7 اسفند 1396, 10:33
توسعه، پدیدهای است که در طول چند دهه گذشته، ذهن اندیشمندان و محققان را به شدت به خود مشغول داشته است. علاوه بر این در بسیاری از کشورهایی که ما امروزه آنها را با نام توسعه نیافته و یا در حال توسعه و هر اسم دیگری مینامیم، دولتمردان و حکام به طریقی خواستهاند وانمود کنند که سعی دارند جامعه و کشور خود را در مسیر توسعه، راهبر شوند. به محض سخن گفتن از توسعه، اولین چیزی که به ذهن خطور میکند معمولا جنبههای اقتصادی این پدیده است. البته پر واضح است که تفاوت بین جوامع توسعه نیافته و پیشرفته به مراتب از محدوده شاخصهای اقتصادی فراتر میرود زیرا جامعه بشری دارای جنبهها و ابعاد گوناگونی است که در مسیر توسعه ضرورتا تحول و تطور مییابند. به طور کلی منظور از توسعه، مجموعه تغییر و تحولاتی است که به طور کلی، تمام سطوح جامعه را در بر میگیرد و روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را به نحوی تغییر میدهد که جامعه بتواند به نحو مطلوبی پاسخگوی نیازهای افراد خود باشد تا در نتیجه آن، پدیدههایی همچون فقر، بیکاری، بیسوادی، مفاسد اجتماعی، بیثباتی و بیخانمانی و... به حداقل خود برسد و افراد جامعه به حداقلی از رفاه و سطح زندگی لازم برای زیستن در آرامش و آسایش نسبی برای رسیدن به کمالات و فضایل انسانی دست یابند. یکی از مسائلی که به عنوان یکی از بنیانهای توسعه مطرح میشود فرهنگ توسعه است. عدهای از صاحب نظران انسان شناسی معتقدند که باید فرهنگ همواره به عنوان عامل آرمانی و پیشرو در حرکت تکاملی انسان ، نقش اساسی را به عهده داشته باشد. کلمه فرهنگ و مترادفهای آن در لغت و ادبیات تمام اقوام و ملل متمدن وجود داشته است و با بررسی این تعاریف میتوان نشان داد که مسئله تکامل انسانی در تمامی این تعاریف مد نظر بوده است. از دید یونسکو فرهنگ کلیت تامی از ویژگیهای معنوی، مادی، فکری و احساسی است که یک گروه اجتماعی را مشخص میکند. فرهنگ نه تنها هنر و ادبیات را در بر میگیرد بلکه شامل آیینهای زندگی، حقوق اساسی نوع بشر، نظامهای ارزشی، سنتی و باورها است. فرهنگ در زندگی انسان و جوامع انسانی نقش بسیار مهمی را بر عهده دارد. در بسیاری مواقع فرهنگ مسیر حرکت جامعه را مشخص میکند. در امر توسعه، فرهنگ نیز نقش بسیار مهم و اساسی را ایفا میکند. میدانیم که هر توسعهای مستلزم تغییر است و توسعه بدون تغییرات عمیقی که در ساختارهای اجتماعی - فرهنگی به وجود میآورد، عملی نخواهد شد. نیروی محرک اصلی این تغییرات، همان فرهنگ جامعه میباشد. فرهنگ جامعه است که تعیین میکند که آیا باید جامعه در جهت کمال مطلوب حرکت کند و یا حالت رکود و سکون را به خود بگیرد. فرهنگ در بعد معنوی آن به طور کلی نشان دهنده جهان بینی و نوع دید افراد جامعه میباشد. پس میتوان به این نتیجه رسید که در فرایند حرکت به سوی توسعه باید فرهنگ توسعه مطلوب را نیز به دست آورد. البته فرهنگ توسعه نیز مثل خود مقوله فرهنگ تا حدود زیادی مختص هر جامعهای میباشد ولی با این حال میتوان به طور کلی خصوصیات فرهنگ توسعه را برشمرد. فرهنگ یعنی نوع دید و نگرش کلی جامعه از انسان، جهان و طبیعت، خصوصیات اجتماعی و فکری افراد جامعه و سنن و آداب زندگی جمعی؛ فرهنگ توسعه نیز چیزی خارج از فرهنگ جامعه نیست بلکه مشخصهها و عناصری از فرهنگ کلی جامعه میباشد که امکان پیشروی و تغییر و تحول مطلوب را به جامعه میدهد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان