دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

وصیّت

No image
وصیّت

كلمات كليدي : قرآن، وصيت، توصيه، ارث، شاهد

نویسنده : زهرا كرماني , محدثه بهمدي

وصیِت از ریشه‌ی "وَصِیَ" است که در لغت به معنای گیاهان به‌هم وصل شده و بافته شده آمده و "أرض واصیة" یعنی زمینی که سراسر پوشیده از گیاه به‌هم متصل.[1] "وصیت" در اصطلاح علم اخلاق با پند و موعظه سفارش کردن بر دیگری، جهت فرمان بردن و عمل نمودن است؛[2] و در اصطلاح فقه این است که انسان، تملیک و واگذاری عین مال یا منفعت آن را بعد از وفات خودش به شخص دیگر یا عموم مردم سفارش کند؛ به‌طوری‌که تصرف در اموال وی بعد از مرگش برای دیگران مباح باشد.[3]

"وصیت" عبارت است از برنامه‌های عهد و إیصال(رساندن)، و آن همان چیزی است که به آن وصیت می‌شود؛ و "وصىّ" کسی است که متّصف به تعهّد و إیصال باشد؛ این معنى بر "موصى(وصیت کننده)" که تعهد می‌کند، نیز صدق کرده، و همچنین بر "موصى الیه" نیز صدق می‌کند، که قبول إجراء تعهد نموده و تحقّق رساندن وصیت به دست ایشان است.[4]

وصیت در قرآن

واژه‌ی "وصیت" در قرآن کریم در دو معنا به کار رفته: اخلاقی که به معنی موعظه و نصیحت باشد، و فقهی که سفارش فردی به وصی خودش، برای رسیدگی به اموال و کارهای باقی مانده‌ی بعد از مرگ او، مطرح شده است.[5]

الف. سفارش و موعظه

1. خداوند، برترین موعظه کننده

پروردگار متعال در قرآن کریم برای تکامل روحی و معنوی انسان، او را به انجام اموری سفارش نموده که قدم گذاشتن در راه حق اهم آن است:

«وَ أَنَّ هذا صِراطی‌ مُسْتَقیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لاتَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبیلِهِ ذلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»[6]

«این راه مستقیم من است، از آن پیروى کنید! و از راه‌هاى پراکنده (و انحرافى) پیروى نکنید، که شما را از طریق حق، دور مى‌سازد! این چیزى است که خداوند شما را به آن سفارش مى‌کند، شاید پرهیزگارى پیشه کنید!»

آگاهی و معرفت انسان، حتی اگر اهل تفکر باشد، در برابر جهان هستی ناقص و کوتاه است که اگر به خود واگذاشته شود، قادر به تشخیص حق از باطل نیست و هر لحظه با قدم گذاشتن در راه نادرست، به وادی هلاکت و تباهی سقوط می‌کند؛ اما تنها چیزی که می‌تواند نجات دهنده‌ی انسان از این خطر عظیم شود، قدم گذاشتن در راه حق و پیروی از فرامین و دستورات الهی است که خدای متعال بشریت را به آن توصیه کرده است.[7]

همچنین نیکی به والدین از دستورات مؤکد خدای تبارک به انسان‌هاست:

«وَ وَصَّینَا الْانسَانَ بِوَالِدَیهِ حُسْنًا وَ إِن جَاهَدَاکَ لِتُشْرِکَ بىِ مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَاتُطِعْهُمَا...‌»[8]

«ما به انسان توصیه کردیم که به پدر و مادرش نیکى کند، و اگر آن دو (مشرک باشند و) تلاش کنند که براى من همتایى قائل شوى که به آن علم ندارى، از آنها پیروى مکن!..‌.»

یکی از سفارشات و دستورات اکید خداوند به انسان، احترام به پدر و مادر و اطاعت از دستورات آنهاست. وجوب این مسئله به حدی است که در قرآن مجید لفظ والدین به صورت عام و مطلق بیان شده و احترام به پدر و مادر غیر مسلمان را نیز شامل می‌شود. تنها استثنایی که وجود دارد، دستور والدین به شرک و گناه است که فرزندان از اطاعت از این نوع اوامر نهی شده‌اند.[9]

عدم تصرف در مال یتیم، دقت در حلال و حرام و صبر در برابر مشکلاتی که در راه خدا به سراغ انسان می‌آید، نیز از جمله توصیه‌های خداوند در قرآن مجید است.[10]

2. توصیه در سیره‌ی پیامبران

پیامبران الهی از جمله حضرت ابراهیم و حضرت یعقوب –علیهماالسلام- رمز موفقیت و سعادت انسان را در تسلیم در برابر حق خلاصه کرده و به فرزندان خود سفارش نموده‌اند. قرآن با بیان این وصیت به انسانها متذکر می‌شود، همانگونه که در این دنیا مسئول و نگران معیشت فرزندان خود هستند، از زندگی معنوی آنها نیز نباید غافل باشند.[11]

«وَ وَصَّى بِها إِبْراهیمُ بَنیهِ وَ یعْقُوبُ یابَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‌ لَکُمُ الدِّینَ فَلاتَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»[12]

«و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را براى شما برگزیده است و شما، جز به آیین اسلام [تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید.»

ضمیر "بِها" در آیه به "مِلَّة" برمی‌گردد که در آیه‌ی قبل ذکر شد؛ به این معنا که حضرات ابراهیم و یعقوب فرزندان خویش را به ملت و دین حنیف توصیه نمودند. و اینکه قرآن واژه‌ی "وصیت" را به کار برده، چون انسان هنگامى وصیت می‌کند که آثار موت را احساس نماید، پس راجع به امور مهم توصیه کند، نه امور غیر مهم؛ لذا می‌گویند: وصیت کرد، و نمی‌گویند: امر کرد.

دوم اینکه وصیت را به فرزندان حضرت ابراهیم اختصاص داد، چون از هر جهت با دیگران امتیاز داشتند و از طرفى مردم پس از رحلت آن حضرت توجه و علاقه‌ی خاصى که داشتند، به این سو بود؛ لذا این توصیه به فرزندان، جهت تأکید ویژه است.[13]

ب. وصیت از نگاه فقهی

چنانکه در معناشناختی بیان شد، "وصیت" در اصطلاح فقهی اینست که انسان بعد از وفات خود، شخص دیگری را مالک مال خود یا منفعت آن نموده و یا دیگری را برای انجام اموری و تصرف چیزی مأمور نماید.[14]

از جمله امور مربوط به وصیت از نگاه فقهی در قرآن مجید به قرار ذیل است:

1. انجام وصیت

خداوند در قرآن کریم به عنوان امر مستحب و مؤکد به پرهیزکاران امر می‌کند که قبل از اینکه مرگ آنها فرا برسد و اموال آنان به عنوان ارث، میان وارثان تقسیم شود، به‌طور عادلانه و به دلخواه خود، برای نزدیکان خود وصیت کنند:[15]

«کُتِبَ عَلَیکُمْ إِذا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ إِنْ تَرَکَ خَیراً الْوَصِیةُ لِلْوالِدَینِ وَالأقْرَبِینَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَی المُتّقینَ»[16]

«بر شما نوشته شده: هنگامى که یکى از شما را مرگ فرا رسد، اگر چیز خوبى [مالى‌] از خود به جاى گذارده، براى پدر و مادر و نزدیکان، بطور شایسته وصیت کند! این حقّى است بر پرهیزکاران!»

تعبیر "کُتِبَ عَلَیکُمْ" برای امر وجوبی است؛ اما ذیل آیه مقید به متقین شده و دال بر وجوب را از بین برده که اگر دلالت بر وجوب داشت، مناسب بود با تعبیر "حقا على المؤمنین" قید بزند؛ بنابراین ‌وصیت کردن در قوانین اسلامى هر چند عمل مستحبى است، اما چون مستحبّ مؤکد است از آن با جمله‌ی "کُتِبَ عَلَیکُمْ" تعبیر شده، و ذیل آیه (حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِینَ) آن را تفسیر نموده است.[17]

ذکر والدین و فرزندان در اینجا نیز به منظور تذکر و عدم اجحاف در حق آنان است.[18]

همچنین در آیه‌ای دیگر با تأکید در رعایت حقوق همسر بعد از وفات شوهر، بیان گردیده است:

«وَ الَّذِینَ یتَوَفَّوْنَ مِنکُمْ وَ یذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِیةً لّأَِزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلىَ الْحَوْلِ غَیرَْ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَاجُنَاحَ عَلَیکُمْ فىِ مَا فَعَلْنَ فىِ أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ...»‌[19]

«و کسانى که از شما در آستانه‌ی مرگ قرار مى‌گیرند و همسرانى از خود به‌جا مى‌گذارند، باید براى همسران خود وصیت کنند که تا یک سال، آنها را (با پرداختن هزینه‌ی زندگى) بهره‌مند سازند، به شرط اینکه آنها (از خانه شوهر) بیرون نروند (و اقدام به ازدواج مجدد نکنند)؛ و اگر بیرون روند، (حقى در هزینه ندارند ولى) گناهى بر شما نیست، نسبت به آنچه درباره‌ی خود، به‌طور شایسته انجام مى‌دهند...»

آیه‌ی شریفه به شوهران گوشزد می‌کند که اگر همسرانتان، بعد از مرگ شما، تمایلی به ماندن در خانه‌هایتان داشته باشند، مستحب است مقداری از مالتان را هنگام مردن برای آنها وصیت کنید که تا وقتی که بخواهند در آنجا بمانند، وارثان هیچ‌گونه حقی بر تجاوز به حقوق و سهم‌الارث آنها و نیز بیرون کردن آنان از خانه‌‌ی شوهرش را ندارند.[20]

2. توجه به وصیت

پروردگار متعال در قرآن مجید، برای هریک از وراث سهم‌الارثی تعیین نموده و در همان آیات ارث بعد از بیان سهم اولاد، والدین و... توجه به وصیت میت را قبل از انجام وصیت تأکید نموده است:

«یوصیکُمُ اللَّهُ فی‌ أَوْلادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیینِ... مِنْ بَعْدِ وَصِیةٍ یوصی‌ بِها أَوْ دَینٍ...»[21]

«خداوند در باره‌ی فرزندانتان به شما سفارش مى‌کند که سهم (میراث) پسر، به اندازه‌ی سهم دو دختر باشد... (همه اینها،) بعد از انجام وصیتى است که او کرده، و بعد از اداى دین است...»

عمل به وصیت آنقدر مهم است که قبل از پرداخت سهم وارثان، اگر میت وصیت و دیونی داشته باشد، ابتدا باید وصیت وی اجرا شده و دِینش پرداخت شود؛ سپس باقیمانده‌ی اموال میان وراث تقسیم گردد.[22]

البته در آیات بعد که سهم همسران را مشخص نموده، وصیت میت با قید "غیرمُضارّ" محدود کرده است:

«وَ لَکُمْ نِصْفُ ما تَرَکَ أَزْواجُکُمْ إِنْ لَمْ‌یکُنْ لَهُنَّ وَلَدٌ... مِنْ بَعْدِ وَصِیةٍ یوصى‌ بِها أَوْ دَینٍ غَیرَ مُضَارٍّ وَصِیةً مِنَ‌اللَّهِ...»[23]

«و براى شما، نصف میراث زنانتان است، اگر آنها فرزندى نداشته باشند... پس از انجام وصیتى که شده، و اداى دین، بشرط آنکه (از طریق وصیت و اقرار به دین،) به آنها ضرر نزند. این سفارش خداست...»

با توجه به تصریح آیه، عمل به وصیت مشروط به این است که به وارثان ضرری وارد نشود؛ بنابراین اگر میت به قصد ضرر زدن به وارثان ،بیش از یک سوم اموال خود را به کس دیگر یا جای دیگری وصیت کرده باشد، رسیدگی به آن قبل از تقسیم ارث واجب نیست؛ و همچنین اگر آنچه را که وصیت کرده جزو واجبات و دیونی که بر عهده او بوده، نباشد، عمل به آنها نیز واجب نیست.[24]

3. حضور شاهد در ثبت وصیت

دستور قرآن به مؤمنان اینست که آنان جهت صحت عمل به وصیت آنها و عدم کاستی در انجام وصیت، باید در هنگام وصیت کردن، دو نفر عادل که عدالت‌شان برای او ثابت شده، به عنوان شاهد و ناظر در نزد خود حاضر کند:

«یأَیهَُّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ شهََادَةُ بَینِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیةِ اثْنَانِ ذَوَاعَدْلٍ مِّنکُمْ أَوْ ءَاخَرَانِ مِنْ غَیرِْکُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فىِ‌الْأَرْضِ...»[25]

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید! هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد، در موقع وصیت باید از میان شما، دو نفر عادل را به شهادت بطلبد یا اگر مسافرت کردید، و مصیبت مرگ شما فرا رسید، (و در آن جا مسلمانى نیافتید،) دو نفر از غیر خودتان را به گواهى بطلبید...»

اهمیت این مسئله به قدری زیاد است که حتی اگر دسترسی به انسان مسلمان برای او مقدور نبود، می‌تواند از دو نفر کافر ذمی عادل استفاده کند؛ در این صورت اگر وارثان از صداقت شاهدان و عمل کنندگان به وصیت، مطمئن نبوده و در صحت وصیت شک داشته باشند، به آن دو شاهد مراجعه کرده و با قسم دادن آنها در حضور دیگران، حقیقت برایشان آشکار می‌شود.[26]

4. تغییر دادن وصیت

وصیت، از جمله سفارشات مؤکد خداوندی است که تغییر دادن آن توسط دیگران، گناهی بزرگ و نابخشودنی است:

«فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَ مَا سمَِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلىَ الَّذِینَ یبَدِّلُونَهُ...»[27]

«پس کسانى که بعد از شنیدنش آن را تغییر دهند، گناه آن، تنها بر کسانى است که آن (وصیت) را تغییر مى‌دهند...»

ویژگی وصیت این است که مطابق با عقل و شرع بوده و انسان عاقل آن را بپذیرد؛ لذا وصیتی که مطابق با این شرائط باشد، احترام به آن واجب است و کسی که کوچکترین تغییری در آن به وجود آورد، برای او گناه محسوب می‌شود.[28]

5. اصلاح وصیت

از آنجا که در دین مبین اسلام انجام دادن گناه، حرام و دارای عقوبت است، تغییر دادن وصیتی که در آن امر به گناه شده، کاری خداپسندانه است:

«فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَینهَُمْ فَلَاإِثْمَ عَلَیهِ...»[29]

«و کسى که از انحرافِ وصیت کننده (و تمایل یک جانبه او به بعض ورثه)، یا از گناه او (که مبادا وصیت به کار خلافى کند،) بترسد، و میان آنها را اصلاح دهد، گناهى بر او نیست (و مشمولِ حکم تبدیلِ وصیت نمى‌باشد.)...»

اگر اجرا کننده‌ی وصیت تشخیص بدهد که میت، وصیت به گناه کرده، جائز است با تغییر آن، از عمل به گناه جلوگیری کند. همچنین اگر میت در وصیت خود، عدالت را میان وارثان رعایت نکرده باشد و به برخی از وراث ضرر وارد ‌شود، در این صورت اجرا کننده‌ی وصیت، می‌تواند با تغییر در مفاد آن، میان وراث صلح و آشتی برقرار نماید.[30]

مقاله

نویسنده زهرا كرماني , محدثه بهمدي
جایگاه در درختواره علوم قرآن و حدیث - قرآن‌پژوهی - احکام و فقه

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.

پر بازدیدترین ها

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

راههای رسیدن به آرامش روانی از نگاه قرآن

قرآن کریم که بزرگترین معجزه پیامبراکرم(ص) است و تمام آنچه را که بشر برای هدایت نیاز داشته ودر آن آمده است، کاملترین نسخه برای آرامش روح است.
تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان ʆ) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

تعامل اعراب مسلمان و ایرانیان (6) نقش امام حسن(ع) و امام حسین(ع) در فتح ایران

این نوشتار در نقد سلسله مقالاتی است که فتح ایران توسط اعراب مسلمان را یکی از مقاطع تلخ تاریخ معرفی نموده‌اند.
No image

نحوه های مختلف شـروع کلاس توسط مربی

در این بخش "شـروع ها" در جهت آموزش کلاسداری مطرح می شود.
Powered by TayaCMS