24 آبان 1393, 14:5
كلمات كليدي : امكان ماهوي، امكان عام، ضرورت، وجوب بالذات، امتناع بالذات
نویسنده : مسعود اسماعيلي
واژه امکان در فلسفه، بدون هیچ قیدی، عبارت است از امکان ماهوی که به معنی سلب ضرورت وجود و عدم میباشد.[1] با توجه به اینکه امکان در تقابل با "ضرورت" است (زیرا امکان از سلب ضرورت ساخته میشود)، میتوان معانی مختلفی از امکان داشت؛ زیرا با نفی انواع مختلفی از "ضرورت"، معانی مختلفی از امکان به دست میآید. بنابراین بسته به اینکه واژه امکان در مقابل چه ضرورتی مطرح شود، معانی مختلفی از امکان خواهیم داشت.
یکی از انواع ضرورت، ضرورت طرف مخالف است که با سلب این نوع از ضرورت، معنایی از امکان پدید میآید که به جهت کاربرد آن در زبان عُرفی و عام، به آن "امکان عام" گفته میشود.[2] پس مفهوم امکان عامِ یک شیء، از سلب ضرورتِ چیزی ساخته میشود که مخالف با آن شیء (ممکن به امکان عام)است ولذا امکان عام وجود یک شیء به معنی سلب ضرورت از عدم آن و ممتنع نبودن آن شیء است[3] که این حالت، از لحاظ مصداقی اعم از امکان به معنیِ "سلب ضرورت وجود و عدم" و وجوب ذاتی میباشد؛ از طرفی امکان عام عدم یک شیء به معنی سلب ضرورت از وجود آن و واجب نبودن آن شیء است که این حالت، از لحاظ مصداقی اعم از امکان به معنیِ "سلب ضرورت وجود و عدم " و امتناع ذاتی میباشد. بدین ترتیب در کل، امکان عام از نظر مصداقی اعم از امکان به معنیِ سلبِ ضرورت وجود و عدم، وجوب ذاتی و امتناع ذاتی است.[4] به دلیل همین مطلب، امکان به معنیِ سلب ضرورت وجود و عدم، در مقابل امکان عام که اعم از آن است، امکان خاص نامیده میشود. در واقع، فلاسفه لفظ امکان را از همین معنای عرفی (یعنی امکان عام) اخذ کرده و به معنای "سلب ضرورت وجود و عدم"، انتقال دادهاند و "امکان خاص" نامیدهاند که اصطلاحِ خاصِ فلسفی محسوب میشود.[5]
بنابراین باید توجه داشت که امکان خاص، مفهومی جز همان "سلب ضرورت وجود و عدم" ندارد که به دلیل اخص بودنِ آن از امکان عام، امکان خاص نامیده شده است.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان