24 آبان 1393, 14:2
این اصطلاح مهمترین اسم الهی است که با داشتن یا خواندن این اسم دعای دارنده یا خواننده مستجاب میگردد. همچنین معروف است که سلیمان (ع) خاتمی داشته است که بر آن اسم اعظم نقش بسته بود و به مدد این نام مستجابالدعوة بوده است. در سورۀ نمل، در ضمن داستان سلیمان(ع) و بلقیس اشارۀ پوشیدهای به اسم اعظم شده است.
«کسی که علمالکتاب داشت گفت من آن [تخت بلقیس] را در کمتر از چشم برهم زدنی حاضر میکنم»
مفسران عامه و خاصه در این که گویندۀ این سخن و دارندۀ علم الکتاب کیست و خود علم الکتاب چیست بحثهای گوناگونی کرده و آراء مختلفی در میان آوردهاند. بعضی از مفسران سلیمان (ع) را گوینده و دارنده میدانند و بیشتر مفسران آصف بن برخیا وزیر حکیم سلیمان (ع) را و علم الکتاب را همانا اطلاع از اسم اعظم میدانند. طبرسی و ابوالفتوح اسم اعظم را «الله»، «الرحمن»، «یا حی یا قیوم»، «یا ذاالجلال و الاکرام» و «یا الهنا و اله کل شیء الها واحدا لا اله الا انت»یاد کردهاند. امام فخر رازی در کتاب "شرح اسماء الحسنی" از حضرت امام جعفر صادق (ع) نقل میکند:
«هر اسمی از اسماء خداوند تعالی در غایت عظمت است مگر اینکه انسان چون با دلبستگی به غیر خداوند، او را بخواند بهرهای نمیبرد، ولی چون با دل کندن از غیر خداوند، او را بخواند بهرهای نمیبرد، دعا و هر نامی که بخواند اسم اعظم است... »
گویند اسم اعظم همانا «هو» است....بعضی گویند اسم اعظم در حروف مقطعه فواتح سور مندرج است و از علی (ع) نیز در این مورد دعایی نقل شده است. از امام سجاد (ع) روایت شده:
از خداوند مسألت داشتم اسم اعظمی را که با خواندن آن دعا مستجاب میگردد به من بیاموزد و در خواب به من گفته شد بگو:
پس هر بار که این دعا را خواندم فرج و فتوحی حاصل شد.
از احادیث اهل بیت، علی الخصوص از امام رضا (ع) وامام جعفر صادق (ع)روایت شده است که «بسم الله الرحمن الرحیم» به اسم اعظم نزدیکتر است از سیاهی چشم به سفیدی آن.
کتابخانه هادی
پژوهه تبلیغ
ارتباطات دینی
اطلاع رسانی
فرهیختگان