آنان و دیگر گروههای مبارز فلسطینی بازدارنده واقع شود."[6]
در سالهای 1986م و 1987 بدلیل زنجیرهای از زمینهها، انتفاضه شروع شد و به پیدایش حماس منجر شد؛ از جمله: موفقیت 6 تن از اعضای جنبش جهاد اسلامی به فرار از زندان مرکزی غزه در می 1987 م و انجام چندین عملیات برضد گشتیهای ارتش اسرائیل و نیروهای نظامی آن و به شهادت رسیدن 4 تن از آنان و رویارویی با کمین اسرائیلی در اکتبر همان سال که منجر به برانگیختن احساسات مردم شد.
بخصوص هجوم نیروهای اسرائیلی به حریم "مجمع اسلامی" در غزه، که در آن هزاران طلبه و دانشجو بعد از اقامه نماز بر اجساد شهداء در تظاهرات بزرگی که در اعتراض به کشته شدن این شهداء بود؛ حضور داشتند که نیروهای اسرائیلی به سمت آنان آتش گشوده و دهها نفر از آنان را زخمی کردند.[7]
در نهایت در ششم دسامبر 1987م یکی از اعضای جهاد اسلامی یکی از شهرک نشینان اسرائیلی را در اعتراض به حضور او در میدان اصلی شهر غزه به قتل رساند، به دنبال این حادثه خشم و هیجان زیادی در محافل اسرائیلی پدید آمد و در این فرصت یک رانندۀ کامیون اسرائیلی چند خودرو حامل کارگران فلسطینی را که در حال بازگشت از محل کار خود به سرزمینهای اشغالی بودند، زیر گرفت و 4 تن از آنان کشته و تعدادی دیگر را مجروح ساخت، این حادثه در 8 دسامبر 1987م روی داد که به عنوان تاریخ رسمی شروع انتفاضه نام برده شده است؛[8] که طی آن مردم جبالیا در اعتراض به این اقدام دست به تظاهرات زدند و به تشیع این شهداء پرداختند در پایان مراسم جمعیت حاضر با سنگ به یک پایگاه ارتش اسرائیلی در اردوگاه جبالیا حمله کردند که در نتیجه یکی از شرکتکنندگان کشته و تعداد دیگری مجروح شدند و به این ترتیب انتفاضه مردم فلسطین آغاز و این تظاهرات به مناطق دیگر هم کشیده شد و تا چند ماه ادامه یافت.
اهداف
در ژانویه 1988م جنبش طی بیانیهای اهداف خود را به اطلاع جهانیان رساند که میتوان در سه بخش اهداف میانی، بلند مدت و هدفهای مرحلهای آنرا بیان کرد، اما هدف کلی و عمومی جنبش "برقراری حکومت اسلامی"[9] مطرح شد و اهداف میان مدت جنبش عبارتند از:
1) آزادی کلیه زندانیان.
2) نفی سیاست شهرک سازی [یهودیان] و نفی سیاست تبعید، بازداشت اداری و اقدامات وحشیانه علیه غیر نظامیان و زندانیان و نفی سیاست ممنوعیت مسافرت و دیگر محدودیتها.
3) نفی ترویج فساد و فحشاء و سقوط در شبکههای جاسوسی.
4) مقاومت علیه مخالفت با بازگشت آوارگان و مقاومت علیه اخذ مالیات ظالمانه.[10]
جنبش هدفهای بلند مدت خود را در موارد زیر بیان کرده است:
1. نفی تمامی راه حلهای تسلیم طلبانه.
2. نفی طرح ایجاد تشکیلات خودگردان و طرح برگزاری اجلاس بینالمللی.
3. تلاش همه جانبه برای بیرون راندن اشغالگران و آزادسازی وطن و مقدسات.[11]
برای جنبش اهداف مرحلهای هم ذکر شده است که عبارتند از:
1- آزاد سازی کرانۀ باختری و نوار غزه.
2- اسلامی کردن جامعۀ فلسطین.
3- تأکید بر مشروعیت پیکار مسلحانه.
4- ادامۀ انتفاضه.
5- پاسداری از وحدت ملی.
6- برچیدن آبادیهای یهودینشین، آزادی زندانیان و عدم تجاوز به غیر نظامیان.
7- فعال کردن عمق عربی و اسلامی.[12]
فعالیتها
جنبش حماس برای رسیدن به اهداف خود، فعالیتهایی را در نظر گرفته است با روشهایی متفاوت، که به مواردی از آن اشاره مینمائیم:
1) بسیج مردم در مساجد.
2) فعالیتهای سیاسی و تبلیغاتی، نظیر انتشار بیانیه، جزوه، مراسم بزرگداشت، تظاهرات، تحصن و... .
3) شبکه نهادها: یعنی فعال کردن نهادهای اجتماعی، نیکوکاری آموزشی و اقتصادی اخوانالمسلمین ... .
4) مقاومت مدنی: از طریق حفظ ابزار سنتی چون انتفاضه، تظاهرات و....
5) عملیات نظامی: انتفاضه، مثل جنگ چاقوها [در پایان سال سوم و آغاز سال چهارم حیات حماس بوسیلۀ سلاحهای سرد توسط مبارزان صورت گرفت.] مقاومت مسلحانه [شاخۀ نظامی حماس گردان عزالدین قسام است، که در ژانویه 1992شکل گرفت و عملیاتی چون: عفوله در شمال اسرائیل در تاریخ 6/4/1994م که به قتل 8 اسرائیلی و زخمی شدن 52 تن انجامید یا عملیات خضیره در منطقه میانی اسرائیل در تاریخ 17/4/1994 که به قتل 6 اسرائیلی و زخمی شدن 30 تن انجامید و... از کارهای این شاخه است.]
6) هنر، مثل توزیع نوارهای ودیو کاست [سرود و...] و برگزاری جشنوارههای هنری و...[13]
تشکیلات و رهبران
هدایت جنبش به عهدۀ دفتر رهبری است که به نوبۀ خود تحت نظر مجلس شورا عمل میکند و کادرهای اصلی رهبری در جنبش حماس عبارتند از:
1- دفتر سیاسی حماس که ریاست آنرا دکتر موسی ابومرزوق بعهدۀ دارد و در حال حاضر بعهده خالد مشعل است.
2- دفتر تبلیغاتی به ریاست احمد حمدان.
3- بازوی نظامی یا شاخۀ گردانهای شهید عزالدین قسام.
برجستهترین رهبران حماس
شیخاحمد یاسین [بنیانگذار حماس]، دکتر عبدالعزیز رنتسیی، دکتر ابراهیم مقاومه، شیخجمال سلیم، شیخ عبدالخالق نتشه، دکتر محمود الزهار، شیخ عبدالفتاح دخان، ابراهیم غوشه، محمد نزال، دکتر محمد صیام، خالد مشعل و مصطفی اللدادی نام دارند.[14]
شیخ احمد یاسین در 2004 پس از ادای نماز صبح هدف موشکهای بالگرد رژیم صهیونیستی قرار گرفت و اکنون اسماعیل هنیه رهبر حماس میباشد.
شیخ صلاح شحاده فرماندۀ گردانهای عزالدین در 2002، به همراه همسر وعدهای دیگر مورد هدف قرار گرفت و به شهادت رسید. مهندس اسماعیل ابوشنیب در 2003 به همراه و محافظش به شهادت رسید. ابراهیم مقادمه، در 2003 هدف موشک قرار گرفت و محمود ابوجنود در سال 2001 هدف بالگردهای اسرائیلی و در 2001 حمال منصور در دفتر کارش هدف موشک قرار گرفتند و در سال 1996م مهندس یحیی عباس، در دفتر کارش بوسیلۀ یک دستگاه تلفن همراه بمب گذاری شده به شهادت رسید... .
موانع و محدودیتها
جنبش حماس به دلیل عدم شناسایی رسمی از سوی کشورهای عربی با مشکلات فراوانی در روند فعال کردن، عمق منطقهایاش مواجه شده است.[15]
در حالیکه امروزه حماس حکومت بر نوار غزه [یا باریکه غزه پیش از 360 km مربع در جنوب غربی سرزمینهای اشغالی است و بالغ بر یک میلیون و چهارصد هزار نفر جمعیت دارد.] را با رای خواست مردم آن منطقه به عهده دارد اما از سوی رژیم صهیونیستی و حامیاناش رسمیت ندارد و تحت فشار و محاصرۀ شدید قرار دارد[12/9/1387] به طوریکه از ارسال سوخت، دارو، مواد غذایی و دیگر مایحتاج ضروری زندگی مردماین منطقه خود داری نموده و به مجموعههای کمکهای بشر دوستانه نیز اجازه ورود نمیدهد.[16]
کنترل کرانۀ باختری رود اردون [علاوه بر غزه این منطقه هم تحت حکومت فلسطینیان است.]پس از مرگ یاسر عرفات به محمود عباس منقل شد و این دو حکومت در مواردی با هم اختلاف نظر دارند از جمله در نوع و روند مذاکرات صلح و اجلاس بینالمللی و... .
بعد از انتخاب محمود عباس، ایمن طه سخنگوی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین با طرد صلاحیت محمود عباس به عنوان نمایندگی فلسطین هرگونه توافق او با رژیم صهیونیستی را مردود اعلام کرد.[17]
آمریکا برای از سرگیری کمک مالی به فلسطین! [و در واقع عدم همکاری با جنایتهای اسرائیل در مورد غزه و محاصرۀ آن و...] شروطی را تعیین نموده:
1. به رسمیت شناختن اسرائیل.
2. توقف خشونت و اعمال تروریستی و مقاومت.
3.انحلال همۀ گروههای فلسطینی مصلح، از جمله شاخۀ نظامی حماس یعنی گردانهای عزالدینقسام؛ حماس این شروط را سیاسی و برخورد آشکار با ملت فلسطین میماند.[18]
ایران و حماس
ایران از اولین کشورهائی بود که حکومت منتخب مردم غزه یعنی حماس را بر رسمیت شناخت و تجاوزات رژیم صهیونیستی به غزه و محاصرۀ آن که از اوایل دی ماه 1387ش، شروع شد را از همان ابتدا به شدت محکوم کرد. با بحرانی شدن اوضاع غزه و استقامت و مجاهدت حماس در برابر جنایتهای اسرائیلی در حق مردم غزه، جمهوری اسامی ایران حمایتهای خود را در حوزه معنوی، کمکهای مالی، رایزنیهای مختلف در سطح ریاست جمهوری، ریاست مجلس، ریاست قوۀ قضائیه، نمایندگان دولت، وزارت خارجه، سفراء و...، به منظور آگاهسازی و همراه کردن دیگر دولتها بخصوص کشورهای عربی با حماس؛ بطور جدی و مستمر صورت داده است.
مسئولین نظام جمهوری اسلامی ایران در حمایت از دولت قانونی و مردمی غزه با هم متفقالقول و همراه هستند، حضرت آیتالله خامنهای در تاریخ 27 دی ماه 1387، طی نامهای به اسماعیل هنیه رهبر حماس، این دولت مقاوم را تحسین کردند و فرمودند: صبر مجاهدان غزه پرچم عزت را بر سر امت اسلام به اهتزاز در آورده است.[19]
ایشان در نامه به اسماعیل هنیه فرمودند: شما ثابت کردید که دل سرشار از ایمان به خدا و قیامت و روح منیع و عزیز مسلمانی که ذلت و تسلیم دربارۀ ظلم و زور را برنمیتابد، آنچنان قدرتی میآفریند که حکومتهای جبار و مستکبر و ارتشهای مجهز در برابر آن ناتوان و ذلیل است.
همچنین ایشان فرمودند: "ملت ما با مردم و مجاهدان غزهاند... به شما و مبارزان غزه درود میفرستم و در کنار همۀ تلاشهائی که دولت جمهوری اسلامی ایران، در حمایت از شما وظیفۀ خود دانسته است، شب و روز هم شما را دعا میکنم و صبر و نصرت را برای شما از خداوند عزیز و قدیر مسألت میطلبم."[20]