دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

لئونارد سیمون سیسموندی Leonard Simon de Sismondi

لئونارد سیمون سیسموندی Leonard Simon de Sismondi
لئونارد سیمون سیسموندی Leonard Simon de Sismondi

كلمات كليدي : سيسموندي، طبقه كارگر، مالكيت، دولت، صنايع دستي، ثروت، كشاورزي، سرمايه

نویسنده : حسين كفشگر جلودار

یکی از منتقدان اولیه که با نظری نافذ، عقاید مکتب کلاسیک را مورد انتقاد قرار داد، لئونارد سیمون سیسموندی است.سیسموندی اصولا یک مورّخ سوئیسی است؛ که نظریّات اقتصادی خود را به‌وسیله مطالعات تاریخی طرح‌ریزی کرده است.[1] او در سال 1773در شهر ژنو متولد شد. مردی شرافتمند و انسان‌دوست‌ بود و نمونه بارز یک اقتصادشناس احساساتی به‌شمار می‌رفت. به‌خاطر آزادی سیاهان و بردگان و دفاع از حقوق مردم ایرلند و مهاجرین آمریکایی به‌مبارزه برخاست.با حق رأی عمومی و اصول سوسیالیسم مخالف بود و به آزادی‌خواهی دلبستگی تام داشت.[2]

او علاقه عجیبی به زندگی ساده روستایی و فعالیت‌های اقتصادی در اوایل کاپیتالیسم داشت. وی در ابتدای کار، به تفحّصات و مطالعات تاریخی پرداخت و در بررسی‌های اقتصادی خود، هرگز نتوانست علم اقتصاد محض را از سیاست، اخلاق، حقوق و تاریخ مجزا کند و خود نیز از این‌که تا اواخر عمر نتوانسته پیشنهاد رفرم‌های قاطع را بدهد و یا نقایص سیستم لیبرال‌ها را رفع کند، متأسف بوده است.او در کتاب "اصول جدیداقتصاد"می‌نویسد:«اقرار می‌کنم بعد از این‌که از نظر خود، اصول را مشخص کردم و روشن ساختم که عدالت چیست و در کجاست، احساس می‌کنم آن قدرتی که بتواند وسیله اجرای آن اصول را بنمایاند در خود ندارم.»[3]

سیسموندی در سال 1842 و در سن 69 سالگی درگذشت.

 

نقش سیسموندی در اقتصاد

سیمون سیسموندی از نظر روش‌شناختی، بیشتر با نگرش تاریخ‌مداری آدام اسمیت موافق بود و از روش انتزاعی ریکاردو انتقاد می‌کرد. درعین حال او در این رابطه، روش مالتوس را مورد تأیید قرار می‌داد؛ که به‌عقیده وی حالت میانه بین ریکاردو و اسمیت بود.

معروف است او اولین اقتصاددانی است که در کتاب اصول جدید اقتصاد سیاسی که در سال 1819منتشر شد، سرمایه‌داری صنعتی و اقتصاد بازار را مورد نقادی قرارداده است.

شاید او اولین کسی باشد که اصطلاح پرولتاری (Proietry به‌معنای محروم و پابرهنه) را برای طبقه مزدبگیر و کارگر به‌کار برد، از این‌رو، او پیشکسوت افکار مارکس نیز محسوب می‌شود.[4]

سیسموندی سالها پیش از مارکس مسأله تقسیم جامعه را به دو طبقه متنازع بیان داشته و کارگران را با تهی‌دستان یکی فرض می‌کرد.

از وی در زمینه‌های اقتصادی و غیر آن، آثار چندی به‌جای مانده که به مهمترین آن‌ها اشاره می‌شود:

.     ثروت تجارتی؛

.     تاریخ جمهوری‌های ایتالیا؛

.     اصول جدیداقتصاد؛

.     بررسی درباره ملت‌های آزاد؛

.     بررسی درباره اقتصاد.[5]

 

دیدگاه‌های اقتصادی سیسموندی

1) حمایت از طبقات متوسط؛ سیسموندی هوادار جدی بسط و توسعه طبقات متوسط بود و عقیده داشت که برای جلوگیری از تشکیل سرمایه‌های بزرگ و تمرکز ثروت، باید مالیات تصاعدی و تساوی کامل در حق‌الارث را برقرارساخت.به‌نظر او رونق کشاورزی یکی از عوامل بسیار مؤثر بقا و تقویت طبقات متوسط به‌شمار می‌رود؛ چراکه امکان تحقّق تقسیم کار و استفاده از ماشین در امور فلاحتی و زراعتی موجود نیست. روستایی، نمونه کامل بارز یک فرد شرافتمند و میهن‌پرست هر کشور به‌شمار می‌رود، به زمین و کار خود دلبسته است، از افراط در تقسیم کار اجتناب می‌ورزد و بیکاری در فعالیت او معنایی ندارد و فعالیت کشاورزی بهترین طریقه تأمین خوشبختی بی‌سر و صدا و بی‌ماجرای افراد است؛ ولی نباید تصور کرد که منافع کار کشاورزی تنها جنبه فردی دارد.فرد روستایی بر اثر تماس با طبیعت، تندرست، شاداب و نیرومند است و بهترین سرباز برای میهن و دفاع از سرزمین خود به‌شمار می‌رود.

 

2) تضمین حقوق کارگران؛ سیسموندی به‌منظور تضمین حقوق حقه کارگران و جلوگیری از استثمار ناحق ایشان، تدابیر گوناگونی پیشنهاد کرده؛ که در حقیقت اثر جاویدان او محسوب می‌شود. این تدابیر عصاره و اساس قوانین اجتماعی زمان ما را تشکیل می‌دهد. اهم این تدابیر عبارتند از:تأیید و قبول حق تشکیل اتحادیه صنفی کارگری، ممنوعیت کار خردسالان، محدودیت ساعات کار و پرداخت دستمزد در مدّت بیماری و سالمندی. لکن از نظر سیسموندی اتخاذ و اجرای این تدابیر وظیفه کارفرما است؛ نه دولت.

 

3) مالکیت؛ سیسموندی مالکیت را یک حق طبیعی نمی‌دانست؛ بلکه نوعی انحصار مخلوق انسان می‌پنداشت؛ که ممکن است دشواری‌ها و خطراتی از آن ناشی گردد.با این حال، نباید تصوّر شود که حق مالکیت باید معدوم و منسوخ گردد.مالکیت، بهترین وسیله برای ترغیب افراد بشر به کار و کوشش است.انسان ثروتمند لزوما دشمن اجتماع بشری نیست؛ چراکه ثروت او می‌تواند عامل بهتر‌زیستن و رفاه افراد جامعه باشد. حق مالکیّت تا جایی محترم است که مفید به‌حال جامعه باشد؛ نه مضرّ برای آن‌ها. همین امر، وجود حق انتقال را به اولاد  توجیه می‌کند.[6]

 

4) دولت؛ به‌نظر وی، با وجودی که تولید در فرایند اقتصاد آزاد بالا می‌رود، ولی به‌خاطر نبود تقاضای کافی، رکود به‌وجود خواهد آمد و لازم است برای نجات جامعه از فقر و رکود، دولت در اقتصاد دخالت کند.[7]لذا اولین دخالت دولت باید در جهت محدود کردن زیاده‌روی‌ها در تولید و به‌منظور تصحیح جهت‌های نامطلوب آن باشد.او طرفدار مداخله دولت در امور بیمه‌های اجتماعی و وضع قوانین مربوط به زمان و شرایط و بیمه بیکاری، بیماری و پیری بود.

 

5) صنایع بزرگ یا صنایع دستی؛ سیسموندی مخالف پیشرفت سریع صنعتی بوده؛ که کارخانجات بزرگ موجب آن شده‌اند و به ماشینیسم، که باعث بیکاری کارگران می‌شود، روی خوش نشان نداده است. توجه بیشتر او به صنایع دستی، کارگاه‌های کوچک و مستقل و بهره‌برداری‌های کشاورزی که در امر تولید بین کارگر و تولید‌کننده ایجاد وحدت می‌کند، بود.[8]

 

6) ثروت ورفاه؛ از نظر سیسموندی افزایش ثروت کل و تولید کل، لزوما منطبق بر رفاه و خوشبختی کلّ نیست؛ بلکه برعکس، حتی اگر ثروت کم، درست توزیع شود، ترجیح دارد. بنابراین دولت باید قوانین توزیع را تدوین و اجرا نماید.

 

7) اقتصاد لسفری؛ اصطلاح لسفر یک اصطلاح فرانسوی (lassiez faire: let them do it) و به‌معنای "بگذار بگذرد" است. در اصل لسفر، بهترین دولت دولتی است که حداقل دخالت را در امور دارا است.نیروهای بازار آزاد و رقابتی، تولید، مبادله و توزیع را هدایت و راهنمایی خواهند کرد.اقتصاد به‌گونه‌ای عمل می‌کند که به‌خودی خود، خودش را اصلاح کرده و تمایل به سمت اشتغال کامل، بدون دخالت دولت در آن وجود دارد.دخالت دولت تنها باید محدود به اعمال حقوق مالکیت، تمهیدات دفاع ملی و تعلیم و تربیت عمومی شود.وی اقتصاد لسفری را اسلحه‌ای علیه کارگران فقیر تلقی می‌کرد؛ که در فرایند مذکور برای پیشرفت تکنیکی و گسترش مسأله رقابت ناچار بودند به حداقل دستمزد و محرومیت تن بدهند.

 

8) استثمار حق کارگر؛ سود کارفرما در بعشی از موارد جز غارت کارگران نیست.سود نبردن کارفرما، نه به این دلیل است که کارگاهش بیش از آن‌چه خرج کند، تولید می‌نماید؛ بلکه به این علّت است که به کارگران، مزد متناسب با کارشان پرداخت نمی‌شود.[9]

 

9) رقابت؛ کوشش برای ارزان تمام کردن کالا، کارفرما را وادار می‌کند، به‌جای استفاده از مردان بالغ، کودکان و زنان را اجیر کند؛ تا هزینه‌هایش کاسته شده و توان رقابت داشته باشد و حتی برای آن‌که از کارگران حداکثر استفاده را ببرد، آن‌ها را شبانه‌روز به کارهای سخت و جان‌فرسا وادار کرده و به آن‌ها دستمزد ناچیز می‌دهد. سیسموندی می‌پرسد، آیا رقابتی که از این شرایط حاصل می‌شود، ارزشی دارد؟[10]

 

ریشه بحران در اقتصاد سرمایه‌داری

ریشه‌های بحران در اقتصاد سرمایه‌داری، از نظر سیسموندی به سه عامل مربوط بود:

1.  ماهیت سرمایه؛ ماهیت سرمایه در فرایند رقابت، به‌سوی تولید پیش می‌رود و هر امری را که در مقابل تولید بایستد نابود می‌کند.

2.  تعیین تولید توسط سرمابه؛ این سرمایه است که تولید را تعیین می‌کند، نه خواست شهروندان.

3.  جدایی نیروی کار از مالکیت؛ که باعث بالا رفتن درآمد سرمایه‌دار به‌قیمت کاهش منافع کارگر می‌گردد.[11]             

 

ارزیابی نهایی

لوئی بدن در جمع‌بندی دیدگاه‌های سیسموندی می‌گوید.

·     سیسموندی اقتصاددان توانایی نبود. با این وجود، توجه صاحب‌نظران را به مسائل مهم جلب کرد. یکی از آن‌ها جنبه  اخلاقی علم اقتصاد است.

·     سیسموندی عقاید نظری کلاسیک‌ها را مورد انتقاد قرار داد و گفت: برقراری خودبه‌خودی تعادل اقتصادی(ولو آنکه ممکن باشد) راه‌حلی برای درمان دردهای اجتماعی ناشی از عدم تعادل نیست.او اهمیت این نکته را دریافت و اظهار داشت که رها کردن کارگران به حال خود و عدم توجه به دشواری کار و زندگی ایشان، غیر ممکن و موجب مخاطرات بسیار است.

·     صحیح است که ازدیاد صنایع ماشینی، ابتدا سبب بیکاری ارباب حرف دستی شده و سپس با بسط و توسعه امکانات تولید تأمین اشتغال آن را میسر می‌گرداند.ولی بیان این اصل یک سیاست اجتماعی نیست.کارگران نمی‌توانند به امید یافتن کار، گرسنه و تهی‌دست بنشینند و توجه به حال ایشان از اهم ضروریات اجتماعی است.مع‌ذالک حق با او بود؛ که می‌گفت شتاب در توسعه صنعتی ممکن است خطراتی داشته باشد و ترقّی اقتصادی باید با تأمل و درایت انجام گیرد؛ تا به نتایج مطلوب برسد.

·     باید گفت که سیسموندی یکی از پیش‌قدمان عقاید مارکس و فرقه او محسوب می‌شود؛ که بسیاری از گفته‌های خود، من‌جمله درباره تمرکز سرمایه، انتفاد از بزرگ‌مالکی و واحدهای عظیم اقتصادی، تقسیم اجتماع به دو طبقه مخالف و استثمار کارگران را از او اقتباس کردند.[12]

مقاله

نویسنده حسين كفشگر جلودار

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

رفتار و منش امام خمینی (ره) با دختران

در همۀ جوامع بشری، تربیت فرزندان، به ویژه فرزند دختر ارزش و اهمیت زیادی دارد. ارزش‌های اسلامی و زوایای زندگی ائمه معصومین علیهم‌السلام و بزرگان، جایگاه تربیتی پدر در قبال دختران مورد تأکید قرار گرفته است. از آنجا که دشمنان فرهنگ اسلامی به این امر واقف شده‌اند با تلاش‌های خود سعی بر بی‌ارزش نمودن جایگاه پدر داشته واز سویی با استحاله اعتقادی و فرهنگی دختران و زنان (به عنوان ارکان اصلی خانواده اسلامی) به اهداف شوم خود که نابودی اسلام است دست یابند.
تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

تبیین و ضرورت‌شناسی مساله تعامل مؤثر پدری-دختری

در این نوشتار تلاش شده با تدقیق به اضلاع مسئله، یعنی خانواده، جایگاه پدری و دختری ضمن تبیین و ابهام زدایی از مساله‌ی «تعامل موثر پدری-دختری»، ضرورت آن بیش از پیش هویدا گردد.
فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

فرصت و تهدید رابطه پدر-دختری

در این نوشتار سعی شده است نقش پدر در خانواده به خصوص در رابطه پدری- دختری مورد تدقیق قرار گرفته و راهبردهای موثر عملی پیشنهاد گردد.
دختر در آینه تعامل با پدر

دختر در آینه تعامل با پدر

یهود از پیامبری حضرت موسی علیه‌السلام نشأت گرفت... کسی که چگونه دل کندن مادر از او در قرآن آمده است.. مسیحیت بعد از حضرت عیسی علیه‌السلام شکل گرفت که متولد شدن از مادری تنها بدون پدر، در قرآن کریم ذکر شده است.
رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

رابطه پدر - دختری، پرهیز از تحمیل

با اینکه سعی کرده بودم، طوری که پدر دوست دارد لباس بپوشم، اما انگار جلب رضایتش غیر ممکن بود! من فقط سکوت کرده بودم و پدر پشت سر هم شروع کرد به سرزنش و پرخاش به من! تا اینکه به نزدیکی خانه رسیدیم.
Powered by TayaCMS