كلمات كليدي : امتحان، فتنه، بلا، مؤمنين، آثار، اسباب
نویسنده : روح الله رضواني
مفهوم شناسی
یکی از سنت های خداوند امتحان و آزمایش بندگان به وسائل گوناگون می باشد که در قرآن کریم امتحان عمدتاً با دو واژه «فتنه» و «بلاء» بیان شده است. امتحان از ماده «محن» و در لغت به معنی خِبره[1]، خبره بودن، دقت و تدبر در گفتار، همچون ابتلاء است[2].
"امتحان و ابتلا" در اصطلاح به معنی تحقیق و تفحص در مورد افراد است تا مؤمن واقعی از غیر واقعی معلوم شود[3]، امتحان، آزمایش بندگان از طرف خداوند است تا شکرگذاری و عدم شکرگذاری آنها معلوم گردد[4].
"فتنه" در اصل به معنای این است که طلا را در آتش بیاندازند تا خوبی و بدی جنس آن مشخص شود و لازمه معنای حقیقی و اصلی فتنه این است که تغییر ماهُوی حاصل شود، یعنی افکندن چیزی در یک عمل شدید، به نحوی که عناصر بیگانه از او جدا شود و باعث تغییر هویت آن گردد.
از آنجائی که «ابتلاء» در معنی با «فتنه» یکی است؛ لذا در قرآن کریم امتحان با واژة «فتنه» آمده است یا با واژة «بلاء» و تعاریفی که برای بلا شده بیانگر امتحان می باشد و آن آزمایشی است که به منظور آشکار شدن باطن شخص صورت می گیرد[5].
آثار فردی و اجتماعی امتحان
امتحان الهی از نظر اجتماعی آثار مثبت و مفید بسیاری برای جامعه دارد، از جمله فواید و آثار آن موارد زیر می باشد؛
1) وقتی انسان یا جامعه با این پیش فرض که در معرض امتحان خداوند قرار دارند، زندگی کند همـواره خود را در معرض آزمایـش می بینـد و از کارهـای ناپسنـد دوری کرده و به کارهای شایسته رو می آورد.
«ما کانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنینَ عَلى ما أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّى یَمیزَ الْخَبیثَ مِنَ الطَّیِّبِ..[6]»
«چنین نبود که خداوند، مؤمنان را به همانگونه که شما هستید واگذارد؛ مگر آنکه ناپاک را از پاک جدا سازد»[7]
سنت ابتلا در مؤمنین نیز جریان دارد تا آنها هم به کمال خاص خود برسند و در نتیجه "مؤمن خالص" از "مؤمن غیر خالص" و "خبیث" از "طیب" تفکیک و شناخته شود[8].
2) امتحان خداوند باعث حرکت و پویائی جامعه می شود، زیرا کسانی که خود را در معرض امتحان خداوند می بینند همواره تلاش می کنند تا در امتحان موفق شوند، لذا می بینیم که امتحان، احساس مسئولیت می آورد.
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرینَ[9]»
«آیا چنین پنداشتید که (تنها با ادّعای ایمان) وارد بهشت خواهید شد، در حالی که خداوند هنوز مجاهدان از شما و صابران را مشخّص نساخته است؟!»
خداوند در این آیه به مسلمانان میفرماید: شما گمان می کنید که بدون جهاد و استقامت در راه خدا و با انتخاب نام مسلمان میتوانید در بهشت برین جای گیرید، نه این طور نیست تا در میدان عمل مورد آزمایش قرار نگیرید و اعتقاد واقعی پیاده نکنید، بهرهای از آن سعادتها نخواهد برد[10].
2) امتحان باعث عبرت می شود، یعنی جوامع بعدی از سرنوشت جوامع قبلی عبرت می گیرند و می دانند که باید در امتحان الهی چه راهی را در پیش گیرند که به هلاکت نیفتند، بلکه به اعتلا و سعادت برسند.
«وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ ائْذَنْ لی وَ لا تَفْتِنِّی أَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ[11]»
«بعضی از آنها میگویند: به ما اجازه ده (تا در جهاد شرکت نکنیم)، و ما را به گناه نیفکن! آگاه باشید آنها (هم اکنون) در گناه سقوط کردهاند و جهنم، کافران را احاطه کرده است!»
اسباب و و سائل امتحان
خداوند بندگان خویش را به انواع و اقسام گوناگون مورد امتحان و آزمایش قرار می دهد، که بیان همه آن اسباب در این تحقیق قابل شمارش نیست، ولی از باب نمونه به چند مورد اشاره می شود:
1) ترس، گرسنگی، نقص اموال و انفس و ثمرات؛
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»[12]
«قطعاً همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، و کاهش در مالها و جانها و میوهها، آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامتکنندگان!»
2) خوبی ها و بدی ها؛
«..وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ إِلَیْنا تُرْجَعُونَ[13]»
«و شما را با بدیها و خوبیها آزمایش میکنیم و سرانجام بسوی ما بازگردانده میشوید!»[14]
3) سختی ها و گرفتاری ها؛
«وَ ما أَرْسَلْنا فی قَرْیَةٍ مِنْ نَبِیٍّ إِلاَّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ یَضَّرَّعُونَ[15]»
«و ما در هیچ شهر و آبادی پیامبری نفرستادیم مگر اینکه اهل آن را به ناراحتیها و خسارتها گرفتار ساختیم شاید (به خود آیند، و به سوی خدا) بازگردند و تضرع کنند!»[16].