كلمات كليدي : قرآن، حيض، قُروء، اعتزال، طُهر، جماع، عّده، ازدواج و بارداري
نویسنده : علي نبي الهي
"حیض" در اصل به معنى جمع شدن خون[1] و جریان یافتن[2] آن است و حوض را نیز به همین ارتباط حوض میگویند که آب در آن جمع میشود.[3]
و در اصطلاح فقهی، "حیض" خون سیاه و غلیظى است که هنگام بلوغ زن، غالباً همراه با سوزش و حرارت، از رحم وى خارج مىشود که به تناسب طبیعت وى در زمانهاى بعد، به صورت عادت [ماهانه] درمىآید.[4]
واژهی "حیض" در قرآن به کار نرفته، ولی مشتق آن به صورت مصدر (محیض)[5] و فعل (یحَِضْنَ)[6] به کار رفته است. در ضمن چون "حیض" مختص زنان بوده، لذا در زبان عربی اسم فاعل آن نیز مذکر آورده شده و مىگویند: "امرأة حائض" یعنی زنی که در ایام عادت ماهانه به سر میبرد؛ چنانکه به زن باردار نیز "امرأة حامل" گفته میشود.[7]
ماهیت حیض از منظر قرآن
خداوند متعال در اینباره میفرماید:
«وَ یسئَلُونَکَ عَنِالْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى...»[8]
«و از تو دربارهی خون حیض سؤال مىکنند، بگو: چیز زیانبار و آلودهاى است!...»
"اذی" حالتى را گویند که به سبب رسیدن امور ناملائم و ناخوشایند برای انسان حاصل گردد؛ البته گاهی به دلیل مبالغه در آن امر، به خود آن أمر ناخوشایند نیز لفظ "اذی" اطلاق مىشود.[9] همچنین "أذى" در آیهی شریفه، به منزلهی تعلیل و علت برای حکم نیز هست؛ به عبارت دیگر "اذی" در اینجا به معنی ضرری است که از جهت آلودگی و نجاست به انسان میرسد.[10]
قرآن "حیض" را به عنوان "اذى" (چیز آلوده و زیانآور) معرفى کرده که در واقع فلسفهی حکم اجتناب از آمیزش جنسى را با زنان، در حالت حیض نیز بیان نموده که در ادامهی آیه به صراحت، به احکام آن پرداخته است.[11]
احکام حیض
1. عدم نزدیکی با زن حائض:
شریعت اسلام مقاربت و نزدیکی در حال حیض را به شدت تحریم کرده و در این رابطه فرموده است:
«وَ یسئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُواْ النِّسَاءَ فىِالْمَحِیضِ وَ لَاتَقْرَبُوهُنَّ حَتىَ یطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ...»[12]
«و از تو دربارهی خون حیض سؤال مىکنند، بگو: چیز زیانبار و آلودهاى است؛ از اینرو در حالت قاعدگی، از زنان کنارهگیری کنید؛ و با آنها نزدیکی ننمایید، تا پاک شوند. و هنگامی که پاک شدند، از طریقی که خدا به شما فرمان داده، با آنها آمیزش کنید...»
"اعتزال" از مادّهی "عزل" بوده و "عزل" به معنى کنار رفتن و جدا شدن از موضوعی است که شخص در محیط جریان آن میباشد و "اعتزال" اختیار کردن عزل است؛[13] پس منظور از "فَاعْتَزِلُوا ..." کنایه از ترک جماع و نزدیکی است، چنانکه مجامعت (همبسترى) و مقاربت (نزدیکى) کنایه از نکاح هستند.[14]
براین اساس "قرب" بهمعنى مطلق نزدیکى به جهت التذاذ بوده و اسلام در این ایام خاص، دستور به تعدیل روابط با زنان حائض را داده است؛ چراکه آمیزش جنسى در چنین حالتى، علاوه بر اینکه تنفرآور است، عوارض ناگوارى در زن و مرد و فرزند به وجود میآورد که طب امروز نیز آن را اثبات کرده است. از جملهی این زیانها، احتمال عقیم شدن مرد و زن، ایجاد یک محیط مساعد براى پرورش عوامل بیماریهاى آمیزشى، التهاب اعضاء تناسلى زن و وارد شدن خون آلوده به داخل عضو تناسلى مرد و....[15] البته غیر از جماع، دیگر لذتها حلال است. [16]
2. عدهی طلاق:[17]
خداوند باری تعالی عدهی طلاق زن را به کمک حیض مشخص فرموده است:
«وَ الْمُطَلَّقَاتُ یترََبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ...»[18]
«زنان مطلقه، باید به مدت سه مرتبه عادت ماهانه دیدن (و پاک شدن) انتظار بکشند! [=عده نگه دارند]...»
"طلاق" در اصل به معناى آزاد و رها شدن از قید و بند است؛ ولى در اینجا به عنوان استعاره در رها کردن زن از قید ازدواج استعمال شده و به خاطر کثرت استعمال، در همین معنا حقیقت یافته است.[19]
و کلمهی "تربص"، به معناى انتظار و حبس مىآید و در آیهی مورد بحث، مقید به قید "بانفسهن" شده که چیستی عدهی طلاق را میفهماند؛ چون زن مطلقه در مدت عدّه، خودش را در خانه حبس کرده و از ازدواج و تمکین به مردان حفظ میکند و در نتیجه از اختلاط نطفهها بر حذر میماند.[20]
کلمهی "قروء"، جمع" قُرء" است و "قُرء" لفظى است که دو معناى ضد هم دارد؛ یعنی هم معناى حیض را مىدهد و هم معناى طُهر(پاکى). اما معناى اصلى این واژه "جمع کردن" است؛ جمعى که دگرگونگى و تفرقه را به دنبال داشته باشد. بنابراین بهتر آن است که بگوئیم معنایش در اصل پاکى بوده، چون در حال پاکى رحم، خون در حال جمع شدن در رحم است و سپس در حیض هم استعمال شده، چون حیض حالت بیرون ریختن خون بعد از جمع شدن آن در رحم زن میباشد.[21]
بنابراین حیض میزان و معیاری برای مدت عدّهی بانوان بوده و بیان آیه به صورت خبری، تأکید بر این امر است که زنان باید این مدت را انتظار بکشند و صبر کنند.[22]
از امام باقر –علیهالسلام- نیز نقل شده که واژهی "قُرء" در این آیه بمعناى "طُهر" است.[23]
ایام حیض و عدّه
1. فلسفه و حکمت تشریع عدّه:
اصل حکمت در تشریع عدّه براى آن است که آب و نطفهی مردان با یکدیگر مخلوط نشده و در نتیجه نسبها فاسد نگردد. البته این حکمت لازم نیست که در تمامى موارد موجود باشد، چون قوانین و احکام، همیشه بستگی به حکمتهاى غالبى دارد، در نتیجه اگر زن عقیم هم طلاق داده شد، وی نیز باید عده را نگه دارد.[24]
2. بازگشت مرد به همسر:
مرد میتواند به همسر خود در طول ایام عده رجوع کند و زندگی سابق خود را با این زن از سر بگیرد:[25]
«...وَ بُعُولَتهُُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فىِ ذَلِک إِنْ أَرَادُواْ إِصْلَاحًا» [26]
«...و همسرانشان، براى بازگرداندن آنها (و از سرگرفتن زندگى زناشویى) در این مدت، (از دیگران) سزاوارترند؛ در صورتى که (براستى) خواهان اصلاح باشند»
3. حجیت قول زن در حیض، پاکی و حامله بودن:
«وَ لایحِلُّ لَهُنَّ أَنْیکْتُمْنَ ماخَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ...»[27]
«براى آنها حلال نیست که آنچه را خدا در رحمهایشان آفریده، کتمان کنند»
خداوند اعلام آغاز و پایان ایام عده را ـ که معمولا خود زن مىفهمد نه دیگرى ـ بر عهدهی زن گذاشته و گفتار او را در این زمینه سند قرار داده است؛ لذا امام صادق –علیهالسلام- در تفسیر آیهی فوق مىفرماید:
«قَد فَوِِِّضَ اللَّهُ اِلىالنّساءِ ثَلاثَةُ اَشیاءٍ: الحَیضُ وَ الطّهرُ وَ الحَملُ»[28]
«خداوند سه چیز را به زنان واگذار نموده است: اطلاع دادن از عادت ماهانه، پاک شدن از حیض و باردار بودن.»
بنابر عقیدهی جمعى از مفسران جمله "ماخَلَقَ اللَّهُ فِیأَرْحامِهِنَّ" مىتواند دو معنى را در برداشته باشد: اول "فرزند" و دیگری "عادت ماهانه"؛ چراکه خداوند هر دو را در رحم زن آفریده است. بنابر احتمال اول، زن نباید حمل خود را از دیگران پنهان نموده و ادعای ایام عادت ماهانه را داشته باشد، تا مدت عده را کمتر کند! زیرا عدهی زن باردار وضع حمل است؛[29] و بنابر احتمال دوم، زن در مورد عادت ماهانهی خود نیز از حیث شروع و پایان باید واقعیت را بیان کند. [30]