دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

چادرنشینی یا کوچ رو Nomadism

No image
چادرنشینی یا کوچ رو Nomadism

كلمات كليدي : چادرنشيني، كوچ، كوچ افقي، كوچ عمودي، سياه چادر

نویسنده : فاطمه فريدوني

واژه Nomad به‌معنی چادرنشین است که از سده هجدهم در زبان علمی آلمانی وارد شده است اما در اصل یونانی و به‌معنی زیستن است. واژه Nemos به‌معنی مرتع گوسفند و Nomos به‌معنی نظم و قاعده و قانون به‌کار رفته است. به‌طوری که از قدمت لغت نموس پیداست در اینجا تنها در خصوص انسان‌های سرگردان و بی‌هدف بحث نشده، بلکه منظور حرکات منظم در مراتع است. این واژه از زمان قدیم در مناطق مختلف از جمله در آفریقای شمالی با نام "نومیدیز" به‌جای نماد به‌کار رفته است. در فرانسه و سایر کشورهای از نوماد معنی کولی‌ها و کارگران روزمزد روستاها را اقتباس کرده‌اند. با اینکه از نومادیزم ویژگی‌هایی از زندگی کوچ‌نشینی و شکل خاصی از اقتصاد کشاورزی استنباط می‌شود باید آن را با شکل‌های رمه‌گردانی که یکجانشین نیستند ارتباط داد و ویژگی‌های خاص این امر را روشن کرد.[1]

چادرنشینی یکی از شیوه‌های زندگی کوچ‌نشینی است که در عرف عام دو معنی از آن بر می‌آید:

- ولگردی، بی‌خانمانی منبعث از لاابالی‌گری؛

- تغییر مستمر محل اقامت که از ویژگی‌های جامعه صنعتی است.

چادرنشینی در معنای خاص به مردمی اطلاق می‌شود که احتمالاً در جریان سال از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌روند تا برای احشام خود مرتع یابند. در چادرنشینی ابتدایی گروهی بالنسبه اندک محل اقامت خود را همزمان با دگرگونی جوی و در جهت بقا تغییر می‌دهند. زمانی‌که این حرکت در سطح جغرافیا دقیقاً انتظام یابد مفهوم Transhumance که به‌معنی "کوچ" است به‌کار برده می‌شود.[2] کوچ در اصطلاح عبارت است از جابجایی مرتب دسته‌جمعی خانوارهای یک ایل با دام‌ها از محلی به محل دیگر و بالعکس.[3] کوچ اولین هماهنگی و سازش انسان با محیط طبیعی است که البته جبر محیطی در آن مسلط بوده است. در کوچ سه مساله باید مورد توجه قرار گیرد:

  1. کوچ معمولاً حرکتی دوطرفه بین دو محیط است؛
  2. کوچ نتیجه تسلط جبر طبیعی است که انسان برای فرار از آن، این پدیده را ابداع کرده است؛
  3. زمان کوچ را تغییرات محیط طبیعی تعیین می‌کند نه اختیار انسان.[4]

تاریخچه کوچ‌نشینی

در واقع درباره چگونگی پیدایش کوچ و کوچ‌نشینی و شکل‌های مختلف آن در ماقبل تاریخ مدارکی در دست نیست و فرضیه‌ها بیشتر بر مطالعات و استنباط از زندگی انسان‌ها و اقوامی مبتنی است که در مراحل اولیه تمدن در جهان زندگی می‌کردند.[5]

بعضی معتقدند که زندگی کوچ‌نشینی بین 7000 تا 8000 سال قدمت دارد.[6] تپه باستانی توله‌ای قدیمی‌ترین آثار مربوط به کوچ‌نشینان را دربر دارد که قدمت آن به بیش از 8000 سال می‌رسد. اما این بدین معنی نیست که کوچ‌نشینی در همه‌جای دنیا دارای چنین پیشینه‌ای کهن باشد. مثلا براساس پژوهش‌هایی ‌که کاسکل در مورد پیدایش کوچ‌نشینی در شبه‌جزیره عربستان انجام داده به این نتیجه رسیده که این زندگی نزدیک به 12000سال پیش یعنی پس از سقوط حکومت کشورهای عربی جنوب عربستان در این منطقه گسترش یافته است. به هر حال به نظر می‌رسد که زندگی کوچ‌نشینی در نقاط مختلف دنیا به انگیزه‌های گوناگون و در زمان‌های متفاوت پدیدار گشته است.[7]

پیدایش زندگی کوچ‌نشینی با توجه با اقتصاد دامی متاثر از شرایط طبیعی است. خشکی هوا و کمبود باران در فصل تابستان موجب خشکیدن نباتات می‌شود، از سوی دیگر گرمای شدید هوا به دام‌ها صدمه می‌زند و آن‌ها را تلف می‌کند در نتیجه حرکت دام‌ها به نقاط معتدل و سرزمین‌های کوهستانی امری ضروری به نظر می‌رسد.[8] تا هزاره چهارم قبل از میلاد قبایل کوچ‌های طولانی نداشتند ولی از این زمان به بعد کمبود باران و در نتیجه کمبود علوفه، آنان را به کوچ‌های دوردست مجبور کرد. قبایل دام‌پرور شمال آفریقا و آسیای میانه، برای اولین‌بار از دشت‌ها و جنگل‌ها به سمت مراتع کوچ کردند.[9]

کوچندگی در آغاز شکلی ساده داشت و انسان‌های ابتدایی از طریق گردآوری ریشه‌های خوراکی گیاهان و میوه‌های درختان جنگلی و شکار حیوانات وحشی زندگی می‌کردند در این مرحله از تطور فرهنگ که "دوره شکار و گردآوری خوراک" نامیده می‌شود، انسان‌ها به‌صورت گروه‌های کوچک و مرکب از چند خانواده برای تهیه غذا و شکار حیوانات از جایی به جای دیگر نقل مکان می‌کردند. در مرحله اقتصاد شبانی، با اهلی کردن حیوانات، کوچندگی انسان شکلی تازه پیدا می‌کند و از آن پس انسان‌ها برای تامین غذای دام و سازگاری با شرایط طبیعی به‌دنبال مراتع و علفزارهای سرسبز و به‌طور کلی تحت تاثیر عوامل بوم‌شناختی جابه‌جا می‌شوند.[10]

بنابر آنچه بیان کردیم می‌توان گفت کوچ‌نشینی گونه‌ای زندگی متحرک انسانی است که در آن نگهداری و پرورش دام و چهارپا و بهره‌برداری از آن‌ها اساس فعالیت اقتصادی را تشکیل می‌دهد و انسان‌ها بنا به اقتضای معیشت (دامداری) و تحت تاثیر شرایط طبیعی و جغرافیایی برای تامین غذای حیوان به دنبال منابع آب و چراگاه‌های طبیعی به‌طور دائمی یا موسمی از جایی به جای دیگر در حرکت و کوچند. از این‌رو، کوچ‌نشینی سه ویژگی اساسی دارد که آن را از انواع دیگر زندگی اجتماعی متمایز می‌کند:

  1. وابستگی انسان به حیوان
  2. استفاده از چراگاه‌های طبیعی
  3. کوچ انسان و دام به منظور بهره‌گیری از چراگاه‌های طبیعی و احتراز از سرما و گرمای شدید.[11]

تیپ‌های مختلف کوچ‌نشینی

شکل و کیفیت کوچ‌نشینی در بخش‌های مختلف جهان یکسان نیست و عوامل متعددی که اغلب منشا جغرافیایی دارند در آن دخالت می‌کنند. این عوامل عبارت‌اند از: وضعیت آب‌وهوایی منطقه، وضعیت ژئومورفولوژی منطقه، نوع مراتع، نوع دام اصلی تحول و دخالت کشاورزی در فعالیت دامداری.

  1. تیپ نومادیزم مطلق؛ این تیپ با رمه‌گردانی که یکجانشین نیستند ارتباط دارد. نخستین ویژگی نومادیزم مطلق چرای دام در مراتع طبیعی و حرکت دادن گوسفندان در فصل معین است و ویژگی دیگر آن زندگی در خانه و اتاقک‌های موقت است. این تیپ کوچ‌نشینی در مناطق آب‌وهوایی خشک و نیمه‌خشک که کشاورزی ضعیف است و یا لااقل مواد غذایی کشاورزی برای ساکنان آن منطقه کافی نیست وجود دارد.[12]
  2. تیپ نیمه‌نومادیزم (نیمه‌کوچ‌نشینی)؛ عبارت است از امتزاج و ترکیب شبانان با یکجانشینان کشاورز یا چادرنشینانی که در زمستان، چادرهای خود را با خانه‌های سنگی یا گلی عوض می‌کنند.[13]
  3. تیپ ترانسهومانس؛ نوعی اقتصاد گله‌داری نیمه‌نومادی است. این نوع اقتصاد گله‌داری همان حرکت منظم سالیانه و فصلی را دارد با این تفاوت که گله‌داران و مالکان بزرگ که در مراکز یکجانشین (اغلب در شهرها) ساکنند چوپانان را استخدام می‌کنند تا گله‌ها را به‌سوی مراتع فصلی حرکت دهند و شخصی که در واقع نماینده مالک است هزینه‌ها و غیره را محاسبه و بررسی می‌کند. هدف از ترانسهومانس تنها تهیه گوشت است یا فراورده‌های شیری، که به‌طور مسلم در راستای این اهداف، شیوه‌های نگهداری و حفاظت و تعلیف دامها برنامه‌ریزی می‌شود. تفاوت ترانسهومانس با نومادیزم مطلق وجود مناطق زراعی و یک منطقه دائمی است.[14]
  4. تیپ اقتصاد آلمی؛ نوعی معیشت روستایی با اقتصاد مسلط دامداری است. این تیپ در مناطق کوهستانی و دره‌های پر آب و علف ایجاد می‌شود و به‌دلیل همین وضعیت آب‌وهوایی، کوتاه بودن فصل گرما و نیز شیب بسیار دامنه‌ها و دره‌ها زراعت در آنجا رواج ندارد و شغل اصلی پرورش دام است در تابستان دام‌ها در دامنه‌ها و تا سرحد جنگل‌ها و برف دائمی تعلیف می‌شوند و با شروع فصل گرما گله‌ها در آغل‌های مستقر در روستا نگهداری می‌شوند. مهم‌ترین و معروف‌ترین مناطق آلمی در کوه‌های آلپ (اتریش، سویس و ایتالیای شمالی) واقع است که موقعیت مناسب برای گاوهای شیری و گوسفند فراهم ساخته است.
  5. کولی‌ها؛ امروزه این گروه‌ها در اغلب کشورهای در حواشی شهرهای بزرگ و پیشرفته به چشم می‌خورند و در زمره کوچ‌نشینان به‌شمار می‌روند زیرا:

الف) بنا به نوع معیشت و مقام اجتماعی‌شان حرکت منظم سالیانه و فصلی دارند

ب) دارای وحدت قومی و فرهنگی‌اند که آنان را از یکدیگر جدا می‌کند.

ج)کوچ و جابجایی آنان با جدول زمانی فصلی مطابق است که این جدول با وضعیت طبیعی، به‌ویژه تغییرات آب‌وهوایی محیط تنظیم می‌شود.[15]

انواع کوچ

متناسب با نوع زندگی و نوع دام‌ها و نوع تعلیف آن‌ها دو نوع کوچ تشخیص داده شده است که عبارتند از:

  1. کوچ عمودی؛ به کوچی اطلاق می‌شود که در آن جابجایی گروهی خانوارهای کوچنده به هنگام تغییر فصل از دشت به ارتفاعات و بالعکس، صورت می‌گیرد.[16] این نوع کوچ‌ها در ایل‌هایی دیده می‌شود که دام‌های آن‌ها بیشتر از نوع گوسفند است که در میان آن‌ها تعدادی بز و حتی گاو نیز دیده می‌شود.[17]

دامداران کوچ موسمی (ییلاق و قشلاق) و رفت و برگشتی دارند و نیمه‌کوچ‌نشین و به‌عبارتی دوجانشین هستند. ویژگی این نوع کوچ‌نشینی آشنایی آن‌ها با فعالیت‌های زراعی است این نوع کوچ‌نشینان اغلب در زمستان به کشت‌های زودرس می‌پردازند.[18]

  1. کوچ افقی؛ کوچ افقی مربوط به بیابان‌های خشک، هموار و بسیار وسیع است. در این سرزمین‌ها آب و علف بسیار کمیاب است و شرایط محیط تنها برای نگهداری شتر مناسب است. کوچ افقی میان قبایل شتردار در صحرای عربستان و سرزمین‌های مشابه آن دیده می‌شود. کمی آب در صحرا موجب می‌شود هر قبیله چاه آبی مخصوص به‌خود داشته باشد که استفاده از آن برای قبایل دیگر ناممکن است. گاه در مجاور این چاه نخلستانی پدید آورده‌اند.[19]

بیابان‌های صحرا دارای چنان شرایطی نیست که بتواند نیازهای کوچ‌نشینان را تامین کند بنابراین آن‌ها می‌بایست خرما و غلات خود را از واحه‌ها به‌دست آورند که در بیشتر مواقع خودشان مالک این واحه‌ها هستند.[20]

مسکن کوچ‌نشینان

چادر مسکن اصلی کوچ‌نشینان است. چادر مسکن قابل حملی است که از پوست، پارچه و یا مواد مشابه ساخته شده و روی ستون‌هایی برافراشته می‌شود که موقع حمل‌و‌نقل می‌توان آن را تاکرد. چادر از دو بخش تشکیل شده است یک بخش آن پوشش سقف و بخش دیگر ستون‌ها و تیرک‌های آن است که پوشش چادر را سرپا نگه می‌دارند.[21] پوشش سقف آن به‌طور کلی از پارچه‌ای است که از موی حیواناتی مثل بز و به‌وسیله زنان بافته می‌شود. زنان و دختران ابتدا موی بز را می‌ریسند و نخ‌های حاصله را به‌صورت تخته‌های باریک و دراز (معمولاً به طول 6 تا 12متر و عرض تقریباً 50 سانتی‌متر) می‌بافند و سپس تعدادی از این تخته‌ها را به‌هم وصل کرده سیاه‌چادر درست می‌کنند سیاه‌چادر اغلب به‌شکل مکعب مستطیل بوده و به اندازه‌های مختلف بافته می‌شود. به‌طور کلی اندازه سیاه‌چادر بستگی به موقعیت اجتماعی و ثروت خانوارها دارد.[22] ستون‌ها تیرهای بلندی هستند که به‌طور عمودی و یا اندکی مایل، در زیر چادر و در وسط آن قرار می‌گیرند و پوشش را به‌صورت برافراشته نگه می‌دارند. در انتهای فوقانی همه این ستون‌ها و یا چند عدد از آن‌ها قطعه چوبی افقی قرار می‌گیرد که تیر حمال نام دارد. سقف چادر دو شیب بزرگ دارد که که خط میانی این شیب‌ها را تیرهای حمال تشکیل می‌دهند.[23]

 

مقاله

نویسنده فاطمه فريدوني

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS