دانشنامه پژوهه بزرگترین بانک مقالات علوم انسانی و اسلامی

ترکیب عقلی (ترکیب ذهنی، مرکب عقلی، مرکب ذهنی)

No image
ترکیب عقلی (ترکیب ذهنی، مرکب عقلی، مرکب ذهنی)

كلمات كليدي : تركيب، تركيب خارجي، وحدت، اتحاد، وجود

نویسنده : مسعود اسماعيلي

ترکیب در اصطلاح فلسفه، به معنیِ «یکی شدنِ چند چیز» و «اتحاد اشیاء کثیر و متعدد» است و در وهله اول، دارای دو قسم است:[1] الف)ترکیب حقیقی؛[2] ب)ترکیب اعتباری.[3] اما هر یک از ترکیبهای حقیقی و اعتباری، از جهتِ نوعِ تمایز و تعدد اجزاء، بر دو قسم‌اند: 1)ترکیب خارجی؛ 2)ترکیب عقلی یا ذهنی. ترکیب خارجی آن است که اجزاء ترکیب، دارای تمایز و کثرتِ خارجی‌اند؛ یعنی اجزاء، در عالمِ واقع، از یکدیگر متمایزند و کثرتِ واقعی و خارجی دارند که ملاکِ کثرت و تمایز واقعی و خارجی، وجودهای مستقلِ متعدد است.

ترکیب عقلی یا ذهنی

ترکیب ذهنی آن است که اجزاء ترکیب، دارای تمایز و کثرتِ خارجی‌ نبوده، بلکه تنها در ذهن و عقل از یکدیگر متمایزند؛ یعنی اجزاء، در عالمِ واقع، یک چیز بیشتر نیستند و این ذهن و عقل انسان است که با نیروی تحلیلِ خود، در آن شیء واحد اجزائی می‌بیند. البته نه به این معنا که ذهن برای مرکب، اجزائی را از پیشِ خودْ فرض می‌کند؛ بلکه به این معنا که ذهن اجزائی را که در مرکب به ‌صورتِ غیر متمایز موجود است، از یکدیگر منحاز و متمایز می‌کند. ملاکِ کثرت و تمایزِ ذهنی و عقلی، عدمِ تعددِ تحقق اجزاء در خارج است.

ملاکِ کثرت و تمایزِ ذهنی و عقلی، عدمِ تعددِ وجودهای اجزاء در خارج است. یعنی اگر وجودِ هر یک از اجزاء در عالم واقع، همان وجودِ اجزاء دیگر باشد، و اجزاءْ تنها در ذهن و با استفاده از تحلیلِ عقلانی، از یکدیگر منحاز و متمایز شوند ترکیبْ ذهنی یا عقلی نامیده می‌شود.

ارتباط مرکب عقلی با مرکب خارجی

هر مرکب خارجی، دارای ترکیب عقلی و ذهنی نیز هست؛[4] زیرا برای تصورِ درستِ هر مرکبِ خارجی در ذهن، باید اجزایش به همان صورتی که در خارج هستند تصور شوند ولذا تصورِ آن مرکب در ذهن نیز دارای اجزاء متمایز از یکدیگر است و دارای ترکیب ذهنی است. اما هر مرکب عقلی و ذهنی، مرکب خارجی نیست. البته اصطلاحِ «تر کیب ذهنی یا عقلی»، مختص اموری است که تنها در ذهن مرکب‌اند نه در خارج.

برخی مصادیق ترکیب عقلی حقیقی

ترکیب یک خط از پاره‌خط‌های مختلف، ترکیب عقلیِ حقیقی است؛ چون ‌خط در عالم واقع دارای اتصال حقیقی است ولذا جهتِ وحدتِ حقیقی دارد[5] اما اجزاء آن در واقعیت، دارای وجودهای جداگانه‌ای نیستند و همه در ضمنِ همان وجودِ متصلِ واحد (خط) موجودند؛ چه‌اینکه اگر پاره‌خط‌های مزبور، در خارجْ دارای وجودهایِ مختصِ خود بودند، دیگر خطی در خارج وجود نداشت و تنها با چند پاره‌خط روبرو بودیم. پس باید گفت در واقع، این ذهن ماست که با قوهٔ تحلیلِ عقلانی و به کمک نیرویی به‌نامِ "وَهم"، پاره‌خط‌های درون خط را از یکدیگر جدا می‌کند و بصورت متمایز در می‌آورد.[6]

ترکیب یک چیز از جنس و فصل نیز ترکیب عقلی حقیقی محسوب می‌شود؛[7] زیرا جنس و فصل، لحاظ و تصورِ لابشرطیِ ماده و صورت‌اند و چنین تصور و لحاظی از اجزای یک ماهیت، تنها در ذهن تحقق دارد نه در خارج از ذهن. بنابراین هر چیزی که دارای جنس و فصل است، از آن جهت که دارای جنس و فصل است، مرکَّبی عقلی محسوب می‌شود. البته ملاصدرا دراین باره، در برخی فروضْ نظری دیگر دارد.[8]

برخی مصادیق ترکیب عقلی اعتباری

مفهومِ "لا شیء" را مثال مرکب عقلی اعتباری دانسته‌اند؛ زیرا اولاً لاشیء، "عدم" است و عدم دارای جهت وحدت حقیقی نمی‌تواند باشد (چون وجود است که موجب وحدت می‌شود) ولذا این ترکیب، اعتباری است و ثانیاً در متن واقعْ یک "نبود" یا "عدم" بیشتر نیست و دارای اجزائی که تمایز خارجی داشته باشند نیست؛ اما در ذهن از دو مفهومِ "لا" (سلب یا نفی) و "شیء" تشکیل شده است و لذا ترکیب آن، عقلی است.[9]

مقاله

نویسنده مسعود اسماعيلي

این موضوعات را نیز بررسی کنید:

جدیدترین ها در این موضوع

No image

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

انسان شناسی از منظر نهج البلاغه

نهج البلاغه یک شاهکار ادبی در تعلیمات اسلامی است که در آن توجه به عزّت و کرامت انسان و سلامت عقل و روان از اهمیت بسزایی برخوردار است. سخنان حکمت آمیز این کتاب که با عقل و اندیشه آدمی سروکار دارند حقایق بسیار متعالی و معانی بسیار ژرفی را در مورد شناخت خدا، انسان، و جهان با فصاحت و بلاغت تمام بیان می کنند و آگاهی های ارزشمندی را در هریک از این زمینه ها ارائه می دهند. خطابه ها احساسات راکد انسان را در جهت ستیز با فساد و تباهی و بی عدالتی بر میانگیزند، و موعظه ها انسان را از خواب غفلت بیدار و خطراتی را که می توانند دل و روان آدمی را ضعیف و بیمار کنند یادآور می شوند.

پر بازدیدترین ها

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

اشاره حضرت علی(ع) به معلق بودن زمین در فضا

امام على عليه السلام : [خداوند] زمين را ايجاد كرد و آن را نگه داشت، بى آن كه وى را مشغول سازد. و آن را بر جايى بدون قرار استوار كرد و بى هيچ پايه اى بر پايش داشت و بى هيچ ستونى برافراشتش و آن را از كجى و انحراف نگاه داشت و از افتادن و شكافتن آن جلوگيرى كرد .
مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

مباني فكري، انساني و اجتماعي در نهج البلاغه

به عكس در جوامعي كه انسجام و هستي آنها را بايد پيوند دروني، بدون ارتباط با مبداء و مركز خارجي، تامين و تضمين كند، اولويت با نظام است . تازه آن نظام است كه جا و مكان و موقعيت فرد و جمع را در چهارچوب خود و در قلمرو خود مشخص مي كند . نظام حاكم بر فرد و جمع است و كيفيت و نوع حاكميت نظام بر فرد و بر جمع است كه سرنوشت مساله سابق الذكر، يعني اصالت فرد يا اصالت جمع را مشخص مي كند .
انسان شناسی

انسان شناسی

آنگاه از روحی که آفرید در آن دمید تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نیروی اندیشه، که وی را به تلاش اندازد، و دارای افکاری که در دیگر موجودات، تصرّف نماید. به انسان اعضاء و جوار حی بخشید، که در خدمت او باشند، و ابزاری عطا فرمود، که آنها را در زندگی بکار گیرد،
No image

نحوه تشکیل جو زمین از دیدگاه مولا علی (ع) در نهج البلاغه

و آبهای ساکن را به مواج سرکش برگردانید تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قله های بلند کوهها بالا آمدند امواج تند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا بردند تا جایی که از آن هفت آسمان پدید آمد.آسمان پایین را چون موج مهار شده و آسمان بالا را مانند سقف استوار قرار داد.
Powered by TayaCMS