24 آبان 1393, 14:5
كلمات كليدي : تركيب، تركيب حقيقي، تركيب اعتباري، تركيب عقلي، تركيب خارجي، تركيب انضمامي و اتحادي
نویسنده : مسعود اسماعيلي
ترکیب که در فلسفه به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» یا «اتحاد امور کثیر» است چند گونه تقسیم دارد: 1) تقسیم به حقیقی و اعتباری؛[1] 2) تقسیم به عقلی و خارجی؛[2] 3) تقسیم به انضمامی و اتحادی.[3]
عَرَض (مثل سیاهی، سفیدی، گرمی و سردی، بزرگی و کوچکی و...)، چیزی است که برای تحقق یافتن، نیازمند موضوع و محلی (مثل چوب، دست، انسان و...) است که این موضوع و محل، چیزی است به نام جوهر که خود نیازمند موضوع، نیست.
ترکیب از اعراض را میتوان به چند نحوه فرض نمود:
الف) خودِ اعراض با یکدیگر ترکیب شوند، بدون آنکه هیچیک از آنها با یک جوهر در ارتباط باشد؛ یعنی ترکیبی از اعراض داشته باشیم بدونِ همراهیِ آن با ترکیبِ عرض و جوهر؛ چنین چیزی محال است و قابل تحقق نخواهد بود. زیرا عرض در تحقق خود نیازمند جوهر است و بدون آن محال است که تحقق یابد. از طرفی اگر گفته شود که مجموع اعراض با یکدیگر یک جوهر را تشکیل میدهند که در نهایت میتوان گفت هریک در آن جوهر محقق شده است، پاسخ این است که در فلسفه به اثبات رسیده است که با ترکیب اعراض، جوهر پدید نمیآید و چنین چیزی ممکن نیست.
ب) ترکیب اعراض در موضوع و محل جوهری صورت گیرد؛ چنین چیزی ممکن است و سه صورت دارد:
1 - چند عرضِ مختلف (مثل کمیت و کیفیت و این و متی) در یک جوهر (مثل چوب) جمع شود؛ در این صورت، اعراض مختلفی داریم که در جوهری واحد گرد هم آمدهاند و از جهتِ محل و موضوع، اتحاد دارند ولذا میگوییم ترکیبی را تشکیل دادهاند. اما این نوع از ترکیب، حقیقی نیست زیرا در ترکیب حقیقی، اتحاد حقیقی میان اجزاء هست و اتحاد حقیقی، وجود اجزاء را یکی میکند درحالی که در این مورد، اتحاد اعراض در چیز دیگری بهنام موضوع است نه در وجودشان و لذا ترکیب آنها اعتباری است.
2 - چند عرض مشابه و همسنخ در یک جوهر، عرض مرکبی را پدید آورند. مثلا دو پنج (که هر دو عدد هستند و از سنخ عرضِ کمیت محسوب میشوند) در یک جسم، یک «ده» را پدید بیاورند که در این صورت باید گفت که ترکیبی حقیقی رخ داده است؛ زیرا از ترکیب آنها (پنجها)، نوعی جدید (ده) پدید آمده که این نشان میدهد که اتحادی حقیقی میان اجزاء صورت گرفته است. البته این ترکیب را ابنسینا ممکن میداند اما ملاصدرا این ترکیب را نمیپذیرد و عقیده دارد که همه اعراضْ بسیط (نامرکب) هستند.[4]
3 - چند ماهیتِ عرضیِِ ناقص، ماهیتِ عرضیِ کاملی را پدید بیاورند بگونهای که یکی از آنها جنس و دیگری فصل محسوب شود. مثلا مربع (که عرضِ کمیت متصل میباشد) از یک سطح و چند خط متقاطعِ دارای زوایای خاص پدید میآید و سطح را میتوان جنس و بقیه را فصول آن دانست. اما این مورد را نیز مشهور فلاسفه رد کردهاند و اعراض را در عالم خارج و واقع، بسیط دانستهاند؛ ولی این مطلب، باعث نمیشود که اعراض را از نظر عقلی نیز نتوانیم دارای جنس و فصل بدانیم؛ لذا میتوان گفت ترکیب یک عرض از جنس و فصل، ترکیبی عقلی است نه خارجی.[5] در این صورت، این ترکیب را باید ترکیبی حقیقی و اتحادی بهشمار آورد.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان