كلمات كليدي : اخلاق زيستي، اخلاق كاربردي، اخلاق محيط زيست، اخلاق پزشكي
نویسنده : اميد نيك داد
اخلاق زیستی (bioethics) بخشی از اخلاق کاربردی[1] است و معمولا با اخلاق پزشکی[2] هم معنا است. اخلاق زیستی شاخهای از اخلاق، فلسفه و تفسیرهای اجتماعی است که به علوم زیستی و اثرات بالقوۀ آن بر جامعه میپردازد. لذا اخلاق زیستی فقط به اخلاق کلاسیک محدود نمی شود. بلکه خط مشی سیاسی و اجتماعی نیز در بر میگیرد.[3]
به عبارتی اخلاق زیستی میتواند به همۀ چالشهای هنجاری پدید آمده از رهگذر پیشرفت علوم زیستیشناختی اشاره داشته باشد، اما اینجا بر دو روش تأکید بسیار دارد: اول تمرکز بر مسائلی که مستقیما با بهداشت و پزشکی ارتباط دارند، دوم تمرکز بر چالش های اخلاقی که به سبب پیشرفتهای زیست پزشکی شگفتانگیزی مانند امور ژنتیک بوجود آمده است.[4] در تعریف دیگر اخلاق زیستی میتوان «به پژوهش و عملکردی با ماهیت بین رشتهای که هدف آن تنقیح و حل مسایل اخلاقی ناشی از معرفی و اجرای مطالعات پژشکی زیستی و زیست شناختی است» تعریف کرد.[5]
جنگ دوم جهانی نقطه عطفی در اصول اخلاقی سنتی حاکم بر حرفۀ پزشکی بود. پیشرفت سریع فناوری و اکتشافات انجام شده به ویژه در زمینۀ مهندسی ژنتیک پرسشهای عمیق و جدیدی را در ارتباط با دانش بیولوژیکی و ارزشهای انسانی مطرح ساخت. تعریف مرگ و زندگی و شروع حیات، محدودۀ ارزش ادامۀ حیات، دخالت انسان در امر تکامل، ابعاد اخلاقی آزمایشات ژنتیکی روی انسان و پیوند اعضاء از جمله سئوالات بودند که همراه با وحشت و نگراینهای شدید از احتمال تولید سلاحهای بیولوژیکی و تغییر در اشکال مختلف حیات و گونهها، به پیدایش یک جنبش و نظام جدید به نام «اخلاق زیستی» منجر شد.[6]
رابطه اخلاق زیستی و اخلاق پزشکی
شاید بتوان اولین اثر اخلاق زیستی را کتاب « اخلاقیات و پزشکی » نوشته جوزف فلچر دانست که در سال 1954 منتشر شد . فلچریک اسقف آمریکایی بود که رویکرد بحث بر انگیز اخلاق موقعیتی او به مسائل، اشتراک بیشتری با اخلاق نتیجهگرا داشت تا اخلاقیات مذهبی. به این ترتیب از دهۀ 1960 اخلاق پزشکی از حوزه رابطه محدود پزشک و بیمار به حوزه فراگیر همه جنبه های اخلاقی سلامت و بیماری در جامعه گسترش یافت. به عبارت دیگر اخلاق پزشکی سنتی به یک رویکرد فلسفی و چند رشته ای به موضوعات اخلاقی در کار بست بالینی و پذیرش رویکرد مفهوم جدید آن در گستره اخلاق زیستی نمود پیدا کرد. آنچه زمینه ساز رویکرد جدید در حوزۀ اخلاق پزشکی و توجه به اخلاق زیشتی در متن جوامع شد، احساس تعهد به تلاش برای رفع عوامل محیطی و اجتماعی بود که به نحوی در سلامتی افراد مؤثرند؛ چه این عوامل به زندگی مربوط باشد؛ مانند رژیم غذایی ناسالم ؛ سیگار کشیدن، ورزش نکردن، و چه مربوط باشد به آلودگی محیط زیست، ازدحام جمعیت و سایر خطرات زیست محیطی و یا حتی به شکل سیاسی و بحث برانگیزتر؛ مانند فقر بیکاری، جنایت و رفاه در اشکال گوناگون آن.
اخلاق پزشکی و زیستی از دهۀ 1970 در ایالات متحده، به عنوان حوزه ای مشترک ، مورد توجه قرار گرفت. به هر حال اخلاق زیستی از یک طرف به عنوان جنبش مدنی برای احقاق حقوق بیماران، زنان و سایر اعضای گروه های آسیب پذیر اجتماعی، و از طرفی به عنوان موضوعات اخلاقی ناشی از تکنولوژی پیشرفته زیست پزشکی و حتی اخلاق محیط زیستی مورد توجه و اهمیت است، از اینرو، از دهۀ 1970 اخلاق زیستی به عنوان یک رشته دانشگاهی نهادینه شد و به تدریج در سایر کشورها، به عنوان مباحثه ای دانشگاهی استقرار یافت.[7]
پیداست که انواع ایده ها، نظریه ها و مکتبها در زمینه اخلاق زیستی در میان کشورها و سنت ها و نحله های فکری مختلف وجود دارد.
مفاهیم اخلاق زیستی
در مباحث معاصر در اخلاق کاربردی، اصطلاح اخلاق زیستی عموما به سه شیوه به کار میرود:
1. اخلاق زیستی به طور خاص؛ به شماری از مشکلات اخلاقی اشاره دارد که پس از پیشرفت های اخیر در بیوتکنولوژی به خصوص پیشرفت ها در چهار حوزه به وجود آمده اند. این حوزه ها به تکنولوژی های حافظ حیات در شروع و انتهای زندگی ، تکنولوژی های تشدید کننده حیات برای اصلاح کیفیت زندگی، تکنولوژی های تولید مثل، تکنولوژی های مربوط به مهندسی ژنتیک وژن درمانی و مسایل از این قبیل در مورد انسان را در بر می گیرد.
از لحاظ اخلاق مشکل است تصمیم گرفت که چه هنگام و چگونه این تکنولوژی های گوناگون را به کاربرد. بعنوان مثال ـ پیشرفت در توانایی ما برای ارتباط دادن بیماری ها وژن های خاص و پیشرفت در ژن درمانی و با جایگزینی ژن ، به وضوح مباحث اخلاقی مهمی را در مورد چگونگی کاربرد و کنترل این توانایی و اطلاعات فردی، که آزمون های ژنیتکی به طور فزاینده ای در اختیار ما می گذارند، بر میانگیزد.
2. اخلاق زیستی به شکل گسترده تر و بسیار شایع تر؛ عموماً به اخلاق پزشکی و همۀ مشکلات گوناگون اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مربوط به آن از جمله مسائل اخلاقی مربوط به رشد تکنولوژی های زیستی اشاره دارد. تخصیص منابع، رضایت آگاهانه [8] در تحقیقات پزشکی سقط جنین اوتانازی (مرگ راحت) خودکشی به کمک پزشک، مادری جانشین ( زنی که از رحم او برای رشد جنین یک زوج استفاده می شود) رابطه پزشک و بیمار، مهندسی ژنتیک، تشدید ژنتیکی همگی جزء محورهای اخلاق زیستی هستند.
3. اخلاق زیستی به مفهوم گستردهتر؛ و مطابق با تعریف وی، آر، پاتر(v.R.potter) به مسائل اخلاقی محیط زیست [9] (enviromontal) و اخلاق (رفتار با) حیوانات بخشهایی از اخلاق زیستی هستند.
گرچه همچنین باید یادآور شد که متخصصان انگلیسی ـ آمریکایی اخلاق پزشکی مسائل مربوط به رفتار با حیوانات را در شرح وظایف خود می آورند.[10]
تقسیم بندی دوم اخلاق زیستی
الف. اخلاق زیستی توصیفی؛ به مفهوم نوع نگاه مردم به زندگی توجه دارد. در واقع نقطه شروع عشق به زندگی،َ علاقه به خوشتن است.
ب. اخلاق زیستی بینشی؛ در این مرحله افراد به لحاظ پیشرفت تمدن بشری این حق را پیدا کردهاند که حقوق و تکالیف خود دیگران را در مقابل هم متذکر شوند و نظراتی بزای اصلاح جامعه خویش از این حیث مطرح کنند.
ج. اخلاق زیستی تعاملی؛ در این مرحله در واقع تکامل ایدههای اخلاقی وسخن گفتن از آنها برای رسیدن به نوعی همگرایی در میان افراد اجتماع است. این نو اخلاق در جهان همه روزه سوی پیشرفت میرود.[11]
موضوعات اخلاق زیستی
اخلاق زیستی بنابر تعریف مفاهیم وحیطه کارکردهای آن میتوان دارای موضوعات ذیل دانست:
گستره اخلاق زیستی حیات انسان را پیش از تولد، در طول زندگی و پس از مرگ در بر می گیرد و شامل موضوعاتی چون «درمان ناباروری»، «سقط جنین»، «پیوند اعضا»، «شبیه سازی انسان و پژوهش بر او»، «دستکاریهای ژنتیک در گیاهان و حیوانات»، «معیار مرگ» و «مرگ آسان» میشود. [12]
اصول اخلاقی زیستی
اخلاق زیستی در آن مفهوم که علم بشمار میآید همانند سایر علوم از اصول و مبانی مشخصی تبعیت می کند که اختصاص به قوم و سرزمین مشخصی ندارد. و در واقع پایههای آن را تشکیل میدهد. این اصول را به اختصار میتوان به شرح ذیل دسته بندی کرد.
1. اصل عدالت: نخستین اصل در اخلاق زیستی، عدالت است؛ البته باید آن را در جایی که به زیست موجودات غیر انسانی ارتباط مییابد، «تعادل» نامید.
نتیجه اخلاقی که در حیطه اخلاق زیستی طبق این اصل میتوان گرفت، آن است که همگان باید صرفنظر از نژاد، جنس، سن، ... از امکانات بهداشتی و درمانی بهره مند شوند.[13]لذا عدالت اقتضا دارد که نتوان افراد را در معرض آزمایش های خطرناک قرارداد و این حق (آزادی بر حق جان و تن) بر مزایای اقتصادی و اجتماعی آن غلبه دارد. در مورد طبیعت، تا آنجا که ممکن است ، نباید «تعادل طبیعی» را برهم زد و تنها ضرورتهای بالاتر از طبیعت آن هم به تشخیص اکثریت نمایندگان جامعه جهانی اختیار خدشه بر عدالت طبیعی را به انسانها خواهد داد.
2. اصل رضایت: در مورد انسانها، رضایت ایشان به هر گونه عمل جراحی و دست بردن [14]در ساختار بدنی ضرورت دارد. بندب وج مادۀ 5 اعلامیه جهانی ژنوم انسانی و حقوق بشر ، به ضرورت اعلام رضایت آگاهانه فرد برای آزمایش های مجاز ژنتیکی اشاره دارد. آزادی شخص در اعلام رضایت نامحدود نبوده و مشروط به دو شرط مهم است: اولی، اصل «زیان نرساندن» است که بررسی می شود و دوم اینکه ، آزادی هر کس در اعلام رضایت بر عمل جراحی و درمانی تا جایی است که نسل او را ـ که در واقع جزئی از نسل بشر به شمار می آید. در معرض انحطاط یا تغییر خطرناک قرار ندهد. برای تغییر در محیط زیست نیز رضایتی که مقید به دو شرط فوق است، ضرورت دارد.
3. اصل عدم تبهکاری و زیان نرساندن[15] : بدین مفهوم که هر پژوهشی در زیست انسانی یا محیط زیست او باید با تکیه به این امر انجام شود که منجر به ضرر برای انسان یا محیط اطراف او نشود. این اصل را البته در صورتی که امر مهمتری در میان باشد. میتوان تعدیل کرد و برای مثال زیان به طبیعت را برای حفظ انسانث پذیرفت. باید توجه داشت که هر گونه استنتاجی بر اصل فوق باید به صورت محدود تفسیر شده و از افراط خودداری شود.
در هر پژوهشی باید این اصل مهم را مد نظر داشت که تجربه آموزی مبتنی بر خطر برای نسل بشر ممنوع و محکوم است.
