كلمات كليدي : قرآن، اسباب نزول، علّامه طباطبايي، حجيّت، تشريع
نویسنده : حسين محمودی
آیات قرآن کریم، تدریجاً و در مدّتی نسبتاً طولانی نازل شده است. در نزول برخی آیات، وقوع برخی حوادث نقش داشته است. به طور کلی آیات قرآن به دو دسته تقسیم میشود:
1) آیاتی که بدون سبب خاص و تنها به خاطر هدایت مردم نازل شده است.
2) آیاتی که نزول آن به انگیزهای خاص بوده است.
بسیاری از آیات و سُور قرآن ناظر به حوادث یا سؤالاتی است که زمینه نزول یک حکم و پاسخ را در آیات فراهم آورده است. این شرایط و زمینهها را «اسباب» یا «شأن نزول» آیه نام نهادهاند. به عنوان مثال:
« وَ یَسَْلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ » (اسراء/85)
«از تو درباره روح سؤال میکنند....»
« قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِى تُجَادِلُکَ» (مجادله/1)
«خداوند شیند مجادله آن زنی را که....»
فواید شناخت اسباب نزول
1) شناخت علّتی که باعث تشریع حکم شرعی در قرآن شده است.
2) بررسی درک سخن خداوند که آیا استفهام است یا توبیخ، یا استهزاء و مانند آن. که در این مورد شناخت قراین خارجی و شرایط موجود لازم در دریافت کلام الهی موثر است.
3) گاه در آیه یا حکمی توهّم حصر میرود؛ بیان سبب نزول موجب دفع چنین توهمی است. به عنوان نمونه در قرآن کریم آمده است:
« وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ فَأَیْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ » (بقره/115)
«مشرق و مغرب از آن خداست پس به هر سو رو کنید، آن جا روی خداست.»
از ظاهر آیه چنین استنباط میشود که در هنگام نماز رو به قبله بودن لازم نیست ولی این خلاف روایات و اجماع نظر فقهاست؛ با رجوع به شأن نزول آیه فهمیده میشود که مربوط به نماز نافله در هنگام سفر است.
خصوصیت سبب
مفسران میگویند اگر آیهای معنای عامی داشت، اگرچه سبب خاصی موجب نزول آن شده باشد تنها شامل افراد مربوط به آن سبب نمیشود بلکه عمومیت آن در جای خود محفوظ است به عبارت دیگر شأن نزول عمومیت آیه را تخصیص نمیزند. مثلاً آیه ظهار در شأن "سلمة بن صخر" و آیه لعان در شأن "هلال بن اُمیّه" نازل شده است امّا عمومیت آن محفوظ است.
اساساً اگر مفاد آیات را مختص مورد نزولش بدانیم، جهانی بودن و جاودانه بودن آیات قرآن بیاعتبار خواهد بود.
امام باقر در روایتی میفرمایند:
وقتی آیهای راجع به قومی نازل شد، اگر پس از آن که آن قوم مردند، آن آیه نیز بمیرد، از قرآن چیزی نخواهد ماند ولی همه قرآن، تا آسمانها و زمین هست، جاری است.
مفسّران معتقدند که گاه اسباب نزول متعدند، ولی نزول واحد است، و گاه سبب واحد بوده و آیات متعددی نازل شده است.
میزان اعتبار روایات اسباب نزول
علّامه طباطبایی در بررسی و تحلیل روایات اسباب نزول به دلایلی حجیّت آنها را مورد تردید قرار میدهد و مینویسد:
اولاً: از سیاق بسیاری از آنها پیداست که راوی ارتباط نزول آیه را در مورد حادثه، با مشافهه به دست نیاورده است بلکه ابتدا قصه را حکایت میکند سپس آیاتی را که از جهت معنا مناسب قصه است، به قصه ربط میدهد. در نتیجه این گونه سبب نزول، نظری و اجتهادی است، گواه این سخن آن است که در خلال این روایات، تناقض به چشم میخورد و در ذیل بسیاری از آیات چندین سبب متناقض نقل شده است.
ثانیاً: در صدر اسلام خلفا از ثبت حدیث شدیداً منع میکردند و این ممنوعیت تقریباً تا پایان قرن اول ادامه داشت. این روّیه راه نقلِ به معنا را بیشتر از حدّ ضرورت به روی راویان باز کرد تا جایی که گاه دیده میشود دو روایتی که به صورت مشترک به شرح واقعهای میپردازند هیچ وجه مشترکی ندارند.
بر این اساس چنانچه روایتی متواتر یا قطعی الصدور بود، به مفاد آن ترتیب اثر داده میشود و اگر چنین نبود آن روایت را به آیه مورد بحث عرضه میکنیم و در صورتی که با مضمون آیه و قرائن اطراف آن سازگار بود به آن اعتماد میکنیم.