دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فعالیت های سیاسی آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی

No image
فعالیت های سیاسی آیت الله عبدالرحیم ربانی شیرازی

حزب برادران

در آن سالها آیت الله سید نورالدین حسینى - براى مقابله با تجاوزات استعمارگران خارجى و عمّال داخلى آنها به حریم اسلام و روحانیت - حزبى به نام «حزب برادران» تأسیس کرده بود. این حزب مرکز تجمّع کسانى بود که نمى خواستند از کنار جریانات ضد اسلامى ـ ملى آن روزها، بى تفاوت بگذرند. عبدالرحیم که از قبل بنیانگذار این حزب را مى شناخت و بارها از مجلس وعظ و دانش او بهره مند شده بود به عضویت حزب برادران درآمد و فعالیتهاى سیاسى خود را رسماً شروع کرد.

طرح پیشنهاد اتحاد مراجع

پس از رحلت حضرت آیت الله العظمى بروجردى در سال 1340 شمسى رژیم شاهنشاهى براى اینکه همیـشه خـود را از نقـش احیاءگرانه روحانیت راحت کند فوراً دسـت به کار شد و در اولین گام با ارسال تـلگراف تسلیتى به محضر آیت الله العظمى حکیم که در نجف اقامت داشت، سعى کرد که تشکیلات مرکزى روحانیت را به خـارج از ایران انتقال دهد.

آیت الله ربّانى از توطئه شاه با خبر شد و احساس خطر کرد. درس و بحث و تألیف و تحقیق را کنارى نهاد و قدم به میدان مبارزه سیاسى گذاشت. احساس مرحوم ربّانى این بود که شرط اصلى رویارویى با دشمن در درجه اول برخوردارى از یک تشکیلات قوى و منسجمى است که در رأس آن کسى باشد که در عین اینکه از لحاظ صلاحیت هاى علمى مورد تأیید علماء و بزرگان حوزه باشد، داراى دیدى دشمن شناس و دلى پرجرأت و معتقد به مبارزه با انحرافات و کژى ها باشد و بخوبى بتواند از عهده رهبرى دفاع از اسلام برآید. وى در این باره مى گوید:

«چون خبر داشتم که شاه اقدامات ضد اسلامى خود را با وفات آیت الله بروجردى شروع مى کند لذا پس از وفات ایشان مدرسین را دعوت کردم در منزل آقاى حرم پناهى و چند جاى دیگر و پیشنهاد انتخاب مرجع واحد را مطرح کردم و در مقام نظرخواهى پیشنهاد مرجعیت آقاى خمینى را دادم. در آن جلسه این مطلب به ذائقه خیلى ها خوش نیامد و قبول ننمودند.»([1])

کادرسازى

آیت الله ربّانى از سال 1349 ش با مطرح شدن حکومت اسلامى از ناحیه امام خمینى(ره) در صدد برآمد تا با سازماندهى روحانیون انقلابى و فرستادن آنها به نقاط مختلف کشور به پرورش کادرهاى لازم براى شرکت در یک قیام همگانى و به دست گرفتن پستهاى کلیدى در حکومت آینده بپردازد. طولى نکشید که ثمره این فعالیتهاى فرهنگى - سیاسى به صورت هیئت ها، جمعیت ها، جلسات، انجمن هاى مختلف اسلامى در سراسر کشور ظاهر شد و حتى برخى از آنها، براى تشکیل حکومت اسلامى دست به اسلحه بردند و با زبان گلوله با رژیم شاه سخن گفتند.

گروه انقلابى ابوذر

یکى از گروههاى فعالى که با آیت الله ربّانى در تماس مستقیم بودند و پایگاه مرکزى آنها در شهر نهاوند قرار داشت گروه ابوذر بود. افراد این گروه فعالیتهاى - سیاسى انقلابى خود را تا جایى پیش بردند که در شهر قم - در حین خلع سلاح مأمور شهربانى - که منجر به درگیرى شد اعضاى اصلى گروه دستگیر و هر شش نفر به اعدام محکوم و حکم صادره در 30/11/1352 به اجرا در آمد.

دستگیرى آیت الله ربّانى

در رابطه با گروه ابوذر و دستگیرى کادر مرکزى آن منزل آیت الله ربّانى در قم به محاصره ساواک قم درآمد و سپس به داخل خانه ایشان هجوم بردند و او را با خشونت تمام دستگیر و در حضور همسر و فرزندانش او را زیر ضربات مشت و لگد و قنداق تفنگ و... به شهربانى بردند.

پس از انتقال وى به شهربانى، مأموران تا ساعت دو بعد از نیمه شب تمامى خانه را زیر و رو کردند و چون مدرکى دالّ بر همکارى ایشان با گروه ابوذر نیافتند به ناچار به ضبط کتابهایشان پرداختند و همه آنها را به ساواک انتقال دادند.

آیت الله ربّانى در خصوص برخورد مأموران ساواک دراولین لحظات دستگیریش مى گوید:

«حدود دو ساعت با انواع مختلف مرا شکنجه مى کردند. اول با شلاق، گاهى با باطوم برقى زمانى با سیگار... اما من استقامت کردم. وقتى دیدم دست از شکنجه بر نمى دارند، پیش خود گفتم خود را به بیهوشى مى زنم شاید مؤثر باشد. خود را به بیهوشى زدم هر چه شلاق زدند تکان نخوردم. با باطوم برقى از بالا تا پایین بدنم کشیدند و من حرکت نکردم. خودم هم تعجب مى کردم که چطور توانستم از هر گونه حرکتى خوددارى کنم... چون دیدند فایده ندارد، یک لیوان آب به صورتم پاشیدند، تکان خوردم فهمیدند که به هوش آمده ام دوباره شروع کردند به شکنجه و من همچنان خداوند را در نظر گرفتم و مطمئن بودم که به من کمک خواهد کرد. براى اینکه ما براى او حرکت کرده بودیم و در آن لحظات با تمام وجود یارى خداوند را احساس مى کردم. حدود یک ساعت دیگر به شکنجه ادامه دادند که بار دیگر تصمیم گرفتم خودم را به بیهوشى بزنم و در مقابل هیچ چیز، عکس العمل نشان ندهم همین کار را هم کردم و هر چند انواع شکنجه ها را بر روى من امتحان کردند، تکان نخوردم تا بالاخره دست برداشتند و گفتند ببریدش بیمارستان، بى هوش است»([2])

تبعید یا زندان؟

ساواک قم پس از مدتى که نتوانستند هیچگونه اعترافى از آیت الله ربّانى بگیرد و یا به مدرکى دست پیدا کند. وى را به زندان قصر تهران منتقل و به سه سال و یک ماه حبس محکوم ساخت با اینکه ابتداء قرار بود به همین مدت به شهرستان چابهار تبعید گردد.

ربّانى شیرازى و قانون اساسى

تسلط آیت الله ربّانى بر فقه شیعه و قانون اساسى که خود یکى از 6 فقیه شوراى نگهبان و یکى از نمایندگان مؤثر مجلس خبرگان تهیه و تدوین قانون اساسى بود که توانست بسیارى از منویّات خود را به صورت قانون جلوه گر سازد که از جمله آنها رد قانون ملى کردن تجارت خارجى و همچنین رد بند چهارم (بند جیم) قانون اصلاحات ارضى و زمین هاى شهرى بود.

منبع:فرهیختگان تمدن شیعه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS