دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

فلسفه برای کودکان Philosophy for children p4c

No image
فلسفه برای کودکان Philosophy for children p4c

كلمات كليدي : فلسفه براي كودكان، تفكر انتقادي، استدلال، خلاقيت، داوري

نویسنده : پرستو مصباحي جمشيد

امروزه توجه به موضوع تعلیم و تربیت بیش از گذشته مورد توجه متفکران قرارگرفته است. آن‌ها به دنبال راه‌هایی برای ایجاد و توسعه آموزش ثمربخش هستند. از آنجا که کودکان به طور طبیعی آمادگی زیادی برای یادگیری داشته و از طرفی رشد تفکر منطقی در آنها ضروری است، ارائه الگوی آموزشی صحیح برای ایجاد توانایی تشخیص و داوری در آنها با تاکید بیشتری قابل پی‌گیری است.

فلسفه برای کودکان تلاشی است برای توسعه فلسفه با این هدف که استدلال و داوری منطقی در قالب فلسفه به کودکان آموخته شود. این برنامه درصدد پرورش تفکر انتقادی، تقویت قدرت استدلال، داوری، کمک به رشد مهارت‌های مربوط به تفکر سالم در کودکان و نوجوانان و برانگیختن سطوح بالای تفکر در کندوکاو مشترک میان اعضای گروه است. عموماً تعریف این برنامه با ارائه هدف آن همراه است؛ به همین دلیل به‌کارگیری تفکر و جستجوی معنا و کاربرد حقیقی امور در موقعیت‌های تجربی، استدلالی و منطقی کردن اندیشه‌ها، احترام به افکار دیگران و برقراری رابطه سالم فکری از طریق گفتگو و مباحثه با دیگران به منظور کشف حقیقت، استقلال فکری و ایجاد خودباوری در کودک، آموزش و تقویت مهارتهای شناختی، تحکیم پایه‌های اخلاقی و چالش درباره لزوم اخلاق، افزایش ظرفیت افراد در مواجهه با افکار و موقعیت‌های متعارض، قضاوت بر اساس ملاکهای تعیین شده و پایبندی به ملاک‌ها جزء اهداف برنامه فلسفه برای کودکان به‌شمار می‌آید. فلسفه برای کودکان با تأکید بر ایجاد و افزایش این مهارت‌ها در کودکان و نوجوانان در پی تربیت افرادی با قدرت تحلیل معقول است. برخی معتقدند که اجرای این برنامه در سیستم آموزشی کودکان و نوجوانان در جهت تحقق سه مفهوم اساسی است و آن خود اصلاح‌گری، حساسیت معقول نسبت به زمینه و داوری بر پایة اعتماد بر ملاکهای عینی است[1].

یکی از مهارت‌هایی که برنامه فلسفه برای کودکان به دنبال ایجاد و تقویت آن است رهایی افراد از قضاوت‌هایی است که عموماً برخواسته از ذهنیات و تعصبات است. برای خلاصی از این وضعیت باید به فطرت رجوع کرد. در اینجا مقصود آن فطرت پاکی است که آغشته به پیش داوری‌ها نیست و می‌تواند امکان آموختن حقایق زندگی را بر اساس ملاک‌های عقلانی ایجاد ‌کند. تمایل افراد به خوش قولی، راست‌گویی وصداقت، کمک کردن و محبّت داشتن نسبت به دیگران از فطرت سرچشمه می‌گیرد. فطرت پاک، کودک را وا می‌دارد از چیستی و حقیقت امور بپرسد. ذهن او از پیش‌پنداشته‌هایی که دکارت به آن اشاره می‌کند و آنها را مانع تفکر صحیح و بدون شایبه می‌داند، خالی است و تا زمانی که به پیش پنداشته‌های غلط آلوده نشده می‌توان آن را پرورش داد تا سالم بار آید. در بسیاری از مواقع دانسته‌های غلط ما اجازه آزاد اندیشی به ما نمی‌دهند آنها به قول بیکن همچون بتی ما را در برگرفته و اسیر خود می‌کنند. فلسفه برای کودکان تلاش می‌کند ارتباط ما با محیط و افراد مختلف، از آغاز شکل‌گیری‌اش از پیش‌داوری‌های غلط به دور باشد.

تاریخچه

فلسفه برای کودکان نخستین بار در سال 1969 توسط فیلسوف آمریکایی متیو لیپمن مطرح شد و پس از آن این برنامه در روایت‌های نسبتاً مشابه توسط کسان دیگر نیز مطرح شد. هم اکنون رایج‌ترین روی آورد در فلسفه برای کودکان، رهیافت لیپمن است.[2] لیپمن کسی بود که جای خالی قدرت استدلال و تفکر خلاق را در شاگردان خود به خوبی احساس کرد و به این نتیجه رسید که این مشکل ریشه در دوران کودکی دارد[3]؛ یعنی آموزش‌های دوران کودکی و محتوای کتاب‌های درسی به گونه‌ای‌ هستند که منجر به خلاقیت نمی‌شوند و امکان نوآوری و تجارب تازه را از آن‌ها می‌گیرند. در واقع روش سنتی که بر پایه حفظ مطالب و برهم انباشتن اطلاعات است قادر نیست افرادی با مهارت‌های فردی و جمعی که توان حل مسائل خود را داشته باشند، تربیت کند. لیپمن معتقد است در سیستم آموزشی که بر جنبه اندیشه‌ورزی تأکید نمی‌شود خصیصۀ ذاتی کنجکاوی در کودک، به تدریج کاهش یافته و او به فردی منفعل تبدیل می‌شود[4]. برای رفع این آسیب از برنامه آموزشی لیپمن فعالیت خود را در این زمینه آغاز کرد تا با ارائه روش تازه در تعلیم و تربیت کودکان، بتواند افرادی مستقل، دارای قدرت تشخیص و جستجوگر بار آورد. در این میان افراد دیگری چون آن مارگارت شارپ، فیلیپ‌کم، برنی‌فیه، پریسپرسن، راجرساتکلیف، گیلبرت بورگ، مایکل سسویل و لریسار تیونسکی با لیپمن همراه شدند. پرداختن به موضوع فلسفه برای کودکان به جهت اهمیت اساسی که تعلیم و تربیت کودکان و به تبع آن رشد فکری جامعه در بر دارد، مورد توجه متفکران بسیاری قرار گرفته است. ضمن اینکه این توجه وامدار تلاش فکری متفکران گذشته نیز بوده که لیپمن به آن‌ها اشاره کرده است[5]. متفکرانی چون جان دیویی، باکر، لئوویتسکی، ژان پیاژه، گیلبرت رایل، لویدوگ ویتگنشتاین و جرج هربرت مید با نظراتی که درباره نحوه آموزش کودکان داشتند در روند فلسفه برای کودکان مؤثر بوده‌اند.

به طور کلی در حال حاضر دو رویکرد به برنامه فلسفه برای کودکان وجود دارد که در یکی بر روش و در دیگری بر محتوا تأکید می‌شود. رویکردی که لیپمن، شارپ، کیچ نر و جسپرسن در پیش گرفته‌اند با تمرکزی که بر مهارت آزاد اندیشی و تفکر خلاق دارد، بیشتر روش محور است تا محتوا محور. یعنی بر اندیشه درباره تفکر تصریح می‌شود. فلسفه در این کاربرد نه دانش، بلکه مهارت است: مهارت تفکر منطقی، تحلیلی، اثربخش، نقادانه و خلاق. در روی آورد لیپمن فلسفه برای کودکان باین معنا، فلسفه است[6]. کتاب دنیای سوفی نمونه‌ای از یک اثر داستانی-فلسفی محتوا محور است که هدف آن پرورش فیلسوفان جوان است.

ماهیت فلسفی «فلسفه برای کودکان»

تلاش برنامه‌ریزان «فلسفه برای کودکان» وارد کردن فلسفه به عرصه‌های مختلف زندگی انسان و درک و تجربه کاربرد آن در مسایل مختلف زندگی، همچنین تبیین چگونگی فرآیند اندیشیدن و خصایص آن نزد کودکان است؛ زیرا کودکی بهترین سن برای ایجاد مهارت تفکر تحلیلی و خلاق است.

ارتباط کودک با فلسفه به دلیل اینکه با مفاهیم ساده شروع می‌شود و به مسایل مهم‌تر می‌رسد باعث می‌شود فرد رابطه فلسفه را با تمام جنبه‌های زندگیش دانسته و یاد بگیرد چطور با تفکر سالم و منطقی مسایل خود و جامعه‌اش را برطرف کند. یکی از مهم‌ترین کاربردهای فلسفه برای کودکان تقویت قدرت خلاقیت است؛ یعنی کودک یاد می‌گیرد چطور خود را در موقعیت‌های جدید قرار داده و راه حل تازه پیدا کند. البته این رویکرد به برنامه‌های آموزشی و تربیتی که آیا کودکان در خلال یادگیری باید فقط به شناسایی مسایل خود بپردازند- آن‌طور که ماهیت گرایان مطرح می‌کنند- یا حل آن‌ها هم در حیطه مسایلی است که کودک باید از راه آموزش و پرورش رسمی یا غیررسمی دریافت کند، دیدگاهی که معتقدان به بازسازی اجتماعی به آن پرداختند، موضوعی نیست که برای اولین بار در نهضت فلسفه برای کودکان طرح شده باشد، بلکه قبل از آن هم مورد بحث بوده است.

لیپمن دلایلی را برای «فلسفه» بودن برنامه ابداعی‌اش می‌آورد؛ از نظر او موضوعات مورد بحث در برنامة فلسفه برای کودکان از همان مفاهیمی گرفته شده است که فلاسفه با آن درگیرند مانند بحث درباره ماهیت قانون، حقیقت، عدالت، خیر، مرگ، دوستی، زیبایی و ... پیداست که به دلیل داشتن محتوای فلسفی ، هویتی متفاوت از منطق و روانشناسی دارد؛ به همین دلیل شایسته نام فلسفه است. [7]در این الگو یک فعالیت منسجم فکری درباره ماهیت تفکر صورت می‌گیرد و مسلم است که این بحث در هیچ علمی جز فلسفه جای ندارد. کودکان در این گفتگوها بطور خودکار یاد می‌گیرند که چگونه بین استدلال‌های معتبر و غیر معتبر (منطق) و بین نظریه‌های شناختی تأییدشده و ردشده (معرفت شناسی) و بین شکل‌های مورد قبول و غیرقابل قبول قضاوت اخلاقی (اخلاق)، ملاک‌ها و موازینی بیابند. آنچه فلسفه برای کودکان نامیده می‌شود تلاشی است برای بسط فلسفه با این هدف که بتوان آنرا مانند نوعی آموزش به‌کار برد. این فلسفه، آموزشی است که از فلسفه برای واداشتن ذهن کودک به کوشش در جهت پاسخگویی به نیاز و اشتیاقی که به معنا دارد بهره می‌برد.[8]

از نظر فی نک چیارو ماهیت فلسفه بر حسب مفاهیمی تبیین می‌شود که کودک هم با آنها سروکار دارد، پس فعالیت او به درستی فلسفه نامیده می‌شود؛ آن مفاهیم عبارتند از: محتوای آزاد، عقلانیت، خردمندی، عملیاتی، کلیت و ساختار انتقادی.[9] به عبارت دیگر می‌توان گفت فلسفه به دلیل داشتن خصایصی چون تمایل در ترتیبدهی، تبادل ابزار و چارچوب‌بندی عقاید و باورها، برنامه فلسفه برای کودکان را در درون خود می‌گنجاند.[10]

به عبارتی می‌توان گفت فلسفه برای کودکان با حوزه‌های مختلفی از دانش مرتبط بوده و با قرائت جدید خود از نحوه تعلیم و تربیت، می‌تواند با آن‌ها همراه شود اما همچنان ماهیت فلسفی خود را حفظ ‌کند. در عین حال برنامه فلسفه برای کودکان با تأکیدی که بر روش دارد، همچنین زمانی را که برای شروع تفکر منطقی پیشنهاد می‌دهد و با خصایص برجسته‌ای چون تأکید بر تفکر نقاد، خلاق، مسئولانه و مراقبتی، با فلسفه در معنای سنتی آن متفاوت است. در این برنامه دانش‌آموزان بر سر موضوعات مختلف تحقیق و پژوهش کرده و با هم به مباحثه می‌پردازند و نتایج بحثشان را نه از عقاید دیگران، بلکه از روند طبیعی مباحث خود بیرون می‌کشند. آن‌ها به صورت فعال در یافتن پاسخ‌های خود و کسب مهارت‌های مربوط به مقایسه، تحلیل، ارائه فرضیه و آزمایش کردن تلاش می‌کنند. فیلیپ کم نویسنده کتاب داستان‌های فکری، مهارت‌های دوازده‌گانه را که در خلال آموزش‌ باید در کودک تقویت شود این‌گونه فهرست می‌کند: سوال کردن، شفاف سازی و بیان مجدد، انسجام، ارائه و درخواست دلیل، تعیین و استفاده از ملاک، بررسی احتمالات، توجه به نظرات دیگران، تمایز قائل شدن، آشکار کردن مفروضات، آگاهی از کاربرد، به خودتصحیحی پرداختن، حفظ ارتباط مطالب.[11]

