نویسنده: محمد عابدی
اشاره: در کنار رفتارهای قرآنی امام حسن مجتبی علیه السلام، از دیدگاههای حضرت پیرامون قرآن هم نباید غافل ماند. حسن بن علیعلیهما السلام گاه از نقش راهنمایی قرآن سخن میگوید، زمانی از تفسیر و شیوهها و نبایدهایش سخن میگوید. از تاثیر آن در جلای سینهها، تاثیرش در قیامت و احوال مومنان و شرایط تمسک به قرآن و... سخن دارد. گوشههایی از این بخشها را میخوانیم:
قرآن؛ ثقل اکبر
امام حسنعلیه السلام بعد از بیعت مردم، فرمود: ما حزب پیروز خداییم. نزدیکترین خاندان پیامبریم. اهلبیت پاکیزه و پاک اوییم و یکی از آن دو ثقل گرانسنگ هستیم که رسول خدا در امّت خود به یادگار نهاد و دومی آن، کتاب خداست که «در آن بیان هر چیز است و از پیش روی آن و از پشت سرش باطل به سویش نمیآید.»
قرآن؛ امام هدایت
امام حسنعلیه السلام فرمود: در دنیا غیر از این قرآن چیزی نمانده است. پس آن را امام خود قرار دهید تا شما را به هدایت راهنمایی کند. سزاوارترین مردم به قرآن کسی است که به آن عمل کند، هرچند آن را حفظ نکرده باشد و دورترین فرد از قرآن کسی است که به آن عمل نکند، هرچند آن را بخواند.
قرآن در قیامت
امام حسنعلیه السلام فرمود: این قرآن در روز قیامت در حالی که راهبر است میآید؛ مردمی را که حلال قرآن را، حلال و حرام آن را، حرام گرفتهاند و به متشابه آن ایمان آوردهاند، به بهشت رهنمون میشود و مردمی را که حدود و احکامش را ضایع کردهاند و حرامهایش را روا شمردهاند، به آتش میاندازد.
قرآن؛ شفای سینهها
از امام حسنعلیه السلام است که فرمود: چراغهای نور و شفای سینهها در این قرآن است. پس باید سالک، در نور آن راه بپیماید و با این ویژگی، دل خود را لگام زند؛ زیرا این اندیشیدن حیات دل بیناست، همان گونه که آدمی در تاریکیها با نور روشنایی میگیرد.
قرآن؛ طرف محاسبه و حجت
کسی از امام حسنعلیه السلام تقاضای اندرز کرد... امام فرمود: با نعمتهای خداوندی خود را بازدارید و از اندرزها سود برید که خدا برای پناهجویی و یاوری کافی است. و قرآن حجّت و طرف محاسبهای تمام است و بهشت برای ثواب و...
شرط آویختن به قرآن
امام حسنعلیه السلام در ضمن موعظهای طولانی پیرامون تمسک به قرآن فرمود: یقین داشته باشید تا ویژگی هدایت را نشناسید، تقوا را نخواهید شناخت و تا آنانی را که قرآن را پشت سر انداختید، نشناسید، به پیمان قرآن نتوانید آویخت و تا تحریف کنندگان قرآن را نشناسید، آن را چنان که حقّ تلاوت آن باشد، نخواهید خواند. پس وقتی اینها را شناختید، بدعتها و پیرایهها را نیز خواهید شناخت و افتراها بر خدا و تحریف را میبینید و پی میبرید آن که سقوط کرد، چگونه سقوط نمود. حرمت تفسیر به رای از نگاه امام حسنعلیه السلام «تفسیر» باید روشمند باشد. بر این اساس، «تفسیر به رای» حرام است. «من قال فی القرآن برایه فاصاب فقد اخطاء؛ هرکسی درباره قرآن با رای خود سخن گوید و به حق باشد، باز گناه کرده است.
پیرامون تلاوت قرآن
از امام حسنعلیه السلام است که: هرکس قرآن بخواند، یک دعای مستجاب دارد؛ دیر یا زود. و فرمود: هرکسی هنگام صبح سه آیه آخر سوره حشر را بخواند، و در آن روز بمیرد، مُهر شهدا خواهد خورد و چون شب شود و بخواند و بمیرد، نیز ممهور به مهر شهدا میشود.
نقش اهلبیتعلیهم السلام نسبت به قرآن
الف) نزول قرآن بر خاندان رسالت
از نظر امام حسنعلیه السلام خانه اهلبیت، محل نزول فرشتگان الهی و وحی آسمانی است. از این روی امام حسنعلیه السلام بعد از جنگ جمل، به خاطر مریضی امام علیعلیه السلام خطبههای نماز را خواند و در آن فرمود: ای مردم! خدا ما را به نبوّت برگزیده (نبوّت در خاندان ماست)... و کتاب وحی خود را بر ما نازل کرد...
ب) علیعلیه السلام، جامع قرآن
امام حسنعلیه السلام فردای روزی که امام علیعلیه السلام به شهادت رسید، در میان مردم کوفه سخنرانی کرد. وی در آنجا فرمود: ای اهل کوفه! دیروز کسی از شما جدا شد که تیری از تیرهای خدا بود... خواتیم و عزائم قرآن (همه دانشهای دور از دسترس و احکام ظاهری) به او داده شده بود.
ج) اهل بیتعلیهم السلام، اهل قرآنشناسی
امام حسنعلیه السلام فرمود: نادانان، شما را به جهالت نکشانند و این (قرآنشناسی و حقشناسی) را از اهلش (اهلبیت) بجویید.
د) اهلبیتعلیهم السلام تاویل کنندگان قرآن
امام حسنعلیه السلام در ضمن نقل حدیث ثقلین میفرماید: در تفسیر آن، ما مورد اعتمادیم و از روی خیال تاویل نمیکنیم؛ بلکه از روی یقین حقایق آن را بیان میکنیم. از ما پیروی کنید.
و براساس قائل بودن به چنین جایگاهی برای اهلبیتعلیهم السلام است که وقتی ابوسعید عقیصا از دلیل «صلح» میپرسد، امام میفرماید: اباسعید! علّت صلح من با معاویه، همان علّت صلح رسول خدا با بنی صخره و بنی اشجع و اهل مکّه است، وقتی که از حدیبیه برگشت. آنان طبق تنزیل، کافرند و معاویه و یارانش طبق تاویل قرآن.
استشهاد به آیات الهی
امام حسن مجتبیعلیه السلام در سخنانش همواره از کلام الهی استفاده میکرد و به خاطر عشق و علاقه، سخنش را مزین به آن میساخت و مواقعی هم به شاهد آوردن از آیات در ذیل کلام خود میپرداخت. این دسته از سخنان حضرت را میتوان تحت عنوان «استشهاد و استفاده از آیات» گردآورد. که البته حجّم وسیعی هم دارند و ما تنها به ذکر نمونه بسنده میکنیم:
الف) صبر بر جهاد: امام حسنعلیه السلام بعد از اطلاع از حرکت لشکر معاویه، خطبهای خواند و فرمود: به راستی خداوند جهاد را بر بندگان خود واجب فرمود و آن را ناگوار نامید. سپس به مومنان مجاهد فرمود: «واصبروا انّ اللّه مع الصّابرین، صبر پیشه کنید که خدا با صابران است.» ای مردم! شما به آنچه میخواهید نمیرسید مگر با صبر بر آنچه ناگوار است؟
ب) تقوا، عامل نجات: امام حسنعلیه السلام در نصیحتی طولانی به عامل تقوا اشاره میکند و میفرماید: «... خدا شما را به تقوا سفارش کرد و آن را نهایت خشنودی خود قرار داد که تقوا درِ هر توبه و سرآمد هر حکمت و شرف هر کاری است: به سبب تقوا پارسایان رستگار شدند. خداوند متعال فرمود: «انّ للمتّقین مفازاً»؛ به راستی که پرهیزکاران را رستگاری است. و فرمود: «وینجی اللّه الذّین اتقوا بمفازتهم لایمسّهم السّوء و لاهم یحزنون»؛ و خدا کسانی را که پارسایی پیشه کنند، به کارهایی که مایه رستگاری آنها شد، نجات میدهد. بدی به آنان نمیرسد و غمگین نمیشوند. پس ای بندگان خدا! از خدا پیروی کنید و بدانید هرکه از خدا پروا کند، خدا راهی برای بیرون رفتن از فتنهها به رویش میگشاید و در کارش درستی بخشد و هدایتش را فراهم کند و حجّت او را پیروز کند و رو سفیدش سازد.»
ج) اخلاص، رمز اجابت: از امام حسنعلیه السلام است که فرمود: ای مردم!... با ذکر فراوان خود را از خدا (غضب و عذاب) بازدارید و با پارسایی از او بترسید و با فرمانبرداری به خدا تقرّب جویید که او نزدیک و پاسخگو است.
خداوند میفرماید: «و اذا سالک عبادی عنّی فانّی قریب اجیب دعوة الدّاعی اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیومنوا بیلعلّهم یرشدون»؛ هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم و دعای دعا کننده را چون مرا بخواند، اجابت میکنم. پس باید فرمان مرا برند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند. پس خدا را فرمان ببرید و به او ایمان آورید. استناد و احتجاج با آیات در موارد متعدّدی امام حسنعلیه السلام سخنان و اقدامات خود را مستند به آیات الهی میکرد و دلیل ادّعاهایش را از قرآن کریم استخراج و اعلام مینمود؛ گاهی هم در برابر مخاطبان توسّط آیات قرآن کریم احتجاج میکرد و آنان را با پاسخهایی نهایی و قاطع رو به رو میساخت. این قسم از احادیث حسنی علیه السلام نیز فراوانند.