كلمات كليدي : قرآن، وعده، حقانيّت، خدا، شرايط ،وعيد
نویسنده : محمد مؤذني
"وعد" در لغت به معنی عهد است[1] و در اصطلاح عبارتست از تعهّد کردن به انجام اَمری، خواه آن امر خیر باشد یا شرّ، و اختصاص پیدا کردن به یکى از آنها بواسطه قرینه، معیّّن مىشود.[2]
تفاوت وعده با عهد:
عهد به وعدهای گفته میشود که مقرون به شرط باشد، و دربارۀ انجام آن، از لفظ وفاء کردن استفاده میشود، امّا دربارۀ وعده از لفظ إنجاز استفاده میگردد، و به عمل نکردن به عهد، "نقض عهد" گفته میشود در حالی که به عمل نکردن به وعده "خُلف وعده" گفته میشود.[3]
تفاوت وعده با وعید:
1)"وعد"در وعدۀ خیر و شرّ بکار میرود ولى"وعید" و "ایعاد" فقط در وعده شرّ استعمال میشود.[4]
2) فرق دیگری که بین "وعد" و "وعید" وجود دارد این است که خُلف وعد، قبیح است و صدور آن از خداوند محال است[5]، ولی خُلف وعید در مواردی، نه تنها قبیح نیست بلکه حُسن هم دارد چون این کار او اظهار کرم است.[6]
3) وعده از راه تفضّل خداوند بر بندگان است نه استحقاق بندگان، زیرا مؤمن هر چه ایمانش کاملتر باشد و اعمال صالحه او زیادتر باشد، نمیتواند شکر کوچکترین نعمت های الهى را اداء نماید تا مستحق دریافت آن وعدها گردد، ولی وعید از راه استحقاق عباد است و خداوند زائد بر استحقاق، کسی را عذاب نمىکند، بلکه چه بسا عفو نموده و گذشت مىکند.[7]
وعده در قرآن:
واژۀ وعد در قرآن 151بار استعمال شده که 91 بار از این تعداد به وعدهای خدا، که در موقعیّتهای متفاوت صادر شده، اختصاص یافته است که نشان از اهمیّت این مطلب دارد.
حقانیّت وعدههای الهی:
وعدههای خداوند حق است و هیچگونه باطل در آن راه ندارد، چرا که همیشه با واقعیّات منطبق است، قرآن کریم دراین باره میفرماید:
«...أَلا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ »[8]
«...آگاه باشید وعدۀ خدا حقّ است »
از آنجا که قول خداى تعالى همان فعل او است، وعدۀ او عبارت است از همان رفتاری که او با ما خواهد کرد که فعلاً براى ما غایب است و جنبه آینده را دارد، ولی براى خداى تعالى نه غایب است و نه جنبۀ آینده دارد. [9]
لازم به ذکر است که در قرآن حدود 20 آیه در مورد حقانیّت وعدههای خداوند وارد شده، که میتواند تأکیدی بر واقعی بودن وعدههای خداوند باشد.
حتمیّت وعدههای الهی:
صدور خلف وعده از خداوند محال و وقوع وعدههای او حتمی است:
1)زیرا "خلف وعده" یا از جهت عدم قدرت و عجز بر انجام است یا از جهت احتیاج است یا از جهت نسیان است، که این جهات در خداوند راه ندارد،[10] آنچنانکه خداوند در قرآن فرموده:
«فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقام »[11]
«پس گمان مبر که خدا وعدهاى را که به پیامبرانش داده، تخلّف کند چرا که خداوند قادر و انتقام گیرنده است »
و در آیات دیگری برای از بین بردن هر گونه شکّی، پس از قسمهای فراوان، با تأکید میفرماید:
«إِنَّما تُوعَدُونَ لَواقِع »[12]
«که آنچه به شما (درباره قیامت) وعده داده مىشود، یقیناً واقعشدنى است.»
که همۀ این آیات و آیات دیگر، بر حتمی بودن وقوع وعدههای خداوند تأکید می نمایند، تا آنجا که حتّی گمان تخلّف این وعدهها نیز صحیح نیست.[13]
2) اگر خلف وعده بر خدا جایز باشد، ارسال رسولان و تنذیر و تبشیر مردم کاری عبث بوده و باعث سلب اطمینان بندگان و سست شدن آنها در اطاعت و عبادت او میشود.[14]
3)در قرآن حدود 35 آیه دربارۀ حتمی بودن وعدههای خداوند صادر شده که نشانگر میزان تأکید خداوند بر حتمی الوقوع بودن وعدههای اوست.
4)وعدههای خدا بر اساس حکمت و مصلحت اوست، چنانکه قرآن کریم، برای یادآوری وضعیّت مؤمنین پیش از وقوع غزوۀ بدر، دربارۀ وعدۀ خدا به مؤمنان، میفرماید:[15]
«وَ إِذْ یَعِدُکُمُ اللَّهُ إِحْدَى الطَّائِفَتَیْنِ أَنَّها لَکُمْ وَ تَوَدُّونَ أَنَّ غَیْرَ ذاتِ الشَّوْکَةِ تَکُونُ لَکُمْ وَ یُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِماتِهِ وَ یَقْطَعَ دابِرَ الْکافِرِین »[16]
«و (به یاد آرید) هنگامى را که خداوند به شما وعده داد که یکى از دو گروه [کاروان تجارى قریش، یا لشکر مسلح آنها] نصیب شما خواهد بود و شما دوست مىداشتید که کاروان (غیر مسلح) براى شما باشد (و بر آن پیروز شوید) ولى خداوند مىخواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزى بزرگ نصیبتان شد.»
در این آیه خداوند به مؤمنین وعدۀ نبرد و درگیری با یکی از دو گروه تجاری یا نظامی را میدهد، در حالی که مسلمین از قدرت کافی برای مبارزه برخوردار نبودند و نیازمند آرامش برای تثبیت نظام نوپای خود بودند، امّا خداوند براساس مصلحت و حکمت، به آنها این وعده را داد.[17]
وعدههای خدا در قرآن:
خداوند با توجّه به نیازهای بشر و با در نظر گرفتن شرایط زمان و مکان بندگان، به آنها وعدههایی داده است که قرآن با توجّه به آثار تربیتی این وعدهها و به تناسب شرایط مسلمان به نقل این وعدهها و وعدههایی که خداوند به مسلمانان داده است پرداخته که مهمترین آنها را ذکر مینماییم:
1. وعدۀ مغفرت و أجر عظیم:
یکی از وعدههایی که خداوند به مؤمنین داده است، وعدۀ مغفرت و أجر عظیم میباشد، قرآن در اینباره میفرماید:
« وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ عَظِیم »[18]
«خداوند، به آنها که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند، وعده آمرزش و پاداش عظیمى داده است »
وعدۀ معاد و قیامت:
بیشترین و مهمترین وعدههایی که خداوند به بندگان داده است وعدههایی است که مربوط به مسألۀ روز جزا و یقینی و قریب الوقوع بودن آن میباشد:
«إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَؤُا الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُه...»[19]
«بازگشت همه شما بسوى اوست! خداوند وعدۀ حقّى فرموده او آفرینش را آغاز مىکند...»
2. وعدۀ بهشت و نعمت های بهشتی:
از دیگر وعدههایی که در قرآن بسیار به چشم میخورد آیاتی است که بهشت ونعمت های آن را به مؤمنین، وعده و بشارت میدهد:
«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِیلاً »[20]
«و کسانى که ایمان آوردهاند و اعمال صالح انجام دادهاند، بزودى آن را در باغهایى از بهشت وارد مىکنیم...وعده حق خداوند است و کیست که در گفتار و وعدههایش، از خدا صادقتر باشد؟»
خداوند در این آیه به کسانی که در اثر ایمان به آفریدگار از تمایلات نفسانی پرهیز نموده و منحرف نگشتند بهشتهایی با اوصاف گوناگون را وعدۀ داده و بر حتمی بودن این وعده تأکید نموده است و از این طریق آنها را به انجام أعمال صالح تشویق و ترغیب نموده است.[21]
3. وعدۀ جهنّم و عذابهای جاودانه:
خداوند همانگونه که به انسان وعدۀ بهشت داده است، به آنها وعدۀ عذاب نیز داده تا بدانند که همۀ اعمال آنها ثبت و محاسبه شده و لذا مجاز به انجام هر کاری نیستند:
«وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِینَ »[22]
«و دوزخ، میعادگاه همه آنهاست..»
وعدۀ خلافت در زمین:
یکی از وعدههایی که خداوند به مؤ منین داده است وعدۀ حکمرانی در زمین است:
«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِم»[23]
«خداوند به کسانى از شما که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادهاند وعده مىدهد که قطعاً آنان را حکمران روى زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روى زمین را بخشید...»
مفسرین در تفسیر این آیه احتمالات زیادی را بررسی نمودهاند، امّا آنچه مهم به نظر میرسد این است که خداوند به مؤمنینی که دارای اعمال صالحه هستند وعده مىدهد که به زودى جامعه صالحى مخصوص به خودشان برایشان درست مىکند و زمین را در اختیارشان مىگذارد و دینشان را در زمین متمکن مىسازد، و امنیت را جایگزین ترسى که داشتند مىکند، امنیتى که دیگر از منافقین و کید آنان، و از کفار و جلو گیریهایشان بیمى نداشته باشند، خداوند را آزادانه عبادت کنند، و چیزى را شریک او قرار ندهند.[24]
جمع بندی:
وعد در اصطلاح به معنی متعهّد شدن بر انجام کاری اعم از خیر و شر میباشد، و وعده های خداوند حق است و حتماً واقع خواهد شد چرا که او یگانه مالک هستی است و از آنجا که عجز و احتیاج و نسیان در خدا راه ندارد صدور خلف وعده از او محال است و دیگر اینکه خلف وعده با حکمت او منافات دارد. بیشترین وعدههای خدا در قرآن مربوط به مسألۀ معاد و قیامت میباشد.