24 آبان 1393, 14:3
كلمات كليدي : تشكیك، الفاظ مشترك، متواطی، مشككّ
تشکیک در لغت به معنای به شک و تردید انداختن و در اصطلاح منطق و فلسفه ویژگی الفاظی است که قسم متوسط میان الفاظ متواطی و مشترک میباشند. متواطی در اصطلاح به مفهوم کلی و لفظی اطلاق میشود که معنای واحد دارد و صدق و حمل آن بر افرادش یکسان و موافق با یکدیگر است. مشترک نیز لفظی است که به چند معنی به کار میرود.
ارسطو در جدل پس از بیان الفاظی که چند معنی دارند (الفاظ مشترک) و الفاظی که فقط یک معنی دارند (الفاظ متواطی)، به قسمی دیگر از الفاظ میپردازد که به گونهای غیر از الفاظ مشترک، معانی متعدد دارند. (الفاظ مبهم و لا مشکّک)
ارسطو الفاظ مشکک را چهار قسم دانسته است:
1-الفاظی که به چیزهای مختلفی که یک غایت دارند، اطلاق میشوند، مانند اطلاق لفظ «صحّی» بر دارو و ورزش که غایت هر دو تندرستی است.
2- الفاظی که به چیزهای متضاد اطلاق میشوند؛ مانند علم موسیقی که دانش آواهای هماهنگ و ناهماهنگ است، یا پزشکی که دانش تندرستی و بیماری است.
3- الفاظی که به برخی از صفات و اعراض مشترک در اشیا که تفاوت آنها فقط از حیث تقدم و تأخر است، اطلاق میشوند؛ مانند لفظ «شیرین» برای شکر و شربت.
4-الفاظ اضافی (نسبی) و متشابه؛ مانند کاربرد لفظ «قاعده» یا «مبدأ» برای پایۀ دیوار و قلب حیوان؛ زیرا نسبت پایۀ دیوار به دیوار مانند نسبت قلب حیوان به حیوان است.
5-الفاظی که بر حسب تقدم و تأخر یا اوّلیت و آخِریت، بر اشیا اطلاق میشوند، مانند لفظ وجود که، بر مقولات بر حسب تقدم و تأخر اطلاق میگردد. اول بر جوهر و سپس بر اعراض حمل میشود.
حکمای اسلامی از اقسام پنجگانهای را که ارسطو برای الفاظ مشکک برشمرده است، غالباً فقط قسم پنجم را در نظر گرفتهاند و در تعریف آن گفتهاند که عبارت است از لفظ مفرد کلی دارای معنای واحد که حمل و صدق آن بر افرادش یکسان و مساوی نیست، بلکه به یکی از این وجوه بر افرادش صادق است: تقدم و تأخر، اولویت و غیر اولویت، شدت و ضعف، زیادت و نقصان، زیادی و کمی و یا در مجموع به کمال و نقص.
مشکّک نامیدن آن از اینروست که چون لفظی متحدالمعنی است، به الفاظ متواطی شباهت دارد، اما به دلیل تفاوت و اختلاف در صدقِ معنای آن بر افرادش، تصور میشود که لفظِ مشترک است و آدمی را در تشخیص اینکه چه نوع لفظی است، به شک میاندازد.
در فلسفۀ اسلامی، قسم دیگری از تشکیک بیان شده است. این قسم از تشکیک، برخلاف قسم پیشین، متعلق به حوزۀ الفاظ و مفاهیم نیست، و عبارت است از نحوهای تمایز میان دو شیء که در عین اشتراک از هم متمایزند و «ما به الاتفاق» میان آنها عین «ما به الافتراق» است؛ مثلاً در تمایز اجزا و مراتب زمان، مثل دیروز و امروز، ما به الاختلاف عین ما بهالاشتراک است، یعنی سبب اختلاف «دیروز» و «امروز»، حقیقت زمان و عامل اشتراک آنها نیز همان زمان است. به گفتۀ ملا هادی سبزواری در این قسم تشکیک، تفاوت و اختلاف در حقیقتِ امر مشکّک و به سبب آن است و خود حقیقت آن امر دارای عرض عریضی است که تمام و نقصان در ذات آن و به سبب آن است نه به امری زائد و خارج از آن.
بنابر نظر حکیمان اشراقی، تشکیک خاصی در ماهیات جاری است، مانند تشکیک در حقیقت نور؛ در مقابل، مشائیان اسلامی این رأی را باطل دانستهاند و بر ابطال آن براهینی اقامه کردهاند. نزد مشائیان، چون وجودات، حقایق متبایناند، تشکیک در حقیقت وجود مردود است. اما ابنسینا در مباحثات ضمن ردّ تباین وجودات، اختلاف و تباین را به ماهیت اشیا نسبت میدهد و وجود را مشکّک و از حیث شدت و ضعف، مختلف میداند. ملاصدرا و پیروان وی تشکیک را منحصر در حقیقت وجود میدانند.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان