نتایج تحقیقات علمی که توسط روان شناسان انجام شده نشان میدهد که "عذرخواهی" میتواند به افزایش سطح اعتماد بین فردی منجر گردد. اعتماد، حالت ارزشمندی است که در روابط بین فردی به خصوص در روابط افراد خانواده همیشه مورد جستجو و ارزیابی قرار میگیرد.
کسی که به راحتی برای عمل اشتباهی که انجام داده عذرخواهی میکند، به طور تلویحی به دیگران نشان میدهد که مسئولیت عملی را که انجام داده پذیرفته و آن را با دلایل ساختگی توجیه نمیکند و گناه خود را به گردن این و آن یا حوادث خارج از کنترل نمیاندازد. به عبارت دیگر این بدان معنی است که با شخصی مسئولیت پذیر روبرو هستیم. انسانهای مسئولیت پذیر ارتباطات مناسب و گستردهای با دیگران دارند، دارای احساس عزت نفس بوده و در خود و دیگران احساس آرامش و اعتماد ایجاد میکنند، به خود و به دیگران احترام میگذارند، جرأتمند بوده و میتوانند احساسات بد و خوب خود را به شیوههای مناسب ابراز کنند به همین سبب میتوانند به راحتی عذرخواهی نمایند.
اولین و مهمترین امتیاز معذرت خواهی همانا مسئولیت پذیری فرد است. منظور ما از مسئولیت پذیری فقط این نیست که شخص امور محوله را به خوبی انجام دهد، بلکه معنی اساسی آن این است که شخص توان پاسخ گویی داشته باشد بدین مفهوم که قادر است پاسخ و واکنش مناسب را انتخاب کرده و دائماً شرایط و اوضاع محیطی خود را مورد ملامت قرار ندهد. اغلب از زبان افراد غیر مسئول میشنویم که میگویند: من این طور بار آمده ام، کاری از دست من بر نمیآید، نمیشود، مجبور بودم آن کار را بکنم، مجبورم کردی و....
گویی این افراد طرفدار نظریه جبرگرایی هستند که به سه شکل عنوان میشود:
جبرژنتیکی: یعنی آن چه هستم و آن چه انجام میدهم ارثی است، به عنوان مثال ممکن است در مکالمات آنان چنین عبارتی را بشنویم: "اصولاً در خانواده ما همه زود از کوره در میروند!!" یا: "من به به دائی خودم رفته ام، او هم خیلی زود جوش میآورد!!" گویی این ویژگیها و صفات به او ارث رسیده و دیگر هیچ کاری نمیتواند بکند، پس مسئولیت از گردن او ساقط میشود بنابراین نیازی به معذرت خواهی هم نیست.
جبر روانی: یعنی آن چه هستم و انجام میدهم حاصل تربیت غلط من است، مثلاً میگویند: "کسی نبوده به من یاد بدهد چگونه خوب رفتار کنم!!" یا: "ما این جوری تربیت شدیم دیگه!!!" چنین افرادی نیز خطاهای خود را به گردن والدین و مربیان خود میاندازند و مسئولیت اراده و مدیریت رفتارهای خود را نادیده میگیرند.
جبر محیطی: آن چه هستم و انجام میدهم ناشی از رفتار و عکس العمل اطرافیانم (همسرم، رئیسام، بچه هایم) یا شرایط اقتصادی است. به عبارت دیگر میخواهند بگویند شرایط محیطی پیرامون آنان باعث شده چنین خطاهایی را مرتکب شوند. به عنوان مثال ممکن است پدر تند خوبی خود نسبت به اعضای خانواده را به خستگی و استرس ناشی از مسایل کاری و مالی ارتباط دهد. او نیز مسئولیت کنترل رفتار و هیجانات خود را نادیده گرفته است.
کلام این افراد نشان میدهد که میخواهند به بهانه وراثت، شرایط روانی یا محیطی و حتی ستارگان (چون متولد فلان سال یا ماه هستم ویژگی من چنین و چنان است !) از زیر بار مسئولیت رفتارهای خود شانه خالی کنند. واضح است که این افراد نمیتوانند خالصانه و صمیمانه عذرخواهی کنند.
بنابراین برای انجام یک عذرخواهی خالصانه و صمیمانه، بهتر است قبول کنیم خود ما همیشه و در هر شرایطی مسئول رفتار و گفتارمان هستیم.
چرا عذرخواهی سخت است؟
oغرور و توهم این که معذرت خواهی، نشان از ضعف شخصیت است و موجب سرشکستگی مان میشود و این تصور غلط که نباید کم بیاورم !
oیک اجبار فکری غلط که به ما میگوید یک انسان کامل و خوب نباید هیچ گاه اشتباه کند !
oاین فکر غلط که اگر معذرت خواهی کنم حتماً طرف گستاخ و جسور خواهد شد !
oچون بزرگتر این جمع یا خانواده هستم، مایه شرمندگی و آبروریزی است اگر معذرت خواهی کنم !
oبه علت تعصب و تفکر قالبی (تفکر قالبی به نوعی از عقاید قدیمی و بدون نقد و بررسی گفته میشود که از طریق بزرگ ترها و یا خرده فرهنگهای محلی یا خانوادگی به ما میرسند. مثلاً این فکر که یک فرد بزرگتر نباید معذرت خواهی کند و فقط کوچک ترها باید معذرت خواهی کنند. یا این فکر که اهالی فلان شهر همه خسیس هستند از نمونه تفکرات قالبی هستند).
در صورتی که تحقیقات نشان داده و عقل سالم میگوید تمام این افکار نادرست است.
انگیزههای مهم برای عذرخواهی چیست؟
بازسازی یا حفظ رابطهای که در حال ویران شدن است، رایجترین انگیزه برای یک عذرخواهی به حساب میآید. فرقی نمیکند که این رابطه، چه جور رابطهای باشد. چه یک رابطه دوستانه باشد، یا رابطه با یک همکلاسی، همکار و یا اعضای خانواده، گاهی اوقات، همین که کسی را آزار میدهیم، نیرویی از درون، ما را وادار میکند که از آن شخص عذرخواهی کنیم ـ ولو این که هیچ رابطهای با او نداشته باشیم ـتنها انگیزه مان در این مواقع، از بین بردن نگرانی و رنجش آن شخص است. این انگیزه، انگیزه والایی است.
به طور کلی در روابط بین اعضای خانواده نقش معذرت خواهی بسیار پررنگ میباشد و تأثیر به سزایی در تحکیم و تلطیف عواطف جاری در فضای خانواده میگذارد. عذرخواهی صمیمانه اگر بین زوجین وجود داشته باشد در ایجاد احساس اعتماد، عشق و محبت تأثیری شگرف دارد و به این معنی است که مسئولیت رفتار اشتباه خود را به عهده میگیرم و هیچ برتری بر تو ندارم. واضح است چنین پیامی چه نقش بزرگی در ایجاد احساس اعتماد به نفس زوجین خواهد داشت و منتهی به رضایت از زندگی زناشویی خواهد شد. اما معمولاً دو دلیل دیگر هم برای معذرت خواهی وجود دارد که البته شأن و منزلت انگیزههای قبلی را ندارند.
یکی، تخفیف در مجازات است و دیگری، رهایی از عذاب وجدان. خیلیها هستند که معذرت خواهی میکنند فقط برای فرار از تنبیه، مثلا قاتلی را در نظر بگیرید که از قاضی یا از خانواده مقتول معذرت خواهی میکند، فقط برای این که در مجازات او تخفیف قائل شوند و....
به هر حال فارغ از این که انگیزه و علت عذرخواهی چه باشد، آن چیزی که باعث میشود یک معذرت خواهی تأثیر کند،جابه جا شدن احساس شرم و احساس قدرت بین طرفین معذرت خواهی است. ما با عذرخواهی، شرمی را که در وجود یک شخص دیگر تزریق کرده بودیم، از او میگیریم و آن شرم را به خودمان برمی گردانیم. در عوض، به کسی که مورد رنجش و آزارمان قرار گرفته بود، این قدرت را میدهیم که ما را ببخشد یا نبخشد.
عذرخواهی مناسب چیست و چگونه انجام میشود؟
عذرخواهی، در واقع جبران یک خسارت روحی، جسمی یا مالی است. برای این جبران، لازم است که معذرت خواهی کننده، احساس شرمندگیاش را به زبان بیاورد. در عذرخواهی، اگر چه کلمات خیلی مهم اند، اما معمولاً کفایت نمیکنند. بیان صریح این که: "به من بگو چه کار کنم تا از من بگذری و مراببخشی؟" در خیلی از موارد لازم است. گاهی از اوقات ممکن است جبران خسارتهای مالی که به شخصی وارد آورده اید، ضرورت پیدا کند. مثلاً ظروفی را در عصبانیت شکسته اید یا... البته در بیان چنین کلماتی هم باید خیلی احتیاط کنید تا به فرد مقابل تان برنخورد: "به من اجازه بده این خسارت را جبران کنم." "می خواهم این احساس شرم لعنتی، دست از سرم بردارد." تهیه یک هدیه مناسب هم تأثیر یک عذرخواهی شفاهی را چند برابر میکند.
عذرخواهی، خیلی بزرگتر از آن چیزی است که اغلب مان فکر میکنیم. حفظ حرمت اشخاص و حفظ حرمت خودمان به جای خود ؛ اما باید قبول کرد که عذرخواهی میتواند از ارزشهای انسانی هم پاسداری کند. چه بین دو نفر، چه بین چندین نفر، چه بین اعضای خانواده و چه بین دولتها و ملت ها.
معذرت خواهی در عمل آن قدرها هم که فکر میکنیم، ساده نیست. عذرخواهی صحیح، راه و رسم خودش را دارد. یعنی اجزای مشخصی دارد که اگر حق هر یک از این اجزا به درستی ادا نشود، احتمال شکست خوردن و پذیرفته نشدن معذرت خواهی ما کم نیست. اول از همه باید در درون خودمان بپذیریم که اشتباه کردهایم و مسؤولیت اشتباه مان را قبول کنیم. اما پس از این نکته ذهنی، نکات عینی دیگری هم هستند که به کار بستن شان، تأثیر عذرخواهی را دو چندان میکند.
در معذرت خواهی باید از اشتباه مان اسم ببریم. مثلاً چنین کلماتی برای یک عذرخواهی مناسب نیستند: "اگر باعث آزارتان شده ام، ببخشید"... "اگر به دلیلی از دست من دلخور شده ای، معذرت میخواهم"... بهتر است که اشتباه تان را هم ذکر کنید. مثلاً بگویید: "من واقعاً اشتباه کردم که پشت سرت حرف زدم. مرا ببخش...."
اشاره به این که ما خودمان هم متوجه شدهایم عملی که از ما سر زده، اشتباه بوده و باعث دلخوری فرد مقابل مان شده، مهم است. مثلاً: من میدانم که خندیدنم در کلاس، باعث دلخوری ات شد. به همین خاطر، با تمام وجودم از تو معذرت میخواهم، مرا ببخش....
عنصر دیگری که یک عذرخواهی را موثر میکند، توضیح این مطلب است که چرا و چگونه، این رنجش خاطر به وجود آمده است. نباید بگذاریم ابهامات ذهنی فردی که از ما رنجیده است، سرجایش باقی بماند. یک توضیح خوب و صادقانه میتواند خیلی از این ابهامات ذهنی را رفع و رجوع کند. مثلاً ممکن است توضیحات تان چیزهایی از این قبیل باشد: خسته بودم، حالم خوب نبود، ذهنم به بیماری مادرم مشغول بود، حواسم نبود و... قول میدهم که چنین اتفاقی دیگر تکرار نشود.
بخش مهمی از توضیح ما باید به همین نکته اشاره کند که آن چه مرتکب شده ایم، عمدی نبوده و قصد توهین و بیاحترامی نداشته ایم. این اشاره، به شخصی که از ما رنجیده، اجازه میدهد که دیگر در مقابل ما احساس راحتی کند و در برابرمان موضع خصمانه نگیرد.
یک معذرت خواهی خوب، هم چنین باید صادقانه و صمیمانه مطرح شود تا زمانی که ما به شرم و احساس گناه و پشیمانی خودمان اعتراف نکرده ایم، معمولاً طرف مقابل متوجه نمیشود که آیا ما از عمل مان واقعاً پشیمانیم یا نه. حس نگرانی و شرمندگی ما به هنگام عذرخواهی، به فرد مقابل میفهماند که ما نگرانیم از این که مبادا رابطه دو طرفه مان به هم بریزد. این اظهار شرمندگی، در واقع، یک احترام مضاعف به شخصی است که از ما رنجیده است.
البته زمان هم عنصر مهمی به شمار میآید. کی عذرخواهی کنیم؟ برای یک رنجش ساده، مثلاً وقتی که حرف کسی را قطع میکنیم و اصطلاحاً وسط حرفش میپریم، اگر بلافاصله عذرخواهی نکنیم، ممکن است دیگر دیر شود و عذرخواهی مان تأثیرش را از دست بدهد. برای یک دلخوری شدید، مثلاً بابت این که یک نفر را در جمع تحقیر کرده ایم، بلافاصله عذرخواهی کردن، صورت خوشی ندارد. حتی کار را بدتر میکند. چون حواس همه جمع، روی آن موضوع متمرکز میشود و دلگیری فرد را از ما بیشتر میکند. برای عذرخواهی در چنین مواردی، باید سنجیدهتر و حساب شدهتر اقدام کنیم.
هنگام عذرخواهی به نکات زیر توجه داشته باشیم:
oگذشته را یادآوری نکنیم: به چیزی که اکنون در حال روی دادن است توجه کنیم.
oبه همسر یا فرزندمان بگوییم که دشمن او نیستیم؛ اگر به آرامی در مورد موضوعی توضیح میدهیم و فرزندتان به یک باره صدایش را بالا برده و از کوره در میرود کافی است به طرفش رفته و او را نوازش کنید دست خود را به آرامی در دستش قرار دهیم تا بفهمد که این مجادله بیاهمیت است.
oمشکلترین کلمه را به زبان بیاوریم: یک عذرخواهی واقعی میتواند یکی از دشوارترین پیشنهاداتی باشد که ما ارائه میدهیم ! برخلاف تصور عموم همه افراد قادر به زبان آوردن این کلمه بوده و تا به حال هیچ کس بعد از گفتن آن دچار خطر جدی نشده است.
oجملهای دلپذیر به او بگوییم: گاهی اوقات فراموش کردن حرفهای آزار دهنده کسی که دوستش داریم مشکل به نظر میرسد اما اگر چیزی قابل تعریف را با آن بیامیزیم رو به رو شدن با مسائل بسیار آسانتر خواهد شد.
oبگوییم که دوستش داریم: هنگامی که میخواهیم به حالت آشتی و صلح برگردیم به همسر یا فرزندان بگوییم که دوستشان داریم. اطمینان دادن در مورد این موضوع که احساس ما نسبت به همسر و یا فرزندمان هیچ گاه و تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد، بسیار خوب است.
* ناهید نقیب امینی
* کسی که برای عمل اشتباهش عذرخواهی میکند به دیگران میفهماند که مسئولیت عملی را که انجام داده میپذیرد و آنرا با دلایل ساختگی توجیه نمیکند و گناه خود را به گردن این و آن ویا حوادث نمیاندازد
* عذرخواهی صمیمانه تأثیر بسزایی در تحکیم و تلطیف روابط و عواطف دارد و باعث ایجاد حس اعتماد و محبت میشود