دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

مؤمن

No image
مؤمن

كلمات كليدي : قرآن، مؤمن، ايمان، عمل صالح، آثار، بهشت، آرامش

نویسنده : کاظم احمدزاده

"مؤمن" اسم فاعل از واژۀ ایمان و از مادّۀ امن است "اَمْن" عبارت است از آرامش و رفعِ ترس و نگرانی، و ایمان عبارت است از خود یا دیگری را در امنیت و آرامش قرار دادن. پس مؤمن یعنی مطمئِنّ، آمَنَ باللهِ؛ یعنی برای او اطمینان و آرامش نسبت به خدای متعال حاصل شد.[1]

واژۀ "آمن" اگر با «ل» متعدّی شود به معنای تصدیق است و اگر با «یاء» متعدّی شود به معنای اصطلاحی خواهد بود.

«...یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ...» (توبه/61)

«...پیامبر به خدا ایمان دارد و مؤمنان را تصدیق می‌کند...»[2]

در اصطلاح قرآنی[3] مؤمن به کسی گفته می‌شود که خدا، فرشتگان، فرستادگان الهی، کتابهای آسمانی و روز قیامت (آخرت) و غیب را پذیرفتهباشد قرآن کریم می‌فرماید:

«آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَ مَلآئِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ و َرُسُلِهِ...» (بقره/285)

«پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است (و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.) و همۀ مؤمنان (نیز)، به خدا و فرشتگان او و کتابها و فرستادگانش ایمان آورده‌اند...»

همچنین می‌فرماید:

«الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ...» (بقره/3)

«کسانی که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان می‌آوررند.»

ایمان و عمل صالح:

در بسیاری از آیات قرآن، ایمان و عمل صالح با هم ذکر شده‌اند:

«وَ بَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ...» (بقره/25)

«به کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده...»

و در جایی که هر یک به تنهایی آمده باید آنرا تقیید کرد و عمل صالح در فرهنگ قرآن، عملی است که مطابق با یکی از منابع دین باشد، عبارت «الّذین آمنوا» حاکی از حسن فاعلی[4] و «عَمِلوا الصالحاتِ...» بیانگر حُسن فعلی است یعنی بشارت به بهشت ویژه کسانی است که افزون بر اعتقاد به مبدأ و معاد و سایر اصول دین دارای عمل صالح نیز باشند.[5] و درحدیثی از امام رضا (ع) آمده است:

«إِنَّ الایمَانَ هُو الصدیقُ بِالقَلْبِ و الاقرارُ بالسانِ وَ الْعَمَلُ بالارکانِ »

«ایمان، تصدیق به قلب و اقرار به زبان و عمل به اعضاء و جوارح است.»

مقایسۀ میان مؤمن و کافر:

قرآن برای روشنگری هر چه بیشتر میان مؤمن و کافر راه مقایسه را پیش می‌گیرد تا تمام وجدانها در هر سطحی مسأله را درک کنند: [6]

1) مؤمنان با یاد خدا ایمانشان زیاد می‌شود:

«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا...» (انفال/ 2)

«مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان می‌گردد و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده می‌شود، ایمانشان فزونتر می‌گردد...»

ولی کافران، کفرشان بیشتر می‌شود:

«وَ إِنِّی کُلَّمَا دَعَوْتُهُمْ لِتَغْفِرَ لَهُمْ جَعَلُوا أَصَابِعَهُمْ فِی آذَانِهِمْ وَ اسْتَغْشَوْا ثِیَابَهُمْ وَ أَصَرُّوا وَ اسْتَکْبَرُوا اسْتِکْبَارًا » (نوح/7)

«(نوح گفت: پروردگارا) و من هر زمان آنها را دعوت کردم که ایمان بیاورند و تو آنها را بیامرزی، انگشتان خویش را در گوشهایشان قرار داده و لباسهایشان را بر خود پیچیدند، و در مخالفت اصرار ورزیدند و به شدّت استکبار کردند»

2) سرپرست مؤمنان خداست:

«اللهُ ولِیّ الّذینَ آمنو...» (بقره/257)

«خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده‌اند...»

ولی سرپرست کافران، طاغوتها هستند.

«...و الّذین کَفَروُا اَوْلِیاءُ الطاغُوت...» (بقره/257)

«...کسانی که کافر شدند اولیای آنها طاغوتها هستند...»

3) خداوند بر دل مؤمن، آرامش نازل می‌کند:

«هُوَ الَّذِی أَنزَلَ السَّکِینَةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ لِیَزْدَادُوا إِیمَانًا مَّعَ إِیمَانِهِمْ...» (فتح/4)

«او کسی است که آرامش را بر دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی بر ایمانشان بیفزایند...»

ولی بر دلِ کفّار ترس و وحشت می‌افکند:

«سَأُلْقِی فِی قُلُوبِ الَّذِینَ کَفَرُواْ الرَّعْبَ...» (انفال/12)

«بزودی در دلهای کافران ترس و وحشت می‌افکنم...»

4) افراد مؤمن، پیرو حق هستند:

«وَ أَنَّ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ...» (محمد/3)

«...مؤمنان از حقّی که از سوی پروردگارشان بود تبعیّت نمودند...»

ولی افراد کافر پیرو باطل‌اند:

«... الَّذِینَ کَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ...» (محمد/3)

«...کافران از باطل پیروی کردند...»

بایسته‌های ایمان:

اینکه مؤمنان در راستای اقتضای ایمانشان باید به چه ویژگیهایی خود را آراسته سازند؟ و از چه زشتیهایی روح و روان خود را پیراسته نمایند قرآن کریم رعایت اموری را به جدّ از آنان می‌طلبد تا در سایۀ عمل به آن در زمرۀ مؤمنان واقعی قرار گیرند: [7]

1- اطاعت از خدا:

«...وَ أَطِیعُواْ اللّهَ وَ رَسُولَهُ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ » (انفال/1)

«...و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید.»

2- برپا داری نماز:

«الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا...» (انفال/3-4)

«آنها که نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند (آری) مؤمنان حقیقی آنها هستند...»

3- جهاد در راه خدا:

«وَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَ جَاهَدُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ...أُولَـئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا ...» (انفال/74)

«وآنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند... آنان مؤمنان حقیقی‌اند ...»

4- اجرای عدالت:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَ لَوْ عَلَى أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَ الأَقْرَبِینَ...» (نساء/35)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید. کاملاً قیام به عدالت کنید! برای خدا شهادت دهید، اگر چه (این گواهی) به زیان خود شما، یا پدر و مادر و نزدیکان شما بوده است...»

5- انفاق:

«...وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ أُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا...» (انفال/3و4)

«...(آنهایی) از آنچه به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند (آری) مؤمنان حقیقی آنها هستند...»

6- تبّری و بیزاری از دشمنان خدا:

«لَا تَجِدُ قَوْمًا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کَانُوا آبَاءهُمْ أَوْ أَبْنَاءهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ...» (مجادله/22)

«هیچ قومی را که ایمان به خدا و روز رستاخیز دارند نمی‌یابی که با دشمنان خدا و رسولش دوستی کنند، هر چند پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشاوندانشان باشند...»

برپایۀ این آیه، محبّت پدران و فرزندان و برادران و اقوام، هنگامی که رو در روی محبّت خدا قرار گیرد ارزش خود را از دست می‌دهد چرا که می‌فرماید:

«...والّذین آمَنوُ اَشَدُّ حُبّاًللهِ...» (بقره/165)

«...آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا شدیدتر است.»

7- توکّل:

«...وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ » (آل عمران/122)

«و افراد با ایمان، باید تنها بر خدا توکّل کنند.»

8- پرهیز از ربا خواری:

«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَ ذَرُواْ مَا بَقِیَ مِنَ الرِّبَا إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ » (بقره/278)

«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفان فرمان) خدا بپرهیزید و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید اگر ایمان دارید!»

9- اجتناب از کم فروشی:

«فَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَ الْمِیزَانَ وَ لاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا ذَلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ» (اعراف/85)

«...حق پیمانه دوزان را ادا کنید: و از اموال مردم چیزی نکاهید! و در روی زمین، بعد از آنکه (در پرتو ایمان و دعوت انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید! این برای شما بهتر است اگر با ایمان هستید!»

آثار و نتایج ایمان:

1- آرامش:

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ وَ أَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَ آتَوُاْ الزَّکَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ » (بقره/277)

«کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز را برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است! و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می‌شوند.»

از عبارت «لاخوف علیهم و لاهم یحزنون» استفاده می‌شود که امنیّت و آرامش واقعی، در سایه ایمان و عمل صالح و پیوند با خدا و بندگان خداست.

2- قبولی اعمال:

«وَ یَسْتَجِیبُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَ یَزِیدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَ الْکَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ» (شوری/26)

«و (خداوند) در خواست کسانی را که ایمان آورده و کارهای نیک انجام داده‌اند می‌پذیرد و از فضل خود بر آنها می‌افزاید امّا برای کافران عذاب شدیدی است.»

