كلمات كليدي : هدايت، راه، ضلالت، سنت
نویسنده : روح الله رضواني
"هدایت" از ریشه "هدأ" و در لغت به معنای سکون، آرامش، بدون سر و صدا و حرکت، سکونت گزیدن میباشد[1]و نیز بمعنای توقف ازحرکت، سکونت و خواب در شب، ساکت نمودن بچه و خواباندن آن آمده است[2].
هدایت در اصطلاح عبارتست از نشان دادن هدف و راهنمایی افراد[3]. در برخی موارد مقصود از هدایت پایداری و استوار ماندن در مسیر و راه است،[4] بنابراین هدایت، شناختن درست و صحیح هدف، انتخاب راه و طریق صحیح برای رسیدن به هدف و پایداری در مسیر است و هدایت در عام ترین معنای خود شامل همه مخلوقات خداوند می گردد[5].
انواع هدایت
هدایت در مورد انسان ها به دو مفهوم به کار رفته است؛ هدایت عامه که شامل همه انسانها می شوند، چه مؤمن باشد یا کافر و آن نشان دادن راه خیر و سعادت در پیمودن مسیر زندگی انسان است، ولی هدایت خاصه مختص به مؤمنان می باشد و آن تأمین کننده راه کمال و سعادت اخروی است[6].
1) هدایت تکوینی
هدایت تکوینی به این مفهوم که هدایت در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد، نشانه های هدایت تکوینی مانند:«عقل، غریزه، شعور، عاطفه، و انواع اداراکات » می باشد.
«قالَ رَبُّنَا الَّذی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى »[7]
«گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده سپس هدایت کرده است!»
خداوند هر حیوانی را هدایت نمود، راه بهره وری از امکانات را به او شناساند تا آنجا که طفل را به پستان مادر و جوجه را به این که از مادرش بخواهد غذا در دهانش بریزد راهنمایی کرد[8]. پس هدایت تکوینی خداوند غیر اختیاری بوده و شامل همه موجودات می شود.
2) هدایت تشریعی «وحی»
این هدایت فقط انسان ها را شامل می شود، یعنی خداوند علاوه بر هدایت تکوینی که در فطرت انسان وجود دارد، به وسیله فرستادن پیامبران و وحی، انسان را مورد هدایت قرار داده است؛
« ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقینَ»[9]
« آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد و مایه هدایت پرهیزکاران است »
اقسام هدایت تشرعی خداوند
مرحوم طبرسی هدایت تشرعی را به اقسام زیر تقسیم نموده است[10]. شاید تقسیم بندی ایشان به اعتبار مراتب اشتراک در خلقت و درجه قرب به خداوند از حیث اطاعت پذیری و دریافت پاداش الهی بوده باشد.
1. هدایت اولیه و نخستین
این نوع هدایت در واقع همان هدایت تشریعی است و شامل همۀ انسان ها اعم از مؤمن و کافر می شود.
«..وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى »[11]
«در حالی که هدایت از سوی پروردگارشان
برای آنها آمده است!»
«وَ هَدَیْناهُ النَّجْدَیْنِ»[12]
«و او را به راه خیر و شرّ هدایت کردیم!»
2. هدایت ثانویه یا «پاداشی»
وقتی مؤمنین از هدایت تشریعی و عمومی خداوند بهره می برند و پیامبران الهی را تصدیق می نمایند، خداوند آن ها را مشمول هدایت خاص قرار می دهد ودر واقع به آن ها پاداش عطا می کند.
«وَ الَّذینَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ»[13]
«کسانی که هدایت یافتهاند، خداوند بر هدایتشان میافزاید و روح تقوا به آنان میبخشد!»
آغاز و شروع هدایت از ناحیه خداوند است، وقتی انسان ها راه هدایت را برگزینند، خداوند به عنوان پاداش آن ها را مشمول هدایت خاصۀ خود قرار می دهد. البته هدایت یک امر استمراری و یک امر وجودی مانند رشد درختان است که همواره باید وجود داشته باشد و انسان باید همواره از گناه پرهیز نماید، نه این که یک امر مقطعی باشد مانند بنای ساختمان؛ لذا انسان اگر بعد از هدایت گناه نماید، به ضلالت و گمراهی می افتد، این گونه نیست که اگر کسی هدایت شد دیگر به ضلالت نمی افتد؛ مثلاً در مورد ارتداد اوّل هدایت است، بعد ضلالت؛ لذا اگر بعد از هدایت مرتکب معصیت شود، تمام اعمال نیکو و خیری که انجام داده است حبط و نابود می شود.
3. هدایت به مفهوم رسیدن به واقع
هدایت به این مفهوم، رسیدن به هدف و واقع میباشد چنانچه قرآن می فرماید:
«إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ یَهْدیهِمْ رَبُّهُمْ بِإیمانِهِمْ تَجْری مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فی جَنَّاتِ النَّعیمِ»[14]
«کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ایمانشان هدایت میکند، از زیر (قصرهای) آنها در باغهای بهشت، نهرهایی جاری است، این گونه هدایت مختص به مؤمنین است »
4. هدایت به مفهوم حکم و اراده خدا
این نوع هدایت تعلق به اراده خداوند دارد؛
«وَ مَنْ یَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ یُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِیاءَ مِنْ دُونِهِ..»[15]
«هر کس را خدا هدایت کند، هدایت یافته واقعی است و هر کس را گمراه سازد، هادیان و سرپرستانی غیر خدا برای او نخواهی یافت. این نوع هدایت اختصاص به اهل ایمان دارد »[16]