یکی دیگر از ویژگی‌های برنامه فلسفه برای کودکان ایجاد «تفکر جمعی» است. در این روشِ تفکر، افراد داشته‌های ذهنی خود را بیرون ریخته، با افکار دیگران آشنا می‌شوند، قدرت انتقادپذیری و خصیصه مهم شنیدن در آن‌ها تقویت می‌شود. به بیان پریسپرسن ما باید از طریق دادن کلمات و جمله‌ها، با عمیق گوش کردن به آن‌ها و با منعکس کردن ایده‌هایشان به کودکان بیاموزیم که چگونه در سطوح بالاتر (بنابه نظریه‌‌ی بلوم سطوح بالاتر تفکر مانند تفکر نقاد و خلاق) فکر کنند.[12]

روش اجرای برنامه فلسفه برای کودکان

برنامه‌ای که متیو لیپمن برای فلسفه برای کودکان طراحی می‌کند در واقع جنبش و نهضتی در سیستم آموزش و پرورش کودکان است که در عین بهره‌مندی از نظرات متفکران تعلیم و تربیت، تا حدودی در روش با آن‌ها متفاوت است. این برنامه‌ به عنوان آخرین دستاورد پارادایم تأملى، شامل چند عنصر جدید یا تغییریافته است که عبارت‌اند از: «حلقه‌ى کندوکاو»، «کتاب‌هاى درسى داستانى» و «معلمانِ تغییر نقش داده».[13]

برنامه فلسفه برای کودکان روش گفت و شنود سقراطی را بکار می‌گیرد و با تشکیل حلقه کندوکاو، کودکان را به مباحثات گروهی فرا می‌خواند. ویژگى‌هاى حلقه‌هاى کندوکاو عبارت‌اند از: تأمل و تعمّق غیرخصمانه، شناخت‌هاى مشترک، ایجاد و بالا بردن سواد، فرهنگ و تخیّل فلسفى، تقویت توانایى مطالعه و درک عمیق متون بر اساس دیالوگ و گفت‌وگو و لذت بردن از آنها.[14]

مقوم اصلی برنامه لیپمن تبدیل دانش آموزان به کاوش‌گران ماهر و جوان است. مراد از کاوش‌گر بودن، جستجوگر فعال و پرسش‌گر مُصّر بودن، هوشیاری دایمی برای مشاهدة ارتباطات و اختلافات، آمادگی همیشگی برای مقایسه، مقابله و تحلیل فرضیه‌ها، تجربه مشاهده، سنجش و امتحان است.[15]

داستان ابزار مهمی برای اجرای برنامه فلسفه برای کودکان است؛ زیرا به گونه‌ای است که غنای فلسفیِ محتوای مدّنظر را به خوبی در خود جا داده و برای کودکان جذاب است. اگان یکی از داستان نویسان معاصر معتقد است: «داستان‌ها یک ویژگی مهم دارند که زندگی و تاریخ، آن ویژگی را ندارد؛ و آن اینست که داستان‌ها ابتدا و انتها دارند و بنابراین مفاهیم رویدادها را جا می‌اندازند.[16] نویسندگان کتابهای فلسفه برای کودکان معمولا از داستان‌هایی استفاده می‌کنند که محتوای برانگیزاننده‌ای دارند و فرد را به تفکر و پرسیدن سوال وادار می‌کنند. در کنار آن از تصاویر مختلف، فیلم، نقاشی، شعر و... که تاکنون به عنوان وسایل کمک آموزشی استفاده می‌شد، به شکل مستقیم استفاده می‌شود.

تشکیل کلاس‌ها و دوره‌های آموزش فلسفه برای کودکان باعث شد تغییراتی در شکل ظاهری کلاس‌های درس روی دهد. مثل اینکه نحوه نشستن در کلاس درس از حالت ردیفی به حالت دایره‌ای تبدیل شد و معلم از محوریت کلاس به کنار رفته و تنها به عنوان تسهیل‌گر یادگیری ظاهر می‌شود، یعنی کسی که کمک می‌کند تا جریان بحث از مسیر خود منحرف نشده و در صورت بروز تناقض‌گویی در گفتار دانش آموزان، به آ‌نها تذکر دهد. تعریف چنین نقشی برای معلم می‌تواند متأثر از مکتب عملگرایی باشد که معلم را به عنوان تکیه گاهی برای هدایت یادگیری در نظر می‌گیرد.[17] همچنین معلم کسی است که با آشنایی از اصول اداره کلاس‌ها، روش جدید آموزش را پیاده می‌کند، از دانش‌آموزان می‌خواهد از نظرات خود دفاع کرده و برای آن‌ها دلیل بیاورند. در این روش دانش آموزان وادار می‌شوند در مباحث کلاس مشارکت فعال داشته، واضح و نه گنگ و مبهم صحبت کنند آنها برای فهماندن منظور خود به دیگران تلاش می‌کنند و در این راستا هنر خوب شنیدن و با قاعده، منسجم و مرتبط سخن گفتن را نیز می‌آموزند؛ آن‌ها تمرین می‌کنند متناقض و نا هماهنگ سخن نگویند و نظرشان با اصول بدیهی در تعارض نباشد، یعنی بتوانند میان اموری که در ظاهر شبیه هم‌اند اما نتایج متفاوتی دارند تمییز قائل شوند؛ ضمن اینکه روحیه انتقادپذیری و انعطاف پذیری نیز در آن‌ها تقویت می‌شود. از نظر فیلیپ کم کسی که در پژوهش کلاسی شرکت دارد، باید نسبت به افکار و احساسات دیگران حساس باشد که نشانه‌های آن عبارتند از دقیق گوش کردن به آنچه دیگران می‌گویند، قطع نکردن صحبت آنها، منتظر نوبت خود شدن و خودداری از تک قطبی کردن گفتگو.[18]

برنامه فلسفه برای کودکان در طول 40 سال اخیر مورد توجه بسیار قرارگرفته و در کشورهایی هم‌چون استرالیا، امریکا، دانمارک، فرانسه، انگلستان، روسیه و نروژ به اجرا درآمده است؛ در این کشورها برای دانش آموزان برنامه درسی تألیف شده و در مقاطع مختلف تحصیلی کتاب متناسب با آن به افراد آموزش داده می‌شود. برخی از کتاب‌هایی که در این باره تألیف شده است عبارتند از: بیمارستان عروسک‌ها، الفی، کیو و گاس، پیکسی، لیزا، هری، سوکی، مارک و... در این برنامۀ درسی که از مقطع پیش دبستانی شروع شده و تا اواخر دوره متوسطه ادامه می‌یابد کودکان و نوجوانان با مفاهیم مربوط به هویت فردی و جمعی، گزاره‌های اجتماعی، اخلاق، مسائل سیاسی و... در گیر شده و به تحلیل و بررسی آنها می‌پردازند. این برنامه در ایران نخستین باردرسال 1373 توسط بنیاد حکمت اسلامی صدرا به صورت یک طرح منسجم شناخته شد و بعد از آن برخی مراکز و دانشگاه‌های دیگر نیز در این حوزه به پژوهش پرداختند.

مقاله

نویسنده پرستو مصباحي جمشيد

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

اهمیت شعار سلاح هسته‌ای ندادن در اذهان عمومی

در تقابل ایران با اسرائیل و آمریکا، همیشه گزینه حمله اتمی چالش‌برانگیز بوده و هست. عده‌ای می‌گویند: وقتی آمریکا و اسرائیل به عنوان دشمن اصلی ما سلاح اتمی دارند و تجربه نشان‌داده، اگر لازم شود هیچ تعارفی در استفاده از آن ندارند، پس ما هم باید سلاح اتمی داشته باشیم.
باغ خسروشاهی

باغ خسروشاهی

کی از شبهاتی که در سال‌های اخیر سبب تحریف امام در ذهن نسل جوان شده است این ادعا است که برخی می‌گویند امام در باغ‌های بزرگ و مجلل اطراف جماران زندگی می‌کردند و بااین‌وجود در رسانه‌ها به مردم یک‌خانه کوچک و ساده به‌عنوان محیط زندگی ایشان نمایش داده می‌شد
دوگانه نهضت و نظام

دوگانه نهضت و نظام

برخی دوگانه‌ها را ابتدا درک نمی‌کنیم ولی به مرور که مشغول کاری علمی می‌شویم یا طرحی عملی را به پیش می‌بریم متوجه آن می‌شویم و بعد بر سر آن دو راهی به انتخابی خاص دست می‌زنیم.
چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

چرا ظهور حاج قاسم، خارج از نظم جمهوری اسلامی امکان تاریخی ندارد؟

شهید سلیمانی بی‌شک در زمره شخصیت‌هایی است که جامعه ایرانی بشدت از وی متأثر خواهد بود. احتمالاً در طول تاریخ هیچ بدرقه‌ای به میزان تشییع پیکر او شکوهمند نبوده است.
آب و برق مجانی می‌شود!

آب و برق مجانی می‌شود!

پر بازدیدترین ها

Powered by TayaCMS