پرسش: آيا گسترده دين، تمامي نيازهاي فردي و اجتماعي
انسان را در مقام تبيين و به صورت حداکثري در بر مي گيرد يا اينکه شارع مقدس در
اين زمينه به حداقل ها بسنده کرده است؟
پاسخ:در
ابتدا لازم است مفهوم دين و منظور از اين واژه روشن شود.
مفهوم دين
دين در لغت به معناي جزا، حساب، طاعت، ورع،
سلطه و قهر و غلبه، و نيز به معناي شريعت و آيين است. (لسان العرب، ج4، ص 460)
اصطلاح دين داراي يک معناي واحد که مورد قبول
همه باشد نيست، بلکه گزاره هاي متعدد فراوان تحت نام دين گرد مي آيند که به گونه
اي با يکديگر ارتباط دارند. اما دين در تعابير قرآن مجموعه عقايد، اخلاق، قوانين و
مقرراتي است که براي اداره جامعه انساني و پرورش انسان ها مي باشد. گاهي همه اين
مجموعه حق، و گاهي باطل و گاهي مخلوطي از حق و باطل است. اگر مجموعه اي حق باشد
دين حق و در غير اين صورت آن را دين باطل و يا مخلوطي از حق و باطل مي نامند
(شريعت در آينه معرفت، جوادي آملي، ص 93) بنابر اين دين حق عبارت است از آييني که
داراي عقايد درست و مطابق با واقع بوده و رفتارهايي را مورد توصيه و تاکيد قرار
دهد که از ضمانت کافي براي صحت و اعتبار برخوردار باشد.
سوال اصلي در اينجا اين است که آيا دين به
تمام نيازهاي انسان اعم از نيازهاي اساسي و غيراساسي، نيازهاي کلان و غيرکلان
انساني پاسخ گفته يا اينکه بخشي از آ نها را بيان کرده است؟ تعيين قلمرو دين به
لحاظ گستره موضوعات مطرح در آن، از مهم ترين مباحث کلام جديد و فلسفه دين به شمار
مي رود.
مصاديق قلمرو
قلمرو در لغت به معني ناحيه و ناحيه حکمراني
است. (فرهنگ معين، ج2، ص 2720)
در باب قلمرو دين اسلام و قرآن سه نوع قلمرو
را مي توان ذکر کرد:
1- قلمرو موضوعي که به گستره موضوعات و مسائل
ديني مربوط مي شود و به آن جا معيت دين و قرآن گفته مي شود.
2- قلمرو مکاني که به گستره بعد مکاني دعوت و
پيام قرآن مربوط است و از آن به جهاني بودن دين ياد مي شود.
3- قلمرو زماني که استمرار دعوت قرآن و دين
اسلام در طول زمان بحث مي کند و از آن به عنوان جاودانگي دين اسلام و قرآن ياد مي
کنند. در اين بحث منظور ما قلمرو موضوعي دين است که اسلام تاچه حدي به آن پرداخته
است.
انتظار
حداقلی و حداکثری از دين
به طور کلي ديدگاه هاي مختلف درباب قلمرو دين
را مي توان به دو ديدگاه عمده تقسيم کرد: 1- ديدگاه حداقلی 2- ديدگاه حداکثری
براساس ديدگاه حداقلي يا انتظار حداقلي از
دين قلمرو دين در امور اجتماعي، سياسي و اخلاقي و فقهي به حداقل تحويل و کاهش
يافته است و شارع مقدس در اين موارد حداقل لازم را به ما آموخته است نه بيش از آن
را، در واقع بينش حداقلي خود را در امور آخرتي محدود و منحصر کرده و در امور
دنيايي هم به حداقل لازم بسنده کرده است.
اما نظريه دين حداکثري، جامع نگر بوده و هر
دو امور دنيايي و آخرتي را شامل مي شود.
به عبارت ديگر رسالت و جهت گيري دعوت انبيا
محدود به تامين سعادت آخرتي انسان نيست و نيازمندي هاي بشر در عرصه اجتماع و
سياست، تعليم و تربيت و ... را نيز در برمي گيرد. نظريه حداقلي دين، امروزه ميان
گروهي از روشنفکران و نوانديشان ديني رواج دارد. اينان با محصور کردن دين در سعادت
آخرتي، منکر دخالت و حضوردين در عرصه اجتماع و امور سياسي هستند و بدين طريق دين
را سکولاريزه کرده، به جدايي دين از سياست ( يا دين و دنيا) قائل هستند. در مقابل
اين ديدگاه شهيد مطهري از نظريه دين حداکثري دفاع کرده و از همگرايي و همسويي دين
و دنيا سخن گفته است و ديدگاهي جامع گرايانه در اين باب ارائه داده است، که آيات
قرآن و روايات نيز مويد اين ديدگاه جامع نگر مي باشد.
ديدگاه
حداکثری از منظر آيات
با رجوع به قرآن کريم و ارزيابي آيات مربوط
درباره قلمرو موضوعي آن مي توان وسعت و گستردگي معرفتي قرآن را در ابعاد حيات فردي
و اجتماعي انسان استنباط کرد.
آيه اول: «ما فرطنا في الکتاب من شئ» ما هيچ
چيز را در کتاب (لوح محفوظ) فروگذار نکرديم (انعام- 38)
آيه دوم: «ولارطب ولايابس الافي کتاب مبين»
هيچ تر و خشکي نيست مگر اينکه در کتابي روشن (ثبت) است. (انعام-58)
آيه سوم: «وهوالذي انزل اليکم الکتاب مفصلا»
اوست که اين کتاب را به تفصيل به سوي شما نازل کرده است. (انعام- 114)
آيه چهارم: «ونزلنا عليک الکتاب تبياناً لکل
شي» اين کتاب را که روشنگر هر چيزي است بر تو نازل کرديم. (نحل- 89)
آيه پنجم: « و کل شي فصلناه تفصيلا» و هر
چيزي را (در قرآن) به روشني باز نموديم (اسراء-12).
روزنامه كيهان، شماره 21052 به تاريخ 17/2/94،
صفحه 6 (معارف)