4. اصل اجتناب از پژوهش های مخفی: هر گونه پژوهش بر روی انسانی یا محیط زیست باید آشکار بوده و نتیجه آن به طور دقیق و به دور از پنهان کاری به جهانیان گزارش شود. البته میتوان برای جلوگیری از فاش شدن اسرار علمی مجاز، اعلام نتیجه آن را با جلب رضایت مقامات ذی صلاح به بعد از نهایی شدن پژوهش موکول کرد.[16] و اصول دیگری از جمله اصل مسئولیت حرفهای، حقیقت گویی، منفعت خواهی، خودآیینی، اصل استقلال فردی، اصل سودمندی، اصل غایت بودن انسان و منع استفاده ابزاری از انسان میتوان اشاره کرد.
جایگاه اخلاق زیستی در ایران
از آنجا که زیست فناوری در ایران علمی نوپاست و برنامههای آن به چند مرکز تحقیقاتی و پروژههای خاص تحقیقاتی محدود بوده، اخلاق زیستی و باید و نبایدهای آن جایگاهی نداشته است. موضوع اخلاق علوم زیستی بسیار پیچیده است و به گفته کارشناسان کمتر کسی در ایران در تمامی جوانب آن از مسایل مذهبی و اجتماعی گرفته تا حقوقی و علمی احاطه دارد. در حال حاضر، قوانین ایران در زمینۀ تولید و مصرف محصولات دستکاری شده ژنتیکی ساکت است به همین جهت در برنامۀ ملی زیست فناوری بر تدوین استانداردهای ملی محصولات و تجهیزات تأکید شده است.[17]
اخلاق زیستی در اسلام
اخلاق زیستی اسلامی به شکل تنگاتنگ با آموزههای گسترده اخلاقی قرآنی و سنت پیامبر(ص) و در نتیجه با نوعی تفسیر از شریعت اسلامی مرتبط است. تأملات اخلاق زیستی از خود دین جدایی ناپذیر است؛ دینی که بر پیوستگی بین جسم وروح وحوزه های مادی و روحانی و نیز اخلاق و حقوق تأکید دارد.قرآن و سنت پیامبر(ص) حاوی اصول راهنمایی کننده مشروح ومشخصی در موضوعات مختلف پزشکی از جمله رشد جنین انسان و .... دارد، که بطور مشخص نشان از اهمیت اخلاق زیستی در زندگی انسان است.[18]
رابطه اخلاق زیستی و حقوق
بدون تردید اخلاق و حقوق و به تبع آن اخلاق و قانون در هیچ زمینه ای به اندازه حوزه اخلاق زیستی به هم پیوند نیافتهاند. در اخلاق زیستی، همواره بین اخلاق و حقوق رابطهای متقابل و دو سو یه برقرار است،هر چند که نقش وتاثیر اخلاق بر حقوق نقشی گسترده و پررنگ است، به گونه ای که برخی فلاسفه ریپر فرانسوی و علامه جعفری حقوق را کاملا متاثر از اخلاق میدانند. آموزههای حقوقی اخلاقی در بسیاری از زمینه ها، حاصل همکاری مشترک اندیشمندان حوزه حقوق و اخلاق است.[19]
وجهه تمایز اخلاق زیستی از اخلاق پزشکی
اخلاق زیستی از سه جهت از اخلاق پزشکی متمایز است؛
1. هدف اخلاق زیستی درک عمیق و درست مسایل حاصل از دست آوردهای بیوتکنولوژی مدرن است.
2.اخلاق زیستی با پرسش های عمیقتر فلسفی به جنبهها و لایههای زیرینتر اخلاقی موضوعات می پردازند، مباحثی همچون: ارزش حیات، مفهوم انسان واین که به چه کسی شخص انسان اطلاق میشود و اهمیت مفهوم حثیت انسانی در حوزه مرتبط با بیوتکنولوژی است.
3.اخلاق زیستی به مسایل مربوط به سیاستگذاری عمومی در حوزه اخلاق زیستی و همچنین کنترل و جهت دهی اخلاق علوم زیستی عنایت دارد، از اینرو به هیچ وجه نباید تصور کرد اخلاق زیستی تکامل یافته اخلاق پزشکی است؛ بلکه میتوان ادعا کرد اخلاق زیستی حوزه ای نوین در قلمرو اخلاق عملی است.[20]