نویسنده: حسین سیف اللهی
درمقاله حاضر نویسنده به تشریح گریههای با فضیلت از جمله گریه بر امام حسین(ع) پرداخته و موضوع گریه از نگاه قرآن را بررسی کرده است که اینک آن را با هم از نظر میگذرانیم:
عزای جن و انس بر حسین(ع)
داستان ذبح شدن سالار شهیدان در صحرای کربلا از چنان عظمتی برخوردار است که تمام پیامبران پیشین را به سوگ خود نشانده است. خاتم الانبیاء پیامبراعظم(ص) نیز از لحظهای که قنداقه حسین(ع) را به دستان مبارکش دادند تا پایان عمر شریفش بارها و بارها بر پاره تنش گریست. فاطمه زهرا سیده زنان عالمیان نیز از زمانی که نوید داشتن فرزندی به نام حسین را از پدرگرامیش و نیز صدای «اناالمظلوم» حسینش را در رحم شنید، بر مظلومی او اشک بارید. ملائکه مقرب و امامان معصوم نیز بر آن حضرت اشک ریختهاند. امام سجاد(ع) تا آخر عمر شریفش چشم از گریه برای مظلومی پدر و خاندانش برنداشت، هر آب و غذایی که درپیش رو مینهادند، اشک میریخت. هر گوسفندی را که ذبح میکردند میگریست و میفرمود: آبش دهید. امام صادق(ع) با ورود ماه محرم خنده و تبسم بر لبان مبارکش نمینشست. امام زمان مهدی موعود (عج) نیز بر جدش اشک میریزد و میفرماید: «یا جداه در مصیبت تو صبح و شام ندبه میکنم و به جای اشک خون میگریم؛ «فلاندبنک صباحا و مساء ولابکین علیک بدل الدموع دما» (بحارالانوار/ 98/237 و 320)
مومنان از جن و انس نیز که پیرو راستین انبیاء و ائمه(ع) هستند، علاوه بر دهه عاشورا در هر مجلسی که ذکر مصایب آن حضرت میشود، به نوحه سرایی و روضه خوانی پرداخته و چشمان خود را با درهای بهشتی گریه بر سالار شهیدان(ع) زینت میبخشند و یاد مصیبتهای آن کوه صبر و استقامت را همیشه زنده نگه میدارند و با گلاب اشک، زنگار از دل میزدایند و از منظری دیگر درخت اسلام را با آب دیدگان آبیاری و مزرعه دین را از گزند خشکسالی و قحط معنویت، پاسداری میکنند. از زاویهای دیگر میتوان گفت این عزاداران حسینی بر محرومیت خود از فیض فوز در رکاب دوست با آه و ناله و به زبان حال و قال میگویند: «یا لیتنی کنت معک فافوز فوزا عظیما» (بحارالانوار/ 98/ 184)
البته آسمان و زمین، کوه و صحرا، خشکی و دریا و جماد و نبات نیز به شهادت تاویل کتاب و تصریح سنت، از این قافله سعادت، عقب نمانده و چهل شبانه روز بر شهید بی کفن کربلاگریستند، چنان که بر سر بریده در تشت یحیای زکریا اشک ریختند. (همان/ 13/104)
نگهبان اشک خود باشیم
اقتضای طبیعت آدمی این است که گاه میخندد و گاه گریه میکند. خنده و گریه دو نعمت خدادادی است که در وجود هر انسانی به ودیعت نهاده شده است؛ «و انه هو اضحک و ابکی» (نجم/43) لکن عملکرد انسانها نسبت به این دو نعمت الهی همچون دیگر نعمت ها، متفاوت بوده و هست؛ عدهای راه گم کرده، دل در گرو دنیا دارند و با روکردن دنیا و لهو و لعب، خندههای مستانه تا بناگوششان هویدا میشود و با پشت کردن آن، بند دلشان پاره شده و اشک بر دامن میریزند، چنان که گویا سدی بر دامن کوه شکسته، حال آن که خدای سبحان چنین وابستگی و دلدادگی و مباهات به دنیا و مفاخر و مظاهر آن را تکبر و تخیل میداند و این نابسامانی عملی، روحی و روانی را مذمت میکند.»
برای آنچه از دست دادهاید تاسف نخورید، و به آنچه به شما داده است دل بسته و شادمان نباشید و خداوند هیچ متکبر و فخرفروشی را دوست ندارد. (حدید/23) و امیرمومنان(ع) نیز تمام زهد را دربین این دو کلمه یعنی عدم تاسف بر آنچه دست رفته از شادمانی مستانه از آنچه به دست آمده، معرفی میکند:«الزهد کله بین کلمتین من القرآن قال الله سبحانه لکیلاتاسوا علی ما فاتکم و لاتفرحوا بما آتاکم و من لم یاس علی الماضی ولم یفرح بالاتی فقد اخذ الزهد بطرفیه» (نهج البلاغه/ قصار439)
ازسوی دیگر عدهای که همیشه قدردان و شکرگزار نعمتهای خدا و دلسوز عاقبت خویش اند و نگهبان اشک خود هستند و به هر روی نمیگریند؛ میسوزند و مینالند اما نه از آن رو که دنیا از آنان دل بریده بلکه بدان سبب که دست ظلم به سوی عزیزشان گشوده شده؛ چنان که یعقوب از فراق یوسف میگریست تا آن جا که دیدگان خود را نیز فدا کرد؛«قال یا اسفی علی یوسف و ابیضت عیناه من الحزن» (یوسف/84) اینان نگهبان در دیدگان شان هستند و از هدر رفتن این نعمت بزرگ پرهیز نموده و آن را ارزان نمیفروشند؛ مواظباند که به بهایی کمتر از بهشت و رضوان الهی نفروشند، از این رو با صاحب الزمان هم نوا شده و در سلک عزاداران حسینی در آمده و بدین طریق با جهت دادن به این عصاره وجود خویش، اصالت و صداقت ایمانی خود و نیز محبت سالار شهیدان را به اثبات رسانده و چشم امید به درگاه او میدوزند و البته پاداشی عظیم نیز درانتظار آنان است. بیتردید گریه بر مظلومیت حجت خداوند، عبادتی بزرگ است که هیچ شائبه ریا و شرک درآن راهبر نیست. لذا اگر فقط یک بار نیز کسی بر مصیبت ولی خدا بگرید، خداوند رحیم، اجر او را برخود حتم نموده است؛ «من بکی او ابکی علی مصابنا و لو واحدا کان اجره علی الله» (بحار/45/ 257) البته اگر چه هیچ گریهای از حیث فضیلت به پای گریه برای اباعبدالله (ع) نمیرسد، لکن گریه با فضیلت، منحصر در آن نیست؛ طبق روایات متعدد گریستن از خوف و خشیت خداوند، گریه هنگام تلاوت قرآن و یا دیدن و شنیدن آیات الهی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. پیامبران الهی دراین زمینه بهترین الگو هستند که خداوند متعال آنان را درکتاب جاودانهاش چنین ستوده است:آنها (پیامبران) کسانی بودند که وقتی آیات خداوند رحمان بر آنان خوانده میشد به خاک میافتادند، درحالی که سجده میکردند و گریان بودند.» (مریم/ 58) همچون آدم (ع) که از دوری جوار پروردگار خویش میگریست وحضرت نوح که در بندگی و راز و نیاز خدا نوحه گر بود و حضرت یحیی که از ترس جهنم اشک ریزان بود. این گونه اشکها که در برابر عظمت و آیات خداوند جلیل ریخته میشود، نشانه ایمان و فروتنی، تواضع، عبودیت و اخلاص بنده خدا و آیتی برحق محوری و شوق مومنان به حقایق الهی است:«و هر زمان آیاتی را که برپیامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهای آنها را میبینی که (از شوق) اشک میریزد، به خاطر حقیقتی که دریافته اند آنها میگویند: پروردگارا! ایمان آوردیم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره یاران محمد) بنویس» (مائده/ 83)نتیجه آن که در آخرت میوه این اخلاص خود را میچینند و به فرموده امام صادق (ع) ایمنی از عذاب روز قیامت، پاداش گریههای صادقانه است؛ آن حضرت میفرماید:« هرچشمی روز قیامت گریان است، مگر سه چشم، چشمی که از حرامهای خدا فروبسته شود، چشمی که در طاعت خدا شب را به سحر رساند و چشمی که در دل شب از خشیت خدا بگرید.» (کافی/ 2/482) آری اگر انسان بداند که اشک، چه در گرانبهایی است و چه قدر انسان را در پرواز به سوی کمال مطلق سبک بال میکند و در مسیر محبت یگانه پروردگار عالمیان بر خضوع و خشوع انسان میافزاید:«آنها (بی اختیار) به زمین میافتند و گریه میکنند و (تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان میافزاید» (امراء/109) به یقین بر دیدگان خویش از نگهبانی وظیفه شناس بیشتر مواظبت میکند و میکوشد که آب دیدگانش را در رودی که به دریای رحمت خدا منتهی میشود سمت و سو دهد.
اشک و گناه؛ آب و آتش
آدمی دشمن قسم خوردهای همچون ابلیس لعین دارد که از هر راهی که بتواند تلاش میکند بندگان خدا را از عبودیت و نیل به کمالات الهی باز دارد و به عذاب ابدی گرفتار سازد: «سپس از پیش رو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان میروم و بیشتر آنها را شکرگزار نخواهی یافت!»(اعراف/ 17) اما پروردگاری که رحمان و رحیم است و رحمت کردن به بندگانش را بر خودش واجب کرده؛ (اعراف/17) علاوه بر این که عقل و نفس لوامه به انسان عطا کرده و هزاران پیامبر و رسول و امام و راهبر دینی برای هدایت ارسال داشته تا یکی از درون و دیگری از بیرون بندگانش را به راه راست هدایت کنند، راههای بیشماری نیز برای بازگشت و شمول رحمتش در پیش پای بندگانش نهاده است و شاید به همین دلیل باشد که فرموده: مکر و حیله شیطان ضعیف است؛(نساء/76) و البته بدیهی است که کید شیطان در برابر دریای رحمت پروردگار ناچیز است که هنگام گسترش آن در قیامت حتی خود شیطان نیز در رحمت او طمع میکند. همچنین ورودیهای شیطان در برابر سد اخلاص مومنان و یا خروجیهایی که خداوند برای مومنان مقدر کرده است تا آنها را بیامرزد، ناچیز است. از جمله این راههایی که غبار از دل گناهکاران میزداید و به آنها حیاتی تازه بخشیده و متوجه خالق خویش میسازد، گریستن از روی آگاهی و پشیمانی از کردار ناصواب است: «پس آنها باید کمتر بخندند و بسیار بگریند! این، جزای کارهایی است که انجام میدادند.»(توبه/82) تردیدی نیست که اگر این گریستن با اهدافی عالی تر همچون گریه بر سالار شهیدان همراه گردد، به آمرزش الهی نزدیک تر خواهد بود.
آری قطرههای اشک برای عطشان کربلا، دریایی از غضب خدا را فرو مینشاند و نظر لطف خدا و دست آمرزش او را متوجه ناشایستههای اعمال میکند؛ امام رضا(ع) میفرماید: «من بکی علی مصاب جدی الحسین(ع) غفرالله له ذنوبه البته» (بحار/ 45/257) و به فرموده صادق آل محمد(ع) هیچ بندهای نیست، مگر آن که روز قیامت گریان است به جز گریه کنندگان بر جدم حسین(ع) که در این صورت چشم روشن محشور میشوند.»
آسمان نیز گریست
قافله هستی در مصیبت لب عطشان کربلا عزادار و گریان است و زهی سعادت که انسان با این قافله محبت همراه و همراز شود. به شهادت روایات متعدد از اهل بیت عصمت(ع)، آسمان و زمین و هر جماد و نباتی بر امام حسین(ع) گریسته است. پیش از آن که به بیان برخی از این روایات بپردازیم لازم است، امکان گریه آسمان و زمین از دیدگاه قرآن کریم بررسی میگردد. قرآن کریم درباره فرعونیان و ظالمان میفرماید: «نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه به آنها مهلتی داده شد»(دخان/ 29) این آیه شریفه صرفا کنایه از پستی فرعونیان و ظالمان نیست، بلکه حقیقتی را از عالم تکوین بیان میکند و آن این که گریه آسمان و زمین نیز مفهوم دارد، لکن اگر ظالمان حق گریز بمیرند و به خشم خداوند گرفتار آیند، آسمان و زمین به حال آنان نمی گریند.
آیات بسیاری شاهد آن است که هر آنچه در آسمان و زمین است، بنده خدا بوده و شعور و عبادت دارند:«آسمانهای هفتگانه و زمین و کسانی که در آنها هستند، همه تسبیح او میگویند و هر موجودی، تسبیح و حمد او میگوید ولی شما تسبیح آنها را نمی فهمید»، (اسراء/44) «آیا ندیدی تمام آنان که در آسمانها و زمینند برای خدا تسبیح میکنند، و همچنین پرندگان به هنگامی که بر فراز آسمان بال گسترده اند؟! هر یک از آنها نماز و تسبیح خود را میداند»، (نور/41) «تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند، جز بنده وار به سوی خدای رحمان نمی آید» (مریم/93).
البته بدیهی است که شعور و عبادت هر موجودی متناسب خلقت و شان و رتبه خویش است و همچنان که عبادت، نماز و تسبیح در همه آنان یکسان نیست، گریه آنان نیز متفاوت است: «گفت: پروردگار ما همان کسی است که به هر موجودی، آنچه را لازمه آفرینش او بوده داده سپس هدایت کرده است.»(طه/20)
بنابراین نفی گریه آسمان و زمین بر فرعونیان در آیه شریفه، شاهد آن است که گریه آسمان و زمین معنا و حقیقت دارد، و روایات متعددی از اهل عصمت(ع) گویای گریه آسمان و زمین بر امام حسین(ع) و حضرت یحیی(ع) است. در روایتی آمده است که یکی از دشمنان خدا و رسولش، با امیرالمومنین(ع) مواجه شد و گویا به قصد طعنه، آیه فوق را خواند: «فما بکت علیهم السماء و الارض و ما کانوا منظرین» در این هنگام امام حسین(ع) از آن جا میگذشت، حضرت به امام حسین(ع) اشاره کرد و فرمود: «لکن او کسی است که آسمان و زمین حتماً بر او خواهند گریست» پس بی درنگ فرمود: «و آسمان و زمین بر هیچ کس نگریسته است، مگر بر یحیی فرزند زکریا و حسین بن علی(ع)» (بحار/14/167) از امام زمان(عج) نیز نقل شده است که حضرت در ضمن حدیثی طولانی فرمود: «حضرت یحیی(ع) نیز ذبح شد همچنان که امام حسین(ع) ذبح شد و آسمان و زمین نگریست، مگر برای آن دو» (تفسیر نورالثقلین/4/628) از امام صادق(ع) نیز چندین روایت مشابه وارد شده است که در یکی از این روایات حضرت فرمود: «بکت السماء علی الحسین(ع) اربعین یوماً بالدم؛ (همان و نیز بحار/45/215) آسمان بر حسین(ع) چهل روز خون گریست» لکن مقصود از گریه خونین آسمان ممکن است طلوع و غروب همراه با سرخی خاص و خارق العاده باشد که در شهادت حضرت رخ داده است کما این که در حدیث دیگری راوی از امام صادق(ع) میپرسد؛ مقصود از گریه آسمان چیست؟ حضرت فرمود: «با سرخی طلوع میکرد و با سرخی غروب مینمود» (تفسیر نورالثقلین/ 4/628، بحار/13/104) به هر روی از گفتههای اندک و ناگفتههای بسیار چنین برمی آید که قافله هستی، امام حسین و کربلا را میشناسد، و مفهوم لب عطشانی و خنجر و نی را میفهمد و میداند چه کسی، با چه شرایطی و به دست چه کسانی و با چه وضعیتی به شهادت رسید و صد البته اگر کسی مفهوم این واژههای غریب را بداند، خوددار اشک خویش نخواهد بود.
اشک و محبت
قرآن کریم برعصمت، پاکی و طهارت اهل بیت(ع) و به تبع آن بر وجوب تبعیت و اطاعت از آنها و نیز دوست داشتن و محبت ورزی به آنها تاکید شده است تا آن جا که مودت و دوستی اهل بیت(ع) را مزد رسالت پیامبر اعظم(ص) دانسته و فرموده است: بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمیکنم جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم) (شوری/ 23) و ازسوی دیگر تردیدی نیست که گریه کردن و اشک ریختن در مصیبت کسی به خصوص اگر ادامه دار و دایمی باشد، نشانه دوستی و محبت به او است.
به تعبیر دیگر به یقین محب، طاقت دیدن یا شنیدن مصائب محبوبش را ندارد وبا دیدن یا شنیدن آن، دلش شعله ور شده و میگرید؛ چنان که در روایات نیز شادی شیعیان و پیروان ائمه(ع) هنگام شادی آنها و محزون شدن شیعیان هنگام حزن آنان از علائم شیعیان و دوست داران شمرده شده است: (بحارالانوار/ 10/114) مسمع بن عبدالملک گوید: روزی امام صادق(ع) به من فرمودند: هیچ میشود که حسین(ع) را یاد کنی و آنچه بر او روا شده را متذکر شوی؟! عرض کردم: بله فرمود: آیا ناله و گریه هم میکنی؟! عرض کردم: آری والله، به یاد مصائبش اشک میریزم آنقدر که اهل و عیالم اثر آن را در من میبینند و دست از غذا میکشم حتی اثر آن در سیمای من دیده میشود.
امام (ع) فرمود: خدا رحمتت کند و اجر گریه هایت را بدهد، بدان که تو از زمره کسانی هستی که بر ما میگریند و در شادی ما مسرور و در غم و ماتم ما محزون هستند، بدان که تو هنگام مرگ و احتضار، حضور پدرانم را در نزد خود مشاهده خواهی کرد و توصیه آنها به فرشته مرگ را نسبت به مدارا با تو خواهی دید و آن چه بشارت و سروری که از مشاهده آنان به تو میرسد نیکوتر خواهدبود و فرشته مرگ بر تو از مادری مهربان، مهربانتر خواهد بود.
تا اینکه حضرت فرمود: هیچ کس از روی مهر و محبت و به خاطر آن مصیبتها که بر ما رسیده است، نمی گرید مگر آن که قبل از آن که اشک او خارج شود، رحمت خدا شامل حالش میگردد و هنگامی که اشکش بر گونههای او میغلطد، اگر قطره ای از آن بر جهنم بچکد، حرارتش را فرو مینشاند تا آنجا که گرمی بر آن یافت نمیشود. مسمع گوید حضرت فضایل بسیاری برای گریه بر امام حسین و اهل بیت(ع) فرمود تا اینکه فرمود: هیچ چشمی برما نمیگرید مگر آنکه دیدن کوثر بر آن دیده نعمت داده میشود و از کوثر همراه دوستان ما مینوشد. وسائل/ 14/507)