كلمات كليدي : فرعون، موسي (ع)، بني اسرائيل، قرآن
نویسنده : علی محمودی
مفهومشناسی:
"فرعون" اسم غیر عربی است که به اعتبار گستاخی و گردنکشی او این چنین نامیده شده است،[1]بعید نیست از ماده «فارع» مشتق شده باشد به معنی قتل، انتقام و غارت و یا از ماده «فرع» به معنی هرج و مرج یا فقدان نظم باشد.[2]
فرعون اسم عام است و به تمام سلاطین مصر گفته میشده (همانطور که به سلاطین روم قیصر و به سلاطین ایران کسری گفته میشده)[3] فراعنه مصر 26 سلسله بودند و مدت حکومت آنها نزدیک به سه هزار سال بوده است (تا انتهای قرن پنجم میلادی)[4] که مشهورترین آنها عبارتند از:
1- ریان بن ولید فرعون معاصر حضرت یوسف (ع)[5]
2- قابوس بن مصعب معاصر ولادت حضرت موسی (ع)
3- ولید بن مصعب یا ولید بن قابوس، فرعون زمان خروج موسی (ع).[6]
فرعون در قرآن:
لفظ فرعون 74 بار در قرآن آمده و در داستانهای بنیاسرائیل و موسی (ع) به چشم میخورد و محل زندگی آنها سرزمین مصر بوده است، البته در قرآن به اسم فرعون معاصر حضرت موسی (ع) تصریح نشده است.
فرعون به صفات مسرف، طاغی، عالی، ذوالاوتاد توصیف گردیده و از سیاستهای شیطانی او با کید فرعون یاد شده است.[7] فرعون در ابتدا ادعای ربوبیت داشت و میگفت:
« فَقَالَ أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلَى »[8]
«وگفت من پروردگار برتر شما هستم»
سپس پا را فراتر گذاشته و ادعای الوهیت می کند:
« وَقَالَ فِرْعَوْنُ یَا أَیُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَکُم مِّنْ إِلَهٍ غَیْرِی »[9]
«و فرعون گفت: ای جمعیت اشراف من خدایی جز خودم برای شما سراغ ندارم»
دشمن سرسخت بنیاسرائیل بود و پسران آنها را میکشت و دختران را برای خدمتکاری زنده میگذاشت،[10]به عقیده او و قومش، بنیاسرائیل بردگان و خدمتگزاران آنها بودند.[11]
رسالت حضرت موسی (ع):
خداوند موسی (ع) را همراه برادرش هارون به سوی فرعون فرستاد تا بنیاسرائیل را از چنگال او آزاد کند.[12] اما فرعون در مقابله با موسی (ع)، استکبار میورزد:
« فَاسْتَکْبَرُوا وَکَانُوا قَوْمًا عَالِینَ »[13]
«اما آنها (فرعون و اطرافیان) تکبر کردند و آنها مردمی برتری جوی بودند»
و نسبت جنون به موسی (ع) میدهد:
« قَالَ إِنَّ رَسُولَکُمُ الَّذِی أُرْسِلَ إِلَیْکُمْ لَمَجْنُونٌ »[14]
«(فرعون) گفت پیامبری که به سوی شما فرستاده شده، مسلماً دیوانه است»
و موسی را ساحر میخواند:
« إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِیمٌ »[15]
«این ساحری آگاه است»
مردم را علیه موسی (ع) تحریک میکند و ساحران را برای مقابله با او میفرستد[16]و تصمیم به قتل موسی میگیرد[17] که با مداخله مؤمن آل فرعون منصرف میشود.[18]
آل فرعون به بلاهایی دچار شدند[19] اما باز هم دست از استکبار برنداشتند تا سرانجام دستور کوچ بنیاسرائیل به موسی (ع) داده میشود.[20]
سرانجام فرعون:
بنیاسرائیل به رهبری حضرت موسی (ع) از مصر خارج میشوند و به دریا میرسند (اینکه دقیقاً دریا بوده یا رود نیل مورد اختلاف است)، موسی (ع) با معجزه خود دریا را میشکافد و بنیاسرائیل از آن عبور میکنند.
فرعون نیز که با سپاه فراوانی به دنبال ایشان بود وارد جادههای دریایی میشود، ناگهان دریا به هم آمده، فرعونیان را در خود غرق میکند.[21]
فرعون در آخرین لحظات ایمان میآورد ولی چون ایمان او از روی اضطرار بوده پذیرفته نمیشود.
« قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لا إِلِـهَ إِلاَّ الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَاْ مِنَ الْمُسْلِمِینَ »[22]
«گفت ایمان آوردم که هیچ معبودی جز کسی که بنیاسرائیل به او ایمان آوردهاند وجود ندارد و من از مسلمین هستم»
بدن او به ساحل میآید تا باعث عبرت مردم باشد:
« فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً »[23]
«ولی امروز بدنت را (از آب) نجات میدهیم تا عبرتی برای آیندگان باش»