واژۀ استجابت به معنای اجابت دعا است و از آنجایی که عبادت خود نوعی دعوت و خواندن خدای متعال است لذا از قبول عبادت آنان تعبیر به استجابت کرد به دلیل اینکه دنبالش فرمود: «ویزیدُهُم مِنْ فَضْلِه» چون ظاهر این جمله است که منظور از زیاد کردن فضل از یاد کردن ثواب باشد و همچنین از اینکه در مقابل استجابت مؤمنان فرموده: «و کافران عذابی شدید دارند» این معنی (قبولی اعمال مؤمنان) استفاده می‌شود.[8]

3- نزول خیر و برکت الهی:

«وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَ اتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَ الأَرْضِ...» (اعراف/96)

«و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان می‌آوردند و تقوا پیشه می‌کردند، برکات آسمانها و زمین را بر آنها می‌گشودیم...»

4- بهره‌مندی از حیات معنوی:

«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً...» (نحل/97)

«هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن است، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم...»

حیات[9] طیّبة، حیات حقیقی و جدیدی است که در عین اینکه از زندگی دیگران جدا نیست ولی غیر از آن است و در مرتبۀ والا و برتری از آن قرار دارد صاحب چنین زندگیی، در خود؛ نور، کمال، قوّت، عزّت، لذت و سروری

احساس می‌کند که قابل وصف و اندازگیری نیست که نظیر آیۀ؛

5- نورانیّت:

«یَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ یَسْعَى نُورُهُم بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَ بِأَیْمَانِهِم...» (حدید/12)

«روزی که مردان و زنان با ایمان را می‌نگری که نورشان پیش رو و در سمت راستشان بسرعت حرکت می‌کند»

6- دریافت پاداش بطور کامل:

«وَ أَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ فَیُوَفِّیهِمْ أُجُورَهُمْ ...» (آل عمران/57)

«امّا آنها که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند، خداوند پاداش آنان را بطور کامل خواهد داد...»

7- آمرزش و پاداش بزرگ الهی:

«وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیمٌ » (مائده/9)

«خداوند به آنها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند وعدۀ آمرزش و پاداش بزرگی داده است.»

8- ورود به بهشت و بهره‌مندی از روزی بی‌حساب:

«...وَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیهَا بِغَیْرِ حِسَابٍ » (غافر/40)

«هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد یا زن در حالی که مؤمن باشد آنها وارد بهشت می‌شوند و در آن، روزی بی حسابی به آنها داده خواهد شد.»

پی آمدهای بی‌ایمان:

1- پلیدی:

«کَذَلِکَ یَجْعَلُ اللّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ » (انعام/125)

«خداوند، پلیدی را بر افرادی که ایمان نمی‌آورند قرار می دهد!»

2- ولایت شیطان:

«...إِنَّا جَعَلْنَا الشَّیَاطِینَ أَوْلِیَاء لِلَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ » (اعراف/27)

«ما شیاطین را اولیای کسانی قرار دادیم که ایمان نمی‌آورند»

3- عذاب دردناک:

«و أَنَّ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِیمًا » (اسراء/10)

«برای آنان که به قیامت ایمان نمی‌آوردند عذاب دردناکی آماده ساخته‌ایم.»

4- انحراف از صراط مستقیم:

«وَ إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاکِبُونَ »(مؤمنون/74)

«امّا کسانی که به آخرت ایمان ندارند از صراط مستقیم منحرفند!»

5- تحیّر و سرگردانی:

«إِنَّ الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ زَیَّنَّا لَهُمْ أَعْمَالَهُمْ فَهُمْ یَعْمَهُونَ» (نمل/4)

«کسانی که به آخرت ایمان ندارند اعمال (بد)شان را برای آنان زینت می‌دهیم بطوری که سرگردان می‌شوند»

6- قرار گرفتن در زمرۀ زیانکارترین افراد:

«أُوْلَئِکَ الَّذِینَ لَهُمْ سُوءُ الْعَذَابِ وَ هُمْ فِی الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ» (نمل/5)

«(بی‌ایمانان) آنان کسانی هستند که عذاب بد (و دردناک) برای آنهاست و آنها در آخرت زیانکارترین مردمند!»

تعبّیر به"زیانکارترین" اشاره دارد به اینکه نه تنها ثواب نمی‌برند بلکه بدلیل گمراهی و ضلالتشان با عِتاب و سرزنش مواجه هستند.[10]

مقاله

نویسنده کاظم احمدزاده
جایگاه در درختواره تفسیر قرآن
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن پژوهی - انسان شناسی

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
Powered by TayaCMS