نویسنده: رضا قندی
جهاد اقتصادی دو وجه متفاوت دارد؛ زیرا عنوان جهادی بودن، ناظر به درون و بیرون و نیز بسیج همه امکانات برای رشد اقتصادی و شکوفایی و توسعه آن از سویی و مقابله و مقاومت در برابر دشمن در این عرصه و دست یابی به استقلال اقتصادی و خودکفایی و بلکه تسلط و چیرگی بر دشمنان از سوی دیگر است. لذا جهاد اقتصادی میبایست در دو شکل خودنمایی کند تا مفهوم آن در عرصه وجود، تحقق یابد.
آنچه در این مطلب مورد توجه و تاکید قرار گرفته وجه جهادی بودن نسبت به دشمنان و تسلط و استعلابر نظام فکری و فرهنگی آن و تغییر رویکردهای جوامع دشمن است.
جنبه جهادی بودن این حرکت اقتصادی درایران اسلامی به عنوان ام القرای عصر کنونی جهان اسلام، مقتضی این معناست که اسلام میخواهد سبک زندگی نوینی را برای جهان ترسیم و تصویر کند و با عینیت بخشیدن به آن، جوامع دیگر بشری را به سوی این الگو سوق دهد.
این درحالی است که دشمنان بویژه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در این اندیشه است که سبک زندگی غربی را به عنوان سبک جهانی به جهانیان معرفی کند و نظام فکری و فرهنگی موافق با طبیعت ابتدایی و جاهلی بشر را به عنوان نظام کامل و تمام انسانی و پایان تاریخ معرفی نماید. بنابراین، سبک اسلامی در برابر سبک زندگی مادیگرایانه آمریکایی قرار دارد و میبایست ضمن شکستن این سد از طریق تسلط فرهنگی و فکری، الگوی برتر و نمونه را ارایه دهد. اینجاست که فلسفه جهاد اقتصادی خود را نشان میدهد و انگیزه عنوان فوق به خوبی نمایان میگردد.
اقتصاد، ابزار و سرمایه ای بی نظیر در خدمت انسانیت
اقتصاد از نظر اسلام و آموزههای قرآنی از آن رو ارزشمند است که سرمایه ای در اختیار بشریت قرار میدهد. افزون بر اینکه هر حرکت اقتصادی، نقش خلافت انسانی از طریق تغییر و تصرف و تسخیر، خودنمایی میکند و یکی از ماموریتهای بشر یعنی آبادانی زمین (هود، آیه 61) تحقق مییابد، همچنین حرکت اقتصادی به انسان کمک میکند تا امکانات بیشتر و بهتری را در اختیار بگیرد و در مسیر شدنهای کمالی و رشد و بالندگی انسان از آن بهرهمند شود.
بر همین اساس خداوند در آیاتی از جمله 201 و 202 سوره بقره و نیز 32 سوره نساء و آیه 2 مائده و آیات دیگر، به مسئله اقتصاد و تاثیرات آن توجه میدهد و خواهان بهره مندی از ثروت و امکانات زمین به عنوان سرمایه تحولات انسانی اشاره میکند. آیات قرآنی بر جست وجو و بهره مندی بشر از فضل الهی و امکانات و ثروتهای زمینی تاکید کرده که به خوبی نقش اقتصاد در زندگی بشر را تبیین میکند. (اسراء آیه 12؛ قصص، آیه 73؛ روم، آیه 46 و آیات دیگر)
خداوند در آیاتی از جمله 77 سوره قصص به صراحت فلسفه و هدف از اقتصاد را بهره مندی در جهت معنویت و کمالات بشری معرفی کرده و بر لزوم وسیله قرار گرفتن ابزار اقتصادی برای تحصیل امور معنوی و آخرتی تاکید میکند. در نگاه اقتصادی اسلام، اقتصاد و دنیا و مادیات، امکانی منحصر به فرد و فرصتی استثنایی برای بشر است که تنها در اینجا و با ابزارهای مادی است که او میتواند خود را به کمال شایسته و بایسته برساند.
بنابراین، از نظر اسلام نه تنها میان مادیات و معنویت و دنیا و آخرت میتوان به سادگی جمع کرد، بلکه نقش ابزار انحصاری مادیات و دنیا را نمیتوان در بالندگی و کمال یابی بشر نادیده گرفت. از این رو نگرش مومنان به زندگی دنیا و زندگی آخرت، نگاه جمع گرایانهای است و تلاش مومنان و جامعه ایمانی این است که به بهترین شکل از فرصت دنیا و ثروت و امکانات مادی آن برای تعالی و تکامل خود و دیگران بهره گیرند. (بقره، آیه 201؛ نساء آیه 134؛ مائده، آیات 65 و 66؛ اعراف، آیات 156؛ نحل، آیات 30 و 97)
البته اسلام بر این نکته تاکید میکند که دنیا تنها مزرعه آخرت است و نمیتوان به دنیا و مادیات و ثروت و امکانات آن دلبسته شد و آن را اصل دانست، بلکه میبایست آن را ابزاری برای آخرت و معنویت کمالی دانست و در هر حرکت اقتصادی، به ارزشهای والای معنوی و اخروی اصالت بخشید و ارزش داد. (توبه، آیه 24)
با همه اینها آن چه میبایست به عنوان فلسفه و هدف هر عمل اقتصادی بدان توجه داشت، بهره مندی از اقتصاد برای اهداف والای انسانی و معنویت و آخرت است.
از این آیات و آیات دیگر قرآن به آسانی میتوان دریافت که اقتصاد و سرمایه و ثروتهای مادی دنیا، نقش تعیین کننده و بسیار سازنده ای در معنویت و کمال یابی بشر دارد و نمی توان به این نقش مهم و تاثیر شگرف اقتصاد بی توجه بود. (توبه، آیه 75 و نیز صف، آیات 10 تا 12)
فلسفه جهاد اقتصادی، تسخیر ذهن و قلب بشر
چنان که بیان شد، اقتصاد در فرآیند تحولات کمالی انسان یک ابزار و سرمایه بی بدیل است؛ چرا که فرصت دنیا فرصت استثنایی میباشد و انسان در شرایط زیستی خود در دنیا میتواند ربانی گردد و خلافت الهی را به عهده بگیرد.
از آن جایی که قدرت اقتصادی و رشد و توسعه آن به معنای افزایش ثروت و سرمایه و امکانات بشر است، لازم است که جهاد اقتصادی در راهبردهای کلان امت اسلام دیده شود. این جهاد دارای دو جنبه است که یکی به معنای بسیج همه امکانات و ظرفیتها برای تحقق شکوفایی و رشد اقتصادی جامعه است و دیگری به معنای مبارزه و مقابله با دشمنان و کافران در این عرصه میباشد.
البته ناگفته نماند که جهاد اقتصادی یک ضلع از اضلاع جهاد فراگیر اسلام علیه کفر و دشمنان بشریت است. در این بخش از جهاد فراگیر نیز باید هدف، دفع توطئهها و تهدیدهای دشمن و تسلط بر آنان باشد. بنابراین اگر فلسفه جهاد را این امر بدانیم باید بپذیریم که جهاد اقتصادی نیز باید به این قصد انجام پذیرد. از این رو میتوان فلسفه و هدف و غایت جهاد اقتصادی را در بعد برون مرزی، تسلط بر دشمن به ویژه تسلط بر ذهن و قلب او بدانیم.
فلسفه جهاد، تبیین و ترویج سبک زندگی اسلامی
به یک معنا، فلسفه جهاد، تبیین سبک زندگی اسلامی از یک سو و غلبه آن بر جوامع بشری از سوی دیگر است. از این رو جهاد در اسلام به عنوان یک امر مقدس و انسانی گرامی داشته و بر آن تاکید شده است.
دشمن تحت تسلط و ولایت شیطان برای خود سبک زندگی تعریف و تبیین کرده است. شاخص اصلی سبک زندگی شیطانی، مادی و غریزی و بدوی و جاهلی است. به این معنا که در این سبک زندگی به طبیعت و غرایز انسان بها داده میشود و اصالت لذت و دنیا بر اصالت فکر و ایمان و آخرت چیره میشود.
این در حالی است که در سبک زندگی اسلام، آنچه اصالت دارد، ایمان و خدایی شدن و ربانی گشتن و آخرت جویی از طریق گذر از زندگی مادی و امکانات آن است. این گونه است که فطرت به جای طبیعت و غریزه اصالت مییابد و بر آن تاکید میشود.
البته دانشمندان در تبیین مفهوم سبک زندگی گفته اند که سبک زندگی، مشی کلی فرد و جامعه برای رسیدن به اهداف و غلبه بر مشکلات در زندگی روزمره است. این بدان معناست که سبک زندگی اسلامی خط مشی کلی فرد و جامعه را به هدف جایگزینی فطرت بر طبیعت و آخرت بر دنیا و معنویت بر ماده دنبال میکند و ارزشی که برای دسته نخست قایل است، ارزش ابزاری بودن است و هرگز بدان اصالت نمی دهد. این در حالی است که در سبک زندگی شیطانی، دسته نخست اصالت مییابد و دسته دوم جایی در اندیشه و برنامه و سیاست و خط مشیها و مانند آن ندارد.
مبانی نظری سبک زندگی اسلام را میتوان در اموری چون دربرگیرندگی اسلام نسبت به همه نیازهای فردی و اجتماعی و نیز دنیوی و اخروی، انطباق آموزههای اسلام با فطرت انسانی و نیز ضرورت پالایش دایمی عناصر فرهنگی یعنی باورها و ارزشها و هنجارها براساس اقتضائات با حفظ اصول و مبانی اسلامی دانست.
سبک زندگی اسلامی، تضمین کننده گذشته و حال و آینده فرد و جامعه و تعیین کننده سیر تکاملی انسان و جامعه تا مقام متاله (ربانی) شدن است. ترسیم سبک زندگی اسلامی به معنای ارایه نمونه عینی و ملموس و معاصر از آن با جهاد همه جانبه، وظیفه و مسئولیت همگانی امت و امام است تا شاهد و نمونه برتر به جهانیان عرضه شود و سبکهای دیگر زندگی را تحت سلطه خویش در آورد.
بر این اساس، بر امت و امام است تا سبک زندگی اسلامی را در ابعاد مختلف برنامه ریزی کنند و محورهای آن را در اموری چون خانواده محوری، همسایه محوری، همکاری و تعامل، روابط و معاشرت اسلامی، احساس مسئولیت و اهتمام به امور جمعی، ترویج فرهنگ قناعت، ارایه الگوی اوقات فراغت سالم و سازنده، احیا و ترویج الگوی پوشش اسلامی، احیا و ترویج نظام سلامت تن و روان، ارایه الگوی کار و تلاش، ارایه الگوی پرهیزگاری، ترویج نظم فردی و انضباط اجتماعی، دانایی و مدرسه محوری، مسجدمحوری و امر به معروف و نهی از منکر و شهروند اخلاق و قانون محور و مانند آن به نمایش گذارند. چنین رویکرد برنامهای میتواند سبک زندگی اسلامی را از نظریه به واقعیت و از آرمان به حقیقت واقعی خارجی تبدیل کند و در مقابل سبک زندگی غیراسلامی بیایستد و برنامه ریزی دشمن برای تهاجم و استحاله فرهنگی و تسخیر ذهن و قلب انسان را با شکست مواجه سازد.
با تبیین و ارائه سبک زندگی اسلامی برپایه آموزههای وحیانی قرآن کریم و تحقق و معرفی جامعه نمونه اسلامی امید است که دشمن را مرعوب خود ساخته و اجازه تهاجم به وی ندهیم. در این جهاد فراگیر میبایست بخش جهاد اقتصادی با محوریت ارایه عدالت قسطی (مشهود) و بهره مندی تودههای مردم از عدالت اسلامی، زمینه تهاجم به جای دفاع فراهم آید و سبک زندگی اسلامی، از مقام نظریه به حقیقت و واقعیت برسد و قلبها و ذهنهای آدمیان و جهانیان را تسخیر خود سازد.
قدرت نرم، در سایه فن آوریهای علمی و فرهنگی
مقام معظم رهبری، در تلاش است تا در مقام امامت امت، سبک زندگی اسلامی را در ام القرای جمهوری اسلامی ایران تحقق بخشد و به جهانیان معرفی کند. از این رو گام به گام برای رسیدن به این هدف برنامه دارد و سیاستها و خط مشیها و رویکردهای مناسب را ارایه میدهد. ایشان با تبیین و تحقق قطعات پازل تمدن اسلامی و جامعه ایمانی برتر، میکوشد تا سبک زندگی اسلامی را در ایران تحقق بخشد و به عنوان سبک عدالت محور جهانی و برتر انسانی به جهانیان ارایه دهد تا ذهن و قلب آنان را مسحور این سبک زندگی و تمدنی نماید.
از نظر مقام معظم رهبری، جهاد اقتصادی یک قطعه از قطعات پازل سبک زندگی اسلامی را تشکیل میدهد؛ زیرا فلسفه همه برنامهها و جهادها، ارائه سبک برتر زندگی و امت متوسط و شاهد برای جهانیان در عصر حاضر است. بنابراین لازم است تا در یک جهاد همه جانبه از جمله جهاد اقتصادی کامل، استعلای فکری و فرهنگی سبک زندگی اسلامی شناخته شده و تحقق یابد.
از نظر ایشان تعمیق جنبش نرم افزاری و فن آوریهای سخت و نرم و جدید و قدیم و نیز علمی و تجربی با بهره گیری از همه امکانات از جمله تولید علم جهت تولید ثروت و امکانات، تنها به قصد ارایه بهترین و برترین سبک زندگی و الگوی برتر جامعه ایمانی و تمدن اسلامی است.
از آن جایی که دشمنان بویژه استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا این شیطان بزرگ ولایتمدار ابلیس، در تلاش است تا سبک زندگی مبتنی بر طبیعت و لذت را به جای فطرت و خدا، ارایه دهد و آن را جهانی سازد، لازم است تا امت به جهاد همه جانبه برخیزد و این جنگ را به درستی مدیریت نماید و به حکم وظیفه الهی مستضعفان جهان را یاری و بیدار کند (حدید، آیه 25 و انفال، آیه 60 و نساء، آیه 67)
نظام سلطه شیطانی و استکباری با تاکید بر جنبه طبیعت بشر که گرایش تودههای مردمی را به همراه دارد، میکوشد تا سبک زندگی برتر را در اصالت لذت و حقوق بشری تبیین کند که مبتنی بر اصالت طبیعت و لذت است. از این رو حقوق بشری را که سبک زندگی آمریکایی ارایه میدهد، حقوق تن و بدن است و آزادیهای بشری در این چارچوب معنا و مفهوم مییابد. در این تبیین و تفسیر از انسان، نمی توان او را جز حیوان برتری دانست؛ چرا که تنها حقوق حیوانی او تضمین میشود و هر آنچه سد راه این حقوق باشد، از میان میرود. این در حالی است که در تفسیر و تبیین اسلام از انسان، جنبههای دوگانه تن و روان مورد توجه است و انسان افزون بر جنبه طبیعی، جنبه روحی و فطری دارد که باید به آن بخش بیش از دیگر بخشها توجه شود. این گونه است که تفسیر اسلام از حقوق انسان نیز تغییر میکند و به جای حقوق بشر که ناظر به طبیعت و لذت و تن است، به حقوق انسان توجه داده میشود.
نظام سلطه آمریکایی و نظریه پردازان امنیتی آن، همواره خواهان حفظ و گسترش سبک زندگی آمریکایی و حقوق بشر به این معنا هستند. از نظر آنان سبک زندگی آمریکایی رکن مهمی است که باید حفظ و گسترش یابد و جهانی شود. برنامه جهان سازی به عنوان یک پروژه آمریکایی ناظر به این جنبه از تفکر آمریکایی و سبک زندگی آن است. آنان میخواهند که همه آدمیان در سرتاسر جهان، انسان را به طبیعت و لذت بشناسند و تعریف و تبیین و توصیف کنند و توصیههای حقوق بشری و دموکراسی و آزادی را این گونه درک و فهم کنند. بدین ترتیب انسان به یک حیوان مدرن و جاهلی تبدیل میشود و جنبههای انسانی وی نادیده گرفته میشود و تقوا و پرهیزگاری و عفات و حیا، به عنوان موانع موجود، شناخته و طرد میشود؛ زیرا آزادی را در اشباع تمام طبیعت بشری و نه رهایی از بند شیطان و وسوسهها و هوسهای طبیعت میدانند.
نظام سلطه برای چیرگی این سبک زندگی بر جهان، جنگ بزرگی را به رهبری شیطان و آمریکای مستکبر به راه انداخته است که فلسفه برتر آن، تسلط بر ذهن و قلب شهروندان جهان است. هرچند که در گذشته این تسلط را از طریق کشتن جسمانی مخالفان پی گیری میکرد، ولی امروز با نرم افزارهای پیشرفته، سلاح هایی را ساخته تا کشتار فکری و فرهنگی کند و از گردن به بالای مخالفان را هدف خود قرار دهد.
فلسفه به کارگیری قدرت نرم توسط استکبار، در این است که با تسخیر ذهنها و قلب ها، مدیریت جهانی را به دست گیرد. در این جنگ نرم، که از آن به جنگ کانون فرهنگی نیز یاد میکنند، سبکهای زندگی غیرآمریکایی هدف گرفته شده است. نیروی پیشران چنین جنگی، غلبه فرهنگی است که در نهایت به آمریکایی سازی جهان و شکل بخشیدن به یک جهان آمریکایی و سبک زندگی آمریکایی منجر میشود.
تهاجم فرهنگی، هرچند که همه جهانیان را نشانه رفته است، ولی در این میان دشمن اصلی و واقعی آنان اسلام و مسلمانان هستند که خود دارای نظریه و داعیه دار سبک زندگی خاص هستند. سبک زندگی آمریکایی در جهت جهانی سازی با سد مقاوم فرهنگی مواجه شده است که در متن و بطن جوامع اسلامی حضور دارد و آنان به سادگی نمی توانند از آن بگذرند.
اگر نقشه راه آمریکایی را مطالعه کنیم، به سادگی درمی یابیم که هدف اصلی همه طراحیهای آمریکایی، همان ترویج سبک آمریکایی و غلبه فرهنگی بر ملتهای مسلمان با استفاده از همه اهرمهای فشاری فرهنگی، اقتصادی و نظامی و مانند آن است تا این سد مقاوم شکسته شود و جهانیان خصوصاً مسلمانان به زیر سلطه فرهنگی آمریکا در آیند.
در طراحی جدید جنگهای جهان سلطه و استکباری، سلاحهای هوشمندانه گذشته تنها به عنوان سلاحهای دقیق شناخته میشوند؛ زیرا سلاحهای هوشمندانه واقعی، انسان هایی هستند که قلب و ذهن ایشان به تسخیر درآمده و آمریکایی شدهاند.
برای جنگی هوشمندانه نیاز به فن آوریهای هوشمندانه است که از طریق تولید علم و تبدیل آن به فن آوری و قدرت و ثروت به دست میآید. طراحان میدان چنین جنگی همواره بر موضوعاتی چون سلاح هوشمند فرهنگی، هوشمندی اجتماعی و مانند آن، تاکید میکنند. در این جنگ، رقابتها آرام و نزاعها فکری و فرهنگی است. جنگجو و رزم آور چنین میدانی، به احساس و ادراکات دشمن، حساس است و بر تدابیر ناملموس مانند تخریب افکار عمومی دشمن تمرکز میکند.
مولفههای جهاد فرهنگی درجنگ نرم
مولفههایی که پیروزی درجنگ فرهنگی و نرم را تضمین میکند، مولفه هایی چون افزایش هوشیاری فرهنگی، توسعه صنایع و فن آوریهای فرهنگی و توسعه دانش فرهنگی است. دانش فرهنگی شامل عوامل فرهنگی، درک فرهنگی و هوشمندی فرهنگی است.
درک فرهنگی به معنای درک چرایی باورها، ارزشها و رسوم ملت متخاضم است. عوامل فرهنگی دراین جنگ فرهنگی، عواملی هستند که سیمای یک جامعه دشمن را ترسیم میکند. این عوامل میتواند مذهب، زبان، تاریخ، افسانهها، آداب و رسوم ملت متخاصم باشد.
منظور از هوشمندی فرهنگی، ترکیب عوامل فرهنگی است که فرماندهان را در تحلیل محیط عملیاتی و اتخاذ تصمیمها یاری میدهد. به سخن دیگر، هوشمندی فرهنگی را میتوان در یک بسته اطلاعاتی در خصوص جامعه متخاصم دانست که فرماندهان خودی را از اتخاذ تصمیمهای راهبردی نظامی یاری میرساند.
اما هوشیاری فرهنگی امری غیر از هوشمندی فرهنگی است، زیرا مراد از آن دانش درک عوامل فرهنگی و تاثیر آن در برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی است.
دشمن میکوشد تا با حمله به باورها، تعلقات، ارزشها و انگیزههای انسان ها، ذهن، قلب و روح و ادراک آنان را به تسخیر درآورد و این کار را با فن آوریهای نرم انجام میدهد. از این رو، لازم است که امت اسلامی نیز روشهای دشمن را بشناسد و نقشه راه خویش را براساس نقشه راه آنها ترسیم کند. این همان چیزی است که مقام معظم رهبری، برای ترسیم نقشه راه به آن توجه میدهد و میخواهد تا با روش آینه ای، نقشه راه سبک زندگی اسلامی را براساس مفهوم انسان نه بشر، حقوق انسان و نه حقوق بشر و هم چنین فطرت و طبیعت نه طبیعت صرف ترسیم و ارایه دهد؛ چرا که اسلام به سبب نظریه تمام و کمال، براین باور است که سبک کامل و تمام زندگی را ارایه داده و میدهد و باید جهانی سازی را براساس پروژه و برنامه قرآنی سامان دهد.
جهاد اقتصادی، میتواند ثروت و سرمایه این فلسفه وجودی اسلام را فراهم آورد و گامهای ما را برای ارائه و تحقق سبک زندگی اسلامی و جهانی سازی آن، استواری بخشد.