كلمات كليدي : كيد الهي، مهلت، استهزاء، خدعه
نویسنده : حسين خوشبخت
به طوری که اهل لغت گفتهاند[1] استدراج دو معنی دارد، یکی گرفتن چیزی به تدریج است. زیرا اصل این ماده از درجه گرفته شده که به معنی " پله" است، همان گونه که انسان در صعود و نزول از طبقات پائین عمارت به بالا، یا به عکس، از پلهها استفاده میکند، همچنین هر گاه چیزی را تدریجاً و مرحله به مرحله بگیرند یا گرفتار سازند به این عمل استدراج گفته میشود.معنی دیگر "پیچیدن" است، همان گونه که یک طومار را به هم میپیچند.
از حسین بن علی(صلوات الله علیهما) در تحف العقول نقل شده فرمود:
«استدراج از خداوند سبحان آن است که نعمت بنده را فراوان کند و توفیق شکر را از او سلب نماید.»[2]
در مورد "مجازات استدراجی" که از آیات قرآن و احادیث استفاده میشود چنین است که خداوند گناهکاران و طغیانگران جسور و زورمند را طبق یک سنت، فوراً گرفتار مجازات نمیکند، بلکه درهای نعمتها را به روی آنها میگشاید، هر چه بیشتر در مسیر طغیان گام بر میدارند، نعمت خود را بیشتر میکند، و این از دو حال خارج نیست. یا این نعمتها باعث تنبه و بیداریشان میشود، که در این حال برنامه "هدایت الهی" عملی شده، و یا این که بر غرور و بی خبریشان میافزاید در این صورت مجازاتشان به هنگام رسیدن به آخرین مرحله دردناکتر است، زیرا به هنگامی که غرق انواع ناز و نعمتها میشوند. خداوند همه را از آنها میگیرد و طومار زندگی آنها را در هم میپیچد و این گونه مجازات بسیار سختتر است.[3]
خدای سبحان در آیات قرآن کریم دادن ملک به امثال نمرودها و فرعونها و دادن اموال به امثال قارونها را به خدا نسبت داده، پس این نیست مگر اینکه همه این رزقها به اذن خدا است، خدا این گونه رزقهای وسیع را در اختیار نامبردگان قرار میدهد تا امتحانشان نموده و حجت علیه آنان تمام گشته و زمینه بیچارگی و استدراج آنان و مصالحی نظیر این فراهم آید.
اهمیت بحث «استدراج» در جامعه امروز
از جمله اصول و حقایقی که قرآن مجید بیان کرده استدراج است. در رابطه انسان و نعمتها یا در رابطه انسان و بلایا و شدائد و فکرهای کوتاه یک چیز بیشتر نمیبینند. نعمت چیست؟ مگر جز سلامتی و پول نعمتی هم در دنیا وجود دارد؟ اینها نعمت مطلق است و نعمت مطلق هم دلیل بر تقرب در نزد خداست. مسلم اگر چیزی نعمت علی الاطلاق باشد دلیل بر قرب انسان به خداست. بلایا چیست؟ مگر جز فقر بلایی وجود دارد؟ مگر جز بیماری بلایی وجود دارد؟ پس هر کس این طور بود خدا زده است. ما خدا زده هستیم و اگر خدا زده نبودیم که این همه فقیر نبودیم و ... در صورتی که مطلب این طور نیست. عکسش هم نیست که مال و ثروت بلاست و فقر نعمت است. مال و ثروت با نوع عکس العملی که انسان با داشتن مال و ثروت نشان بدهد مشخص میشود که، بلاست یا نعمت. پس افرادی ممکن است که متنعم به نعمتهای ظاهری باشند و هیچ اشکالی در کارشان پیش نیاید و بیشتر باید از این وحشت کنند که نکند ما مغضوب پروردگار هستیم که هیچ اشکالی در کار ما پیش نمیآید.[4]
استدراج در قرآن
استدراج در دو مورد از قرآن مجید آمده است. یکی در آیه 182 سوره " اعراف" و دیگر آیه 44 سوره "قلم" و هر دو درباره انکار کنندگان آیات الهی است. ولی کید الهی، مهلت، استهزاء، طول عمر دادن و... به عنوان «استدراج»، بارها در آیات قرآن آمده است.
«وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ»
«و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمیدانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.»
در این آیه، قرینه مقام دلالت دارد بر این که منظور از استدراج نزدیک شدن به هلاکت است یا در دنیا و یا در آخرت و این که استدراج را مقید کرد به راهی که خود آنان نفهمند، برای این است که بفهماند این نزدیک کردن آشکارا نیست، بلکه در همان سرگرمی به تمتع از مظاهر زندگی مادی مخفی است، و در نتیجه ایشان با زیاده روی در معصیت پیوسته بسوی هلاکت نزدیک میشود. پس میتوان گفت استدراج، تجدید نعمتی بعد از نعمت دیگری است تا بدین وسیله التذاذ به آن نعمتها ایشان را از توجه به وبال کارهایشان غافل بسازد.[5]
استدراج در روایات
از امام صادق (ع)، در تفسیر آیه فوق چنین نقل شده که فرمود:
«هو العبد یذنب الذنب فتجدد له النعمة معه تلهیه تلک النعمة عن الاستغفار من ذلک الذنب».[6]
منظور از این آیه بنده گنهکاری است که پس از انجام گناه، خداوند او را مشمول نعمتی قرار میدهد ولی او نعمت را به حساب خوبی خودش گذاشته و از استغفار در برابر گناه غافلش میسازد.